بازار ارز از حدود سه ماه پیش به ثبات نسبی رسیده بود و قیمت دلار نیز در نرخهای پایینتر از ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان روند ثابتی را دنبال میکرد و حتی در برخی مقاطع، شیب کاهشی را تجربه میکرد. اولین افزایش در نرخ دلار در سه ماه اخیر، با اعلام سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین همزمان شد. دلار که پایان سومین هفته آبان را با نرخ تقریباً ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومانی پشت سر گذاشته بود، شنبه ۲۵ آبان روی نرخ ۱۱ هزار و ۹۰۰ تومانی ایستاد و در روزهای بعد نیز نرخهای بالای ۱۲ هزار تومان را ثبت کرد.
دلار، هفته گذشته را با نرخ ۱۲ هزار و ۷۰۰ تومانی پشت سر گذاشت و اما در زمان تنظیم این گزارش در بازار تهران با نرخهایی نزدیک به ۱۳ هزار و ۲۰۰ تومان معامله میشود که بالاترین قیمت در سه ماه اخیر است.
مهمترین رویدادهای یک ماه گذشته را که امکان تأثیرگذاری بر نرخ ارز داشتند، میتوان در سه مورد خلاصه کرد؛ سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین، تغییر در اعضای سازوکار مالی اروپا یا اینستکس و شروع تسویهحسابهای صادرکنندگان. این عوامل در حالی بین برخی فعالان بازار مطرح میشود که یک کارشناس اقتصادی معتقد است تأثیر آنها موقتی است و باید سایر نیروهایی را که در شکلدهی بازار ارز دخیل هستند، تحلیل کنیم.
اثر بنزین بر نرخ دلار
میثم رادپور، کارشناس اقتصادی درباره تأثیر افزایش قیمت بنزین بر نرخ ارز توضیح داد: افزایش قیمت بنزین میتواند بر قیمت ارز اثر بگذارد، اما اینکه این اثربخشی در چه مقیاسی است، جای بحث دارد. افزایش قیمت بنزین اثر تورمی بهدنبال دارد و برخی مطالعات، آثار تورمی افزایش قیمت بنزین را بین ۱۰ تا ۲۵ درصد تخمین زدهاند. فارغ از دقت و صحت این برآوردها، جای تردیدی نیست که افزایش قیمت بنزین، تورمزاست.
وی در ادامه گفت: افزایش نرخ تورم، با فرض اینکه قیمت دلار را ثابت در نظر بگیریم، موجب میشود واردات کالا نسبت به گذشته جذابتر شود؛ چراکه با فرض ثبات قیمت دلار و افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات، حاشیه سود واردکنندگان بیشتر میشود. در نتیجه افزایش نرخ دلار از مسیر افزایش قیمت بنزین، قابل توجیه است.
این کارشناس اقتصاد افزود: ما کشوری با تورم بالا هستیم و بعد از چند سال تثبیت قیمت ارز، این فشارهای تورمی تجمیع میشود و در یک جایی، موجب جهش نرخ ارز میشود. پس بهنوعی میتوان گفت فشار از ناحیه تورم، میتواند موجب افزایش نرخ دلار شود.
اینستکس با دلار چه کرد؟
رادپور درباره پیوستن شش عضو جدید به اینستکس و آثار آن بر نرخ ارز گفت: سازوکار مالی اروپا یا اینستکس از مدتها پیش مطرح شده و تاکنون نتیجه روشنی نداشته است. صرفاً شرکتی تأسیس شده و توافقاتی صورت گرفته، اما اقدام اجرایی به دنبال نداشته است. به نظر نمیرسد حساب ویژهای روی آن شده باشد که حالا در این مورد خاص، اثرگذار بوده باشد. اگر خبرهای مثبتی از اجرایی شدن اینستکس منتشر میشد، میتوانست بر بازار ارز اثرگذار باشد، ولی تاکنون چنین خبری را از سازوکار مالی اروپا نشنیدهایم.
رادپور درباره شروع تسویهحساب تجار با شرکای خارجی و تأثیر آن بر افزایش نرخ ارز با اشاره به اثر تقویمی توضیح داد: در همه بازارها کمابیش آنچه در ادبیات مالی بهعنوان آثار تقویمی شناخته میشود، وجود دارد. در ماه آخر میلادی، معمولاً طرف حسابهای خارجی شرکتها و اشخاص ایرانی از آنها میخواهند که حسابهای خود را تسویه کنند، چرا که عموماً سال مالی آنها در آخر دسامبر به پایان میرسد و میخواهند سال مالی خود را با مانده تجاری صفر یا با یک رقم کوچک پشت سر بگذارند و حسابهای دریافتی خود را که ناشی از مبادلات با طرف ایرانی است، صفر کرده یا به حداقل برسانند.
