تیم ملی فوتبال جوانان در رقابتهای مقدماتی آسیا با هدایت سیروس پورموسوی با سه برد متوالی سرگروه شد و جواز حضور در مرحله نهایی این پیکارها را به دست آورد. پورموسوی خردادماه امسال پس از ۱۴ ماه فعالیت بدون قرارداد، در اعتراض به اینکه مسئولیتش رسمیت ندارد از این تیم کنارهگیری کرد. فدراسیون فوتبال نیز از ادای توضیح درباره انصراف سیروس پورموسوی خودداری کرد. در این مدت با توجه به اینکه فدراسیون همچنان بدون رئیس اداره میشود، گزینههای مختلفی برای سرمربیگری تیم جوانان مطرح و اعلام شد که کسی حاضر به پذیرش نشده است تا قرعه به نام پرویز مظلومی افتاد و فدراسیون او را برای تیم ملی جوانان برگزید.
شایسته سالاری؟
فدراسیون فوتبال در این اوضاع بد با بدهی سنگین چند میلیون یورویی ناشی از یک قرارداد آماتوری و در این سرگردانی مدیریتی، فرصت فکر کردن برای انتخاب گزینه خارجی برای سرمربیگری تیم ملی جوانان را نداشت و در داخل کشور به سراغ گزینههای مختلفی رفت که با جواب رد آنها مواجه شد؛ تا اینکه اعلام شد یک مربی ۶۶ ساله برای تیمی که بازیکنانش نیم قرن از او جوانتر هستند و مهمترین از همه سابقه کار در تیمهای پایه را ندارد و از سال ۱۳۹۵ به این سو نیز در هیچ تیمی مربیگری نکرده، انتخاب شده است.
تیمهای رده سنی فوتبال کشور سالهاست با سوءمدیریت فدراسیون فوتبال به آنچه شایستهاش هستند، دست نمییابند. از تیم امید که نیم قرن است رنگ المپیک را ندیده تا تیمهای نوجوانان و جوانان که نه در برابر قدرتهای آسیا، بلکه مقابل تیمهای درجه چندم آسیایی نیز تحقیر میشوند.
تیم ملی جوانان در حالی در مرحله نهایی باید به مصاف تیمهای آسیایی برود که به دلیل کسب سهمیه برای جام جهانی جوانان، از اهمیت دوچندانی برخوردار میشود. اما اگر در همان مرحله ابتدایی از دور رقابتها کنار رفت چه کسی پاسخگوی این انتخاب خواهد بود؟ بدون تردید حق رسانهها و فوتبالدوستان است که بدانند انتخاب فدراسیون برای مربیان در ردههای ملی براساس چه معیارهای بوده است؟ از دیگر انتقادهای مطرح شده نسبت به این انتخاب، اعلام اسامی دعوتشدگان به اردو پیش از معرفی رسمی سرمربی تیم ملی جوانان است.
اللهوردی: نگهداری جوانان کار سختی است
جواد اللهوردی مدافع اسبق تیمهای برق تهران، پاس، تاج سابق و پرسپولیس که سابقه بازی در رقابتهای المپیک ۱۹۷۲ و جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین را با تیم ملی در کارنامه خود دارد، همیشه متمایز با سایرین حرف میزند.
او درباره انتخاب پرویز مظلومی به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان به ایرناپلاس گفت: «کشورهایی هستند که در فوتبال صاحب سبک و پیشرفته بوده و ما باید از آنها الگوبرداری کنیم؛ مربی تیم ملی جوانان، باید تجربههای گرانبهایی در ارتباط کار کردن با جوانان را داشته باشد.
جوانان به ویژه با توجه به سن و سالی که دارند، انگار در اوج قدرتند. در واقع اوج قدرت آدمها در دوران جوانی است. میتواند هر کاری را که بگویید در این دوران انجام دهد؛ آنها خواستههای خاصی دارند که با آن روح بزرگشان تا مرحله قهرمانی تیم ملی جوانان آمدهاند و از اینجا به بعد نگهداریشان کار سختی است. اصلاً تیم ملی جوانان یک داستان دیگری است یک استثناء محسوب میشود.»
