۱ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۲۹
کد خبرنگار: 3078
کد خبر: 84148183
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

این موسیقی، اقوام ایرانی را زیر یک سقف جمع می‌کند

تهران- ایرناپلاس- موسیقی در طول تاریخ نشان داده در زندگی انسان‌ها تاثیر و کارکردهای بسیاری داشته و هم تاثیرپذیر نیز بوده و بر فرهنگ مردم اثر گذاشته است. از نگاه فعالان این بخش، ایجاد و تقویت وحدت ملی در میان جوامع و قومیت‌ها نیز از مهمترین کارکردهای «موسیقی اقوام» است.

می‌گویند یکی از مهمترین دلایلی که باعث شکل گرفتن و ماندگاری موسیقی شده، جمع کردن افراد دور هم است. این ویژگی موسیقی را می‌توان در طول ادوار گوناگون تاریخی و در کشورهای مختلف شاهد بود. انسان‌ها به طور ناخوادآگاه در هنگام شادی کردن و جشن گرفتن به دنبال شنیدن یک موسیقی خوب و شاد هستند و برعکس در زمان غم و اندوه مانند یک تکیه‌گاه به موسیقی نگاه می‌کنند و گاهی احساسات خود را با آن به اشتراک می‌گذارند.
این ویژگی مختص زمان حال نیست بلکه در گذشته نیز همین‌گونه بوده است، تا جایی که وحدت‌بخشی، ایجاد اتحاد و همدلی در میان مردم یکی از کارکردهای مهم و اساسی آن محسوب می‌شود. به جرات بتوان گفت موسیقی نسبت به دیگر رشته‌های هنری، قدرت بیشتری برای ایجاد وحدت ملی و تقویت این روحیه دارد.

با توجه به تنوع و گوناگونی قومیت‌های حاضر در کشور، به تناسب هم موسیقی‌ و سازهای متفاوتی وجود دارد. در همین رابطه نخستین آلبوم رسمی موسیقی محلی مردم عرب زبان خوزستان در چند روز گذشته منتشر شد. آلبومی که محمود مشهودی موسیقی‌دان و پژوهشگر حوزه موسیقی درباره آن به ایرنا چنین گفته: «علوانیه یکی از سبک‌های موسیقی عرب خوزستان است، نام این سبک برگرفته از نام سراینده آن علوان الشویع است که در نوازندگی این سبک تخصص داشت و یکی از میراث‌های معنوی عرب‌های ایران به شمار می‌آید.»

با پیروز ارجمند کارشناس موسیقی‌ و آهنگساز درباره پیامدهای موسیقی قومی و دیگر ابزارهای فرهنگی و هنری بر تقویت وحدت ملی گفت‌وگو کردیم.

فلسفه و ریشه‌های پیدایش هنر
ارجمند درباره نقش و تاثیر ابزارهای مختلف فرهنگی و هنری از جمله موسیقی اقوام در تقویت وحدت ملی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در فلسفه و ریشه‌های پیدایش هنر، یکی از موارد مورد نظر بسیاری از محققان، اینکه اصولا کاربرد و کارکرد هنر، در زمینه ایجاد تحکیم اجتماعی بوده است. بسیاری از آیین‌های باستانی که در تمدن کهن ایران و در سراسر جهان برگزار می‌شده است جنبه وحدت‌بخشی و تحکیم اجتماعی داشته است. لذا می‌توان ویژگی وحدت‌بخشی را  در دوران تکامل تاریخی ببینید. برای مثال در دوره‌های جنگ جهانی اول و دوم، موسیقی در میان نیروهای جنگی عامل وحدت‌بخش و تقویت روحیه می‌شود. نسبت به حوزه‌های مختلف هنری، موسیقی به دلیل فراگیر بودن، اجرای راحت و در دسترس بودن، می‌تواند ارتباط خوبی ایجاد ‌کند. به عبارت دیگر موسیقی بیشتر از سایر هنرها توانسته کارکرد ارتباط احساسی و روانی داشته باشد.

استفاده از موسیقی آیینی و ایجاد اتحاد 
این آهنگساز با یادآوری برخی از کارکردهای موسیقی و تاثیر آن بر وحدت‌بخشی که در طول دوره‌های تاریخی در کشور وجود داشته است، عنوان کرد: اگر کارکردهای موسیقی را بخواهیم در دوره‌های تاریخی در کشور مثال بزنیم یکی از آن دوران که شاهدان عینی هم دارد، دوره مشروطیت است که انجمن اخوت تشکیل می‌شود و تعدادی از موزیسین‌ها در آن دوران باعث می‌شوند موسیقی کارکرد ارتباطی بین انقلابیون داشته باشد.
در دوره‌های بعدی مانند انقلاب اسلامی، موسیقی دوباره کارکرد ارتباطی و وحدت‌آفرینی خود را نشان داده و توانست وحدتی را در میان افراد و انقلابیون ایجاد کند. این کارکردها را می‌توان در دوران دیگر مانند زمان جنگ و دیگر رویدادهای تاریخی در داخل و خارج از کشور مشاهده کرد. چنین ویژگی‌هایی از موسیقی را می‌توانیم در دوران صلح در کشورها شاهد باشیم. به عبارت دیگر موسیقی در دوران صلح و در همه کشورها حس وحدت‌ را ایجاد و تقویت می‌کند.

