محدودیت‌های کمتر و امکان خلاقیت و نوآوری بیشتر

تهران- ایرناپلاس- شبکه نمایش خانگی که امروزه برای هیچ علاقه‌مندی به فیلم و سریال ناآشنا نیست در چند سال اخیر توانسته جای خود را در بین مردم باز کند و استقبال از آن به‌گونه‌ای است که اینک مورد توجه کارگردانان و بازیگران مطرح نیز قرار گرفته و روز به روز با آثار جدید و متنوعی از نمایش خانگی مواجه می‌شویم.

به گزارش ایرناپلاس، این بستر نمایشی در سال‌های اخیر چنان سرعت گرفته که توانسته به عنوان رقیبی جدی برای تلویزیون محسوب شود و به رسانه‌ای برای تنوع ژانرها و موضوع‌های متفاوت و گوناگونی تبدیل شود که کمتر در قاب تلویزیون دیده می‌شود.

در همین ارتباط این سوال پیش می‌آید که با وجود ساخت و تولید سریال‌های نمایش خانگی، جریان سریال‌سازی کشور به چه مسیری رفته است؟ این رسانه در حال حاضر از نظر کیفی به چه سطحی رسیده است، آیا توانسته مسیری تازه برای ساخت آثار متنوع دیگر ایجاد کند؟

برای رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها با سیدرضا صائمی منتقد سینما و تلویزیون به گفت‌وگو نشستیم.  

نمایش خانگی دارای امکان‌هایی است که سریال‌ها را برای مخاطب جذاب‌تر می‌کند

ایرناپلاس: سریال‌های نمایش خانگی را از نظر کیفیت چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا توانسته‌ اند در این فضا و سایر بسترها مثل تلویزیون درحوزه سریال‌سازی تغییراتی به وجود آورند؟
سیدرضا صائمی:
در بررسی سریال‌های نمایش خانگی اولین مساله‌ مقایسه‌ آنها با مجموعه‌های تلویزیونی است. آثاری که در نمایش خانگی به خصوص در یکی دو سال اخیر که ساخت آنها در دوران کرونا افزایش یافته است، به نمایش درآمده‌اند به طور قطع از سریال‌های تلویزیون بهتر بوده‌اند.

دلیل آن است که سانسور در این بستر کمتر است و قصه‌پردازی، شخصیت‌پردازی و پرداخت یک سری مباحث که در صدا و سیما ممیزی می‌شوند در این فضا تا حدودی بازتر است. در واقع چون شرایط تولید در نمایش خانگی دموکراتیک‌تر از صدا و سیماست، این امکان را به وجود می‌آورد که آثار بهتری تولید شود.

البته تنها این شرایط کافی نیست یعنی فیلمنامه، کارگردانی، بازی‌ها و ... هم در این موضوع بسیار تاثیرگذار است و شاهدیم که سطح بازی‌های تلویزیونی به چه شکل است. بازی‌ها معمولا کلیشه‌ای هستند و به دلیل محدودیت‌هایی که وجود دارد کمتر امکان خلاقیت در آنها دیده می‌شود. با توجه به اینکه مناسبات و روابطی که بین زن و مرد وجود دارد در نمایش خانگی آزادانه‌تر است می‌توان در این بستر لایه‌هایی از مدل‌های اجتماعی را در مناسبات انسانی نشان داد که در تلویزیون به خاطر محدودیت‌ها کمتر پرداخته می‌شود.

همچنین نگاه ایدئولوژیک و سریال سفارشی کمتر است به همین دلیل تمام عناصر، مولفه‌ها و امکان‌هایی که می‌تواند سریال‌ها را برای مخاطب جذاب‌تر کند در آثار شبکه نمایش خانگی استفاده شده است.

با توجه به سابقه سریال‌سازی تلویزیون مدت تجربه‌اندوزی سریال‌های نمایش خانگی نسبت به تلویزیون بسیار کمتر است اما در نهایت محصولاتی بیرون می‌آید که با همه ضعف‌هایشان مورد توجه قرار می‌گیرند. برای مثال سریال «زخم کاری» دو طیف از موافقان و مخالفان را به همراه داشت اما کسانی که نقد می‌کردند منتقدانی هستند که نسبت به نگاه مخاطبِ عام آثار را جدی‌تر نگاه می‌کنند. البته باید توجه داشت، وقتی می‌گوییم سریال نمایش خانگی و اساسا درباره سریال صحبت می‌کنیم با مخاطب عام و آثاری که مخاطبان را جذب کند سروکار داریم البته آن هم نه به هر قیمتی. در واقع با توجه به محدودیت‌های فرهنگی نمی‌توانیم وارد هر موضوعی شویم به همین دلیل نمایش خانگی با لحاظ کردن آنها توانسته کار بهتری ارائه دهد.