انتخاب فردی فاقد کارنامه در رده پایه
وی در ادامه افزود: «واقعیت اینکه وقتی ما درباره جوانان فکر میکنیم باید یک مربی انتخاب کنیم که شادابی کار کردن با آنها در روح و روانش باشد. اگر یک مربی ۶۶ ساله است و در قانون کار سن بازنشستگی محسوب میشود، اما فوتبال یک ورزش غیر استاندارد است و تعریف ندارد؛ با این حال مربیان زیادی داریم که بالای ۶۵ و ۷۰ سال هستند و کار میکنند. اما نکته اینجاست آقای مظلومی با جوانان کار نکرده و این خود یک اصل مهم است. اول بیاییم ببینیم ما از کدام فوتبال صحبت میکنیم که بخواهیم یقه آقای مظلومی را بگیریم. فدراسیونی که رئیس ندارد، کمیته فنیاش مشخص نیست چه کسانی هستند؟ مدیر تیمهای ملیاش معلوم نیست چه افرادی هستند.
وقتی هیچ چیز ما استاندارد نیست، باید یک چنین انتخابی را در تیم ملی جوانان که در واقع آینده تیم ملی بزرگسالان یک کشور محسوب میشود، صورت بگیرد و به لحاظ استاندارد مورد توجه واقع نگردد. شما باید بروید سراغ آن افرادی که پرویز مظلومی را به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان انتخاب کردند، سوال کنید ملاک اصلیشان از این انتخاب چه بوده است؟ آیا مربی منتخبشان شادابیهای لازم برای کار کردن با جوانان را دارد؟ آیا به فوتوفن مربیگری در سطح جوانان آگاهی دارد؟ در میان این همه مربی که خیلیهای آنها تشنه کار هستند و آن شادابی برای کار با جوانان را دارند، چرا باید فردی انتخاب شود که کارنامهای در این سطح ندارد؟»
پورموسوی خیلی خوب کار میکرد
جواد اللهوردی که تجربه بازی در تیم ملی جوانان را دارد، معتقد بود در این شرایط انتخاب پرویز مظلومی از خیلیها بهتر است. «ببینید پورموسوی خیلی خوب کار میکرد، اما نه قراردادی داشت و نه پولی به او داده بودند! زندگی خرج دارد و او تیم ملی را رها میکند و میرود. تاکنون از همانهایی که تصمیمات اخیر را گرفتهاند، پرسیدهاید پورموسوی که سه برد آورد و تیم را بالا کشید برای چه تیم را رها کرد؟ مگر اینکه مانند آن آقای ایکس خودش کاسب باشد، بساز و بفروش باشد، خودش را بکند یک برند تجاری! با همه اینها باید طرف چه کسی را بگیریم!؟ حق را به کی بدهیم؟ معلوم نیست در این آشفته بازار نمیدانیم چگونه باید حرف حق را بزنیم. شما بگویید، حرف حق را چگونه بزنیم؟ در این شرایط آقای مظلومی را انتخاب کردهاند. اصلاً از خودشان بپرسید که خودشان را چه کسانی انتخاب کردهاند!؟»
مراغهچیان: در تیمهای پایه بسیار ضعیف عمل میکنیم
سعید مراغهچیان هافبک اسبق استقلال درباره انتخاب سرمربی تیم ملی جوانان به ایرناپلاس گفت: «بحث من انتخاب آقای مظلومی نیست؛ من در استقلال با او همبازی بودم و شناخت خوبی از ایشان دارم؛ اما مساله مهم اینکه هیچگاه نه فدراسیون فوتبال و نه باشگاهها به مربیان پایه توجهای نداشتهاند و من صاحب نخستین مدرسه فوتبال در کشور پس از انقلاب بودم و اکنون نیز دارم. از طرفی ما سالهاست در تیمهای پایه بسیار ضعیف عمل میکنیم. در ردههای ملی نوجوانان، جوانان و امید چندین سال است که نتیجه نمیگیریم. ایراد کجاست؟
ما هیچگاه در زمینه پایهها خوب کنار نکردهایم. هیچگاه از افراد متخصص در این زمینه بهره نبردهایم. در زمان قدیم وقتی یک مربی خارجی میآوردیم به تیم پایهها توجه خاصی داشت. رایکوف، وقتی سرمربی تاج شد به تیم پایهها توجه کرد و بازیکنانی نظیر من، حسن روشن، عاشری، اصغر حاجیلو، رضا نعلچگر و ... به تیم بزرگسالان آورد، اما الان چنین چیزی را شما نمیبینید و به همین دلیل خیلی از فوتبالیستهای ما نفله میشوند؛ مدیران باشگاهها هیچ سرمایهگذاری روی پایهها نمیکنند. اگر باشگاههای ما ۱۰ تا ۱۵ درصد این پولهایی که صرف خرید بازیکنان میکنند را در اختیار تیمهای پایهای خود قرار دهند فوتبال ما تغییر خواهد کرد.»
