ایرناپلاس: آقای مهندس بحرینی به نظر شما در شرایط فعلی، اولویتهای مسافرتهای جهادی با همه شرایطی كه دارد باید به كدام سمت برود؟
بحرینی: ما در دانشگاه امیركبیر مبنای كارمان را بر اشتغالزایی گذاشتیم. سعی كردیم در منطقه بهصورت مستمر حضور داشته باشیم. مثلاً پنج - شش سال حاضر باشیم و هر سال منطقهمان را عوض نكنیم. ما پنج - شش سال در منطقه خراسان جنوبی بودیم و توانستیم آنجا هفت كارگاه قالیبافی و دو كارگاه خیاطی ایجاد كنیم. در حال حاضر 23 نفر دارند از آن ارتزاق میكنند. این قبیل مسائل از نظر ما یك مطلوبیت اولیه دارد. منتهی در بازدیدهایی كه در سالهای بعد داشتیم، دیدیم وقتی كه مراجعه میكنیم، همان قالیبافها میگویند آقای بحرینی میشود كولر ما را هم درست كنید؟ گفتیم كه خودتان كه درآمد دارید، چرا ما درست كنیم؟ مردم نگاهشان تغییر كرده است، یعنی منتظر همان مسئولان هستند. یعنی وقتی شما به روستا بیایید و هر عنوانی را روی خودتان بگذارید و بگویید مثلاً من از آموزش و پرورش آمدهام، مردم جوری نیازهایشان را برای شما بیان میكنند كه شما حس كنید مهمترین مشكل این روستا بحث آموزش است. اگر شما نماینده وزارت بهداشت باشید، مردم جوری مشكلاتشان را بیان میكنند كه شما فكر میكنید كه اینجا فقط مشكل بهداشت وجود دارد و هیچ مشكل دیگری وجود ندارد. لذا نمیتوانند مستقلاً خودشان را مدیریت كنند و یكی از دلایل مهاجرتها، همین تحقیرهایی است كه بهواسطه آن ما نتوانستهایم خوب نگاهشان كنیم. لذا ما آمدیم گفتیم كه باید یك كار عمیقتری انجام دهیم. باید بیشتر در روستا حضور داشته باشیم و در بازار محصولاتشان كار كنیم و این امر در اردوی دو هفتهای نمیگنجد. ما میتوانیم یك سال فعالیت داشته باشیم، ولی در آن دو هفته به بچههای خودمان كه میآیند و در این اردو شركت میكنند، این ویترین یك سال فعالیت را نشان دهیم، نه اینكه یك ویترینی باشد كه بخواهیم كار تبلیغاتی كنیم. هرچند برخی از مسئولان این كارها را تبلیغاتی میبینند و میگویند كه هر مسجد یك گروه جهادی. این یعنی میخواهیم آخر سال فقط آمار بدهیم. وقتی بسیج سازندگی میآید در پایان سال یك آمارهایی میدهد از تعداد اردوی جهادی، كه ما دو دو تا چهارتا میكنیم، میبینیم منطقی نیست از هر دو نفر یك نفر رفته باشد اردوی جهادی. این به خاطر این است كه هزینهای میكنند و این پول را تقسیم بر تعداد میكنند و هزینه سرانهاش چنین چیزی میشود.
وقتی آمار اردوهای جهادی را میبینیم، شاید سالانه سه هزار اردوی جهادی برگزار میشود، كه من میتوانم بگویم بالای دو هزار و هفتصدتا از این تعداد، اگر آن پول به این گروهها نرسد، برگزار نمیشوند. یعنی سیصد گروه میمانند كه منهای پولی كه از سازمان بسیج سازندگی میگیرند، میتوانند اردویشان را برگزار كنند.
باید مردم را در سرنوشتشان دخیل كنیم
ایرناپلاس: یعنی فقط سیصد گروه میتوانند هزینه اردو را خودشان متقبل شوند.
