شاید سختی و صعوبت نگارش تاریخ مدیریت این دو باشگاه بر اساس اسناد و مدارک سبب آن بوده است تا رسانهها و اهالی فوتبال بیشتر به آن بپردازند.
مدیریت و امکانات ضعیف
استقلال و پرسپولیس که به غلط در کشورمان باشگاه خوانده میشوند، این روزها حال درستی ندارند و این بخاطر سیکل مدیریتی آنهاست!
یکی از دلایل موضوع میتواند انتخاب افرادی که فاقد مدیریت ورزشی هستند، باشد. زیرا وقتی کسی پست میگیرد تابع کسی که او را انتخاب کرده میشود و عدم شناخت وافی از امور تیمداری نیز موجب میگردد تا هیچگاه این دو تیم بدون مشکل فصل را به پایان نرسانند. تاکنون افرادی که در این دو تیم مدیریت کردهاند، نوعا مدیران هزینه بودهاند و چندان درآمدزایی نداشتهاند.
استقلال و پرسپولیس با وجود حرفهای بودن ظاهری، در عمل برخلاف باشگاههای حرفهای واقعی درآمدزا نیستند، چرا که بهدلیل دولتی و غیرحرفهای بودن ساختار فوتبال کشورمان، این دو تیم با وجود داشتن طرفداران فراوان و امکان درآمدزایی بالقوه، از اصلیترین راههای درآمدزایی محروم و همواره بهطور مستقیم وابسته به بودجه دولتی خود هستند. در واقع باید گفت انگار این دو تیم روی دست وزارت ورزش باد کردهاند و هیچ مشتری خصوصی ندارند و اگر کسی هم پیدا شود نه تنها کاری از پیش نمیبرد، بلکه ممکن است آنها را به فنا دهد!
اینکه میگوییم روی دست وزارت ورزش باد کرده دلیل آن نداشتن امکانات یک باشگاه است که هر دو تیم پیش از انقلاب داشتند و به معنای واقعی باشگاه بودند، اما همه داراییهای آنها مصادره شد و دیگر نشانی از باشگاه در آنها دیده نمیشود و تنها یک تیم فوتبال دارند و بار فشار آن اکنون روی وزارت ورزش است!
مصادره اموال تاج یا استقلال
بهعنوان مثال مجموعه ورزشی تاج سابق، تا پیش از انقلاب دارای ۵ باشگاه ورزشی در تهران، ۶۶ باشگاه در شهرستانها و 3 باشگاه در کشورهای ترکیه، بحرین و امارات بود که اغلب دارای ساختمان، سالن، ورزشگاه و تشکیلات اداری بودند.
داراییهای تاج سابق در تهران شامل این موارد بود: دفتر مرکزی در خیابان بهارستان که اکنون ساختمان اداره کل ورزش و جوانان تهران شده است، مجموعه ورزشی دیهیم در خیابان نظام آباد که اکنون ورزشگاه رسالت شده و دیگر به استقلال تعلق ندارد، کلوپ رضا پهلوی در نازی آباد بود که اکنون ورزشگاه استقلال جنوب شده و تحت مدیریت و مالکیت اداره ورزش و جوانان است، ورزشگاه کن در بلوار استاد معین که اکنون مجموعه شهید خوراکیان شده و تحت اختیار وزارت ورزش و جوانان است، کلوپ بانوان تاج سابق در خیابان حجاب که اکنون سالن حجاب شده است.
مجموعه تنیس باشگاه شامل ۱۰ زمین و سالنهای جنبی پشت پمپ بنزین میرداماد بود که بعد از پیروزی انقلاب تحت مالکیت آستان قدس در آمد و اکنون در اختیار شرکت تجهیز گذاشته شده است. فروشگاههای ورزشی این باشگاه در خیابانهای انقلاب و بهارستان هم تحت مالکیت سازمان تبلیغات اسلامی در آمد. دفتر مرکزی باشگاه نیز در ضلع جنوبی پل چوبی مدتی اداره راهنمایی و رانندگی بود و بعدها در طرح تعریض خیابان انقلاب تخریب شد! و زمین بزرگی هم در کرج که سندش به نام تیمسار خسروانی بود و آن را وقف این باشگاه کرد.
این تیم همچنین در ترکیه، بحرین و امارات دارای باشگاههایی بود که با پیروزی انقلاب از مالکیت باشگاه خارج شدند. فردی به نام محمود نایبی، تاج استانبول متعلق به باشگاه تاج واقع در قسمت اروپایی را فروخت و در بخش آسیایی، باشگاه تاج اسپور را دایر کرد. تاج بحرین و باشگاه عظیم ایرانیان دبی در امارات که تیمسار خسروانی ساخت هم مالکیت آن به بنیاد مستضعفان رسید. کاظم اولیایی مدیرعامل وقت استقلال اواخر دهه ۶۰ شمسی برای احیای آن کوشش کرد، اما تلاشش نتیجهای در بر نداشت.
