آمارهای منتشرشده از سوی مرکز آمار، حاکی از این است که از 27 میلیون جمعیت فعال کشور، سه میلیون و 261 هزار نفر در سال 1397 بیکار بودهاند که این عدد معادل 12 درصد جمعیت فعال است و از نظر نسبی در مقایسه با سال قبل از خود، تنها 0.1 درصد افزایش پیدا کرده است. هر چند همین درصد ناچیز مساوی افزوده شدن 95 هزار نفر به جمعیت بیکاران بوده است.
*دو و نیم میلیون نفری که سرکارند
این در حالی است که از همان جمعیت شاغل نیز دو میلیون و 582 هزار نفر دارای اشتغال ناقص بودهاند که چیزی معادل 10.8 درصد جمعیت کل شاغلان میشود و در مقایسه با سال پیش از آن، افزایشی 0.3 درصدی داشته که معادل 134 هزار نفر است. از این تعداد، نزدیک به 93 هزار نفر مرد بودهاند و سهم نقاط شهری به روستایی از این افزایش شاغلان ناقص نیز 36 هزار به تقریباً 98 هزار نفر بوده است.
طبق تعریف مرکز آمار، افراد 10 ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع، حداقل یک ساعت کار کرده یا بنا به دلایلی، بهطور موقت کارشان را ترک کرده باشند، شاغل محسوب میشوند. از این بین، اشتغال ناقص تمام شاغلانی را در برمیگیرد که در هفته مرجع، حاضر در سر کار یا غایب موقت از محل کار بوده و به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و... کمتر از 44 ساعت کار کردهاند، در حالی که خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بودهاند.
*افزایش اشتغال ناقص طبیعی است
فاطمه بزازان، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا در گفتوگو با ایرناپلاس در رابطه با افزایش اشتغال ناقص میگوید: بخشی از افرادی که از بازار کار خارج میشوند، به دنبال کارهای نیمهوقت میروند یا اینکه هر هفته کمتر از 44 ساعت کار میکنند؛ در نتیجه نرخ اشتغال ناقص افزایش مییابد. با توجه به افزایش نرخ بیکاری و رکودی که همه به آن اذعان دارند، انتظار میرفت چنین اتفاقی بیفتد.
وی در ادامه اظهار میکند: البته نمیدانم تا چه حد میتوان به نرخهای اعلام شده درباره بیکاری اعتماد کرد. هر چند آمارهای رسمی هستند، شواهدی در برخی استانها وجود دارد که برخلاف این آمار است. برای نمونه، اخیراً استان مرکزی را بررسی میکردم که کمترین نرخ بیکاری را بر اساس آمارها داشت و درصد بیکاری آن تکرقمی بود. کارشناسانی که بحث میکردند، همگی غافلگیر شده بودند از اینکه نرخ بیکاری این استان کم نشان داده شده است. به واقعی بودن این نرخها نمیتوان اعتماد صد درصدی داشت، اما من هیچ مدرک و سندی ندارم که بگویم نرخ بیکاری چقدر است. با این حال، آمارها در برخی از موارد با یکدیگر همخوانی ندارد.
*تورم میتواند عامل افزایش اشتغال ناقص باشد
بزازان برداشت خوشبینانهتری نیز ارائه میکند: ممکن است از آنجایی که نرخ تورم افزایش یافته، قدرت خرید پایین آمده و در نتیجه، برخی از افراد، شغلهای موقتی را انتخاب کرده باشند. برای نمونه، اکنون خیلی از افرادی که خودرو دارند، در تاکسیهای اینترنتی فعالیت میکنند.
این اقتصاددان با اشاره به پیشبینی صندوق بینالمللی پول که نرخ بیکاری ایران برای سال 2019 را 14.3 درصد پیشبینی کرده، میگوید: با توجه به اینکه ایران از فروش نفت خود منع شده، اگر رکود عمیقتر شود، میتوان این پیشبینی را قبول کرد و شاید بتوان نرخهای بالاتری از پیشبینی صندوق بینالمللی را هم انتظار داشت.
*پای سیاست در کفش اقتصاد
وی درباره راهکارهای قابل اجرا در شرایط موجود اظهار میکند: باید گره اصلی کار باز شود؛ در غیر این صورت مانند این است که فردی سرطان گرفته باشد، اما برای درمان سردرد وی، قرص مُسکن تجویز شود. راهکارهایی مانند کارگاههای کوچک یا برخی طرحهایی که وزارت کار در رابطه با شغلهای کوتاهمدت دارد، در همین حد است. مشکل اصلی، رکود در اقتصاد است و تا زمانی که حل نشود، این وضعیت تغییر نمیکند.
بزازان گره اصلی اقتصاد کشور را مربوط به بحثهای سیاسی دانسته و میگوید: جایی که سیاست، اقتصاد را آلوده کرده، دیگر سیاستهای اقتصادی آنطور که باید کار نمیکند. مسئله ما عمدتاً به روابط بینالملل کشور برمیگردد که میتواند روی کسری بودجه نیز اثرگذار باشد.
