۲ شهریور ۱۴۰۰، ۱۳:۰۵
کد خبرنگار: 1912
کد خبر: 84440297
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

طالبان و آینده اقتصادی افغانستان

تهران- ایرناپلاس- بی‌ثباتی سیاسی و ناامنی از موانع توسعه اقتصادی افغانستان هستند و با تحولات اخیر مشخص نیست راه از دست رفته مردم افغانستان چه میزان باشد. کارشناسان می‌گویند برآوردی زیان اقتصادی تحمیل شده به افغانستان در شرایط پیچیده کنونی به‌سادگی امکان‌پذیر نیست اما پس از این، اقتصاد افغانستان نخواهد توانست از منافع حاصل از سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی بهره‌مند شود.

به گزارش ایرناپلاس، تحولات افغانستان با سرعتی بیش از انتظار پیش رفت و شهرهای مهم همسایه شرقی ما یکی پس از دیگری به دست طالبان افتاد. بی‌ثباتی سیاسی یکی از موانع مهم توسعه و رشد اقتصادی هستند و در نبود رشد و توسعه اقتصادی، معیشت و رفاه مردم نیز تأمین نخواهد شد.

به باور کارشناسان، افغانستان این ظرفیت را دارد تا در شاه‌راه حمل‌ونقل منطقه قرار گیرد و ارتباط بین خاورمیانه و آسیای مرکزی را برقرار کند. قرارگیری در این مسیر ارتباطی فرصتی برای اقتصاد افغانستان است، فرصتی که مشخص نیست در تحولات اخیر به چه سرنوشتی دچار خواهد شد. علاوه بر این، تردیدهای موجود درباره آموزش و اشتغال زنان افغانستان، دیگر عاملی است که شاخص‌های توسعه انسانی، رفاه و اقتصاد این کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

از اقتصاد افغانستان چه می‌دانیم؟
بهرام امیراحمدیان عضو هیات علمی مؤسسه آموزش عالی بیمه اکو در معرفی اقتصاد افغانستان به ایرناپلاس گفت: افغانستان با جمعیت ۳۸ میلیون نفری در همسایگی شرقی ایران در سه بخش فعالیت اقتصادی دارد.
نخست بخش کشاورزی است که تولید داخلی، کفاف مصرف را نمی‌دهد و کشور نیاز به واردات برخی محصولات کشاورزی دارد. دلیل این مساله  این است که بهترین زمین‌های کشاورزی به کشت کوکنار یا همان خشخاش برای تولید تریاک اختصاص داده شده است. در دامداری، افغانستان به سبب داشتن مراتع کوهستانی خودکفاست و در برخی سال‌ها محصولات دامی به‌ویژه پوست را صادر کرده است. با این حال، صنایع فرآوری قدیمی است و نیاز به بازسازی و نوسازی دارد.

وی افزود: دوم بخش صنعت است که زیرساخت کافی ندارد و سوم بخش معدن است که به‌دلیل مسائل فنی و سرمایه‌گذاری، دولت امتیاز استخراج معادن را به بخش خصوصی و خارجی واگذار کرده است. در بخش معدن، طالبان نیز در قلمرو تحت کنترل خود از این راه بهره می‌برد. زیرساخت‌های شبکه راه‌ها و حمل و نقل و نیز عوارض دریافتی از ترانزیت آن مقداری نیست که نقش مهمی داشته باشد.

امیراحمدیان ادامه داد: عمده فعالیت‌های اقتصادی در کنار بخش کشاورزی تقریباً مناسب و صنعت کم‌بنیه، تجارت و خدمات است. به‌ویژه کسب‌وکارهای کوچک و استارت‌آپ‌ها در سال‌های اخیر، بخش خدمات را تقویت و اشتغال‌های مناسبی ایجاد کرده‌اند.

روابط اقتصادی ایران با همسایه شرقی
امیراحمدیان درباره روابط اقتصادی بین ایران و افغانستان توضیح داد: ایران با ساخت و راه‌اندازی راه‌آهن به افغانستان قصد داشت به شمال غرب این کشور یعنی در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان به منابع معدنی آن منطقه نزدیک شود. برآورد می‌شود ارزش این معادن حدود ۳ هزار میلیاد دلار باشد، اما استخراج این منابع نیاز به سه پیش‌شرط دارد. نخست بازار مصرف، که هندوستان در این زمینه برای خرید این منابع از افغانستان اعلام آمادگی کرده است. دوم حمل و نقل است که مسیر راه‌آهن آن هنوز تکمیل نشده و سوم ثبات است، یعنی دولتی که مستقر باشد و شرکا بتوانند با آن کار کنند.
 

