بسیار شنیدهایم که شکلگیری و تثبیت شیعه مرهون تلاشهای امام صادق (ع) است. این امام بزرگوار در دوران خود با برپایی جلسات درس و بحث، مبانی تفکر شیعی را تبیین و تثبیت کرد. در آستانه سالروز شهادت امام صادق (ع) به سراغ حجتالاسلام والمسلمین امیرحسین شکیبافر رفتیم تا روش حضرت امام صادق (ع) در برابر مخالفان و منتقدان را بررسی کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین امیرحسین شکیبافر در پاسخ به این پرسش که چرا معتقد هستیم قوام و شکلگیری شیعه مرهون تلاشهای امام صادق (ع) است، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در دوره امام باقر و امام صادق (ع) و بعد از دوران بنیامیه و انتقال حکومت از بنیامیه به بنیعباس، فرصتی پیش آمد که این دو امام شکل رسمی تفکر شیعه و تفکر اسلام را بیشتر تبیین کنند. بعد از قیام امام حسین (ع) این زمینه پیش آمد که در حقیقت آن دو امام بتوانند رئوس افکار اسلامی را تبیین کنند و این کار را هم کردند. لذا ما با امام صادق (ع) شناخته میشویم. خصوصاً تشیع و تفکر شیعه مرهون امام باقر و امام صادق (ع) است.
امام صادق (ع) فضای بازی از تفکر را فراهم آوردند
شکیبافر درباره روش امام صادق (ع) در برخورد با افرادی که نظرات مخالف داشتند، گفت: امام صادق و امام باقر (ع) و به ویژه امام صادق (ع) یک فضای بازی از تفکر را فراهم کردند. چنانچه شخصی مانند سَکونی از شاگردان امام صادق (ع) و اهل سنت بود؛ یعنی با اینکه مکتب شیعه را قبول نداشت، اما در عین حال به جلسات درس امام صادق (ع) راه پیدا میکند و جزء شاگردانی است که روایات زیادی از او نقل شده است. ما شیعیان از روایات سکونی بسیار استفاده میکنیم. اتفاقاً رابطهای که بین امام صادق (ع) با سکونی وجود داشت، رابطهای نزدیک و صمیمانه بود. از این دست اشخاص در مجلس درس امام صادق (ع) وجود داشتند. حتی سفیان ثوری و یا مخالفان جدیتری مانند زنادقه و امثال این افراد به راحتی به جلسات امام صادق (ع) میرفتند و بحث میکردند، که در تاریخ هم ذکر شده است.
هیچ تحمیلی نمیکردند
این روحانی درباره شیعه نشدن برخی از شاگردان امام صادق (ع) و تلاش ایشان برای شیعه شدن یا نشدن این افراد، بیان کرد: حقیقت این است که خیلی چیزها از نظر ما پوشیده است. چون ما تاریخ را از دور نگاه میکنیم. اما امام صادق (ع) ظاهراً افکار شیعه را عرضه میکردند ولی هیچ تحمیلی نمیکردند. یعنی اینگونه نبوده که حتماً به دنبال این باشند که این افراد را شیعه کنند. گرچه امام قدرت حکومتی نداشتند، ولی میتوانستند در جلسات درسشان اینها را راه ندهند، یا مثلاً طردشان کنند. اما این کار را نکردند، چون حضرت دنبال تحمیل افکارشان به دیگران نبودند. چون اصلاً فکر تحمیل ناشدنی است، یعنی نمیشود آن را به کسی تحمیل کرد. بنابراین قاعدتاً امام صادق (ع) هم در بحثهای کلامی و هم در بحثهای فقهی تفکر خاص شیعه را تبیین میکردند، اما در عین حال به فکر تحمیل افکارشان هم نبودند، شاید به این دلیل برخی از شاگردان ایشان شیعه نشدند.
حوزههای علمیه هنوز با محفل درس امام صادق (ع) فاصله دارند
وی در پاسخ به این پرسش که حوزه علمیه امروز، تا چه اندازهای به حوزه و محافل درس و بحث امام صادق (ع) نزدیک است؟ خاطر نشان کرد: قضاوت این مسئله کار سادهای نیست. چون حوزه علمیه یک پهنای گستردهای دارد، البته فقط حوزه علمیه قم با یک گرایش خاص را نمیتوان حوزه علمیه نامید. ولی در عین حال شاید حوزه علمیه فضای بازتری از دانشگاه داشته باشد. ولی برای از بین بردن فاصلهاش با جریان امام صادق (ع) همچنان باید راه طی شود تا به آنجا برسد، یعنی همچنان فاصله وجود دارد. در عین حال حوزه علمیه فقط منحصر در حوزه علمیه قم نیست. حوزه علمیه قم منحصر در یک گرایش خاص نیست. بنابراین اگر اندکی بازتر نگاه کنیم میبینیم که فضاهای بازتری وجود دارد. در عین حال نیاز به تلاش بیشتری است که به آن فضای بازتر و آزادتری که امام صادق (ع) قرار داده است، رسید.
مبارزه نرم ائمه
حجتالاسلام شکیبافر در پایان با اعلام این نکته که امام صادق و امام باقر (ع) یک مبارزه نرم در دوران خود داشتهاند، افزود: به نظر میرسد چون امکان مبارزهای که به تغییر حکومت بیانجامد وجود نداشته و یا اگر هم وجود داشته کافی نبوده و شبیه کودتا میشده است، امام باقر و امام صادق (ع) مسیری را طی کردند که با تغییر تفکر مردم و ارتقاء اندیشه مردم، زمینه را برای اصلاح جامعه و پیشبرد اهدافشان فراهم کنند.
گفتوگو از هنگامه ملکی