ایرناپلاس: چرا هیچوقت شکایتتان به سرانجامی نرسیده است؟
روشن: من هیچگاه شکایت نکردم، این آنها بودند که از من شکایت کردند.
ایرناپلاس: چرا وقتی تخلفهای صورت گرفته مشخص شد، هیچکس حاضر نشد این ماجرا را پیگیری کند؟ حتی وقتی رضا رجبی گفت که مدیرعامل باشگاه خواسته تا خودش هزینه آکادمی را از هر طریقی شده فراهم سازد، کسی نمیآید بپرسد مدیرعامل به چه حقی گفته که از پدر بازیکنان پول بگیرد و اصلاً چرا این پول به جیب شخص برود نه حساب باشگاه؟!
شما درست میگویید. اصلاً درست نیست، همین آقای رجبی را که نام بردید، آمدند با من آشتی دادند و من به او گفتم نگو اشتباه نکردم. حتی چند روز پیش جایی بودیم، رجبی من را دید و گفت من را «ماچ» نمیکنی؟ گفتم: نه! هنوز طاهر طاهر نشدهای. ولی خب، فایدهای ندارد! وقتی اولین بار ماجرا را برملا کردم، همین آقای رجبی رفت و از من شکایت کرد، اما در دادگاه محکوم شد. بیست و هشتم همین ماه باید به دادگاه بروم چون آقای افتخاری از من شکایت کرده، در حالیکه خودش را محکوم کردهاند. او مدیرعامل بود، حتی جریمهاش کردهاند. مسئله مهم این است که آنها به فکر بچههای مردم نیستند. الان چرا من این مسئله را عنوان کردم، چرا اصغر حاجیلو که رفته بود، دوباره برگشت؟ علناً به او گفتم که آقای حاجیلو! مراقب اطرافیانت باش!
نرود میخ آهنین در سنگ!
ایرناپلاس: چرا؟!
حاجیلو قبلاً نیز همین سِمَت را در آکادمی استقلال بر عهده داشت. در آن زمان او برخی از افراد خاص را به کار گرفته بود که عملکرد خوبی از خود بر جای نگذاشتند و بودنشان هیچگونه سودی برای باشگاه نداشت؛ چون آدمهای خوشنامی نیستند، کارهایی کردهاند که ...
ایرناپلاس: که؟!
حالا! حاجیلو گفته بود که بهتر بود روشن اسم میآورد تا همه بدانند منظورش چه کسانی است. شما خواستید که من اسم بیاورم و من اسمشان را گفتم. الان همین آقایانی که اسم آوردهام به خبرگزاری البرز و به رضا اسماعیلی زنگ زدهاند، آقا! تو را خدا فلان کنید، ما کاری نکردهایم، آقا! تو را خدا ما را با روشن آشتی بدهید. من میگویم شما اگر کاری نکردهاید، پس چرا ناراحت هستید؟! برای چه میخواهید آشتی کنید، در صورتیکه من با کسی قهر نیستم.
ایرناپلاس: انتظار شما از حاجیلو چیست؟
من میگویم، آقای حاجیلو! هر کسی آمد خرج کند باید همه از آن با خبر باشند و جایگاه آنها هم باید جایی باشد که آمدهاند به باشگاه کمک کنند نه اینکه بیایند پستی بگیرند. من پنجاه بازیکن را میآورم که بگویند همین آقایان حقشان را خوردهاند و خدا کند الان هم آنها معتاد نشده باشند! دوستانم به من میگویند آقای روشن تو داری اشتباه میکنی این حرفها را میزنی.
ایرناپلاس: چرا اشتباه میکنید؟ در واقع شما میخواهید شفافسازی کنید.
باز هم میگویم که من اشتباه میکنم، چون نرود میخ آهنی در سنگ!
حاجیلو چطور سرپرست استقلال شد؟
ایرناپلاس: ما هم این را قبول داریم، اما معتقدیم شاید یک مدیرعامل با شخص حسن روشن مشکل داشته باشد، چرا به جای اینکه از حرفهای روشن یا از او مشاوره بگیرد، زود جبههگیری میکند؟
نه! مشکلی وجود ندارد. آقای فتحی به من پیشنهاد داد تا مدیریت آکادمی را بر عهده بگیرم و حتی وزیر ورزش هم از من چنین درخواستی داشت، اما گفتم بیایید یک میلیارد تومان برای آکادمی پول بدهید، بعد روی آن فکر میکنیم. نه برای خودم، بلکه هزینه یک سال آکادمی باشد، اما آنها دیدند برایشان صرف نمیکند. وقتی آقای مومنی آمد به او گفتم باید قراردادی رسمی با باشگاه استقلال ببندید و میزان بودجه این آکادمی نیز باید بهدرستی تعیین شود.
