در روزهای اخیر در رسانهها، هم تصویر مردی پخش شد که بعد از اعتراض، از نماز جمعه به بیرون هدایت میشد و هم تصویر جوانانی که در یزد مقابل تریبون رئیس جمهوری آزادانه شعارهای اعتراضی میدادند و روحانی نیز گرچه پاسخ آنها را داد، اما برخوردی با آنها نشد و به اعتراضاتشان ادامه دادند.
شش سال از آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی میگذرد، در این سالها شاهد چند سخنرانی و سفر پرحاشیه از او بودهایم؛ اما مرور مجموعه این موارد نشان میدهد «در این دولت اعتراض آزاد است» و اگر در گذشته با برخی به دلیل اعتراض علیه رئیس جمهور و دولت و مسوولان دولتی برخوردهایی از جمله برخوردهای قضایی میشد، اکنون دیگر این گونه نیست.
شش سال ریاست؛ از حمله تا تهدید به مرگ
در تازهترین سفر روحانی به استان یزد، گروهی از جوانان و نوجوانان این استان با سردادن شعار و در دست داشتن پلاکاردهایی با مضامین اقتصادی تلاش کردند صدای اعتراض خود نسبت به وضع موجود را به گوش رئیسجمهور برسانند.
پیشازاین هم موارد مشابهی رخداده است؛ اواسط مهرماه سال جاری رئیسجمهور در آیین بازگشایی دانشگاهها، با اعتراض برنامهریزیشده طیفهای مختلف دانشجویان دانشگاه تهران مواجه شد. گروهی از دانشجویان داخل سالن، با طرح این موضوع که مراسم فرمایشی است و نمایندگان واقعی تشکلهای دانشجویی در مراسم حضور ندارند، جلسه را ترک کردند. چندین گروه دیگر نیز در اعتراض به وضعیت معیشتی مردم، پولی سازی و خصوصیسازی آموزش و احکام قضایی سنگین دانشجویان این دانشگاه دست به تجمع زدند.
مهرماه سال گذشته نیز دو طیف بسیج و انجمن اسلامی دانشگاه تهران در اعتراض به وضعیت معیشتی مردم و عدم تحقق وعدههای انتخاباتی رئیسجمهوری در مقابل محل برگزاری سخنرانی وی دست به تجمع و اعتراض زدند. خردادماه ۹۷ نیز میثم مطیعی، از مداحان نزدیک به طیف اصولگرا در مراسم نماز عید فطر در مقابل رئیسجمهوری شعری طعنهآمیز خواند که دولت را متهم به بیتوجهی به «مشکلات معیشتی، سیاست اقتصاد مقاومتی و موضوع فلسطین و یمن» میکرد و دولت را مقصر بدعهدی آمریکا و بیاثر شدن برجام میخواند.
روز قدس سال ۹۶ نیز گروهی از تظاهرکنندگان در کنار رئیسجمهوری علیه او شعار دادند و رئیسجمهوری را بنیصدر مقایسه کردند. این اتفاق در حالی رخ داد که تنها یک ماه از پیروزی او در آخرین انتخابات ریاست جمهوری میگذشت و توانسته بود حدود ۲۴ میلیون رأی کسب کند. تنها یک هفته مانده به همان انتخابات، معدن یورت آزادشهر ریزش کرد و براثر آن ۴۳ تن از معدنچیان جان خود را از دست دادند و روحانی در میانه درگیریهای ناشی از تبلیغات انتخاباتی به آنجا سفر کرد و در میان کارگران و خانوادههای داغدار حاضر شد. در این سفر تعداد زیادی از کارگران خشمگین و خانوادهها به ماشینی که وی در آن حضور داشت حمله بردند ؛ بااینحال روحانی به حضور خود در آنجا ادامه داد.
خردادماه سال ۹۴، گروهی از مخالفان مذاکرات ایران با ۱+۵ تلاش کردند سخنرانی رئیسجمهور در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) را که در حرم ایشان برگزار میشد، برهم زنند. بااینحال رئیسجمهوری سخنرانی خود را ادامه داد و با خواندن چند آیه به پایان برد.
۱۶ آذر ۹۳ همزمان با روز دانشجو، روحانی مهمان دانشگاه علوم پزشکی تهران بود؛ مراسمی که با استقبال یکپارچه دانشجویان آن همراه نبود. گروهی از دانشجویانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ حامی او بودند در اعتراض به عدم تحقق یکی از وعدههای انتخاباتیاش، شعار رفع حصر سر دادند و خواهان رسیدگی این موضوع از سوی رئیسجمهوری شدند. البته این تنها مواجهه مخالفان یا منتقدان دولت با روحانی در محیط دانشگاه نیست. مراسم روز دانشجوی سال ۹۵ که در دانشگاه تهران برگزار شد نیز خالی از اعتراض نبود، تقریباً نیمی از نمایندگان تشکلهای دانشجویی و حاضران در سالن، سیاستهای دولت را با سخنرانی و شعار به باد نقد گرفتند.
علاوه براین، طیفهای سیاسی بعضا تندرو بارها به بهانههای مختلف دست به تجمع اعتراضی علیه دولت زده یا برنامههایی با مضامین مشابه برگزار کردهاند. یکی از بارزترین آنها تجمع سال گذشته گروهی از طلاب و روحانیون در مدرسه فیضیه قم بود که تجمعکنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی رئیس قوه مجریه را تهدید به مرگ کرده بودند. حتی گروهی از ائمه جمعه خطبههای تندی داشتهاند که تلویحاً یا صراحتاً رئیسجمهوری یا دولت را نشانه گرفته است.
حال باید پرسید چرا عمده اعتراضات و واکنشها، دولت و رئیسجمهوری را نشانه میگیرد؟ آیا روحانی تنها مسئول وضعیت فعلی است؟ یا شاید شیوه برخورد رئیسجمهوری با دولت و مخالفان خود سبب تداوم این وضعیت شده است؟
روحانی چگونه به مخالفان خود پاسخ میدهد؟
این در حالی است که بسیاری از رسانههای منتقد دولت، او را متهم به ناشکیبایی و بیتفاوتی نسبت به صداهای متکثر جامعه کردهاند؛ نگاهی به سیر این اعتراضها نشان میدهد، واکنش رئیسجمهوری به مخالفان خود عمدتاً مطایبهآمیز و عاری از تهدید بوده است. مثلاً او در پاسخ به دانشجویان معترض به عدم تحقق رفع حصر در روز دانشجوی سال ۹۳ این است که «بر سر وعدههای خود با شما مردم هستیم» یا خردادماه سال ۹۴ به مخالفان توافق هستهای تنها آیهای را رساتر میخواند. در ماجرای دیدار با کارگران معدن یورت خشم آنها را به جان می خرد و تنها در آخرین مواجهه با مخالفان زبان به سخن می گشاید و می گوید «صدای شما مردم، صدای این چند نفر جوان نیست. اختلاف و فاصله، خواست آمریکاست. نگذاریم خواست آمریکا از حنجره عدهای معدود بلند شود.»
به نظر میرسد اعتراض در این دولت آزاد است، دولتی که این دعا پایانبخش سخنان رئیس آن در مراسم تنفیذ سال 92 بود: «خداوندا، به تو پناه میبرم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدّم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.»