طالبان و آینده اقتصادی افغانستان


وی افزود: بنابراین از نظر اقتصادی با کشوری مواجه‌ایم که منابع بی‌کران معدنی دارد، اما برای بهره‌برداری از منافع اقتصادی آن علاوه بر بازار مصرف، حمل‌ونقل و ثبات، نیاز به سرمایه‌گذاری برای استخراج دارد. چین پیش از این اعلام کرده بود اگر طالبان در کابل قدرت را در دست بگیرد ما با آنها «روابط دوستانه خواهیم داشت».

امیراحمدیان ادامه داد: این بدان معناست که برقراری روابط پس از برپایی حکومتی قانونی در افغانستان امکان‌پذیر خواهد بود، زیرا در صورت نبود دولت قانونی و شناسایی بین‌المللی، امکان برقراری روابط دیپلماتیک و روابط بانکی وجود نخواهد داشت و بسترهای قانونی برای تضمین سرمایه‌گذاری و بازگشت پول فراهم نخواهد شد و سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم صورت نخواهد گرفت و اشتغال جدید به‌وجود نخواهد آمد.

عضو هیات علمی مؤسسه آموزش عالی بیمه اکو افزود: افغانستان از دو جهت دسترسی به بازارهای شرقی و نیز بازار مناسب صادارت، برای کشور ما اهمیت اقتصادی دارد. در برخی سال‌ها صادرات ایران به افغانستان به ۵ تا ۶ میلیارد دلار یعنی حدود ۱۰ برابر صادرات ایران به روسیه رسیده است. اما آنچه که برای ادامه روابط تجاری ایران و افغانستان اهمیت دارد، این است که آنها نیز بتوانند منابع مالی برای واردت از ایران را تأمین کنند.

وی افزود: اگر ایران می‌توانست راه‌آهن خود را پیش از این به افغانستان متصل کند و از آنجا به آسیای مرکزی برسد، می‌توانست گزینه زمینی دومی علاوه بر ترکمنستان در دسترسی به بازارهای مصرف آسیای مرکزی ایجاد کند و صادرات خود به منطقه را افزایش دهد. برای این منظور ساخت بیش از ۸۰۰ کیلومتر راه‌آهن از مرزهای ایران مورد نیاز است و اکنون ما ۱۰۰ کیلومتر آن را تا نزدیکی هرات احداث کرده‌ایم. اگر حد فاصل هرات تا مزار شریف که فاقد راه‌آهن است تکمیل ‌شود، به آسیای مرکزی دسترسی ریلی خواهیم داشت. دولت ازبکستان در این زمینه علاقه‌مندی برای سرمایه‌گذاری مشترک را اعلام کرده بود.

افغاستان و امکان تبدیل شدن به یک چهار راه ارتباطی
بخشی از پروژه «یک کمربند یک راه» که به ابتکار پکن، مسیرهای زمینی تجاری را از چین به اقتصاد جهانی متصل می‌کند از افغانستان می‌گذرد.
امیراحمدیان در پاسخ به این پرسش که با تحولات اخیر افغانستان، سرنوشت «ابتکار کمربند و راه» و منافعی که افغانستان می‌توانست از حضور در این مسیر از آن بهره‌مند شود چه خواهد شد، گفت: «ابتکار کمربند و راه» ابتکار چینی‌ها برای بهره‌مندی از منافع اقتصاد حمل و نقل است. چینی‌ها معتقدند اگر می‌خواهی ثروتمند شوی، راه بساز. در واقع تأمین نیاز جمعیت انبوه ۱.۳ میلیارد نفری از مسیر صادرات می‌گذرد.
برای صادرات کالای ساخته‌ شده نیز از آنجایی که همه مواد اولیه و نهاده‌های تولید در چین وجود ندارد، باید واردات انجام شود. وقتی چنین اقتصادی را تعریف می‌کنیم، اهمیت راه مشخص می‌شود. در اقتصادِ حمل و نقل، باید مسیرهای بهینه یعنی مسیری که کمترین هزینه_فرصت دارد انتخاب شود.