ایرناپلاس: محمد مومنی هم قربانی شد؟
بله! وقتی با حکم میآیی، صبح به تو میگویند برو! به اعتقاد من مومنی باید اعضای کادر فنی آکادمی را هم خودش انتخاب میکرد و حق و حقوق هر یک از مربیان آکادمی فوق هم باید مشخص میشد، ولی متأسفانه او هرگز حرفهای مرا گوش نکرد و سرانجام از سمت خود برکنار شد، اما این اقدام مسئولان باشگاه در قبال این پیشکسوت پسندیده نبود. اصغر حاجیلو بچه خوبی بوده، زحمت کشیده، ولی خب! چطوری میرود، چطوری دوباره میآید؟! اصلاً اصغر چطور سرپرست استقلال شد؟ برای چه برداشتند؟!
ایرناپلاس: همین موضوع جای سؤال دارد، مگر سرپرست نباید زبان انگلیسی بلد باشد؟
بله، اما یکی نیست بپرسد چرا میگذارید و چرا برمیدارید؟
ایرناپلاس: جالب اینکه وقتی از سرپرستی برکنار شد، هر روز یک خبر درباره پست جدیدش بود تا اینکه رسید به مدیریت آکادمی! اکنون این سؤال پیش میآید که چگونه رضا رجبی بدون دریافتی هیچ حکمی در رسانهها خود را مشاور فتحی معرفی میکند؟!
دلیل آن ضعیف بودن آقای فتحی است.
ایرناپلاس: بحث دیگر واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است.
نمیتوانند!
مدیرعامل میگوید من از ۸ صبح تا ۱۰ شب در باشگاه هستم و حقوق هم نمیگیرم!
ایرناپلاس: چه اشکالی دارد مثل تیمهای انگلیسی، این دو باشگاه را به مالکان خارجی بسپارند. در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد تیمهای حاضر در لیگ برتر انگلیس، مالکان خارجی دارند؛ چرا که پول آنها میتواند در اینجا گرهگشای استقلال و پرسپولیس باشد، چون خصوصی میشوند و ساختار این دو باشگاه درست میشود.
اصلاً امکان ندارد! من چند نمونه مثال میزنم. همین امارات تیمهای خودش را دارد، سه تیم الاهلی، الشباب و دوبی را کرده یک تیم برای اینکه دیده دوبی ۶ تیم نمیخواهد بلکه سه تیم کافی است: النصر، الوصل و الاهلی. شرکت خصوصی شده برای اینکه حرفهای شدهاند. هواپیمایی الامارات و الاتحاد که از آن احمدبنسعید آلمکتوم و شیخ منصور است، اسپانسر ورزشگاه تیمهای آرسنال و منچستر سیتی شدهاند. الامارات حتی اسپانسر پیراهن بسیاری از تیمهای بزرگ جهان شده، اما آنها جرئت سرمایهگذاری در کشورمان را ندارند، زیرا کسی حاضر نیست با توجه به شرایط کنونی مملکت ما روی تیمهای ورزشی ما بهخصوص این دو تیم بزرگ سرمایهگذاری کنند. زیرا اگر فوتبال ما همه چیزش درست بود و «ای اف سی» فشار نمیآورد، شاید این اتفاق میافتاد! ممکن است یک انزلیچی بیاید به ملوان کمک کند، اما هیچکس حاضر نیست یکی از این تیمها را بخرد. اگر استقلال و پرسپولیس را خارجیها بخرند، امنیت اقتصادی ندارند. اگر داخلی هم بخواهد این دو باشگاه را بخرد، با توجه به سیاسی بودن این دو تیم و اینکه هرکدام ۴۰ و ۵۰ میلیون طرفدار دارند، در صورت اول یا دوم شدنش، خوب بودن مدیرعاملش بهدنبال کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری میآید. به همین دلیل اجازه به داخلیها داده نمیشود که این دو باشگاه را بخرند. به یک نکتهای میخواهم اشاره کنم.
ایرناپلاس: چه نکتهای؟!
باشگاههای امارات مثل ما دولتی هستند، اما یک شرکت خصوصی ثبت کردهاند، اما یک هیئت مدیره در رأس کار آوردهاند که شکمشان سیر است، کمیتههای قوی دارند، تصمیمات اصلی را همین کمیتههای قوی میگیرند. انضباطی، فنی هر چیزی که فکر کنید، دارند و نتیجه میگیرند. آنها هم مثل ما باید از چند تا فیلتر عبور کنند. به نظر من خیلیها حاضرند این دو تیم را بخرند، اما با توجه به توضیحی که در بالا دادم، امکان ندارد!
