«ما یک عشق را با هم شریک هستیم و آن عشق به فیلم است.» این جمله واکین فینیکس برنده اسکار ۲۰۲۰ است. بازیگری که هنگام دریافت جایزهاش همه صحبتهایش به عشق و صلح ختم شد. هر چند که این نمونه نمیتواند خیلی کامل و جامع باشد، اما میتوان بهعنوان الگویی دستیافتنی برای اهالی سینما از آن یاد کرد. کارکرد و تعریف جلسات پرسش و پاسخ که بعد از نمایش هر فیلم در سینمای رسانهها برای خبرنگاران، منتقدان و عوامل فیلم برگزار میشود، کاملاً مشخص است، اما به نظر میرسد این کارکرد تا حد زیادی از دست رفته است.
نشستهایی همراه با پرخاشگری و انتقامگیری
نشست خبری فیلمها در جشنواره، محلی برای پرسش خبرنگاران از ابهامات، کیفیت و مراحل چگونگی ساخت یک اثر سینمایی تا سؤالهای حاشیهای، چالشبرانگیز و جنجالی و البته شنیدن صحبتهای عوامل فیلم است. کسی منکر این قضیه نیست که بهوجود آمدن چالش و جدل در چنین نشستهایی کاملاً طبیعی و لازمه آن است، اما در برخی نشستهای امسال دیده شد برخی حاضران اعم از کارگردان، بازیگر و خبرنگار با موضع قبلی و گاردی خاص در نشستها حضور دارند؛ موضعی که همراه با پرخاشگری است و گاهی مواقع هم به توهین یا بیاحترامی به یکدیگر و حتی شخص غایب ختم میشد. اما چرا جشنوارهای که بزرگترین جشن سینمایی سال است، باید چنین نشستهایی داشته باشد و شاهد این همه پرخاشگری، سعهصدر اندک و انتقامگیری از یکدیگر باشیم؟
این مسئله را با دو منتقد سینما در میان گذاشتیم.
بالاخره تمرین میکنیم، یاد میگیریم
جلیل اکبریصحت منتقد سینما و روزنامهنگار، درباره نشستهای خبری که در جشنواره فیلم امسال منجر به حاشیه، پرخاش و جنجال شد، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: جامعه مدارا و تحملش را از دست داده است. سینما هم یکی از جاهایی است که خوب این مسئله را نشان میدهد. یک تمرین دموکراسی است. باید کسی اعتراض کند، دیگری جواب دهد و او هم ناراحت شود. این که جلسهای را برگزار نکنیم مسئلهای حل نمیشود. بالاخره روند همین است. هیچ دیکته ننوشتهای غلط ندارد؛ دیکتهای غلط دارد که نوشته شود. به نظر من این اتفاقات طبیعیترین رفتار است. سوءتفاهم هم در جامعه زیاد است؛ چه کسی که سؤال میکند و چه کسی که جواب میدهد. یعنی شخصی که سؤال میکند منظورش آن سؤال نیست. کسی هم که جواب میدهد منظورش آن چیزی نیست که پرسیده شده است. همه تصویرسازی یک جای دیگر را در جای دیگری طرح میکنند. البته این هم به دلیل شرایط اجتماعی ما کاملاً طبیعی است و اصلاً بحرانی نیست و به نظرم هیچ ایرادی ندارد. بالاخره تمرین میکنیم یاد میگیریم.
