نبود منابع دیجیتالی، درد این روزهای پژوهشگران و محققان

تهران- ایرناپلاس- دیجیتال‌سازی یکی از راه‌های دسترسی آسان پژوهشگران به اسناد و منابع کتابخانه‌هاست که پس از همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ اهمیت بیشتری یافته است. اما این کار هنوز به حدی نرسیده که نیاز محققان را برآورده کند و در راه انتشار عمومی این اسناد موانعی وجود دارد.

به گزارش ایرناپلاس، دسترس‌پذیربودن اسناد و منابع کتابخانه‌ها، از ضروریات ادامه فعالیت آنهاست. پیش از این پژوهشگران و دانشجویان تلاش زیادی برای دسترسی و بررسی یک نسخه خطی یا مجموعه اسناد داشتند، تلاشی که گاه با صرف زمان زیاد، به نتیجه نمی‌رسید.

همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ امکان جابجایی افراد و دسترسی به منابع را دشوارتر از گذشته کرد؛ اما دسترسی به منابع دیجیتال‌سازی شده، ‌امکانی است که می‌تواند نور امیدی برای ادامه جریان تولید علم و فرهنگ باشد. رویکردی که برخی از کتابخانه‌ها به‌ویژه پس از کرونا تاکید زیادی بر آن دارند.

اما دیجیتال‌سازی اسناد و منابع کتابخانه‌ها تا چه اندازه در ایران انجام شده‌است و تا کجا توانسته به فعالیت پژوهشگران کمک کند؟

درباره ضرورت دیجیتال‌سازی منابع کتابخانه‌ها و دسترس‌پذیربودن آنها، خبرنگار ایرناپلاس گفت‌وگویی با با علی ططری، استاد دانشگاه الزهرا و تاریخ‌پژوه انجام داد.



به نظر شما اقداماتی که تا کنون برای دیجیتالی کردن اسناد و مدارک در ایران انجام شده، می‌تواند نیاز پژوهشگران را رفع کند؟
می‌خواهم در پاسخ به این پرسش به مهم‌ترین تجربه شخصی دو دهه اخیر در دیجیتال‌سازی اسناد و مدارک در ایران اشاره کنم. در سال ۱۳۸۷ آقای رسول جعفریان به عنوان ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و چند روز بعد من را با حکمی به عنوان مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس انتخاب کرد.
پس از آن بود که تیمی متشکل از کارشناسان و متخصصان پژوهش، آرشیو و تاریخ و همچنین مجموعه‌ای از متخصصان کتابدار، سندشناس و آرشیویست تشکیل و با ابتکار آقای جعفریان یکی از اولویت‌های کاری ما بحث دیجیتال‌سازی شد.
آن زمان، موضوع کووید-۱۹ مطرح نبود، اما آقای جعفریان موکدا به ما رهنمود می‌داد که باید همه مجموعه‌ها اعم از نسخ خطی، نشریات و اسناد - که سه رکن اصلی مجموعه کتابخانه مجلس بود- شناسایی، فهرست‌نویسی و سپس دیجیتال‌سازی شوند.

آیا انجام این اقدامات با نیرو و امکانات موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ممکن بود؟
زود متوجه شدیم که این حجم از کار با نیروی انسانی موجود در کتابخانه مجلس ممکن نبود، به همین دلیل، ۶۰ نفر از دانشجویان ارشد را به صورت پروژه‌ای استخدام کردیم.
از سوی دیگر، همکارانم در کتابخانه با بررسی‌هایی، پیشرفته‌ترین دستگاه‌های اسکنر دنیا را شناسایی کرده و با شرکت‌های واسطه ایران و آلمان وارد مذاکره شدند و نزدیک به ۱۰ دستگاه از پیشرفته‌ترین اسکنرهای آن زمان خریداری و به کتابخانه منتقل شد.
همزمان هر کدام از مدیران و معاونان کتابخانه، اسناد و مدارک حوزه‌های خود را فهرست می‌کردند.

۶۰  نیروی جدید، نزدیک به ۸۰ درصد اسناد مجلس شورای ملی را از دوره اول مجلس - که اسناد محدودی از آن به دلیل به‌ توپ بسته‌شدن مجلس باقیمانده‌ است- یعنی از سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا دوره ۲۴ مصادف با سال ۱۳۵۷ در مدت دو سال‌ونیم چکیده‌نویسی و فهرست‌نویسی اولیه کردند. به این ترتیب، موفق شدیم مجموعه اسناد مجلس شورای ملی و مجلس سنا اعم از اسناد انتخابات، عرایض و کمیسیون‌ها را فهرست‌نگاری و برای اسکن آماده کنیم.