ورزشگاه مرغوبکار در نازی آباد را هم بعد از انقلاب به استقلال دادند، اما دوباره پس گرفتند. این باشگاه در آن زمان در نوزده رشته ورزشی مردان و سیزده رشته ورزشی بانوان فعالیت گسترده داشت و در چهارده رشته ورزشی نیز قهرمان باشگاههای کشور شده است. این باشگاه در آن دوران در قسمت مردان در رشتههای فوتبال، کشتی آزاد و فرنگی، جودو، وزنهبرداری، بوکس، پرورشاندام، والیبال، بسکتبال، بدمینتون، دوومیدانی، تنیس، تنیس رویمیز، شنا و شیرجه، دوچرخهسواری، شمشیربازی، کوهنوردی، ورزشهای رزمی و اسکی فعالیت داشت.
باشگاه تاج سابق در قسمت بانوان نیز در رشتههای فوتبال، والیبال، بسکتبال، بدمینتون، دوومیدانی، تنیس، تنیس رویمیز، شناوشیرجه، دوچرخهسواری، شمشیربازی، کوهنوردی، اسکی و ورزشهای رزمی فعالیت میکرد. نکته جالب در خصوص تجزیه تیم تاج سابق بسیاری از داراییهای این باشگاه در خارج از کشور از جمله ترکیه، بحرین و امارات است که به سادگی فراموش شدند یا به مالکیت غیر از دولت ما در آمدهاند و تلاشهای باشگاه استقلال برای بازپسگیری این اماکن تاکنون بی ثمر مانده است.
و اما پرسپولیس
پیش از انقلاب، مالکیت باشگاه پرسپولیس با شرکت سهامی سیآرسی بود. این مجموعه از سال۱۳۴۲ فعالیت خود را با این نام در خیابان شریعتی آغاز کرد. علی عبده از سهامداران عمده و مدیرعامل آن بوده و نام بولینگ عبده را بر آن گذاشت. به جز علی عبده، فاطمه پهلوی و همسرش محمد خاتم از سهامداران عمده بودند. پس از انقلاب، اموال این باشگاه نیز مصادره شد و این مرکز در اختیار بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی قرار گرفت و با نام مجموعه فرهنگی ورزشی شهید چمران، با توسعه سالنهای ورزشی فعالیت خود را گسترش داد.
اما پرسپولیس از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶، تحت مدیریت وزارت معادن و فلزات بود و از لحاظ منابع مالی دگرگون شد. سرخها از سال ۱۳۷۶ تحت تملک سازمان تربیت بدنی قرار گرفتند. در دی ماه ۱۳۸۹، با مصوبه مجلس شورای اسلامی وظایف سازمان تربیت بدنی رسماً به وزارت ورزش و جوانان محول شد و با چند ماه تأخیر، پرسپولیس تحت نظر این وزارتخانه قرار گرفت. پرسپولیس هم با از دست دادن اموال خود مثل رقیب دیرینهاش به یک تیم خانه بدوش تبدیل شد!
بدهیهای کمرشکن
اکنون این دو تیم با توجه به تغییرات مدیریتی که در آنها بوجود آمده است با داشتن بدهیهای فراوان با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند که موجب نگرانی خیل طرفداران این دو تیم شده است. از طرفی وزارت ورزش و جوانان بهعنوان متولی این دو تیم ریشهدار تهرانی با مشکلی به نام استعفاء مدیران انتخابی خود یعنی محمدحسن انصاریفرد و علی فتحاللهزاده مواجه شده و اکنون تمام بار فشار مشکلات و بدهیهای این دو تیم به بازیکنان و مربیان خارجی بر دوش این وزارتخانه سنگینی میکند و نگرانیهای اهالی فوتبال و رسانهها را در پی داشته است.
احکام صادره از فیفا برای پرداخت مطالبات سرور جپاروف، هزینه دادرسی دادگاه بینالمللی CAS در پرونده بویان و در کنار این دو پرداختی مطالبات ۵۵ هزار دلاری دو وکیل طرف قرارداد از جمله این بدهیهاست. همچنین مطالبات ایسما گونسالوس و باشگاه ازبکستانی که برای صدور رضایتنامه قرضی این مهاجم نزدیک به ۵۰ هزار دلار باید دریافت میکرد و با توجه مطالباتی ۴۰ هزار دلاری گادوین منشا از استقلال که برحسب شکایت به کمیته تعیین وضعیت فدراسیون باعث شده تا رفته رفته وزنه بدهیها کمرشکن شود.