بحرینی: بله! حالا بیاییم در اینها، شاید صدتا از این گروهها، كانال تلگرامی داشته باشند و در طول سال یك فعالیت مستمری انجام دهند. فكر نمیكنم بیشتر از صدتا باشند. در مقابل،2200 دهستان داریم كه مثلاً 1800 تا از آنها محروم هستند و 16هزار ساكن دارند. پس ما الگو و مدلمان را باید قطعاً تغییر دهیم. این تنها راه است. من مطمئن هستم اردوی جهادی و آدمهایی كه در این اردو فعال هستند، تنها راه امید ما هستند. ولی ما باید از اینجا به بعد مدلمان را تغییر دهیم. باید برویم در روستاها و مردم روستاها را تصمیمگیر كنیم. یعنی كمكشان كنیم كه خودشان برای خود تصمیم بگیرند. الان خیلی از این اتفاقها میافتد. در روستاها بودجهای میآید برای حصاركشی دور قبرستان، حدود سیصد میلیون تومان. درحالیكه آن روستا 50 میلیون تومان مشكل تانكر آب شرب دارد. بهخاطر اینكه از یك جا برای روستا تصمیم گرفته نمیشود و تصمیمات از بالا به پایین است. ما الان 36 ارگان متولی در روستا داریم. ولی چون حال روستا خوب نیست، كسی پاسخگو نیست. چون هنوز روحیهشان تغییر نكرده است. ما به این نتیجه رسیدیم كه باید مردم را در سرنوشتشان دخیل كنیم و خودشان برای خودشان برنامهریزی توسعه داشته باشند. این كار خیلی سختی است. چون شاید در گام اول خود روستاییها نتوانند برای خودشان این برنامه پیشرفت را بچینند و شاید اصلاً ندانند كه حد مطلوب چیست و كجاست. ما باید برویم در كنارشان و با افزایش آگاهی به آنها كمك كنیم. شاید بالای 80 درصد از مشكلات آنها مربوط به مشكلات وام و نقدینگی نیست. مربوط به كمبود دانش است. با كمی كار كردن در بحث دانش روستاییها ممكن است درآمدشان تغییر محسوسی كند.
مدل اردوهای جهادی باید تغییر كند
به نظر من این اردوی جهادی باید مدل كاریش را تغییر دهد. طوری كه مردم بیایند و خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند. این اتفاق افتاده است. ما روستاهایی داریم كه مردم دارند برای خودشان تصمیم میگیرند و مردم روستا برای روستایشان سند توسعه مینویسند. مردم به این توانمندی رسیدهاند كه برای خودشان تصمیمگیری كنند.
نقش رسانهها در محرومیتزدایی
ایرناپلاس: آقای شهرستانی با توجه به مسائلی كه مطرح شد، میخواهم نظر شما را در مورد روند تحولی كه اردوهای جهادی در ادوار اخیر داشته است، بدانم. به نظر شما اولویتها باید به چه سمتی برود و در چه نقاطی متمركز شود؟
شهرستانی: من فكر میكنم در دو سه بخش، این اولویتها را باید در نظر گرفت. یك سری اولویتها در كل جامعه باید صورت بگیرد كه مستقیماً مرتبط با اردوهای جهادی نیست. یكی بحث فرهنگی است كه از طریق رسانهها و مخصوصاً صداوسیما باید انجام شود. مثل اینكه چه كسی برتر است و كسی كه زودتر بتواند به شهر مركزی برسد، انسان موفقتری نیست. این بحثهای فرهنگی، بحثهای خیلی مهمی هستند كه هر چقدر هم اردوهای جهادی تلاش كنند، شاید نتوانند بهاندازه پنج - شش سریال صداوسیما اثر داشته باشند. یكی از دلایل اصلی مهاجرت، همین عدم اعتمادبهنفس روستاییهاست. روستاییها خودشان را فراموش كردهاند و اصلاً باور ندارند كه روستایی هستند و اصلاً با ماهیت تولید خودشان كه روستایی باید مولد باشد، باید تولید كند و دامداری و كشاورزی كند، بیگانهاند.