ارجمند معتقد است در فرهنگ‌های آیینی و بومی در بسیاری از کارآواها یا آوازهای کار شاهد این کارکرد هستیم.
وی توضیح داد: به طور مثال می‌توانید کارکرد و تاثیر موسیقی را در هنگام کار کشاورزان در شالیزارها و ماهی‌گیری ببینید. این افراد به وسیله موسیقی، وحدت اجتماعی ایجاد می‌کنند. حتی زمانی که باران نمی‌بارید در برخی مناطق با قومیت‌های مختلف، آیین‌های باران‌خوانی وجود داشته است که نمونه‌ای دیگر از کارکرد موسیقی را نشان می‌دهد. البته در فرهنگ شرقی این اتفاق بیشتر دیده می‌شود. یعنی در کشورهایی مانند ایران و هند از موسیقی و هنرهای آیینی برای اتحاد جمعی بسیار استفاده می‌کنند.

مشترکات فرهنگی و هنری، زنجیره اتصال فرهنگ‌ها
اصولا هنر و بویژه موسیقی به مرزهای جغرافیایی و سیاسی که سیاست‌مداران و دولت‌ها تعیین می‌کنند، چندان پایبند نیست. در واقع این مشترکات فرهنگی است که آنها را به هم وصل می‌کند.
ارجمند در این زمینه توضیح داد: در کشوری مانند ایران که با ملیت ایرانی اما تنوع قومی روبه‌رو هستیم، مشترکات فرهنگی و هنری، نخ اتصال همه اقوام است و شاهد درهم‌تنیدگی موسیقی‌های مختلف هستیم. به طور نمونه، رگه‌هایی از موسیقی کردستان در شمال خراسان و موسیقی جنوب در دیگر موسیقی‌ها شنیده می‌شود. اینها همه یک پیوند فرهنگی ایجاد می‌کنند که در وحدت ملی و تحکیم اجتماعی موثر است. 

کارکردی بودن موسیقی اقوام
هر چند شاهد تنوع قومی بسیار در کشور هستیم که به واسطه موسیقی، زبان، آداب و رسوم مختلف به وجود آمده است، اما با بررسی کلی این فرهنگ‌ها متوجه می‌شویم در برخی از آنها اشتراکاتی نیز وجود دارد. به همین دلیل از پیروز ارجمند درباره اشتراکات محتوایی که در موسیقی باعث پیوند فرهنگ قومیت‌های مختلف شده، پرسیدیم.

وی در این‌باره گفت: وجه اشتراک در میان مضامین وجود دارد. مضمون اشعار و حتی می‌توان گفت مفاهیم آثار از یک آبشخور است؛ در مقایسه تطبیقی فرهنگ‌ها این نکته بسیار مهم است. به طور مثال آوازهای کار در همه فرهنگ‌های ایران وجود دارد، حال یکی از این کارآواها مختص شالیزارهای شمال است، یکی دیگر مختص ماهیگیران جنوب یا دیگری برای جشن برداشت گندم در فارس؛ همه از یک آبشخور می‌آیند. در موسیقی مذهبی نیز چنین ویژگی وجود دارد. منقبت‌خوانی‌ها و نقل‌خوانی‌هایی که در موسیقی مذهبی وجود دارد و در مناطق مختلف کشور گسترده است یا شروه‌خوانی‌هایی که در جنوب کشور وجود دارد، همه ریشه مشترک دارند و بیشتر اشعاری از باباطاهر هستند.

اصولا موسیقی محلی ایران بر خلاف موسیقی شهری که تفننی است، کاملا کارکردی و کاربردی است. وجه اشتراک قومیت‌ها نیز همان مشخصات مضمونی است که عنوان شد.

این کارشناس موسیقی و آهنگساز درباره اشتراکات سازها در موسیقی اقوام گفت: سازها و فرهنگ نواختنشان هم چنین است. یعنی به نوعی کارکرد سازها در فرهنگ‌های متفاوت تقریبا یکسان است. مثلا وقتی ساز دف را در سراسر کشور ببینید، متوجه می‌شوید همه جا یک کارکرد مشترک دارد یا وقتی به دایره می‌رسید، متوجه می‌شوید دایره مخصوص جشن‌هاست که بیشتر توسط خانم‌ها نواخته می‌شود. در حالی که دف، ساز صوفیانه است و بیشتر در مراسم درویش‌ها نواخته می‌شود یا تنبور به همین شکل.

۱ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.