ایرناپلاس: دلیل ناکامی این تیمها چیست؟
اول نداشتن بودجه و دوم عدم ثبات مدیریت. مدیرعامل را با یک حکم میآورند، فردا برمیدارند. من نمیدانم چرا این مدیران که میبینند باشگاه صد میلیارد تومان بدهی دارد، میآیند قبول مسئولیت میکنند. حتماً برایشان نفع دارد. نکته جالب توجه اینکه مدیرعامل میگوید من از ۸ صبح تا ۱۰ شب در باشگاه هستم، حقوق هم نمیگیرم! حالا یکی نیست بگوید شما که حقوق نمیگیرید، چرا میآیید مدیرعامل میشوید؟!
ایرناپلاس: قابل باور است؟!
اصلاً نیست! حالا یک مدیرعامل خوب هست، انتخاب میشود، ممکن است پسرخاله وزیر باشد، حالا هر کسی هست، انتخاب میشود، اما اینکه بخواهد وقت بگذارد و بدون حقوق باشد، به هیچ عنوان قابل باور نیست.
حرف من آنقدر تأثیر دارد که باعث میشود استقلال قهرمان نشود؟!
ایرناپلاس: یک مدیرعامل باید چه کاری کند که نه خودش ضرر کند نه باشگاه؟
وقتی یک نفر بهعنوان مدیرعامل معرفی میشود، باید بیاید یک قرارداد سه تا پنجساله بندد و بگوید که طی این مدت قرار است چه کارهایی را صورت دهد. حتی بهصورت مکتوب آن را بدهد نه همانطوری بیاید و بدون آن که تأثیر مثبتی بگذارد، با روح و روان هواداران بازی کند. استفاده از پیشکسوتان باشگاه در دستور کاریش قرار بگیرد. برنامه باشگاه را بدهد، حقوق بگیرد، اگر قبل از پایان قراردادش کنار گذاشته شد و مشخص کند چقدر خسارت بگیرد. متأسفانه افرادی به این دو باشگاه میآیند که نمیتوانند چنین حرفهایی را بزنند، بنابراین همان اتفاقی رخ میدهد که در این سالها شاهد آن بودهایم. آنها میز را دوست دارند و بدون تردید برایشان نفعهایی است که میآیند، بدون هیچ کار مثبت دو باشگاه بزرگ پایتخت را به این روز میاندازند. آقای فتحی رفیق من است و هیچ ربطی به این ندارد، اما قرار نیست او در نقش مدیرعاملی باشگاه کار خلاف انجام دهد و بعد من بگویم نه، کارش خوب است! یک دوستی داریم که سر جای خودش است، اما من نمیتوانم چشم خود را به روی ضعفهایش ببندم. من یک سؤال دارم.
ایرناپلاس: بفرمایید.
آقای فتحی! شما برای پوشاندن ضعفتان به هواداران میگویید اگر روشن ساکت باشد تیم استقلال قهرمان میشود! به نظر شما حرف من آن قدر تأثیر دارد که باعث میشود استقلال قهرمان نشود؟! زمانیکه امیر قلعهنوعی سرمربی استقلال بود، دو بار گفتم استقلال قهرمان نمیشود که نشد. دلیل اینکه میگویم قهرمان نمیشود از اتفاقات است که میبینم، بیجهت و از روی عنان این حرفها را نمیزنم. من باید بگویم به من ۵۰۰ هزار تومان بدهید تا حرفهای قشنگ بزنم. آقای فتحی! هوادار ما راست یا دروغ میگوید، وزیر پرسپولیسی است و به آنها بیشتر میرسد! اما من میگویم آقای وزیر هیچ، آقای رهبر هم انسان است، میتواند به یک تیم علاقهمند باشد، این گناه نیست، اما آقای فتحی! شما به احترام هواداران باشگاه بروید پیش وزیر و به هواداران هم بگو بیایند جلوی دفتر وزیر و حتی به من، علی جباری و خیلی از پیشکسوتان این باشگاه بگو شما هم بیایید، ما به اتفاق هواداران جلوی در میایستیم، شما بروید پیش وزیر و به او بگویید هواداران باشگاه میگویند شما به پرسپولیس بیشتر از استقلال توجه میکنید! آقا حق استقلال را بدهید، اگر ندهید میگویم بیایند بریزند داد و فریاد راه بیندازند. من از شما میپرسم آیا آقای فتحی میتواند این کار را انجام دهد؟ نمیتواند چون خود وزیر او را گذاشته است سرکار. به همین دلیل میگویم که نباید با احساسات هواداران بازی کرد. هوادار از حرف شما به سمت من آمده و میگوید چرا انتقاد میکنی و مانع قهرمانی تیم میشوی؟ وقتی با او حرف میزنم و دلایل خود را میگویم آن هوادار لطف دارد و دست من را میبوسم و میرود.
