خشونت علیه کادر درمان و ضربوشتم پرستاران در بیمارستانهای کشور، معضل جدی است که امنیت جانی و روانی کادر درمان را تهدید میکند. همراهان بیمار و در بسیاری از موارد خود بیماران، پرستاران را مورد انواع تحقیرها، توهینها و تهدیدها قرار میدهند.
اگر وزارت بهداشت و ارگانهای مربوطه در حمایت از کادر درمان مداخله نکنند، مسأله خشونت علیه اعضای کادر درمان بدل به چالش اساسی در نظام بهداشت و سلامت کشور میشود. این امر بهویژه در زمانی که شیوع ویروس کرونا به مهمترین بحران کشور مبدل شده است، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
پس از انتشار عکسهای دلخراش محمد ابوترابی متخصص بیهوشی و مراقبتهای ویژه بیمارستان امام خمینی(ره) پیرانشهر، که از طرف هفت نفر از همراهان یک بیمار فوت شده، بهشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، در روزهای اخیر نیز یک متخصص چشم در بیمارستان شهرستان دنا در یاسوج مورد حمله همراهان بیمار قرار گرفت و از ناحیه دست دچار آسیب جدی شد.
پیش از رسانهای شدن ضربوشتم دکتر ابوترابی، سعید کرمی پرستار بیمارستان امام خمینی کوهدشت نیز به این دلیل که همراهان بیمار را به آرامش دعوت کرده بود از طرف آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
در همان هفته، وحید نصیری معاون حقوقی پارلمانی سازمان نظام پرستاری، از ضربوشتم دو پرستار در مشهد توسط همراهان بیمار خبر داده و گفته بود، «نبود امنیت جانی پرسنل درمانی بیمارستانها مبدل به یک بحران ملی شده. آستانه تحمل پرستاران اندازهای دارد. اگر وزارت بهداشت پول ندارد معوقههای ۱۶ ماهه پرستاران را بدهد، حداقل امنیت گروه پرستاری در بیمارستانها را تأمین کند و اگر همین کار را هم نمیکند، لااقل از پرستاران مضروب حمایت قانونی یا حداقل دلجویی کند. سازمان نظام پرستاری کشور نیز در گزارشهای خود گفته، هفتهای نیست که دو سه مورد خشونت علیه پرستاران در مراکز درمانی اتفاق نیفتد. بسیاری از این موارد هرگز ثبت و گزارش نمیشود.»
این اتفاقها درحالی رخ میدهد که پزشکان در ایران همواره از جایگاه اجتماعی بالا و احترام فراوانی برخوردارند، اما چند سالی است که خشونت علیه این قشر رو به فزونی گذاشته به گونهای که دیگر برای مردم شگفتی ایجاد نمیکند؛ گویا مردم به شنیدن خبرهایی از این دست عادت کردهاند.
بسیاری خشونت علیه پزشکان را به خشونت رایج در جامعه گره میزنند و معتقدند، این روند در حال تسری و زبانه کشیدن است و جامعه پزشکان نیز از آن در امان نیستند. اما برخی دیگر، خشونت علیه پزشکان را پروژه برنامهریزی شده میدانند و حتی برخی از سریالهای تلویزیون مانند سریال «در حاشیه» با پویشهایی که به بهانه مرگ عباس کیارستمی تشکیل شد را در راستای تلاش برای تحقق آن هدف میدانند.
خشونت علیه کادر درمان و پزشکان در شرایطی اوج گرفته که عموم مردم ایران در ماههای اخیر قدردان زحمات و ایثار فراوان اعضای کادر درمان در مقابله با همهگیری بیماری کرونا بودهاند و جامعه پزشکان و کادر درمان بیش از ۱۲۰ شهید نثار حفظ سلامت مردم ایران کرده است.
خشونت علیه این قشر از جامعه ضمن اینکه پذیرفتنی نیست، یک آسیب جدی است که نیاز به ریشهیابی موشکافانه دارد. مسأله عدم امنیت کادر درمان تنها به ضرب و شتم و کتک خوردن محدود نمیشود. کادر درمان و بهصورت ویژه پرستاران همواره مورد انواع توهینها، تحقیرها و تهدیدها از جانب همراهان بیمار قرار میگیرند.
رکیکترین الفاظ را به ما نسبت میدهند
براساس آنچه لاله طاهری پرستاری با بیش از ۱۰ سال تجربه به دیدار نیوز گفته است این فرض همواره در ذهن بسیاری از افراد که همراهان بیمار هستند وجود دارد که پزشکان و پرستاران کار خود را بلد نیستند یا در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند. در نتیجه، هم مسئول بدحالی بیماران و مرگ آنها هستند و هم حقشان است که مورد تحقیر و توهین قرار بگیرند.
این پرستار ادامه میدهد: «وقتی که پرستاری زن باشد، تحمل توهینها سختتر است. بسیار پیش میآید که همراهان بیمار به ما رکیکترین الفاظی را که میشود به یک انسان گفت، نسبت میدهند تنها به این بهانه که برای مثال پس از آنکه ما را صدا کردهاند چند دقیقهای دیر آمدهایم، یا این که از ما میخواهند سریعا سِرُمشان را عوض کنیم در حالی که تعویض آن زمان دارد. وقتی میگوییم یک ساعت دیگر زمان تعویض است، همراهان بیمار یا خود او شروع به دادوبیداد میکنند که شما از سر تنبلی تعویض نمیکنید. در بیمارستانهایی مانند بهارلو در میدان راهآهن تهران با توجه به شرایط بافت منطقه، هفتهای نیست که در اورژانس همراهان بیمار به پرستار حمله نکنند.»
