تهران- ایرناپلاس- هنرهای تجسمی یکی از شاخه‌های هنری در کشور ماست که وقتی صحبت از آن می‌شود، همه از اهمیت و قابلیت بسیار آن صحبت می‌کنند، اما این حوزه بعد از اعمال تحریم‌ها دچار چالش شده است.

تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان بر وضعیت هنرهای تجسمی هم تأثیرگذار بوده است. فراهم کردن ابزار و وسایل برخی از این رشته‌ها و مراوداتی که برخی از گالری‌داران باید با خارج از کشور انجام دهند، دچار چالش‌هایی شده است. با آناهیتا قباییان که قرار است نشان شوالیه از فرانسه به او اهدا شود و وحید ملک که سال‌هاست مدیریت یک گالری‌ را برعهده دارد، درباره این موضوع به گفت‌وگو پرداختیم.

تأثیر تحریم‌ها بر روند برگزاری یک گالری

آناهیتا قباییان مدیر گالری راه ابریشم درباره تأثیر تحریم‌ها بر افزایش قیمت مواد اولیه خلق آثاری هنری در مقایسه با گذشته، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: به‌طور کل تحریم‌ها تأثیر گذاشته‌اند. مثلاً فعالیت اکثر کسانی که با ما کار می‌کنند عکاسی است. پس لزوماً در یک مکان نمی‌توانند باشند و باید به مسافرت بروند و یک موضوعی را پوشش بدهند. هزینه این مسافرت‌ها بسیار گران شده است. سوژه‌ها بعد از عکس‌برداری‌شان به مرحله چاپ می‌رسند که قیمت چاپ و کاغذ و حتی قاب مورد نیاز هم به مراتب گران‌تر شده است.

افزایش قیمت، فروش کمتر

«البته خیلی طبیعی است. مثلاً در آمریکا و اروپا وقتی که برپایی نمایشگاه‌های عکس شروع شد، به شکل امروزی ما بود و چون ما در مراحل اولیه هستیم، بنابراین خریدار انتظار ندارد که قیمت عکس خیلی بالا باشد. اما اگر قیمت را خیلی بالا نبریم، خدماتی که ما به‌عنوان گالری‌دار می‌دهیم و هزینه‌ای را که صرف عکاسی شده است، اصلاً نمی‌توانیم پوشش دهیم. طبیعی است که وقتی قیمت بالا است، فروش کمتر است و این پروسه  مانند گلوله برف کوچک که از بالای کوه به طرف پایین می‌آید، همین‌طوری بزرگ می‌شود. در خارج از کشور هم به همین شکل است. کسی برای یک گالری که در ایران مستقر است، حساب باز نمی‌کند. اما ما همیشه سعی کرده‌ایم راه‌حلی پیدا کنیم و به فعالیت ادامه دهیم.»

تلاش برای انجام فعالیت‌ها

وی در پاسخ به این پرسش که برای ادامه فعالیت‌ها چه راهکارهایی را به کار گرفته‌اید، بیان کرد: هنر ایران و آن موضوعی که ما روی آن فعالیت کردیم، یعنی عکاسی به‌طور خاص، به هر حال چشمگیر است و برای خیلی از مردم قابل‌ توجه است. برای بسیاری از برنامه‌هایی که خارج از کشور برگزار می‌کنیم، لزوماً مبلغی هم در مقابلش دریافت نمی‌کنیم. اما ما تا حد ممکن سعی می‌کنیم آن فعالیت‌ها را انجام دهیم، چون  هر قدر بخواهیم خود را محدود کنیم و فکر کنیم انجام‌پذیر نیست، باز هم از لحاظ فکری و ذهنی ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شویم. به همین دلیل سعی می‌کنیم هر طور شده سر خود را بالای آب نگه داریم.

هنرمند ایرانی هرگز تسلیم تحریم نشده است

وحید ملک، مدیر گالری آرت‌سنتر و بنیان‌گذار گالری پاسارگاد، درباره تأثیر تحریم‌ها بر افزایش قیمت مواد اولیه خلق آثار هنری در مقایسه با گذشته، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: این تحریم‌ها متأسفانه یک بحران‌اند. اما به یاد داشته باشیم که ایران به دلایل مختلف همیشه با بحران‌های گوناگون مواجه بوده است. در این شرایط چه باید کرد؟ هنرمند ایرانی که همواره دستخوش بحران است، هرگز تسلیم آن نشده است و اکنون هم صحبت من این است که نباید تسلیم بحران‌ها شد. حتی باید بحران را بدل به فرصت کرد. این اتفاق خوشبختانه در برخی عرصه­‌ها رخ داده، مثلاً تحریم واردات کالا به رونق تولید منجر شده است. ما در عرصه هنر هم به دنبال این هستیم که چگونه از محدودیت‌ها، فرصت ایجاد کنیم.

