۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۱
کد خبرنگار: 879
کد خبر: 83863377
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

جان و آینده‌ای که به بازی گرفته می‌شود

۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۱
کد خبر: 83863377
امین صانعی
جان و آینده‌ای که به بازی گرفته می‌شود

تهران- ایرناپلاس- خیلی زود باور کردیم ماجرای کرونا در کشور رو به پایان است و برای همین، با کاهش آمار موج اول این میهمان ناخوانده، تصمیم گرفتیم مدیریت خود را با آغاز دوباره رقابت‌های ورزشی به رخ دیگران بکشیم؛ فارغ از این‌که نه زیرساخت‌های مناسبی داریم و نه فرهنگ زندگی و ورزش در چنین شرایط را آموخته‌ایم.

با نگاهی به گذشته و حال ورزش کشور، خواهیم دید در بسیاری از موارد از جهان که سهل است، از همین کشورهای آسیایی که تا چند سال پیش حسابشان هم نمی‌کردیم آنقدر دور و عقب افتاده‌ایم که اگر همین امروز، کمر همت را ببندیم شاید بیش از یک دهه فرصت بخواهد تا به گرد پایشان برسیم.
خیلی دور نرویم؛ همین کشورهای حاشیه خلیج فارس تا چند سال اخیر چیزی برای ارائه نداشتند، اما امروز در اوج گرما، پیست اسکی فعال دارند؛ میزبان رقابت‌های مهم ورزشی از جمله جام‌جهانی می‌شوند و جولانگاه ورزشکاران و چهره‌های نامدار ورزشی برای ورزش و تفریح شده‌اند اما ما هنوز در پیچ و خم بازی‌های غیرمتعارف ورزش هستیم. بازی‌هایی که فقط در ورزش ما وجود دارد و همین دلیل ساده باعث شده ورزش که در جهان به عنوان یک بخش مالی پرسود به شمار می‌رود در کشور ما ضررده و زیان‌آور باشد که بخش اعظم آن به مدیران غیرتخصصی، کارنابلد و البته عزیزانی است که بر اساس روابط روی کار آمده‌اند تا شایسته‌سالاری.

فاصله اجتماعی در ورزش کم است یا در عروسی و عزا؟
یکی از بحث‌هایی که باید به آن پرداخت موضوع اقدامات تاثیرگذار در حوزه ویروس کرونا و شیوع این ویروس ناخوانده است. در دستورالعمل‌هایی که از سوی مسئولان در رسانه‌ها اعلام می‌شود به صراحت نسبت به برگزاری مجالس عزا و عروسی هشدار داده شده و فعلا قرار نیست اتفاقی بیافتد، یعنی نه عزا داریم نه عروسی.
تا اینجای کار مورد قبول است اما یک سئوال؛ کجا دیده‌اید در عروسی یا عزا البته به جز موارد بسیار خاص، مردم روی سر و کول هم بپرند و همدیگر را بغل کنند؟
در ورزش فوتبال تا یک گل زده می‌شود، بازیکنان چنان در هم تنیده می‌شوند که فاصله اجتماعی تعریف شده، محو می‌شود؛ اگر عزا و عروسی بد است، ورزش که بدتر است؛ زیرا پروتکل‌ها حداقل در تصاویری که ما از طریق رسانه ملی می‌بینیم، به هیچ عنوان رعایت نمی‌شود؛ آن هم در حالی که فوتبال نیز مانند بخش‌های مختلف ورزش در معرض خطر و آسیب هستند.

استان‌های قرمز و فوتبال همیشه سبز
با شروع موج دوم کرونا و افزایش آمار مبتلایان و جان‌باختگان در کشور، بسیاری از استان‌های ایران در شرایط قرمز قرار گرفته‌اند و متاسفانه بار دیگر زحمت این مشکلات بر دوش جامعه پزشکی و مدافعان سلامت افتاده است.
هر چه جلوتر رفتیم به دلیل سهل‌انگاری بسیاری از مردم، دامنه شیوع این ویروس گسترده تر شد تا جایی که هر ۷ تا ۸ دقیقه یک نفر جان خود از دست داده و می‌دهد.
فراموش نکنیم بسیاری از این افراد به دلیل سهل‌انگاری یا خودخواهی دیگران مبتلا شده‌اند و این داستان متاسفانه همچنان ادامه دارد. همان‌هایی که در خیابان و فضاهای شلوغ ماسک نمی‌زنند؛ حریم شخصی یا همان فاصله اجتماعی را رعایت نمی‌کنند و به خود حق می‌دهند که با اشتباهشان، دیگران را گرفتار کنند.

