عباس دیلمیزاده، فعال جامعه مدنی و مدیرعامل جمعیت «تولد دوباره» در گفتوگو با ایرناپلاس درباره نگاه کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری به مسائل اجتماعی به ویژه معضل اعتیاد و ارائه برنامههای آنها در این زمینه، گفت: موضوعهای اجتماعی در کنار مسایل اقتصادی با یکدیگر سیستمی پیچیده را تشکیل میدهند. شما نمیتوانید یک موضوع اقتصادی را از مسائل اجتماعی جدا کنید.
وی افزود: مسائل اجتماعی را هم نمیشود از مسائل اقتصادی گسست. هردو پیچیده و در هم تنیده هستند و به یکدیگر ربط دارند و روی یکدیگر تاثیرگذار هستند. چه خوب است که در مدت زمان باقی مانده تا انتخابات از کاندیداهای ریاست جمهوری بشنویم که چگونه میتوانند این سیستم پیچیده را به هم ربط داده و به هم متصل کنند. گاهی اوقات مسائل اقتصادی بسیار برجسته میشود اما این توجه صورت نمیگیرد که مسائل اجتماعی تنیده درمسائل اقتصادی است.
تاثیر کمکاریها در حوزه اجتماعی
وی ادامه داد: واقعیت اینکه کمکاری ما در حوزه اجتماعی باعث شده در مسائل آسیبهای اجتماعی مشکلات مختلفی در ایران داشته باشیم. بنابراین اگر نتوانیم برنامه مشخص و دقیقی برای این سیستم پیچیده اقتصادی_اجتماعی داشته باشیم بهگمانم، در مسیر اشتباه حرکت میکنیم.
این فعال جامعه مدنی افزود: یک مدیر خوب، به عنوان یک مدیر کلان که در کشور سیاستگذاری میکند باید مسائل اقتصادی و اجتماعی را درهم تنیده و با عنوان یک سیستمی داینامیکی که هر روز در حال تغییر است ببینیم. زیرا با یک مداخله اقتصادی، سیستم اجتماعی نیز تغییر میکند و با یک مداخله در سیستم اجتماعی، مساله اقتصادی دچار تغییر میشود.
وی ادامه داد: وقتی یک سیستم اجتماعی شروع به کارکردهای خود کرده و سرمایه اجتماعی ایجاد میکند، این میتواند اقتصاد را تحت تاثیرخود قرار دهد. به یاد دارم در سالهای ابتدایی انقلاب، بسیاری از مردم به عنوان یک کنشگر اجتماعی سرچهارراهها میایستادند و در نقش راهنما عمل میکردند تا ترافیک نشود. اکنون شما فرض کنید این انسان یک کنشگر اجتماعی بوده که آنجا ایستاده و تلاش کرده است مسالهای به عنوان ترافیک را حل کند.
ترافیک مسالهای اقتصادی هم هست؛ سوخت مصرف میشود و ساعتهای زیادی انسانها باید در صف ترافیک بایستند. ما این مسائل را به صورت مشهود، شفاف و ملموس در کشورمان حس کردهایم. انسانهای زیادی بدون اینکه ریالی دریافت کنند، ایستادند و تلاش کردند تا مساله ترافیک را در آن روز حل کنند.
چرا معضل اعتیاد برای کاندیداها مساله نیست؟
دیلمیزاده بیان کرد: در مناظرهها درباره موضوع اعتیاد و مسائل و آسیبهای اجتماعی زیاد نشنیدیم بنابراین نمیتوانیم بین کاندیداها قضاوت کنیم و بگوییم کدامیک از دیدگاهها و برنامهها بهتر بود. بنابراین در این زمینه اظهارنظر نمیکنم. اما میتوانم بگویم که چرا اصلا این معضل برای کاندیداها مساله نیست؟
مگر نه اینکه براساس آمارهای رسمی کشور، ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر اعتیاد وجود دارد. اگر این را در تعداد افراد خانواده این افراد ضرب کنیم، براساس آمار رسمی، حدود ۱۰ میلیون نفر یعنی حداقل یک هشتم جمعیت ایران درگیر مساله اعتیاد هستند. منتظرم همه کاندیداها درباره این معضل صحبت کرده و روشها و برنامههای خود را اعلام کنند.