درست است که لوازم، وسایل و مواد اولیه خیلی گران و کمیاب شده‌اند، ولی بقیه چیزها هم گران شده است. از طرف دیگر، پول ما هم بی‌ارزش شده است. به این ترتیب ما یک داستان گران شدن داریم که واقعیت است، اما چقدر از قیمت تمام شده یک اثر هنری رنگ و بومش است؟ چه مبلغی به مواد اولیه مانند رنگ و بوم یک تابلوی چند ده میلیون تومانی اختصاص یافته است؟ یک عدد بسیار ناچیزی نسبت به قیمت کل است. من فکر می­‌کنم در مقابل این وضعیت باید خلاقیت داشت.

وجود سه دیدگاه در مقابل تحریم‌ها

وی در ادامه افزود: این رویکردی بود که در سال‌های جنگ و تحریم‌های بعد آن نیز هنرمندان ما از آن غافل نماندند و فراموش نکنیم اساساً هنر خوب، نتیجه محدودیت و سختی بوده است. نمی‌خواهم وضعیت فعلی را توجیه کنم، اما یادمان نرفته تا همین چند دهه قبل مواد اولیه خلق برخی از آثار، نه‌تنها گران بود، بلکه اصلاً به دلیل تعطیلی واردات در بازار وجود نداشت. اما هنرمندان همواره با خلاقیت‌هایشان مثلاً با ساختن رنگ‌های گیاهی به فعالیت خود ادامه می‌دادند.

به عبارت دیگر ما سه دیدگاه خوش‌بینانه، بدبینانه یا واقع‌بینانه می‌توانیم داشته باشیم. بدبینانه‌اش این است که بگوییم همه چیز بد و گران است، اما این راه به‌جایی نمی‌برد. حال اگر خیلی هم خوش‌بینانه نگاه نکنیم، واقع‌بینانه‌اش این است که چه مقداری از آن قیمت تمام شده‌، مواد اصلی تشکیل‌دهنده اثر هنری است؟ اگر برای خلق اثر، رنگ و بوم چند برابر شده است، این مسئله یک بخش کوچکی از این ماجرا را تشکیل می‌دهد. البته من درباره نقاشی و حجم صحبت می­‌کنم، نه مجموعه هنرها مثل سینما یا ... که شرایط متفاوتی دارند.

تأثیر مثبت تورم برای یک اثر هنری

«مثلاً فرض کنید قیمت نهایی مواد اولیه یک اثری یک میلیون تومان یا ۱۰ میلیون تومان است و اثر به قیمت ۱۰۰ میلیون تومان برای هنرمند معروف فروخته می‌شود. هزینه مواد اولیه یک دهم آن یا حتی در آثار گران‌تر یک صدمش هم نمی‌شود. بقیه مبلغ یک اثر، امضای هنرمند، ارزش هنری اثر و جایگاه و خلق آن است. اما اگر اتفاق درست حرفه‌ای بیفتد و هنرمند یا مدیر هنری گالری‌، جایگاه عرضه درستش را در عرصه بین‌المللی داشته باشد، یک اثر ۱۰۰ میلیون تومانی که ماکسیمم ۱۰ میلیون تومان برای مواد اولیه آن هزینه شده است، در خارج از کشور ۳۰۰ میلیون تومان می‌تواند بفروشد. چون قیمت ارز سه برابر شده، فروش اثر هم سه برابر می‌شود. این اتفاق برای اثر هنری تورم نیست، بلکه تازه به قیمت‌های بین‌المللی نزدیک می‌شویم، به عبارت دیگر در حال رسیدن به قیمت واقعی هستیم. به قیمت‌های هنرمندان نسل یک، دو و سه نزدیک می‌شویم.»

نزدیک شدن اثر هنری به‌جایگاه واقعی قیمت

این گالری‌دار درباره افزایش قیمت آثار هنری طی سال‌های اخیر و معایب و مزایای آن در کشور عنوان کرد: سال ۷۵ در نگارخانه‌ام آثار هنرمندان مشهور را ۱۰۰ هزار تومان یا ۲۰۰ هزارتومان می‌فروختم. یعنی یک کارگر عادی گالری که کارهای خدماتی را انجام می‌داد، می‌توانست با دو ماه حقوقش اثر یکی از ۱۰ هنرمند مهم کشور را بخرد. این در هیچ کجای دنیا مرسوم نبوده است. مثل این است که بگوییم یک کارگر مکزیکی که در آمریکا کار خدماتی می‌کرده می‌توانسته با دو ماه حقوقش اثر یک هنرمند معروف مثل جکسون پولاک را بخرد. اما اگر این فرد یک قرن هم کار کند، نمی‌توانست چنین اثری بخرد. در حقیقت اثر هنری دچار تورم و گرانی نشده است، بلکه اثر هنری به‌جایگاه واقعی قیمت خود نزدیک شده است.