گاهی اوقات طرف مقابل را یادمان میرود
اما کیوان امجدیان دیگر منتقد سینما درباره جنجالهایی که در برخی از نشستهای خبری به وجود آمده، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: اگر این نشستها به جدل یا چالش تبدیل شود و در حدی باشد که از چالش فراتر نرود، قابل قبول است. یعنی طبیعتاً ذات این نشستها به این شکل است. اما بخش دیگرش، این است که ما گاهی اوقات یادمان میرود که طرف مقابلمان چه کسی است و داریم چه کار میکنیم، برمیگردد. برای مثال حراج تهران را اگر نگاه کنید، میبینید که مثلاً یک نقاشی از خانم فریده لاشایی به قیمت سه میلیارد تومان به فروش رفته است. نقاشیها را که نگاه میکنید گویی فقط یک تاشه رنگ روی بوم زدند یا شما فکر میکنید این را یک بچه کلاس اولی میتواند بهتر بکشد. اما چرا سه میلیارد به فروش میرود؟ به دلیل اینکه ثابت شده این هنرمند اصول اولیه و قواعدش را بلد است.
معیارها را برای فیلم حاتمیکیا متفاوت کنیم
یکی از جلسات پرحاشیه جشنواره فجر به نشست خبری ابراهیم حاتمیکیا برای فیلم خروج برمیگردد که حاتمیکیا طبق روال چند سال اخیر خود، به شدت از انتقاد خبرنگاران عصبانی شد و جلسه به تنش کشیده شد. امجدیان با اشاره به این نشست افزود: الان معیارها با یکدیگر تفاوت میکند. همه با یک خطکش به دیگری نگاه میکنند. حال فرض کنید این نگاه هم برای شخصی مثل حاتمیکیا باشد. حاتمیکیا بیست و یک فیلم ساخته است و اثبات کرده که شخصیتپردازی و همه اصول اولیه فیلمسازی را میداند. همه این را میدانیم و او را میشناسیم که کاربلد است و تواناییاش را دارد. شخصی که راه رفتن بلد است، سال دیگر که راه رفتن یادش نمیرود و اتفاقاً یکی از شاگرد زرنگهای کلاس هم بوده است. حال یک دفعه با فیلمی از او مواجه میشوید که شکل دیگری است. مثل همان بوم که رویش رنگ پاشیدهاند. اما معیار ما، هنوز همان معیاری است که برای یک آدمی است که فیلم دومش را ارائه میدهد. یعنی با همان معیار با اثر جدیدش برخورد میکنیم. این برخورد جاهایی ممکن است باعث عصبیت شود. به عبارت دیگر، با همان معیاری که برای برخورد یک آدم فیلماولی داریم، سراغ شخصی که پیشکسوت شده، میرویم. حاتمیکیا خودش را اثبات کرده و همیشه از بهترینها بوده است. یکدفعه جایی کلافه و عصبی میشود که صد البته نباید عصبی شود و صد البته باید بداند که خبرنگار کارش پرسیدن و نقد کردن است. باید راهنمایی کند که معیارهایتان را قدری میتوانید متفاوتتر بگیرید.
منفجر کردن بمب خبری در نشستها
این منتقد درباره دلایلی که منجر به برخی از جنجالها و دعواهای لفظی شده، بیان کرد: یک بخشش این است که ما آثار همه را با یک خطکش و معیار بررسی میکنیم که کار اشتباهی است. یعنی شخصی که فیلم ساختن را بهتازگی آغاز کرده است، با کارگردانی که اثبات شده و الان میخواهد یک اثر متفاوتی ارائه دهد، با یک خطکش درباره آنها سؤال میکنیم و حتی گاهی اوقات میخواهیم مچش را هم بگیریم. مثلاً من میخواهم مچ فریده لاشایی را بگیرم که البته با این کار، خودم را زیر سؤال میبرم. یک بخش دیگر به این قضیه برمیگردد که نشستهای رسانهای گاهی اوقات ابزار بعضی از گروهها و فیلمسازها میشود. برخی از عوامل و فیلمسازان برای آنکه بیشتر خود را نشان دهند و در واقع بمب خبری منفجر کنند، چنین عمل میکنند تا به دیده شدن فیلمشان کمک کنند. این موارد و شاید موارد دیگر هم منجر به این اتفاقات میشود که گاهی اوقات میبینید شأنها رعایت نمیشود و عصبیتهایی در نشستها پیش میآید.