اسکن نسخ خطی در سه شیفت کاری
به خواست آقای جعفریان، نسخ خطی را در اولویت اسکن قرار دادیم. بنابراین، نیروهای رسمی کتابخانه مجلس به سه شیفت تقسیم شدند، یعنی در سه شیفت هشت ساعته در شبانه‌روز با دستگاه‌های پیشرفته، همه نسخ خطی -نزدیک به ۲۵ هزار نسخه- بازشناسی و اسکن شد.

در ادامه این برنامه، فهرست‌نگاری و اسکن نشریات و اسناد قرار داشت؛ بیشتر دستگاه‌ها روی نشریات متمرکز شدند و تا آخرین روزهای دوره مدیریت من، یعنی تا پایان خردادماه ۹۹، موفق شدیم با کمک معاونت فنی کتابخانه، تا پایان دوره هجدهم اسناد مجلس شورای ملی را اسکن کنیم. ۸۰ درصد از اسناد شورای ملی و سنا فهرست‌نگاری و اسکن شده‌ بود. اسناد باقیمانده، مربوط به حسابداری و کارپردازی بود که فهرست‌نگاری و اسکن نشدند به این دلیل که اهمیت کمی داشتند.

این تجربه سبب شد در بازه زمانی ۱۲ ساله، مجموعه‌هایی بازشناسی شود و اطلاعاتش در پایگاه‌ها قرار گیرد. یکباره میزان مراجعه‌کننده به کتابخانه مجلس افزایش یافت.. پایان‌نامه‌ها و کتاب‌هایی که در حوزه اسناد نگارش می‌شد، افزایش پیدا کرد. فقط در حوزه اسناد، ۸۰ کتاب چاپ کردیم و رکورد کتاب‌های مجلس به ۵۰۰ عنوان رسید. یعنی بخش زیادی از مجموعه کتاب‌هایی که چاپ شد، در نتیجه بازشناسی و فهرست اسناد و نسخ خطی مخازن کتابخانه مجلس شورای اسلامی بود.

دیجیتال‌سازی در کتابخانه مجلس تلنگری بر دیگر مجموعه‌ها بود
چه اقداماتی برای سهولت دسترسی به اسناد و مدارک انجام گرفت؟
همان زمان پیش‌بینی کرده بودیم تا اقداماتی انجام شود که مخاطبان برای دریافت منابع، به طور حضوری مراجعه نکنند. برای مراجعه حضوری سهولت‌هایی را در نظر گرفتیم و موانعی را برداشته‌ بودیم. کارت عضویت در کتابخانه حذف شد و هر کسی می‌توانست با کارت ملی خود به کتابخانه وارد شود و از منابع استفاده کند. این روند سبب شد حجم بزرگی از مراجعه‌کنندگان از کشورهای مختلف به کتابخانه مجلس بیایند.

از طرفی، در مرکز اسناد کتابخانه مجلس امکان دسترسی به منابع از طریق ایمیل را راه‌اندازی کردیم. زمانی می‌توانستیم پاسخگوی این درخواست‌ها باشیم که اسناد فهرست‌نگاری و دیجیتال‌سازی شده بود.
در حقیقت، کتابخانه مجلس با طرحی که آقای جعفریان پیاده کردند، الگویی برای همه کتابخانه‌های کشور شد. در آن زمان، بسیاری از کتابخانه‌های کشور برای دسترسی به منابع محدودیت داشتند. بعد از این اتفاق، گویی به مجموعه‌ها تلنگری خورد و امروز شاهدیم که کنسرسیوم محتوای ملی تشکیل شود؛ بسیاری از مراکز، دیجیتال‌سازی منابع را آغاز کردند و برخی مراکز نیز در این زمینه از ما مشاوره خواستند.