به مربیان پایه پول نمیدهند
او که در سال ۱۳۵۲ در حالی که تنها ۱۶ سال داشت توسط رایکوف به تیم بزرگسالان تاج سابق پیوست و در ۱۸ سالگی بازیکن فیکس این تیم شد، در ادامه اظهار کرد: «یک واقعیت را نباید نادیده گرفت، نه در باشگاهها و نه در ردههای ملی به مربیان تیمهای پایه پولی داده نمیشود و همین موضوع میتواند یک اشکال بزرگ در روند رو به رشد فوتبال پایههای ما باشد.
چرا با داشتن بیش از ۸۰ میلیون جمعیت، یک تیم ملی نوجوانان و جوانان خوب نداشته باشیم؟ در صورتی که در زمان قدیم یک تیم ملی الف و یک تیم ملی ب داشتیم. خیلی خوب به یاد دارم که فرانک اوفارل سرمربی وقت تیم ملی کشورمان در آن زمان میگفت من ۵ تیم ملی در یک سطح دارم. ولی حالا چی!؟ ما نمیتوانیم یک تیم ملی قوی در بین بیش از ۸۰ میلیون جمعیت داشته باشیم، در حالی که آن زمان با ۳۰ میلیون جمعیت ما دو تیم ملی داشتیم؛ جوانان ما قهرمان آسیا بود، بزرگسالان ما قهرمان آسیا بود و در آسیا آقایی میکردیم و همیشه در تورنمنتهای بزرگ با تیمهای بزرگ بازی میکردیم، اما اکنون چی؟
مظلومی هیچگاه در ردههای پایه کار نکرده
مراغهچیان درباره این پرسش که اگر قرار بود او یک مربی برای تیم ملی جوانان انتخاب کند چه معیارهایی را در نظر میگرفت، پاسخ داد: «در مرحله اول یک استعدادیاب خوب را استخدام میکردم. بدون تعارف بگویم ما اکنون استعدادیاب خوب نداریم. من اکنون اگر یک بچه راه برود به شما میگویم او فوتبالیست میشود یا نه؟ چون تجربه دارم و بیش از ۳۸ سال است که مدرسه فوتبال دارم و با بچهها کار میکنم. بازیکنانی نظیر امید عالیشاه، کمال کامیابینیا، پیام صادقیان و ... در مدرسه فوتبال من بودهاند.
افرادی مانند، محمد پنجعلی، رضا نعلچگر، حمید درخشان و ... اگر یک بچه راه برود میتوانند تشخیص دهند که آنها فوتبالیست میشوند یا نه؟ خوب بخاطر دارم رایکوف قصد داشت از تیم جوانان نفراتی را انتخاب کند و به تیم بزرگسالان تاج بیاورد و از من نظر خواست! من یکی از بازیکنان که خوب دربیل میزد را انتخاب کردم، اما رایکوف، مجید نوروزی را برداشت؛ چون دو تا حرکت بدون توپ را انجام داد، دو تا تغییر پاس داشت، یک شوت زد و او را به تیم بزرگسالان آورد. من تازه آن زمان فهمیدم فوتبال یعنی چی! نگاه رایکوف فراتر از آن چیزی بود که من فکرش را میکردم. مظلومی هم تیمی سابق من بوده، اما واقعیت این است او هیچگاه در ردههای پایه کار نکرده و اصول کار با پایهها با بزرگسالان متفاوت است. از طرفی نمیتوان در این انتخاب او را مقصر معرفی کرد، باید دید آنهایی که «پرویز» را برای تیم ملی جوانان انتخاب کردهاند، چه دلیلی برای این انتخاب خود داشتهاند.»
رحیمپور: مظلومی از نظر فنی باتجربه است
سیامک رحیمپور که در زمان هدایت تیم ملی توسط زندهیاد پرویز دهداری، بازوبند کاپیتانی میبست در رابطه با انتخاب پرویز مظلومی به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان به ایرناپلاس گفت: «به نظرم باید یک ارزیابی کلی داشته باشیم، نه سیاه و سفید ببینیم و نه مثبت و منفی! به هر حال آقای مظلومی یک عملکردی دارد و در باشگاه بزرگی مثل استقلال سالها به عنوان دستیار اول زیر نظر مربی بزرگی چون مرحوم منصور پورحیدری کار کرده و بعد سرمربی تیمهای صبا باتری، صنعت نفت آبادان، ابومسلم، مس کرمان، آلومینیوم هرمزگان و تیم ملی ب ایران شده و سالها در همین باشگاه استقلال به عنوان سرمربی کار کرده و نتایج خوبی گرفته است. پس بنابراین از نظر فنی دارای تجارب ارزشمندی هست.