حرفهای شهاب حسینی غلط نبود
در نشست فیلم «شین» هم شهاب حسینی با انتقاد از کسانی که جشنواره را تحریم کرده بودند، به نادرستی و شکست این تصمیم اشاره کرد و حرفهایی زد که به نظر منطقی و مستدل میآمد اما او در ادامه صحبتهایش با صراحت از مسعود کیمیایی به خاطر تحریم جشنواره انتقاد کرد، انتقادی که اهانتآمیز بود: «یک استاد پیشکسوت سینما که هر سال برخورد ناراحتکننده با آثارش شده است، امسال فیلمی میسازد که میداند نسبت به آن هم واکنش منفی نشان خواهند داد و برای همین روغن ریخته را نذر امامزاده میکند؟ و سنگ بنایی میگذارد که نتیجه آن جز تفرقهافکنی نیست و بقیه را در آمپاس اخلاقی میگذارد. این عین بیانصافی است. چرا یک نفر باید آنقدر آدم خودخواهی باشد که ملاحظه هیچ کس را نکند؟» این اظهارات شهاب حسینی با واکنش شدید برخی سینماگران مواجه شد.
کیوان امجدیان با اعلام اینکه فیلم «خون شد» یکی از بهترین فیلمهای مسعود کیمیایی است، درباره صحبتهای شهاب حسینی تصریح کرد: به جهتگیریهای فیلم خون شد کاری ندارم، صرفاً به لحاظ سینمایی میگویم که فیلم خوبی است. ای کاش آقای شهاب حسینی این حرفها را به شکل دیگر و جای دیگر میزد. اما گاهی اوقات حاضران احساس میکنند پتانسیل و ظرفیتی که نشست رسانهای برایشان ایجاد میکند، به دلیل حضور همه رسانهها، سروصدا و برد خبری که چندین برابر میشود، در موقعیتهای دیگر وجود ندارد. در نتیجه متأسفانه گاهی اوقات چنین استفادههایی میشود که اصلاً صحیح نیست. حرفهای شهاب حسینی به غیر از نکتهای که راجع به خون شد گفت، حرفهای غلطی نبود. اتفاقاً صحبتهای دیگرش خوب بود. صحبتهایی درباره همدلی و همراهی بود، اما نباید کاری کنیم که از همدلی گفتن منجر به همدل نبودن و تفرقه شود.
باید شأن این جلسات را حفظ کنند
این کارشناس سینمایی در خصوص برخورد فیلمسازان در چنین موقعیتهایی افزود: گاهی اوقات میخواهیم چیزی بگوییم که نوع گفتنمان باعث عکس آن میشود و این اتفاق اینجا افتاد که کار قشنگی نبود. باید شأن نشستها رعایت شود. یعنی هنرمندان یاد بگیرند که نگذارند وسوسه استفاده بمب خبری بودن چنین نشستهایی بر روحیاتشان غلبه کند. بالاخره نشستی است که همه رسانهها جمع هستند و هر حرفی که بزنند منتشر میشود و همه جا سر و صدایش میپیچید. باید بتوانند بر نفسشان غلبه کنند و اجازه ندهند که استفاده شخصی به این شکل برایشان داشته باشد.
همه فیلمسازها باید یاد بگیرند که شأن این جلسات را رعایت کنند، در غیر این صورت جلساتی که برای فیلمها و فیلمسازان این همه برکت دارد، تمام خاصیت خود را از دست میدهد و تبدیل به یک آوردگاهی میشود که همه میخواهند فقط یک چالشی داشته باشند، بجنگند و این، اعتماد مردم را نسبت به محافل نقد از بین میبرد. چنین نشستهایی نشان میدهد خبر و خبررسانی تا چه اندازه میتواند آدمها را وسوسه کند.
گزارش از هنگامه ملکی
نظر شما