این بخش پر لیوان و قسمت‌های خوب اتفاق است. ولی نیمه‌خالی لیوان این است که رنگ و بوم گران شده است و این هزینه‌ها یک دهم خلق یک اثر هنری را به‌طور متوسط پوشش نمی‌دهد. درباره هنرمندان  جوان حتماً الزامی وجود ندارد که از مصالح گران‌قیمت استفاده کنند. کما اینکه هنرمندی مانند ژازه تباتبائی در گذشته روی گونی نقاشی کشیده است. در آن زمان بوم برای آنها گران بود و نمی‌دانستند زمانی این کارها آثار مشهوری خواهند بود.

ژازه تباتبائی، پرویز کلانتری و ...

ملک با اعلام اینکه اثر ژازه تباتبائی از دهه ۴۰ را روی گونی برنج دارم، درباره خلاقیت هنرمندان افزود: خلاقیت همیشه وجود داشته است. هنرمندان تأثیرگذاری مثل مرحوم پرویز کلانتری بوده‌اند که با کاه و گل کار کرده و نقاش خاک شده‌اند و بعدها نقاشی با کاه و گل سبک هنری او شده است. مواد اولیه یا محدودیت مواد اولیه و رنگ و بوم اهمیتی ندارد. در حقیقت دانش و ابتکار و خلاقیت و ذوق هنرمند است که اثری را خلق کند. وقتی همه اینها را در کنار هم می‌گذاریم می‌بینیم در این اتفاق اهمیت نیمه پر بیش از بخش خالی است که من حتی به آن نیمه خالی هم نمی‌گویم. مگر ما در سایر موارد تورم و مشکلات نداریم؟ اگر در مورد محدودیت‌ها و مشکلات صحبت کنیم به‌جایی نمی‌رسیم، بلکه باید به دنبال راهکارها باشیم. بخش‌های پر لیوان را ببینیم تا راهکار داشته باشیم و به سمت جلو حرکت کنیم.

چطور یک نگهبان کارگاه به هنرمندی بزرگ تبدیل شد؟

مدیر گالری آرت‌سنتر درباره تأثیر محدودیت‌ها و تأثیراتش بر معرفی هنرمندان بزرگ و موفق در این حوزه خاطرنشان کرد: پدر من جزو اولین دانشجویان معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. ایشان تعریف می‌کردند در دهه ۴۰ در روزهایی که استاد در کارگاه حجم کار می‌کردند، خرده‌ریزه‌ها و اضافه‌ها و متریال‌های کارگاهمان روز بعد وجود نداشت و جمع می‌شد. به‌طور مثال در کارگاه آهن اضافه‌های آهن از زمین جمع می‌شد. بعد از مدتی متوجه شدند نگهبان آتلیه آنها را جمع می‌کرد و به‌جای دور ریختن با آنها اثر خلق می‌کند. این هنرمند  دکتر مش اسماعیل ( اسماعیل توکل‌نیا ) می‌شود.

 او از اضافات کارگاه حجم دانشکده هنرهای زیبا و فال گوش ایستادن در تدریس، دکتری افتخاری بوزار فرانسه را دریافت کرد و دکتر مش اسماعیل می‌شود و بزهای معروفش که مجسمه معروفی از ضایعات آهن است، او را مشهور می‌کند. آثار او امروز بسیار گران‌بهاست. جاعلان در تلاش زیادی برای کپی کردن آثار او هستند تا بتوانند سوداگری کنند.

یا ژازه تباتبائی ابتدا نقاش مشهوری بود و بعد مجسمه‌ساز مشهورتری شد و این شهرت را مدیون محدودیت است که با قطعات اتومبیل و آهن قراضه و تکنیک اسمبلاژ آثاری خلق کرده است که سال گذشته به­ قیمتی که شایسته آن اثر بود به­ فروش رفت.

 متریال مقابل خلق اثر ناچیز است

«مگر چند کیلو آهن قراضه صرف ساخت مجسمه یک میلیاردی ژازه شده است؟ پس اساساً متریال مقابل خلق اثر ناچیز است و بهتر است شأن خلق اثر هنرمند را با گران‌تر شدن متریال زیر سؤال نبریم و رعایت کنیم. افرادی که از آنها نام بردم فقط مثال‌هایی از میزان گسترده خلاقیت‌ها و نوآوری‌های هنرمندان ایرانی بوده است.»

توان هنرمند ایرانی

وحید ملک در پایان افزود: متریال هر جایگاهی داشته باشد، این هنرمند است که بدان روح و شخصیت یک اثر هنری را خواهد بخشید. و هنرمندان ایرانی آنقدر توانمند هستند که همیشه با خلاقیت خود آثاری خلق کنند که دنیا را حیرت‌زده سازد. طبیعتاً مشکلاتی وجود دارد و محدودیت‌های مصالح کاربردی در آثار هنری مثل همه موارد دیگر وجود دارد. هیچ‌­کس منکر این واقعیت نیست، اما مخلص کلام من این است که توان هنرمند ایرانی بسیار بیشتر از این محدودیت‌هاست و همواره قادر هستند با خلق آثار مهم و گفتن حرف‌های تازه از این بحران نیز گذر کنند.

گزارش از هنگامه ملکی