*افزایش اشتغال ناقص، نامطلوب نیست
صالح قویدل، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز در رابطه با افزایش نرخ اشتغال ناقص به ایرناپلاس میگوید: اگر نرخ بیکاری ثابت مانده و اشتغال ناقص افزایش یافته باشد، نمیتوان گفت اشتغال ناقص نامطلوب است، زیرا نیروی کار شاغل میشود و این وضعیت بهتر از بیکاری است. البته باید در نظر گرفت کسانی که اشتغال ناقص دارند، از امنیت شغلی پایینتری نسبت به شاغلان تمام وقت برخوردارند. با این حال افزایش آمار شاغلان ناقص بهمعنای بروز یک پدیده ناخوشایند نیست.
وی البته نکتهای را هم متذکر میشود: اگر جمعیتی که دارای اشتغال ناقص شدهاند، از بیکاران سابق نبوده و بلکه بخشی از شاغلان تماموقت تبدیل به نیمهوقت شده باشند، در این صورت اتفاق خوبی برای بازار کار نیفتاده است.
*تأثیر رکود اقتصادی بر افزایش اشتغال ناقص
قویدل میگوید: میتوان احتمال داد بخشی از شاغلان تماموقت یا کسانی که در بازار رسمی کار میکنند، تبدیل به افرادی با شغل نیمهوقت یا غیررسمی شدهاند. علتش را نیز شاید بتوان در رکود اقتصادی و تحریمها جستوجو کرد.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه عمده افزایش شاغلان ناقص مربوط به بخش روستایی بوده، میگوید: این آمار میتواند به بخش کشاورزی مربوط باشد. البته فعالیت در بخش کشاورزی بهصورت نیمهوقت است و عمده نیروی کار شاغل در این بخش، دارای اشتغال ناقص است. با این حال، مسائلی که برای بخش کشاورزی اتفاق افتاده، از جمله خشکسالیهایی که داشتهایم، میتواند باعث انتقال نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی از تماموقت به نیمهوقت شده باشد.
*داستان ناتمام بیکاری
قویدل معتقد است: بهطوری کلی نرخ بیکاری در جامعه ما بالا است. احتمال دارد با رکودی که در پیش داریم، حتی نرخ بیکاری افزایش هم پیدا کند. این نرخ از متوسط کشورهای OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) و از متوسط جهانی نیز بالاتر است. در رابطه با افزایش نرخ اشتغال ناقص نیز نمیتوان آن را پدیده ناخوشایندی دانست. منتها بهشرط اینکه از بیکاران ما بکاهد، نه اینکه شاغلان رسمی ما تبدیل به افرادی با اشتغال ناقص شوند.
*علاقه کارفرمایان به جذب نیروی نیمهوقت
وی به علاقهمندی کارفرماها برای بهکارگیری نیروی انسانی بهصورت نیمهوقت اشاره کرده و در این باره اظهار میکند: علتش نیز اشکال سنتی بازار کار ماست که مربوط به قوانین و مقررات دست و پا گیری است که برای کارفرما وجود دارد. اینگونه نیست که اگر قوانین و مقررات اصلاح شود، به ضرر کارگران شود، اتفاقاً به نفع کارگران میشود. بسیاری از کارشناسان بازار کار ایران معتقدند قوانین و مقررات بازار کار ایران موجب شده که بیشتر کارفرماها به این سمت بروند که نیروی کار را بهصورت نیمهوقت استخدام کنند، زیرا هزینه مبادله زیادی به کارفرماها تحمیل میشود.
این مدرس دانشگاه اذعان میکند: درست است که باید از کارگران حمایت کرد و این افراد جزو اقشار کمدرآمد جامعه هستند، اما این موضوع باعث نمیشود سیستم را به هم بریزیم، زیرا در این صورت، خود کارگران هم ضرر میکنند.
*سال سخت پیش رو
قویدل با اشاره به پیشبینی صندوق بینالمللی پول مبنی بر افزایش بیکاری کشورمان در سال 2019، میگوید: متأسفانه با توجه به تحریمها و رکودی که در پیش رو داریم، این پیشبینی خیلی دور از انتظار نیست. رشد اقتصادی در سال جاری کاهش مییابد که عمده این کاهش از سمت کم شدن تولید و صادرات نفت است. کاهش رشد اقتصادی نیز مهمترین عامل برای کاهش اشتغال یا افزایش پیدا نکردن آن است. افزایش نیافتن اشتغال با توجه به اینکه نیروی کار جدید هم وارد بازار کار میشود و عرضه را در این بخش افزایش میدهد، میتواند افزایش نرخ بیکاری را منجر کند.
وی راهکار اساسی حل مسأله را اینگونه بیان میکند: نهادهای مختلف میتوانند کارهای موقتی انجام دهند که معطوف به حوزه داخلی است و البته موردی است، اما مسأله اصلی تحریمهاست که سایه کلی روی اقتصاد ما انداخته و باید به دنبال برطرف کردن آن باشیم. مؤثرترین راه این است که ما تحریمها را بیش از پیش دور بزنیم و نفت بیشتری صادر کنیم. اما در حوزه داخلی، نمیتوان کار زیادی انجام داد.
گزارش از حامد حیدری
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۱
تهران- ایرناپلاس- فارغ از سه میلیون و 200 هزار نفری که بیکارند، دو و نیم میلیون نفر نیز کمتر از 44 ساعت در هفته کار میکنند. عوامل بروز اشتغال ناقص چیست و اساساً این پدیده، نامطلوب محسوب میشود؟