در کنار این بدهی باید به دو پرونده حقوقی دیگر از جمله شکایت ۵۵۰ هزار دلاری وینفرد شفر و شکایت ۷۵۰ هزار دلاری آندرهآ استراماچونی نیز اشاره کنیم، دو پروندهای که تا قبل از تابستان ۹۹ میتواند بحرانی بزرگ برای آبیپوشان در پی داشته باشد. از طرفی مجموع این پروندهها با هزینههای دادرسی و ... به مبلغی در حدود ۲۵۰ تا ۳۵۰ هزار دلار بودجه نیاز دارد که با این تفاسیر ماجرای بدهیهای استقلال به کابوسی یک میلیون و هشتصد هزار دلاری تبدیل شده و با توجه به پیشخور شدن تمام منابع اسپانسری تا سال ۱۴۰۱ این تیم باید دنبال راهکار دیگری باشد.
اما پرسپولیس! بعد از ماریو بودیمیر که اولین حکم علیه این تیم را گرفت، طی روزهای اخیر گابریل کالدرون و برانکو ایوانکوویچ نیز در نوبت دریافت مطالبات چند صد هزار دلاری و یورویی خود قرار دارند تا این تیم نیز وارد یک فاز تازه از بدهی خود شود. در کنار این افراد باید از نیلسون کوریا و همچنین فرناندو گابریل نیز نام برد. بودیمیر با احتساب مبالغ دیرکرد خود اکنون نزدیک به ۵۰۰ هزار دلار طبق حکم فیفا از پرسپولیس مطالبه کرده و نیلسون نیز ۱۰۰ هزار دلار در کنار فرناندو گابریل با ۲۳ هزار دلار در ابتدای صف قرار گرفتهاند.
گابریل کالدرون هم علاوه بر مطالبه ۳۰۰ هزار دلاری خود در قبال باقیمانده قرارداد نیم فصل ابتدایی، ۲۵۰ هزار دلار نیز غرامت درخواست داشته است. برانکو ایوانکوویچ هم با حکم یک میلیون یورویی خود پرسپولیسیها را به شوک فرو برده است. این تیم در شرایط به حداقل ۲ میلیون دلار پول برای فرار از شرایط کنونی و پرداخت بدهیهای دردسرساز نیاز دارد. هواداران این دو تیم باید امیدوار باشند با تامین یا توافق با طلبکاران مانع از کسر امتیاز یا محرومیت از پنجره نقلوانتقالاتی شوند که این به خودی خود یک پروسه زمان بر است.
دو تیمی که باشگاه نیستند
استقلال و پرسپولیس که روزگاری باشگاه محسوب میشدند، اکنون تنها به تیم فوتبال تبدیل شده و نمیتوانند اکنون از نام خود درآمدزایی کنند، چه رسد که بخواهند این بدهی انبوه خود را بپردازند. اگر نیمی از اموالی که متعلق به استقلال بود، به این تیم برمیگشت و اگر فقط بولینگ عبده را به پرسپولیس پس میدادند، این دو تیم امروز دچار بحران مالی نبودند و حتی از داشتههای خود درآمدزایی میکردند. به نظر میرسد با توجه به مواردی که به آن اشاره شد، هر فردی دیگری هم مدیرعامل شود، باز هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.
محمدحسن انصاریفرد و علی فتحاللهزاده هم حق داشتند با توجه به اتفاقات افتاده، فرار را بر قرار ترجیح دهند. هرچند به هر دوی آنها این ایراد وارد است که با آگاهی از مشکلات در راس امور قرار گرفتند و با وعدههای خود مدتی همه را سرکار گذاشتند! با این وضعیت وزیر ورزش بهعنوان متولی اکنون بخاطر نداشتن همان امکانات دچار مشکل شده و هر فردی را انتخاب میکند نه تنها کمک نمیکند، بلکه باری هم روی دوشش گذاشته میشود.
وزارت ورزش اکنون سه راه دارد؛ به دنبال باز پس گیری اموال این دو تیم باشد تا از این به بعد دیگر دغدغهای نداشته باشد. یا اینکه تمامی بدهیهای این دو تیم را تمام و کمال بپردازد و یا هرچه سریعتر استقلال و پرسپولیس را به بخش خصوصی بسپارد تا علاوه بر رهایی از بحران کنونی، مشکلات این دو تیم بیش از پیش نشود.
نظر شما