وی اظهار کرد: جاده را دولت‌ها می‌سازند، قوانین را مجلس‌ها تنظیم می‌کنند و بانک‌ها و بیمه‌ها وارد عمل می‌شوند تا بخش خصوصی روی آن جاده فعالیت کنند. بنابراین اگر برای بخش خصوصی فضای مناسبی فراهم نشود، نمی‌توان از جاده‌ها استفاده کرد.
جاده باید امنیت، سهولت و سرعت و منفعت داشته باشد. بنابراین فقط ساختن جاده و کریدور کافی نیست، باید فضایی برای بهره‌برداری از آن فراهم شود، فضایی سیاسی که بتواند این فرآیند را سهولت و امنیت‌ بخشیده و تک‌صدایی داشته باشد و حکومت قانون بر بسترهای کسب‌وکار و ترانزیت را حکمفرما کند.

امیراحمدیان ادامه داد: افغاستان امکان تبدیل شدن به یک چهارراه ارتباطی را داشت. طرح کتای (KTAI) که از سرواژه کشورهای قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران ساخته شده، مسیری است که اکو با ۵۰۰ میلیون دلار برای مطالعات ظرفیت‌سنجی پیشنهاد می‌دهد. اما پرسش این است که چه کسی می‌خواهد در افغانستان آن را به اجرا برساند؟

افغانستان به زمان زیادی برای ثبات و استقرار دولت قابل قبول و جمعیت نیاز دارد؛ اینکه افغانستان بتواند به یک چهارراه ارتباطی تبدیل شود، در شرایط کنونی بسیار دور از ذهن است.
 

طرح کتای (KTAI) که از سرواژه کشورهای قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران ساخته شده مسیری است که اکو با ۵۰۰ میلیون دلار برای مطالعات ظرفیت‌سنجی پیشنهاد می‌دهد.
طرح کتای (KTAI) که از سرواژه کشورهای قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و ایران ساخته شده مسیری است که اکو با ۵۰۰ میلیون دلار برای مطالعات ظرفیت‌سنجی پیشنهاد می‌دهد.


رفاه از دست‌رفته مردم افغانستان چقدر است؟
بی‌ثباتی سیاسی و ناامنی از موانع توسعه اقتصادی افغانستان هستند و با تحولات اخیر مشخص نیست راه از دست رفته مردم افغانستان چه میزان باشد. امیر احمدیان معتقد است برآوردی زیان اقتصادی تحمیل شده به افغانستان در شرایط پیچیده کنونی به‌سادگی امکان‌پذیر نیست، اما پس از این، اقتصاد افغانستان نخواهد توانست از منافع حاصل از سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی بهره‌مند شود.

وی با یادآوری کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ که پایانی بر اشغال افغانستان توسط طالبان در این سال بود، گفت: ایران در کنفرانس بن که در سال ۲۰۰۱ در آلمان برگزار شد، خط اعتباری ۵۰۰ میلیون دلاری را به افغانستان متعهد شد و در یکی از موارد تعهد شده، مسیر جاده‌ای ۱۲۰ کیلومتری دوقارون به هرات را آسفالت کرد.

وی افزود: مشارکت دیگر کشورها در زمینه سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی نیز دارای اهمیت است. همچنین فضاهای رسانه‌ای، شبکه‌های تلویزیونی، ایستگاه‌های رادیویی، دانشگاه‌ها و نیز مراکز علمی و تحقیقاتی دیگر مواردی هستند که مهیا شده بودند. با این حال، تخریب‌ها از همین حالا آغاز شده و مایه تأسف است که افغانستان به یک دوره کما وارد و به یک محیط بسته‌ تبدیل می‌شود و اینها زیان اقتصادی هستند که به این کشور تحمیل می‌شود.

امیراحمدیان اضافه کرد: جمعیت دختران دانش‌آموز، دانشجو و شاغل در سال‌های گذشته در افغانستان رو به افزایش و مشارکت آن‌ها رو به‌ بهبود بود. بنابراین اگر این جمعیت اجازه حضور در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و اقتصادی را نداشته باشند و خانه‌نشین شود، سطح رفاه و توسعه افغانستان تنزل خواهد یافت. بدون شک تولید ناخالص داخلی هم به سبب عدم دسترسی به کمک‌های غربی و کاهش اشتغال، با بحران روبه‌رو خواهد شد.

۱ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.