ایشان با اشاره به تلاش دشمن در راستای تهاجم از همه اطراف فرمودند: «توجّه بكنید، امروز دشمنِ ما از همه اطراف مشغول تهاجم است؛ از لحاظ اقتصادی كه میبینید؛ از لحاظ اطّلاعاتی، مشغول برنامهریزیاند كه نفوذ اطّلاعاتی كنند؛ از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامهریزی میكنند برای اینكه از این طریق به كشور ضربه بزنند. دشمن است دیگر! دشمن در درجه اوّل یعنی آمریكا و صهیونیسم؛ مخصوص این حكومتِ فعلیِ آمریكا هم نیست».
*سلبریتیها محصول چالش مرجعیت اجتماعی
جامعه ایران سالهاست با بحران مرجعیت مواجه است. گروههای سیاسی، نهادهای فرهنگی - مذهبی و رسانههای رسمی كشور مدتهاست جایگاه خود در خصوص مرجعیت اجتماعی را از دست دادهاند كه دلایل و علل این وضعیت، محل بحث یادداشت حاضر نیست و بررسی مستقلی میطلبد. از سوی دیگر، گسترش شبكههای اجتماعی سبب تحول شرایط و ایجاد مراجع اجتماعی غیرمتمركزی شده كه شاید بخش عمده ریشههای ابتذال در گرایشات فكری و فرهنگی موجود در كنشهای جمعی جامعه متأثر از همین موضوع است. در چنین شرایطی، پدیدهای به نام «سلبریتی» بدل به یكی از مصادیق مرجعیت جدید اجتماعی شده است. مسئلهای كه به گمان عدهای محصول گسترش بدون ضابطه شبكههای اجتماعی است. جریانی كه قائل به مهندسی فرهنگی بوده و عمدتاً بهجای مواجهه ریشهای با مشكلات و بهجای جسارت در مانیتوركردن جامعه، سعی در اقدامات حذفی و پاككردن صورت مسئله دارد. حال آنكه قطعاً راه مواجهه با چنین وضعیتی اقداماتی نظیر فیلترینگ نیست. اقداماتی كه البته امروز شكستشان برای همگان آشكار شده است.
*گوگوش و مسعود تنها نبودند
یكی از مصادیق ضربات اطلاعاتی به كشور، استفاده از سلبریتیها یا هنرمندان در راستای انجام پروژههای امنیتی و تبدیل آنها به اپوزیسیون فرهنگی جمهوری اسلامی است. پدیدهای كه ریشه در دوران پیش از شكلگیری شبكههای جدید اجتماعی دارد. از مشهورترین مصادیق این پروژه، «فائقه آتشین» با اسم هنری «گوگوش» خواننده مشهور زن پاپ است. كسی كه خوانندگی را در اواخر دهه چهل آغاز كرد و به یكی از محبوبترین خوانندگان زن معاصر ایران در دوره پیش از انقلاب بدل شد. پس از انقلاب، گوگوش برخلاف بسیاری از خوانندگان همنسل و همعصر خویش از ایران خارج نشد. حداكثر در محافل خصوصی و خاص ترانه میخواند و به زندگی عادی مشغول بود و اساساً از محافل سیاسی به دور بود. این وضعیت در دهه هفتاد زمانی تغییر كرد كه یك جریان خاص امنیتی برای انجام برخی مقاصد سراغ هنرمندان میرفت. به گفته عدهای این جریان با دادن «مرسدس خاص» همسر سابق گوگوش را به ساختن فیلم واداشت. مسعود كیمیایی سالها بعد در چند مصاحبه به این موضوع واكنش نشان داد. كیمیایی در یك مصاحبه در اوایل دهه 80 گفت: «حیطه سعید امامی حیطه آتش است، اجازه بدهید از كنارش رد شویم ... شما از هر طرف به این حیطه نزدیك شوید، آن آتش دامان شما را میگیرد و كسی كه در آن تاریخ این آتش را روشن كرد، خیلی آگاهانه این كار را كرد. خیلی دانسته این كار را كرد. بعدها فهمیدم كه من در این ماجرا تنها نبودم، بلكه خیلیهای دیگر هم بودند. خیلی از هنرمندان سینما، از تئاتر، از نقاشی و ادبیات... بله من تنها نبودم...».
جمله كلیدی كیمیایی در این مصاحبه، عبارت آخر بود. عبارتی كه نشان میدهد مسئله منحصر در یك یا دو فرد نیست. با این وجود، پس از انتشار شایعاتی مبنی بر همكاری گوگوش با برخی جریانات خاص، وی از كشور خارج شد.