حل معضل اعتیاد در کوتاه مدت ادعایی غیرممکن
مدیرعامل جمعیت «تولد دوباره» با بیان اینکه برنامههای حل مساله اعتیاد در کشور برنامهای دراز مدت است و اگر کسی بگوید در یک یا دو سال مشکل اعتیاد ایران را حل میکنم، ادعایی غیرممکن است؛ تصریح کرد: معضل اعتیاد در ایران قدمتی بیش از صد ساله دارد؛ بنابراین حل آن نیز در یکسال و دو سال مقدور نیست. بنابراین این مساله نیازمند راهکارهای عملی و علمی درست است. اگر راهکار تنها علمی یا فقط عملی باشد فایده ندارد. باید با یکدیگر عجین شده باشند. باید بدانیم چگونه ممکن است یک مساله را در کشور حل کنیم.
معضل کارتن خوابی و یک تغییر ترسناک
وی گفت: حالا سراغ مسالهای دیگر میرویم. در ۴۵ سال اخیر یک تغییر متفاوت رخ داده است. شاید این برای نخستینبار باشد که در ایران در رسانهها این موضوع مطرح میشود و آن، نتایج یک تحقیق و پایاننامه که توسط من در دانشگاه صنعتی شریف انجام شده است.
زمانی که در سالهای ۵۷ تا ۶۰ یک نفر نخستینبار ماده مخدر مصرف میکرد بین ۱۸ تا ۲۰ سال طول میکشید تا این فرد کارتن خواب شود. یعنی ۲۰ سال وقت داشتیم تا بتوانیم این فرد را نجات دهیم. در ۱۰ سال اخیر یعنی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ اگر یک نفر برای نخستینبار ماده مخدر مصرف کند، ۵ تا ۶ سال طول میکشد تا کارتن خواب شود.
زمان کارتن خواب شدن معتادان کوتاهتر شده؛ اکنون اگر به مواد مخدر لب بزنید ممکن است ۵ سال دیگر کارتن خواب شوید. این پژوهشی کاملا معتبر و دارای مستندات محکم و معتبری است. بنابراین اتفاقی که افتاده این بوده است که زمان ۲۰ ساله برای رسیدگی به معتادان به ۵ سال کاهش یافته؛ دلایل این تغییر مختلف است. واقعیت اینکه تحریمها و مسائل اقتصادی موثر است. تحریمها باعث شده الگوی مصرف عوض شود.
تغییر الگوی مصرف، نوع و شیوه مصرف مواد مخدر
مدیرعامل جمعیت «تولد دوباره» با بیان اینکه نوع الگوی مصرف، نوع مواد مخدر و شیوه مصرف تغییر کرده است، افزود: پرسش اینجاست، با وجود این تغییرات، چه برنامهای برای پیشگیری مصرف مواد مخدر در سطح دوم و سوم داریم؟ نمیگویم چه برنامهای دارید که افراد معتاد نشوند. میگویم چه برنامهای دارید که وقتی فرد یکبار مصرف کرد و معتاد شد کارتن خواب و روانه خیابان نشود؟
دیلمیزاده با بیان اینکه کارتن خوابی فرد معتاد، هزینه بسیار زیادی برای دولت و نظام در نگهداری تامین محل زندگی و درمان این فرد دارد، تصریح کرد: در گام نخست ما دنبال این نیستیم که کسی معتاد نشود. در تلاشیم تا معتادان به افرادی تبدیل نشوند که اسمشان را متجاهر گذاشتهایم.
باید به این پرسش پاسخ داد که این افراد از کجا آمدهاند و چرا در ۱۰ سال اخیر زیاد شدهاند؟ این افراد از آسمان نیامدهاند. اتفاقی که افتاده این است که فاصله زمانی بین نخستینبار مصرف تا زمانی که این فرد به یک معتاد متجاهر تبدیل شود کوتاه شده است.
فقدان یک سیستم حمایتی اجتماعی-اقتصادی برای آسیبدیدگان از اعتیاد
وی تاکید کرد: چون ما یک سیستم اجتماعی _ اقتصادی برای حمایت از این افراد نداشتهایم؛ شعار میدهیم و میگوییم باید معتادها را توانمند کنیم.