یك روستایی قدرتش به این است كه بتواند بهرهوری بالایی در كشاورزی داشته باشد. یا بتواند خوب دامداری كند و از این منابعی كه دارد به شكل احسن استفاده كند. در باب اینكه خود جهادیها چهكاری میتوانند انجام دهند، به نظر من متأسفانه هماندیشی و همفكری و جلسات مشترك بین گروههای جهادی به نتیجه نرسیده است. به نظر من، هماهنگی گروههای جهادی تأثیر خیلی شگرفی دارد.
بعد از چهل سال هنوز بشاگرد نماد محرومیت است
طهماسبی: بشاگرد از اوایل دهه شصت كه مرحوم حاج عبدالله والی بهنوعی آن منطقه را پیدا كرد، خاستگاه و كانون شكلگیری بسیاری از گروههای جهادی بود. الان تقریباً بعد از گذشت چهار دهه هنوز هم میبینیم كه اردوی جهادی بهسمت بشاگرد برگزار میشود و هنوز هم بشاگرد نماد محرومیت است. سؤال این است كه چه اتفاقی افتاده است كه این روال ادامه دارد؟ چهار دهه است كه داریم نیروی داوطلب جهادی میفرستیم و كلی هزینه و بودجه در آنجا صرف میشود، انواع و اقسام نهادها از كمیته امداد گرفته تا نهادهای دیگر فعال هستند، اما به تعبیر عزیزی از مسئولان بشاگرد مثل یك چاهی شده است كه ما هر چه پول بریزیم كم است. باید اعتراف كنیم در همه سطوح، نمیدانیم كه توسعه و توسعه پایدار چیست. من خودم در دانشگاه صنعتی درس خواندم. خیلی از این بچههایی كه در اردوهای جهادی میروند، از بچههای خوب و نازنین و انسانهای بزرگی هستند كه رشته مهندسی خواندهاند. شاید این تلقی در ذهن ماست كه میتوانیم موشك و سد بسازیم، توسعه روستایی كه دیگر چیزی نیست و اینها كارهای سطح پایین هستند.
نگاه مادیگرایانه و نگاه تكنوكراتیك به توسعه، نگاه مخربی است كه متأسفانه در خیلی از دوستانی كه مثل بنده تحصیلاتشان مهندسی است، مؤثر بوده است. هنوز هم هستند خیلی از مسئولان و مدیران ارشد كشور كه با نگاه مهندسی به مسائل اجتماعی و پدیدههای نگاه میكنند.
ایجاد تحول در گفتار عمومی
نكته دیگر اینكه به نظر من در سطح گفتمان عمومی، باید یك كار جدی انجام دهیم. دانشگاهیان باید تلاش كنند تا از طریق رسانهها، مطالبات خود از دولت را در سطح عمومی مطرح كنند. همچنین در سطح گفتار عمومی باید روی واژه محرومیت كار كنیم. باید آنقدر بگوییم، تا ذهنیتها عوض شود. متأسفانه در چند دهه اخیر كه منحصر در دوره پس از انقلاب هم نیست، تعریفمان از محرومیت دچار مشكل بوده است. وقتی كه شما در گوگل، عبارت منطقه محروم را سرچ میكنید، میبینید كه یك خانواده كپرنشین را نشان میدهد. جالب است بدانید ما با همین ذهنیت رفتیم خیلی از جاها كه كپرنشین بودند، خانههای سیمانی ساختیم. چون اینها تهویه نداشتند و در تابستان بسیار گرم بوده، مردم از اینها استفاده نمیكردند و این بلوكهای سیمانی در بهترین حالت شاید توانسته باشد آغل گوسفندان شود. نگاه ما نسبت به محرومیت و توسعه باید عوض شود. ما كاری كردهایم كه افراد قدر داشتههای خودشان را هم نمیدانند.
ادامه دارد...
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۰
تهران - ایرناپلاس - چگونگی خدمترسانی به مناطق محروم، از پس چهل سال تجربه اردوهای جهادی، یكی از مهمترین چالشهای این حوزه است. علی شهرستانی، هامون طهماسبی و محمدحسین بحرینی سه نفر از فعالان این حوزه، در این باب به گفتوگو نشستهاند. بخش دوم میزگرد ایرناپلاس به این چالشها میپردازد.