وی ادامه داد: این مورد در سالهای قبل هم وجود داشته و یک اثر تقویمی است که بهصورت موقت و فنی، بازار ارز را تحت تأثیر قرار داده است. بازار ارز ایران پیش از این هم چنین تجربهای داشته و اگر تاریخچه نرخ ارز را بررسی کنیم، میبینم که این اثر تقویمی در دورههای قبلی نیز وجود داشته است.
احتمال برگشت ثبات به بازار ارز
این کارشناس اقتصادی درباره رویدادهای اخیر و تأثیر آنها گفت: افزایش نرخ ارز را در روزهای اخیر نمیتوان تنها به این سه عامل نسبت داد. اینستکس یک عامل بلندمدت است. ضمن اینکه در بحث روابط خارجی، اخباری بدتر از گذشته نداشتیم و این مورد نمیتواند عامل افزایش نرخ ارز باشد. علاوه بر این، در حال حاضر معیار مشخصی نداریم که محاسبه کنیم چه میزان از افزایش نرخ ارز، ناشی از افزایش قیمت بنزین و چه میزان از آن ناشی از اثر تقویمی بوده است.
وی افزود: اگر بپذیریم مسئله بنزین و اثر تقویمی، بنیادین و دائمی نیستند و افزایش قیمت ارز ناشی از این دو عامل بوده است؛ در اثر گذار زمان انتظار نخواهیم داشت قیمت ارز بهطور جدی روند رو به رشدی داشته باشد و این افزایش قیمتها در روزهای آینده متوقف خواهد شد.
رادپور با تأکید بر اینکه عواملی غیر از عوامل فنی، در حال شکلدهی به بازار ارز هستند، گفت: بعد از جهش بیش از ۲۵۰ درصدی قیمت ارز که از اواخر سال ۱۳۹۶ آغاز شد، قدرت خرید نقدینگی بهطور جدی کاهش یافت. بعد از هر جهش، ریال قدرت خرید گذشته خود را از دست میدهد و تقاضا برای همه کالاها و خدمات از جمله دلار، کاهش پیدا میکند. این کاهش تقاضا، میتواند موجب کاهش قیمت دلار شود.
وی کاهش عرضه دلار به دلیل کاهش فروش نفت را مهمترین عامل در مقابل کاهش تقاضا دانست و ادامه داد: انتظار کاهش عرضه ارز که به واقعیت تبدیل شده، نمیگذارد روندهای نزولی را در بازار ارز تجربه کنیم. کاهش جدی فروش نفت بیش از آنچه بود که انتظار میرفت و حتی در بدترین سناریوها هم پیشبینی نمیشد که فروش نفت ایران تا این میزان کاهش پیدا کند.
این کارشناس اقتصادی افزود: این دو نیروی عمده در مقابل هم وجود دارند. کشور، بحران ارزی را بهتازگی پشت سر گذاشته و بازار بهتازگی به ثبات نسبی رسیده، اما مسئله این است که کاهش فروش نفت در چند ماه اخیر بسیار جدی بوده و عامل بلندمدت تأثیرگذار بر بازار ارز است.
وی با توجه به شرایط فعلی گفت: با این شرایط انتظار نمیرود نرخ ارز کاهش قابل ملاحظهای داشته باشد یا در قیمتهای کاهش یافته، تثبیت شود. حتی زمانی هم که بازار روند نزولی خیلی ملایمی در پیش گرفته بود، این انتظار وجود نداشت. بهویژه به این دلیل که بعد از جهش ارزی، قیمت کالاها و خدمات تعدیل شدند و تورم ناشی از این کالاها و خدمات، قیمتها را کمابیش با قیمت دلار تعدیل کرده است. در نتیجه، فشارهای جدی برای کاهش قیمت ارز وجود ندارد.
بازار نوسان عمدهای نخواهد داشت
رادپور درباره احتمال ادامه رشد نرخ ارز توضیح داد: شرایط بهگونهای نیست که انتظار جهش قیمت ارز را داشته باشیم و علت عمدهاش این است که بعد از جهش بزرگ قبلی، قدرت خرید نقدینگی بهشدت کاهش پیدا کرده و اقتصاد ما وارد دوره رکودی جدیدی شده و انواع تقاضا برای ارز، اعم از تجاری، خروج سرمایه و مصرفی (مانند مسافری و تحصیلی) در این فضا کاهش پیدا کردهاند. در نتیجه، به نظر نمیرسد جابهجایی عمده دیگری در بازار ارز به سمت نرخهای بالاتر رخ دهد.
وی در ادامه گفت: از آنجایی که نیروی دیگری هم در مقابل تقاضای تضعیف شده وجود دارد و آن عرضه تضعیف شده به دلیل کاهش چشمگیر فروش نفت است؛ نباید انتظار داشته باشیم جابهجاییهای رو به بالا قابل توجه باشند. اگر بپذیریم بازار ارز در دوره قبل، بازار پرنوسانی بوده، انتظار نوسانات عمده قبلی را نخواهیم داشت.