اگر بخواهیم از نظر سن و سال آن را نگاه کنیم، باید بگویم ما اگر بخواهیم خود را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم آنها بهترین مربیان خود را برای تیمهای پایه میگذارند؛ ما نمیتوانم عملکرد آقای مظلومی در تیمهایی که چه به عنوان دستیار و چه سرمربی با آنها کار کرده را نقد کنیم، زیرا به لحاظ فنی ایرادی در آن وارد نیست، پس این موضوع را میگذاریم کنار، اما اگر بخواهیم از نگاه کار با تیمهای پایه مورد نقد قرار دهیم؛ او سرمربی است و باید دستیارهایی را انتخاب کند که در ردههای پایه کار کرده باشند.»
معیارهای مورد نیاز یک مربی تیم ملی
مدیر آکادمی باشگاه پیکان در ادامه میگوید: «ما باید برخی فاکتورهایی را در نظر بگیریم؛ مربی تیم ملی باید یک سابقه ورزشی داشته باشد که بازیکن تیم ملی او را بپذیرد و در کنار آن باید بگوییم که او از نظر تجربه، باید مدارجی را طی کرده باشد و از همه مهمتر بیاییم فردی را انتخاب کنیم که حداقل لیسانس تربیتبدنی را داشته باشد.
من نظرم بیشتر روی دستیاران است و باید خیلی روی آن مانور کنیم. فدراسیون فوتبال باید هر کسی را به عنوان دستیار ایشان نپذیرد؛ کسانی تجربه فنی داشته باشند نه افرادی که یک مدت کوتاه جایی دستیار بودهاند و یک رزومهای درست کردهاند که ما فلان کار کردهایم. همانطور که برای آقای مظلومی در نظر گرفتیم که حداقل به اندازه دو دهه عملیاتی کار کردهاند، معیار انتخاب دستیار هم اینگونه باشد؛ حداقل تجربه و سابقه ۱۰ سال کارکرد را در این رده داشته باشد؛ حداقل لیسانس تربیتبدنی را داشته باشد و در آن زمان باید بیاید در زمره کادر فنی آقای مظلومی قرار بگیرد.
در فوتبال امروزی دیگر دستیار به عنوان یک کارآموز نیست، بلکه باید آنقدر باتجربه باشد تا بتواند در مواقع ضروری کمک فکری به سرمربی بدهد. آقای مظلومی باید در فاکتورهای انتخاب همکارانش در تیم ملی جوانان این موارد را در نظر بگیرد. فردی که ضمن داشتن سابقه خوب در فوتبال، در کنار آن باید یک تجربه فنی و عملی خوبی نیز در درون زمین داشته باشد؛ نه یک سال و دو سال بلکه نزدیک به یک دهه و باید دارای لیسانس تربیتبدنی نیز باشد.»
از دیگر معیارها اینکه باید بتوانند به سرمربی در شروع تمرینات و در مسابقات بزرگ کمک کنند. نمونه یک چنین دستیاری من میتوانم به سرمربی جوانان پیکان اشاره کنم. ایمان رزاقیراد که بازیکن سطح بالایی بوده و نزدیک به ۵ سال است در بخش جوانان مشغول به کار بوده و دانشجوی فوق لیسانس تربیتبدنی است.
چرا دامنه انتخاب ما فقط شده دو تیم استقلال و پرسپولیس؟
رحیمپور که سابقه بازی در تیمهای جنوب اهواز، شاهین اهواز و استقلال تهران نیز را دارد و پیش از این در کادر فنی تیمهایی چون پاس همدان و در کنار صمد مرفاوی و اریش روتهمولر در استقلال داشته، تصریح کرد: «واقعیت اینکه ما بیاییم دامنه انتخاب خود را بیشتر کنیم. من نمیدانم چرا در این سالها در کشور ما دامنه انتخاب ما فقط شده دو تیم استقلال و پرسپولیس؟ در حالی که ما بازیکنان خوب و همینطور مربیان خوب در تیمهای دیگر داریم.
چرا دنبال این هستیم که فردی را به عنوان سرمربی و همکارانش انتخاب میشود، حتماً باید یک توازنی بین تیم رنگی، قرمز و آبی باشد؟ این درست نیست، این یک نوع بیاحترامی به سایر باشگاهها و بقیه بازیکنان است. به هرحال آنها در سطوح بالا بازی کردهاند، تیم ملی هم رسیدهاند که باید به این موضوع هم اشارهای داشته باشم رسیدن به تیم ملی از باشگاههای دیگر به مراتب سختتر از تیمهای سرخابی است.
نظر شما