ضرورت فراهم شدن زیرساخت‌های دیجیتال‌سازی منابع کتابخانه
فعالیت‌های انجام‌شده برای دیجیتال‌سازی اسناد و مدارک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دیجیتال‌سازی اسناد و مدارک در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ۱۲ سال از عمرم را به خود مشغول کرد. موضوعی که به عنوان دیجیتال‌سازی منابع مطرح می‌شود و همچنین امکان دسترسی پژوهشگران به اسناد و مدارک دیجیتالی، به برنامه بلندمدت ۱۴ یا ۱۵ ساله نیاز دارد.
هیچ کتابخانه‌ای نمی‌تواند بگوید که این اقدام را در مدتی کمتر از این انجام داده‌ و امکانات را می‌تواند به مخاطبانش ارائه دهد؛ اینها شعار است زیرا باید زیرساخت‌ها مهیا شود.

در سال ۹۶ طرحی داشتم که به ریاست وقت کتابخانه مجلس ارائه دادم تا همه اسناد دیجیتال‌ شده که شناسایی شدند و از نظر امنیت ملی محدودیت ندارند، در سایت کتابخانه بارگذاری کرده و آنها را از طریق سایت بفروشیم؛ سبد خرید ایجاد کنیم یا به صورت رایگان در اختیار افراد قرار دهیم؛ اما گفتند چنین زیرساختی نداریم که پنج و نیم میلیون سند را که فهرست‌نویسی و دیجیتال‌سازی کرده‌ایم در اختیار پژوهشگران قرار دهیم. به هر قسمتی مراجعه کردیم گفتند زیرساخت‌ها شرایط لازم را ندارد و به درهای بسته خوردیم.

پژوهشگران و محققان مستاصل هستند
به نظر شما، آیا اسناد دیجیتال‌شده و خدمات به شکلی هست که نیاز مراجعه‌کنندگان را رفع کند؟
با پژوهشگران ارتباط دارم و می‌بینم آنها به نوعی مستاصل هستند و مطالبات آنها فقط از طریق روابط پیش می‌رود؛ اگر در کتابخانه و مجموعه‌ای دوست و آشنایی داشته باشید، می‌توانید به اسناد و مدارک مورد نیاز خود، دسترسی پیدا کنید، در غیر این صورت، در شرایطی که همه کتابخانه‌ها به دلیل همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ بسته هستند، به منابع دسترسی ندارید. حتی کتابخانه‌های مهم و معتبر از ابتدای اسفند سال گذشته تا به امروز تعطیل‌اند و برخی نیز که مانند کتابخانه ملی باز شدند، در دوره‌ای محدودی فعالیت کردند و به افراد معدودی سرویس دادند.

واقعا عدالتی در دسترسی به منابع وجود ندارد، زمانی موفق محسوب می‌شویم که عدالت در دسترسی به اسناد، مدارک و اطلاعات را ایجاد کنیم.
کسی پاسخگوی ایمیل و تماس تلفنی یک دانشجوی پژوهشگر و استاد شهرستانی با کتابخانه نیست. چطور ممکن است رضایت او جلب شود و این افراد چگونه می‌توانند به فعالیت پژوهشی خود ادامه‌دهند.
اکنون به عنوان مشارو و راهنما درگیر نزدیک به ۴۰ پایان‌نامه ارشد و دکترا به ویژه در حوزه‌های اسنادی و نسخ خطی هستم؛ همه آن دانشجویان در خوشبینانه‌ترین حالت از روابط دوستانه با کتابخانه‌های مراکز کشور استفاده کردند تا بتوانند کپی اسناد را دریافت کنند، باقی افراد یا به مدت طولانی دسترسی نداشتند یا کارشان متوقف مانده‌است.

اسناد و مدارک را میراث کشور می‌دانیم
اقداماتی که انجام شده، به هیچ وجه برای هیچ کتابخانه‌ای در حد رضایت نیست. اگر در کتابخانه مجلس اتفاقات خوبی افتاده‌ است نتیجه فعالیت‌هایی است که از سال ۱۳۸۷ شروع کردیم. آن زمان نمی‌دانستیم که روزی با بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ مواجه می‌شویم. در صدر تجربه آن روز، آقای جعفریان که یکی از پژوهشگران تاریخ معاصر است، قرار داشت که به ما می‌گفت، ممکن است روزی به کتابخانه مجلس بیاییم و به ما سند ندهند؛ پس باید تا حد ممکن منابع را اشاعه دهیم. دلیل اصلی ما این بود. همچنین، نگران آتش‌سوزی و بلایای طبیعی بودیم زیرا اسناد و مدارک را میراث کشور می‌دانیم.

