در سالهای گذشته عادت کردهایم ستارههای لیگ برتر را در کسوت سرمربیان جدید فوتبال ایران ببینیم. بازیکنانی مانند علیرضا منصوریان، علی دایی، یحیی گلمحمدی، رسول خطیبی، علی کریمی، غلامرضا عنایتی، جواد نکونام، فرهاد مجیدی و ... آنها بدون گذراندن دورههای طولانیمدت مربیگری، دستیاری و کار کردن در ردههای پایینتر، صرفاً با نشستن سر کلاسهای برگزار شده توسط فدراسیون فوتبال مجوز نشستن روی نیمکت تیمهای لیگ برتری را کسب میکنند.
عجیبتر اینکه بدون اینکه تجربهای داشته باشند حتی به نیمکت تیم ملی هم میرسند و همه معادلات آموزش مربیگری در دنیای فوتبال را به هم میریزند؛ اما در سایر کشورهای جهان باید از هفتخوان مربیگری در فوتبال بگذرند تا اینکه بتوانند روی نیمکت تیمهای لیگ برتری بنشینند.
متفاوت با گذشتگان
در سالهای اخیر، فوتبال فاصلهاش را با سایر رشتههای قهرمانی از نظر هوادار و البته پوشش رسانهای به طرز چشمگیری بیشتر کرده و جامهای جهانی، باشگاههای اروپا و لیگهای اروپایی، به جولانگاه درخشش ستارگانی تبدیل شدهاند که به واسطه هدایت و کمک تیمهای مربیگری و پزشکی، متفاوت از لحاظ عملکرد فردی و جمعی نسبت به گذشتگان خود در دهههای پیشین را داشته باشند.
این رشد سریع منجر به ظهور مربیان و مدیرانی در فوتبال جهان شده که برخی از آنها حتی از ستارگان فوتبال جهان نیز نامدارتر و محبوبتر شدهاند. شهرت و محبوبیت بزرگانی همچون ژوزه مورینیو، پپ گواردیولا، برندن راجرز، یورگن کلوپ، دیهگو سیمئونه، ماسیمیلیانو آلگری، آنتونیو کونته، مائوریتسیو پوچتینو، آندره ویاشبوآش، توماس توخل، اریک تنهاگ و ... محصول این رشد ناگهانی کیفیت فوتبال هستند.
چگونگی رسیدن به نیمکت تیمها
مدیریت و مربیگری بازیکنان نقش کلیدی در موفقیت تیمها ایفا میکند و کمتر نشانهای از فوتبال فردی دهههای گذشته که تیمی مانند برزیل میتوانست با یک لشگر فوق ستاره تکنیکی جامهای جهانی را فتح کند، دیده میشود. اکنون این سوال مطرح است که نسل جدید مربیان فوتبال جهان که سرمنشاء روشهای نوین فوتبال هستند، چگونه تربیت میشوند؟ آنها چه کسانی هستند و چه مسیری را برای رسیدن به نیمکت تیمهای بزرگ طی میکنند.
با مروری بر عملکرد بزرگان فوتبال جهان، در دهه گذشته متوجه میشویم، تفاوت چندانی بین آنها که فوتبالیست مطرحی در جهان بوده و آن دسته از مربیانی که هرگز بازیکنان مشهوری نبودهاند، دیده نمیشود! موفقیتهای اخیر ژوزه مورینیو، پپ گواردیولا و یورگن کلوپ، و پیشتر آریگو ساکی نشان میدهد مربیگری، حرفهای سخت و پیچیده است که هر چند میتواند از تجربه بازی کردن سود بجوید، اما به اجبار به آن وابسته نیست!
گذراندن دورههای حرفهای
اما در عوض، آنچه در فوتبال نوین جهان و مربیگری حرفهای مطرح است، توانمندی فنی مربیان، کیفیت آنها در خواندن بازی و البته شیوه مدیریت رسانهها و فضای تیم از سوی آنهاست. فدراسیونهای فوتبال کشورهای صاحب فوتبال اروپا، مانند آلمان، اسپانیا، انگلیس و ایتالیا از مدتی پیش خود را به اجرایی کردن پروتکلی متعهد کردند که مربیان در آن به جای گذراندن دورههای محلی و بومی، ملزم به گذراندن دورههای حرفهای با پیششرطهای سختگیرانه هستند.
کشورهای صاحب فوتبال جهان به منظور افزایش کیفیت مربیان در لیگهای اروپایی و اطمینان از اینکه آنها در سطح قابل قبولی از تجربه و دانش مدیریت تیمشان برسند، این شرایط سختگیرانه را به اجرا گذاشتند. به عنوان مثال، یک مربی حرفهای در فوتبال انگلیس، اگر بخواهد روی نیمکت یکی از تیمهای لیگ برتری یا دسته اول فوتبال این کشور بنشیند، باید مدارج حرفهای مربیگری را زیر نظر یوفا به طور کامل طی کرده باشد.
از طرفی باید کارنامه قابل قبولی هم در اجرایی کردن ایدههای فنیاش در تیمهایی که مدیریت کرده است، ارائه کند. برای این منظور، یک مربی جوان، با شرکت در دورههای مربیگری درجه ۱ و ۲ فوتبال در انگلیس، خود را برای آغاز اولین دوره مربیگری زیر نظر یوفا که دوره مربیگری B License (بی لایسنس) هست، آماده میکند. دوره مربیگری درجه ۱، دوره یک هفتهای شامل مرور تکنیکهای اولیه بازی از جمله کنترل کردن، پاس دادن، سانتر کردن، شوت زدن و ... است که میتوان آن را معادل محتوای دورههای C و D آسیا دانست.