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری بگویید برنامهشان برای این کار چیست؟ اصلا توانمندکردن معتادان یعنی چه؟
من انگشت اشارهام را سمت هیچکس نمیگیرم؛ سمت کسانی میبرم که در این سالها معتاد کارتن خواب ساختهاند. کسانی که زمینه افتادن این افراد به این ورطه را فراهم کردند. آدمهایی که مجبور بودند در شرایط سخت کار کرده و برای شرکتهای دولتی، نیمه خصوصی و خصوصی تولید ثروت کنند و اکنون به افرادی دیگری تبدیل شدهاند. سهم این افراد کجاست؟ کاندیداها چه برنامهای برای این افراد دارند و چگونه میتواند حقشان را بگیرند؟
روی زمین ماندن بند ۷ سیاستهای کلی نظام در حوزه مواد مخدر
این کارشناس مسائل آسیب های اجتماعی ادامه داد: در بند ۷ سیاستهای کلی نظام در حوزه مواد مخدر، ابلاغی رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۵ آمده است؛ «اتخاد تدابیر لازم برای زمینهسازی حمایتهای اجتماعی پس از درمان مبتلایان به مواد مخدر و انواع روانگردان در زمینه اشتغال، اوقات فراغت، ارائه خدمات مشاوره و پزشکی و حمایتهای حقوقی و اجتماعی برای افراد بازتوانی شده و خانوادههای آنها و نیز فراهم نمودن امکانات خدمات درمانی و نیازهای حمایتی افراد مذکور».
دیلمیزاده افزود: به هیچ دولتی کار ندارم. از سال ۱۳۸۵ چه کسی این بند سیاستهای کلی نظام را اجرایی کرده است؟ خانواده معتادان کجا هستند؟ مگر در این بند گفته نشده که از خانواده معتادان باید حمایت شود؟ پول و امکاناتش را نداشتید؟
وی گفت: پاسخ من به این پرسش این است که اینهمه پولی که از راههای مختلف، مافیای مواد مخدر و قاچاقچیان مواد مخدر کسب کرده و اینها را گرفته و اموالشان ضبط شده، کجا هزینه شده است؟ مگر این پول برای خانواده معتادان نیست؟ مگر خانواده معتادان این پولها را ندادند؟
«ریال به ریال پول متعلق به یک معتاد و خانوادهاش، هزینه شده تا این افراد فروشنده و مافیای مواد مخدر پولدار شوند. چند درصد از این پول صرف خانواده معتادان شده است؟ مگر ما از عدالت حرف نمیزنیم. عدالت این است که حق را به خودشان برگردانیم. اموالی که از قاچاقچیان ضبط میشود مگر برای خانواده معتادان نیست؟ این اموال برای آنهاست. برای زن و فرزندانشان که از خرده فروش به عمده فروش و بعد به مافیا رسیده است. دولت که پولی برای خرید مواد به معتادان نداده، خودشان هزینه کردهاند. چند درصد از امکانات و بودجههایی که از مافیای مواد مخدر ضبط شده به سمت خانواده معتادان آمده است؟ اگر عدالتی وجود دارد درصدی از این کل حق خانواده معتادان است. چرا بند ۷ سیاستهای کلی نظام تا امروز اجرایی نشده است؟ کاندیداهای ریاست جمهوری در این زمینه چه برنامهای دارند؟»
در مبارزه با مواد مخدر استراتژی نداریم
دیلمیزاده خاطرنشان کرد: در جایگاهی نیستم که بخواهم برای کشور راهکار دهم. اندیشمندان و متخصصان زیادی وجود دارند که با یکدیگر تضاد افکار هم دارند. باید آنها با یکدیگر و در کنار هم بنشینند و به نتیجه کلی برسند. مساله اصلی ما در کشور این است که استراتژی در حوزه مبارزه با مواد مخدر نداریم در حالی که فکر میکنیم استراتژی داریم.
درحوزه کاهش تقاضا و کاهش آسیب، استراتژیهای ما با هم دیگر در تقابل هستند. بنابراین ما باید یک استراتژی برای حل مساله داشته باشیم و متوجه باشیم اولویتهای ما در کشور چیست. اگر اولویتها را درست شناسایی نکنیم نمیتوانیم استراتژیهای درستی را بهکار گیریم؛ بنابراین فکر میکنم به عنوان فردی که در یک انجیاُو (NGO- نهاد غیردولتی) کار میکنم، نمیتوانم بهتنهایی برای یک کشور نسخه بپیچم. به افراد علمی و متخصص نیاز داریم تا بتوانیم به استراتژیهای درستی برسیم؛ اینکه با یک جمله یا کلمه بخواهیم استراتژی اتخاذ کنیم، جفا کردهایم.
نظر شما