*شمشیری با غلاف زیبا
اكبر خوشكوشك از معدود امنیتیهای شناخته شده پیرامون ماجرای خروج گوگوش از ایران میگوید سعید امامی با مسعود كیمیایی صحبت كرد كه گوگوش را بفرستیم خارج، اما كیمیایی قبول نكرد و بعد از اینكه سعید امامی از دنیا رفت، مسعود كیمیایی موافقت كرد و گوگوش از كشور خارج شد. خروج گوگوش از ایران، اولین جرقههای كانونهای تجمع ایرانیان با محوریت وی را ابتدا بهعنوان هواداران «شاه ماهی هنر ایران» شكل و ماهیت بخشید. بعد از آن، برخی برنامهها با حضور وی تبدیل به كانونی برای تجمعات ایرانیان ضد نظام شد. اوج خرجشدن او در این كژراهه را در خواندن آهنگ «چهل سال» كه بر اساس دكترین جان بولتون تهیه شده بود، شاهد بودیم. خرجی كه هیچ حاشیه سودی نه برای او، و نه برای كارگردانان این شوهای سطحی و مبتذل نداشت! به شكل دیگری همین طراحی قبلاً برای خواننده دیگر زن، به نام «مرضیه» هم صورت گرفت تا در نهایت سر از ترانهسرایی روی تانكهای منافقین درآورد و غروبی بس شوم را تجربه كند. همه این نمونهها حاكی از عمر كوتاه و تاریخ مصرف زودهنگام هنرمندان در این زمین سوخته دارد.
افزایش فشار و ایجاد تنگنا روی هنرمندان از سوی برخی جریانات خاص سبب تحریك آنها میشود. این رفتار و این فشار تا جایی ادامه مییابد كه این هنرمندان و چهرهها را به موضعگیری علیه نظام و انقلاب بكشاند و تا روبهروی نظام نایستند و شمشیر نكشند، آنها را رها نمیكنند. شمشیری كه البته برندگی ندارد و تنها غلافش زیباست. سلبریتیهایی همچون تتلو، سیدمحمد حسینی، مسیح علینژاد و... از دیگر موارد هستند.
*مهناز افشار در مسیر گوگوش؟
حضور مهناز افشار در سینمای ایران و شهرت وی در ابتدا بهواسطه شباهتش با گوگوش بود. اما به نظر میرسد افشار در كریدوری قرار گرفته كه سرنوشتی همچون گوگوش برایش دور از تصور نیست. پس از انتشار یك توییت با اكانت یك روحانی كه گفته شد جعلی است، مهناز افشار كه مدت زیادی است در حاشیه پررنگتر از متن سیاست قرار گرفته، از محتوای این توییت انتقاد كرد. پس از ترور یك روحانی در مقابل حوزه علمیه و ابراز دوستان نزدیك قاتل در خصوص اینكه وی تحت تأثیر واكنش مهناز افشار اقدام به ترور كرده، سبب افزایش التهاب در فضای مجازی شد. پس از آن عدهای به منزل مهناز افشار حمله كردند. در همین میان، مهناز افشار با انتشار یك تصویر خبر از حضور در یك ورك شاپ در كشور آلمان داد، كه البته تصویر وی روی پوستر برنامه نیز حاشیهساز بود. گفتنی است كه برخی در داخل كشور با انتشار این شایعه كه افشار قصد بازگشت به ایران را ندارد، و در صورت بازگشت باید دستگیر و محاكمه شود، در حال تكمیل پازل خود از طریق فشار رسانهای هستند.
پیش از این، مهناز افشار بهواسطه انتساب همسرش به محافل سیاسی، و برخی مسائل و حواشی پیرامون فعالیتهای همسر، كمابیش مورد انتقاد و حمله جریانات مختلف بود. فارغ از صحت این مسائل، بهنظر میرسد گمانه هدایتشدن مهناز افشار در ابراز برخی مواضع، چندان بیراه نیست. تا آنجا كه شاید رد افرادی را كه بهطور خودجوش بهصورت شبانه جلوی خانه وی تجمع كردند، باید در همان محفلی جست كه به سفارت عربستان حمله كردند، یا آن خواننده موهن را در برابر رئیس فعلی قوه قضاییه نشاندند. افرادی كه احتمالاً در هدایت مهناز افشار هم دخیل هستند. پرسش این است كه بروز اتفاقات و حواشی اخیر با محوریت مهناز افشار در روزهای اخیر با التهابات ناشی از شرایط اقتصادی جامعه امری عادی است؟
با این وجود، حتی اگر این فرضیه درست باشد، تجربه نشان داده جریاناتی كه اقدام به استفاده از چنین ظرفیتهای محدودی علیه نظام میكنند، عرض خود میبرند و زحمتی هم برای كسی ندارند. باید مراقب و هوشیار بود كه چنین افرادی در قلاب جریانات تبهكار نیفتند.
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۴
تهران – ایرناپلاس – رهبر انقلاب در دیدار اخیرشان با معلمان و فرهنگیان بار دیگر به مسئله تلاش دشمن بر نفوذ اطلاعاتی تأكید كردند.