ایرناپلاس: در سالهای اخیر هر مربیای که به استقلال آمده، از آن ایراد گرفتهاید، حتی نگاه شما به استراماچونی مثبت نیست، چون باشگاه برنامهریزی ندارد و هر فصل کلی خروجی دارد که غیر قابل تصور است و زمان میخواهد تا یک مربی تفکرات خود را در تیم جا بیندازد، دلیل انتقاداتتان چیست؟!
ببینید من از این مربی ایتالیایی شناختی ندارم، اما سؤال این است: اگر مربی خوبی بود، چرا دو سال بیکار است. اما منکر این نیستم که یک مربی بیکار نتواند در تیم جدید موفق باشد، چرا که ممکن است ایده او به فوتبال آن طرف نخورد، اما به فوتبال ما بخورد و موفق هم بشود. این باز مستلزم این است که تمرینات چگونه باشد، چه نفراتی به خدمت بگیرد. استراماچونی وقتی آمد بازیکنان را نمیشناخت، به همین دلیل تعداد جدیدی را به خدمت گرفتند، اما من میگویم اگر باشگاه یک کمیته فنی قوی داشته باشد، در مدت کوتاهی که تیم مربی ندارد، این کمیته فنی باشگاه را اداره میکند و حتی پیش از پایان فصل بررسی میکند، میفهمد در آکادمی چند بازیکن دارد که میتواند به تیم کمک کند، میداند چه نفراتی قراردادشان به پایان رسیده، میداند خسرو حیدری امسال خداحافظی خواهد کرد، آنها این مسائل را بررسی میکنند و وقتی فهمیدند میآیند برای آینده باشگاه یک تصمیم درست حسابی میگیرند. حتی با سرمربی مینشینند، مشورت میکنند و با پیشنهادهای خود به او کمک خواهند کرد تا باشگاه برای فصل جدید پرقدرت ظاهر شود. اگر کمیته فنی وجود داشته باشد، مگر کشک است که ۱۶ نفر در لیست خروجی قرار بگیرند. مدیرعامل از کجا میداند قرارداد بازیکن تمام شده است. آیا این بازیکنان پرونده پزشکی دارند؟
ایرناپلاس: ایراد که زیاد داریم و همه آنها نشأت گرفته از ضعف مدیران است. بهعنوان آخرین سؤال اگر قرار باشد از پیشکسوتانی مانند شما دعوت بهعمل بیاید که به باشگاه کمک کنید، این توانایی را در خودتان میبینید به تیم کمک کنید یا اینکه مثل مدیرانی که از سوی وزیر انتخاب شدهاند، شما هم به موقعیت و میز تکیه میزنید؟!
بله! با حرف زدن، درست کردن این باشگاه مثل آب خوردن است. ببینید این باشگاه قدمت ۷۵ ساله دارد، از پیرمردها از جوانها و ... میتوان باشگاه ساخت، اما به این راحتی نیست. وقتی هر مدیرعاملی میآید برای خودش سازی میزند، یک هدفی برای خودش دارد و باشگاه بزرگی مثل استقلال به این حال و روز میافتد که داریم میبینیم. یک مدیرعامل موفق کسی است که بازیکنان سابق تیم را بهعنوان مشاور در کنار خود داشته باشد، مشاوری که حرفش را بخرد، نه اینکه به او و حرفهایش بیتوجهی شود. یک مدیر موفق مدیری است که از مخالف خود بخواهد مشاورش شود، یعنی مخالف خوب، مشاور خوبی است. نه یک آدم بله قربانگو که هر چیزی شما گفتی بگوید، بله، بله شما درست گفتید! اگر فوتبال ما قبلا موفق بود، دلیل آن این بود که مدیرعامل باشگاه را سالی یک یا دو بار میدیدیم، آن هم به خاطر بازی با پرسپولیس بود که یا برده بودیم یا باخته بودیم. دیگر نمیدیدیم! دلمان خوش بود تیمسار خسروانی مدیرعامل وقت اگر با ماشینش بیاید بماند تا ساعت هشت شب، ما بیاییم با او بای بای کنیم! در سطح بالاترش تیم ملی، ما رئیس فدراسیون فوتبال را سالی دو دفعه میدیدیم، چرا؟ برای اینکه هر کدام از باشگاهها و تیم ملی، بازوهای قوی و مشاورهای قوی داشت. کمیته فنی قوی داشت که میرفت اوفارل را میآورد. اوفارل هم مثل برادر با این کمیته کار میکرد و یکی مثل حشمت مهاجرانی را داشت که بعد از خودش، او را مربی تیم ملی کرد که با راه اوفارل توانست تیم ملی فوتبال ما را به المپیک ببرد و به جام جهانی برویم. همه اینها برمیگردد به یک کمیته فنی قوی که در حال حاضر در باشگاههای ما دیده نمیشود.