از این‌ها کم نداریم؛ ورزش نیز مستثنی نیست و باید پرسید چرا در چنین شرایطی تصمیمی ‌می‌گیریم که دیگران باید تاوان آن را بدهند؟  آیا ورزشکار، فوتبالیست و یا هر فردی دیگری که در این حوزه کار و فعالیت دارد، جانش با دیگران متفاوت است؟‌
ورزش ما که عملا دولتی است و از دولت هزینه می‌کند؛ پس چرا این همه اصرار برای انجام کار اشتباهی داریم که نتایج آن را هم می‌دانیم؟
این همه آسیب دیده در طول همین یکی دو هفته لیگ برتر نشان داد بازیکنان در شرایط مناسبی قرار ندارند. ابتلای چند بازیکن به کرونا ثابت کرد فوتبالیست‌ها با همه حمایت‌هایی که می‌شوند از آسیب مصون نمانده و آنها نیز می‌توانند طعمه مناسبی برای کووید-۱۹ باشند. اما بازهم اصرار داریم فوتبال و ورزش را ادامه دهیم اما نمی‌دانیم چرا؟ گویا قرار است کسی بمیرد تا بعد تصمیم دیگری بگیریم.

وجدان فراتر از دستورالعمل‌ها
نکته مهم دیگری که وجود دارد این است؛ رعایت دقیق دستورالعمل‌ها. اما یک مساله مهم‌تر و بالاتر از این ابلاغیه‌ها نیز وجود دارد؛ چیزی که همه ما حتی در خلوت خود باید به آن پایبند باشیم؛ وجدان.
هر کدام از ما باید به عنوان یک فرد دلسوز، به عنوان شهروندی مسئولیت‌پذیر که خود را به منش انسانی پایبند می‌داند و ... نقش خود را به خوبی و درست ایفا کنیم تا حداقل از پیشرفت سریع کرونا جلوگیری کنیم؛ اما آیا این وجدان در همه ما بیدار است و به آن عمل می‌کنیم؟

الگوبرداری با نتایج معکوس
دکتر مهرزاد خلیلیان سخنگوی ستاد مبارزه با کرونا در ورزش در رابطه با اقدامات انجام شده در این زمینه گفته بود، با الگوبرداری از لیگ‌هایی مانند آلمان و ایتالیا ایده‌های خوبی به دست آمد و پس از ساعت‌ها جلسات، در نهایت آن‌ها را بومی کرده و در اختیار وزارت بهداشت گذاشتیم. نکته جالب در این میان توجه به سلامت ورزشکاران و تاکید روی سلامتی است اما چرا نتایج دیگری حاصل شد و شاهد ابتلای چند ورزشکار به کرونا بودیم؟
وی در این میان به همکاری خوب باشگاه‌ها در رعایت موارد بهداشتی اشاره دارد، اما باید پرسید آیا باشگاه‌ها این پروتکل‌ها را درست اجرا کرده‌ یا گزارش‌های واقعی از فعالیت‌های خود به ستاد ارائه کرده‌اند؟
آزمایش‌هایی که گرفته شد با حرف‌وحدیث‌های بسیار همراه بود؛ شایعه‌هایی که در این میان به گوش می‌رسد و اخبار ضدونقیضی که هنوز برای آن، شفاف‌سازی درستی انجام نشده است.

امانت و سرمایه‌ای که به بازی گرفته می‌شود
بسیاری وقت‌ها از رفتار نادرست فوتبالیست‌ها گفتیم و نوشتیم. از دریافت‌های نجومی آنها و مسایل ریز و درشتی که به این قشر از جامعه ورزش باز می‌گردد، حرف زدیم و گلایه کردیم اما این بار می‌خواهیم به یک مساله مهم دیگر اشاره کنیم. اگر صفحه‌های لیگ فوتبال ایران و البته ورزش کشور را ورق بزنیم به انبوهی از اسم‌های مختلفی بر می‌خوریم که اتفاقا از قشر جوان جامعه به شمار رفته و صد البته به امانت به مدیران ورزشی یا همان افرادی که همیشه ادعا دارند خادم ورزش هستند و برای خدمت آمده‌اند، سپرده شده‌اند؛ اکنون باید پرسید آیا این مدیران امانت‌دار خوبی هستند؟ آیا برای مصلحت خود به دنبال آغاز ورزش و لیگ بوده و صلاح جوانان را در این راه دیده‌اند؟

متاسفانه ورزش ما مدیرانی دارد که حضور و فعالیتشان حرف‌وحدیث زیادی دارد؛ یک مدیر با وجود اقدامات نه چندان موثر و مسایلی که دارد از یک بخش از ورزش کنار رفته اما خیلی زود در جایی دیگر مشغول به فعالیت می‌شود!
اگر این مدیر خوب است که در همان پست و سمت باقی بماند و اگر حضورش به صلاح نیست، چرا در جایی دیگر مسئولیتی تازه به او می‌دهیم؟ آیا نباید قبول کرد که در ورزش ما رفاقت و مصلحت‌اندیشی دوستانه جای بسیاری از مسایل از جمله شایسته‌سالاری را گرفته است؟
جان مردم، سلامتی ورزشکاران و مسایلی از این دست، موضوعی نیست که با آزمون و خطا به بازی گرفته شود؛ اگر الگویی را انتخاب می‌کنیم به موارد وابسته به آن نیز توجه کنیم. به زیرساخت‌ها، به مدیرانی که مسئولیت قبول می‌کنند و نتایجی که از کار و رفتار آن‌ها حاصل می‌شود، به بازخوردها و بسیاری از مسایل دیگر که در نهایت منجر به بهبود شرایط و رسیدن به هدف ایده‌ال می‌شود.

۰ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.