یکی از دلایل دیجیتال‌سازی، سهولت پژوهش برای استادان و محققان بود تا در شرایط سخت مجبور نباشند به کتابخانه‌ها مراجعه کنند. آن روزها از کشورهای دیگر به کتابخانه‌های ایران می‌آمدند و تنها یک سند می‌خواستند. این خواسته آنان مهم بود زیرا می‌خواستند برای کشور خود پیشینه‌سازی کنند. این در حالی است که در ایران میلیون‌ها سند وجود دارد و ثبت نمی‌شود و اسناد هر روز از بین می‌رود.

در ۲۰ سالی که مشغول این کار بودم، چندین نمونه از اسناد را در میان زباله‌ها، زیرزمین‌ها و جعبه‌هایی که سر کوچه‌ها رها شده بود، پیدا کردیم. می‌دانستیم که این شرایط وجود دارد و اگر این منابع دیجیتال‌سازی شود، می‌توانیم از حفظ و دسترسی به آنها آسوده‌خاطر باشیم.
در آن سال‌ها، نشریات اقتصادی را دیجیتال‌سازی کردم و اکنون خیالمان راحت است که پژوهشگران وابسته به کتابخانه‌ها نیستند زیرا بسیاری از این نشریات به صورت لوح فشرده ارائه شد. البته عمر مجموعه، طولانی نبود و بسیاری از فعالیت‌ها نیمه‌کاره باقی‌ماند.
یکی از آرزوهای من این بود که بسیاری از مجموعه‌هایی را که فهرست کرده ‌بودیم، بتوانیم در سایت کتابخانه قرار دهیم، اما محقق نشد.

تهدیدی که در دو دهه اخیر به سرعت متوجه حال ما شد، این بود که کشورهای جنوب خلیج‌فارس در دپارتمان‌های اروپا و آمریکا رسوخ پیدا کردند و برخی از کرسی‌های زبان فارسی را گرفتند. یکی از اقداماتی که می‌توانستیم به سرعت انجام دهیم انتشار منابع بود، یعنی منابع را دیجیتال‌سازی کنیم و به سرعت در اختیار استادان ایرانی قرار دهیم.
ما پیش از بسیاری از کتابخانه‌های منطقه این کار را انجام دادیم. خوشبختانه یا متاسفانه جامعه بزرگی از ایرانیان در خارج از کشور داریم که در دانشگاه‌های کشورهای مختلف درباره آسیا و شرق‌شناسی کار می‌کنند، باید برای آنها مدارک و اسناد تهیه شود.

کم‌کاری فرهنگی ما ۵۰ سال آینده نتایج خود را نشان می‌دهد
در دسترس نبودن اسناد و مدارک چه عواقبی می‌تواند داشته‌باشد؟
_ ضعف فرهنگی و زوال فرهنگی به یکباره اتفاق نمی‌افتد و دهه‌ها و سده‌های بعد شاهد نتایج آن خواهیم بود. کم‌کاری فرهنگی ما ۵۰ سال آینده نتایج خود را نشان می‌دهد. کم‌کاری اقتصادی به سرعت نتیجه خود را نشان می‌دهد، در سیاست هم به همین صورت است، اما فرهنگ این‌چنین نیست و دهه‌ها زمان می‌برد تا نتایج آن را ببینیم. کم‌کاری امروز ما دهه‌ها بعد نتایج خود را نشان می‌دهد.
اگر کرونا بخواهد ادامه داشته باشد یا انواع دیگری از بیماری‌ها و محدودیت‌ها پیش بیاید، باید بتوانیم به منابع دسترسی داشته‌باشیم. به همین دلیل باید برای یک دوره طولانی‌مدت، خود را در امر فرهنگ واکسینه کنیم که بخشی از آن، از راه دیجیتال‌سازی اسناد و منابع فراهم می‌شود.
همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ گوشزدی به دست‌اندکاران بود که توجهی در این زمینه ندارند. در جمع‌بندی بحث، اهداف ما بسیار زیاد است و برای ما انگیزه ایجاد می‌کند. باید خوشحال باشیم که مشتریان زیادی داریم. وای به آن روزی که کسی مشتری اسناد و مدارک کتابخانه‌ها نباشد. این خساست در ارائه خدمات به فرهنگ لطمه می‌زند.

گفت‌گو از آیدین پورخامنه

۰ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.