نکته دوم این است که در چند اثری که اخیرا توزیع و نمایش داده شده ریتم تند است که ویژگی سریال‌سازی امروز می باشد. مخاطبان ما امروزه به سریال‌های روز دنیا دسترسی دارند این سریال‌ها غالبا ریتم تندتری دارند و کش دار نمی‌شوند و به دلیل تعلیقی که در آنها خلق می‌شود و  التهاب موجود در قصه و کشش دراماتیکی که در مجموعه‌ها وجود دارد با سریال‌هایی مواجهیم که ریتم و ضرباهنگ مناسب‌تری نسبت به سریال‌های تلویزیونی دارند.

محدودیت‌های کمتر و خلاقیت و نوآوری بیشتر

ایرناپلاس: آثار نمایش خانگی چه تاثیرات قابل مشاهده‌ای بر نحوه بازیگری این عرصه و جریان تجاری این بستر گذاشته است؟
صائمی:
بازی‌های درخشانی را در این مجموعه‌ها می‌بینیم برای مثال در سریال «زخم کاری» که بسیاری به آن نقد داشتند بازی‌های خوبی را شاهدیم که منتقدان درباره آن نوشتند. حتی زخم کاری را برای رعنا آزادی‌ور نقطه عطفی دانستند که بعدها تاثیر آن را می‌توان در سینما دید یعنی بازی‌ها اینجا دیده می‌شوند و قطعا در ساخت فیلم‌های سینمایی هم بیشتر به سراغ آن بازیگران می‌روند. جواد عزتی هم که قبلا امتحانش را پس داده و  بازی خیلی درخشانی ارائه داده است.

 در واقع شبکه نمایش خانگی امکان بازی‌های بهتر را فراهم می‌کند از این رو دستشان بازتر، محدودیت‌های کمتر، امکان خلاقیت و نوآوری بیشتر است. شاید این موضوع، مهمترین ویژگی سریال‌های نمایش خانگی باشد. در تلویزیون کاراکترها معمولا شعاری و تیپ‌سازی هستند اما اینجا این امکان وجود دارد که شخصیت‌پردازی هم شکل گیرد البته به برخی از این آثار هم نقدهایی وارد است و در برخی از کاراکترهای ارائه شده به لحاظ شخصیتی با تیپ‌سازی‌هایی مواجه هستیم برای مثال مهران مدیری در سریال «خاتون» چون بازیگر تیپیکالی است و تیپ‌سازی می‌کند و اصلا بازی شخصیت‌محور بلد نیست ضعف‌هایش در این مجموعه نمود دارد.

همچنان که حضور مهران مدیری در فیلم «درخت گردو» و در کنار بازی بینظیر پیمان معادی تبدیل به کمدی ناخواسته می‌شود به این دلیل که شخصیت‌پردازی، خیلی نسبتی با او ندارد.

عناصر، زبان و بیان سینمایی در اینجا امکان قوام یافتن بیشتری پیدا می‌کند اما به این معنی نیست که ما در نمایش خانگی ضعف نداشته باشیم نگاه تجاری هم به این بستر وجود دارد یعنی شاید بتوان چنین گفت که در بسیاری مواقع با ساخت آثار بازاری مواجه می‌شویم به عبارت دیگر از نگاه تجاری و بازاری به همه مولفه‌های سینمای تجاری برای پول درآوردنِ بیشتر استفاده می‌کنند در حال حاضر چرخش مالی که اتفاق افتاده است، بازار جدیدی به وجود آورده خصوصا در این دو سالی که کرونا هم آمده و سینماها به ورشکستگی رسیده‌اند.

مهمترین نقدی که می‌توان به نمایش خانگی وارد کرد این است که رویکرد تجاری آن بر رویکرد فرهنگی و هنری‌اش می‌چربد به این مفهوم که قرار نیست در این بستر تنها آثاری را ببینیم که از پس آنها با دغدغه‌های لزوما فرهنگی مواجه شویم گرچه تهی از این دغدغه‌ها هم نیستند، برای مثال سریال «خاتون» دغدغه‌هایی نسبت به تاریخ و مفهوم میهن‌پرستی دارد و به این شکل نبوده که کاملا نگاه تجاری بگیرد. اما با توجه به بازار و سازوکارهایی که به لحاظ مالی ایجاد شده همه برای ساخت سریال دست به کار شده‌اند.

شاید همین الان سریال‌هایی که مورد توجه قرار می‌گیرد و مخاطب خوبی هم دارد یکی دو سال دیگر آن جذابیت را نداشته باشد. یعنی تاریخ مصرفی دارد که مبتنی بر شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... حال حاضر است و تولیدات با این شرایط ارتباط دارند. ممکن است بعدها ما در شرایط اجتماعی و اقتصادی دیگر قرار بگیریم و متوجه می‌شویم که برخی آثار ماندگار نبوده‌اند.