کلاس ۲۱ روزه و ۶ ماه دوره تمرینی
از طرفی داوطلبان این دوره، میتوانند در صورت موفقیت در گذراندن امتحاناتشان، مبنی بر مربیگری ۴ در مقابل ۴ در مورد یک تکنیک خاص، به صورت مستقیم در دوره درجه ۲ که بخش اول یوفا «بی لایسنس» محسوب میشود شرکت کنند. در دوره درجه ۲، که شامل یک کلاس ۲۱ روزه و ۶ ماه دوره تمرینی است، مربیان جوان، با چهار جنبه مهم در مربیگری یعنی تکنیک، تاکتیک، آمادگی بدنی و آمادگی روانی آشنا میشوند و به مرور تاکتیکهای اولیه در فوتبال، به عنوان مثال، دفاع منظم و دفاع غیرمنظم یا تعویض منطقه بازی میپردازند.
این مربیان برای موفقیت در پایان این دوره موظف به تمرین دادن یک تیم زیر ۱۴ سال به مدت ۶ ماه و حداقل ۱۰۰ ساعت هستند و در نهایت توسط یک مربی حرفهای که معمولاً «پرولایسنس» دارد، ارزیابی میشوند. مربیانی که موفق شوند دورههای ۱ و ۲ را با موفقیت بگذرانند و به عنوان یک مربی به استخدام یک آکادمی فوتبال در بیایند، در صورت دسترسی داشتن به زمین چمن با کیفیت استاندارد برای بازی ۱۱ مقابل ۱۱ و دسترسی به ۲۰ بازیکن ۱۴ سال اجازه شرکت در اولین دوره مربیگری یوفا، یعنی «بیلایسنس» را دریافت میکنند.
یک ماه کلاس آموزشی
اما اولین دوره مربیگری یوفا، شامل یک ماه کلاس آموزشی در دو بازه زمانی دو هفتهای است و داوطلبان یک سال فرصت دارند برای مطالب آموزش داده شده مانند، ضدحمله، انتقال بازی، فشردگی دفاعی و ... تمرکز کرده و آماده شوند. برای موفقیت در امتحان پایانی این دوره مربیان موظفند یک جلسه تمرینی ۴۵ دقیقهای برای موقعیت ۸ در مقابل ۸ را سازماندهی کنند. یک یا دو مربی حرفهای نیز به همراه عضوی از کمیته آموزش فدراسیون فوتبال انگلیس برای ارزیابی عملکرد آنها در کنار زمین حضور خواهند یافت.
دوره یکساله A و پرولایسنس
پس از انجام مراحل فوق، نوبت به اولین تجربه مربیگری ۱۱ در مقابل ۱۱ میرسد که به سطح مربیگری A مربوط میشود. در این سطح، مربی به اجبار باید در سطح حرفهای تیمداری کند و در یک لیگ رقابتی مانند، لیگ برتر انگلیس برای رده سنی زیر ۱۸ یا ۲۱ سال مربیگری کند. دوره A، یکساله است که شامل مطالبی در مورد روانشناسی ورزش، تغذیه و ریکاوری میشود. آن دسته از مربیانی که موفق شوند در مرحله اول دوره A، حد نصاب لازم را کسب کنند اجازه ادامه دادن دوره را خواهند یافت تا در نهایت در حضور سه مربی حرفهای، جلسه تمرینی یک ساعته را برای موقعیت ۱۱ در مقابل ۱۱ سازماندهی و مربیگری کنند.
همه آنچه گفته شد، برای آمادگی یک مربی برای رسیدن به سطحی است که به عنوان دستیار روی نیمکت تیمهای لیگ برتری بنشیند، زیرا برای مربیگری در سطح اول فوتبال انگلیس، مدرک A به تنهایی کافی نیست و مربیان ملزم به گذراندن دوره «پرولایسنس» هستند. این دوره، شامل مرور پیشرفتهترین مباحث تاکتیکی روز و نکات رهبری و مدیریت تیم است و معمولاً بدون پیشنهاد مربیان لیگ برتری فردی را برای این دوره نمیپذیرند؛ اما در ایران بسیاری از بازیکنان مطرح بلافاصله پس از پایان دوره بازیگری، به مربیگری آن هم فقط در نقش سرمربی روی میآورند.
عملکرد ضعیف کمیته آموزش
عملکرد ضعیف کمیته آموزش فدراسیون فوتبال ما سبب شده بسیاری از بازیکنان بزرگ فوتبال ما بدون گذراندن دورههای مربیگری اجازه نشستن روی نیمکت تیمها را داشته باشند، اما آنهایی که این دورهها را با موفقیت گذراندهاند و مدرک آن را دارند، خانهنشین باشند.
امیدواریم کمیته آموزش فدراسیون فوتبال با تعریف یک پروتکل و دادن مجوز کار با کمک کانون مربیان فوتبال ایران به مربیان، مانع هرز رفتن استعدادهای مربیگری در کشور شوند و حضور مربیان خارجی درجه چندم را در فوتبال ما کمرنگ سازند.
گزارش از مجید روانستان
نظر شما