بعد از مرگ بیمار به قتل تهدید شدهایم
طاهری توضیح میدهد: «خود بیماران نیز در بعضی از مواقع فحشهای بدی میدهند و ما را تهدید میکنند که چنین و چنانتان میکنیم. وضعیت طوری است در بعضی از مواقع که نصف شب است و میخواهیم مثلاً سُند بیمار را عوض کنیم چنان بلوایی راه میاندازد و با ما درگیر میشوند که مجبور میشویم همکاران را از بخشهای دیگر صدا کنیم. البته ما متوجه این نکته هستیم که ممکن است بیماری شرایط طبیعی نداشته باشد و فحاشی کند، اما اینکه همراهان بیمار نیز با مشت و لگد از پرستار و کادر درمان استقبال کنند، منصافانه نیست.»
طاهری ادامه میدهد: «من بارها و بارها شاهد این مسأله بودهام که همراهان بیمار پس از موفقیتآمیز نبودن عملیات احیا (سیپیآر) با مشتولگد به جان مسئول احیا و پرستارها افتاده و فحش میدهند که چرا بیشتر تلاش نکردید. در حالی که زمان احیا ۴۰ دقیقه است. بعد از آن اگر اکسیژن به اندامها باز نگردد هر چقدر هم عملیات احیا طول بکشد، فایدهای ندارد. بارها من از دست همراهان بیمار فرار کردم که اگر گیرشان میافتادم لت و پارم میکردند. درِ ورودی آیسییو بیمارستانها هر چند وقت یک بار باید تعویض شود، زیرا همراهان بیماران فوتی مدام با مشتولگد به در میزنند. برای من و همکارانم پیش آمده که بعد از مرگ بیمار، به قتل تهدید شدهایم.»
مردم اطلاعی از روند درمان و چگونگی آن ندارند
اما این پرستار معتقد است مردم هیچ اطلاعی از روند درمان و چگونگی آن ندارند. آداب یا طرحی نیز برای برخورد مناسب در بیمارستان و آگاه کردن مردم در هنگام ورود به این مکانهای خاص نیست. همین ناآگاهی هنگامی که در ارتباط با سلامتی بیمارشان قرار میگیرد، تولید خشونت میکند.
وی ادامه می دهد: بهعنوان نمونه، در بخش اورژانس که اتفاقاً برای کادر درمان نیز بسیار پرخطر است، در اتاق تریاژ که پیش از مرحله اورژانس است، مریض، به نسبت بدحال بودن از سطح یک تا چهار طبقهبندی میشود. انجام خدمات در اورژانس نیز بسته به این اولویتهاست. همراه بیمار که از این طبقهبندی آگاه نیست، انتظار دارد کار بیمار خودش، پیش از همه انجام شود. اگر این اتفاق نیفتد شروع به فحاشی و کتک زدن کادر درمان و به هم ریختن اورژانس میکند.»
به گفته طاهری اساس این رویه یعنی راه دادن همراهان بیمار به اورژانس با آن وضعیت ملتهب همیشگی اشتباه است. یا در وقت ملاقات، پرستاران برای راحتی بیماران و همراهانشان در ایستگاه پرستاری مینشینند و بالای سر مریض نمیروند، بعضی از همراهان میگویند پرستارهای مفتخور راحتطلب هستند، کار نمیکنند. این تصور وجود دارد که پرستار مدام باید بالای سر بیمار باشد حتی وقتی نیازی به این کار نیست.»
راهکارهای حمایت از کادر درمان
این پرستار معتقد است اگر عزم و ارادهای برای حمایت از پرستاران و کادر درمان باشد، راهحلهای ساده و خوبی وجود دارد؛ مانند اینکه در ورودی همه بخشها یک نگهبان بگذارند؛ کسی که بتواند در وقت درگیری مداخله کند. وجود نگهبان در راهپلهها نیز ضروری است. راهکاری دیگری که میتوان ارائه داد، تجهیز کردن هر بیمارستان به تیمی مخصوص و حرفهای است که در وقت درگیری مانع آسیب رساندن به کادر درمان یا تجهیزات شوند. همه بیمارستان باید مجهز به دوربین و اپراتور باشد که اگر در جایی درگیری رخ داد یا جای خلوتی عمل مجرمانهای صورت گرفت، تیم حفاظتی مداخله کرده و همچنین اتفاق رخ داده ثبت شود.
مسأله دیگری که میتواند به کاهش خشونت علیه کادر درمان کمک کند، تغییر در بعضی رویهها و ضوابط معمول بیمارستان است. بهعنوان نمونه بر اساس ضوابط و قواعد، ما مجبوریم هر زمان در هر ساعتی که بیمار فوت میکند به خانواده و همراهان او اطلاع دهیم. آنها در همان ساعت مثلاً ۲ صبح با حال و احوال پریشان به بیمارستان میآیند و در حالی که هنوز جنازه روی تخت است، با کادر درمان در اتاق مواجهه میشوند و شروع میکنند به متهم کردن پزشکان و پرستاران و دادوبیداد کردن که معلوم نیست شما چه بلایی سر بیمار ما آوردهاید. هر چیزی دم دستشان باشد میشکنند و به کادر درمان حمله میکنند. در صورتی که همراه باید زمانی برای بردن جنازه بیمارش بیاید که کادر درمان در اتاق حضور نداشته باشند. خلاصه اینکه اگر ارادهای برای حمایت از کادر درمان وجود داشته باشد، راهکارها چندان دشوار نیست.
نظر شما