عرصه‌ای در حال تجربه کردن و شناخت مخاطب

ایرناپلاس: بیش از ۳۰ سال است که تلویزیون در عرصه سریال‌سازی تجربه کسب کرده است. هر چند نمایش خانگی عمر محدودتری نسبت به تلویزیون دارد اما آیا نمایش خانگی در سریال‌سازی می‌تواند جریان سازی کند؟
صائمی
: سریال‌های خوبی هم در تلویزیون داشته‌ایم تا دهه هفتاد و اواسط دهه هشتاد مجموعه‌های خوبی چون «هزاردستان»، «سلطان و شبان»، «امیرکبیر»، «ابن سینا»، «سربداران»، «روزی روزگاری» یا آثار نزدیک‌تری چون مجموعه‌های اول تا سوم «پایتخت» یا آثار رضا عطاران و سریال‌های مناسبتی خوب و کمدی و حتی ژانر ماورایی داشته‌ایم به اعتقاد من الان نمی‌توانیم قضاوت مطلق کنیم چون نمایش خانگی در حال تجربه کردن است اما همین تجربه نیم‌بندی که وجود دارد هم خوب است.

زمانی ما آثار را از منظر زیبایی‌شناسی و بحث جدی ادبیات سینمایی نقد و بررسی می‌کنیم که در این صورت نه تنها تلویزیون بلکه نمایش خانگی هم نمره قابل قبول و مطلوبی نمی‌گیرد اما در اینجا بیش از اینکه مولفه‌های هنری معیار باشد بیشتر سلیقه مخاطب عام یعنی بعد سرگرمی مد نظر است.

اگر ظرفیت و توان سرگرمی‌سازی را داشته باشد و آن را معیار قرار بدهیم، نمایش خانگی جلوتر و در حال تجربه کردن است. نکته‌ای که وجود دارد آنکه هر رسانه مخاطب خاص خود را دارد و ما باید مخاطب را تقسیم‌بندی کنیم یا در نسبت با رسانه اش تعریف کنیم نمی‌توانیم با همان ویژگی‌هایی که برای مخاطب سینما لحاظ می‌کنیم، مخاطب نمایش خانگی را نیز بر آن مبنا تعریف کنیم.

در حال حاضر نمایش خانگی در حال تجربه کردن است و یکی از عرصه‌هایی که تجربه می کند، شناخت مخاطبانش است و بر مبنای آن عمل می‌کند. در اینجا آسیبی وجود دارد که البته تنها مربوط به نمایش خانگی نیست بلکه مربوط به تولیدات نمایشی است. چنانکه عین اینکه باید سلیقه مخاطب را لحاظ کنیم مراقب باشیم که دچار یک وادادگی نسبت به مخاطب نشویم و یا اصطلاحا به آنها باج ندهیم که هر چه آنها دوست داشتند را بسازیم در آن صورت نمایش خانگی پیرو مخاطب می‌شود.

در چنین شرایطی آثار نمایشی نیستند که مخاطب را تربیت کرده یا سطح درک سینمایی‌اش را ارتقاء دهد البته ممکن است باعث تنزلش هم شود. این هم نکته‌ای است که باید شبکه نمایش خانگی به آن توجه کند.

شکوفایی استعدادها در کنار بایگران قدیمی

ایرناپلاس: آیا نمایش خانگی می‌تواند باعث شکوفایی استعدادهای تازه شود؟
صائمی
: نمایش خانگی این امکان را دارد که استعدادهای جدیدی کشف کند. استعدادهایی که ورودشان در تلویزیون ممکن است با خط قرمزهای پررنگ‌تری همراه باشد که البته در برخی از آثار نمایش خانگی هم وجود دارد. برای مثال سریال «خسوف» به کارگردانی مازیار میری که قرار است به زودی در شبکه نمایش خانگی توزیع شود تعداد زیادی بازیگر و چهره‌های جدیدی که از تئاتر آمده‌اند در کنار بازیگرهای قدیمی‌تر مانند امین تارخ در آن به ایفای نقش می‌پردازند یا بازی متفاوت مهدی حسینی‌نیا در سریال «میخوام زنده بمانم» با اینکه این بازیگر در آثار خوبی هم بازی کرده است اما این سریال نمایش خانگی قابلیت‌های بازیگری‌اش را نشان داد و مورد توجه قرار داد.

شاید همین شخصیت بدمن مافیایی در این سریال به خاطر خشونت‌ها و بدآموزی‌ها نتواند در تلویزیون به نمایش دربیاید یا اینکه محدودیت در ادبیات و دیالوگ‌پردازی‌ها در اینجا نسبت تلویزیون که به عنوان رسانه عمومی‌تر است کمتر می باشد و اینها این امکان را به آثار می‌دهد که مخاطب با فضای تازه‌تری در قصه‌پردازی و دیالوگ‌نویسی مواجه شود که در تلویزیون با آنها مواجه نشده است. در نهایت شرایط تولید در نمایش خانگی امکان بیشتری برای بروز خلاقیت‌های هنری ایجاد می‌کند به شرط اینکه از این فضا به درستی استفاده شود.

۰ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.