استارتاپ واژهای است که در سالهای اخیر آن را زیاد شنیدیم. کسبوکارهای زیادی با این تابلو فعالیت خود را شروع کرده که برخی از آنها هم به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کردند. فناوری اطلاعات بخش جدا نشدنی اغلب این استارتاپها بوده و هست. ایرناپلاس در این رابطه با مهدی محمدی، دبیر ستاد توسعه فناوریهای حوزه اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری گفتوگو کرده است.
ابتدا درباره اقدامات ستاد اقتصاد دیجیتال توضیح دهید و اینکه در حوزه کسبوکارهای دیجیتال چه کارهایی انجام دادهاید؟
یکی از وظایف مهم معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، متمرکز شدن روی حوزههایی است که یا جزو فناوریهای آیندهاند و اقتصاد آینده را شکل میدهند یا مسائل کلیدی هستند که از طریق فناوری و علم میتوانیم راهکارهایی برای آنها ارائه کنیم. عملاً چند ستاد در معاونت علمی طراحی و راهاندازی شده که برخی از آنها فناوریمحور و برخی دیگر مسئلهمحورند. در واقع، جنس ستادها پاسخ به یک مسئله استراتژیک در سطح ملی یا یک موضوع فناوریمحور مربوط به آینده مانند نانوتکنولوژی و بایوتکنولوژی است. بر پایه همین ایده، از حدود هفت سال پیش، مجموعهای از ستادها در معاونت شکل گرفت. ستاد مورد بحث نیز ابتدا در حوزه الکترونیک و بعدها با تغییراتی در حوزه ICT فعالیت میکرد و سپس با عنوان اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی بازتعریفی در مأموریت این ستاد انجام شد. ما حوزهای از اکوسیستم را هدف قرار دادهایم که کمتر در اقتصاد کشور به آن پرداخته شده و میدانیم این موارد مسئله آینده خوانهد بود.
ستادها مقرراتگذاری هم میکنند یا صرفاً فعالیت اجرایی دارند؟
به نوع و بلوغ ستاد بستگی دارد. برخی ستادها مقررات و قواعد حوزه خود را نیز ایجاد میکنند. برخی ستادها نیز صرفاً نقش حمایتی یا اجرای پروژههای کلان ملی را دارند. ما در ستاد اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی هر دو نقش را برای خود قائل شدهایم. در برخی حوزههای نوظهور که هنوز مسئله مقرراتگذاری آنها از سوی نهاد خاصی مورد توجه قرار نگرفته، وارد شدهایم، مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین. موضوعاتی از این دست، فناوریهایی هستند که بهشدت دارند رشد میکنند و در عین حال با موضوعات مقرراتی، امنیت فضای سایبر، امنیت دیتای مردم، رقابت در فضای کسبوکار و... روبهرو هستند. با این حال، عمده فعالیتهای ستادها متمرکز بر ایجاد فضای حمایتی و ایجاد فضای مناسب برای کسبوکارهای نوپا اعم از استارتاپ و شرکت دانشبنیان است.
دانشآموزان و دانشجویان، مخاطبان اصلی ستاد اقتصاد دیجیتال
اهم فعالیت ستادی که شما مسئولیت آن را بر عهده دارید، چه بوده است؟
برنامه مشخصی در معاونت علمی داریم که در چارچوب آن باید به مجموعهای از عناصر اکوسیستم حوزه خود بپردازیم. این مجموعه عناصر از مرحله توانمندسازی و ایدهپردازی تا مرحله رشد شرکتها و بازارها را در برمیگیرد. ما در ابتدای زنجیره ارزش نوآوری در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال، یک فرآیند توانمندسازی داریم که شامل ایجاد زمینههایی است که فارغالتحصیلان حوزه و حتی دانشآموزان با ابزارها و مهارتهای اقتصاد دیجیتال آشنا شوند. دو برنامه کلیدی داریم که یکی کمک به جریانهای اقتصاد دیجیتال در حوزه دانشآموزی است. این بخش شامل آموزشهای مهارتمحور کسبوکار به بخش دانشآموزی و اجرا کردن ابزارهای دیجیتال پایه برای برنامهنویسی در مدارس است. افزون بر این، برنامه «دارکوب» را ارائه کردیم که مربوط به آموزش عام برای دانشآموزان تا سن ۱۸ سال است و کمک میکنیم با مبانی پایه برنامهنویسی و ورود به کسب وکارهای دیجیتال آشنا شوند.
برنامه مدارس اشتغال یا بوتکمپها را داریم. این برنامه دانشجویان را هدف قرار میدهد و در دوره کوتاهمدتی، مهارتهای لازم در یک کسبوکار فناوریمحور را آموزش میدهیم. تابستان یک مدرسه اشتغال اینترنت اشیا داشتیم که حدود ۶۰ نفر از فارغالتحصیلان رشتههای کامپیوتر، الکترونیک و... از سراسر کشور آمدند و در طول سه هفته آموزش دیدند و مهارت استفاده از اینترنت اشیا و راهاندازی کسبوکار را فراگرفتند. ۱۰ تیم بودند که ۱۰ ایده مختلف را در آن سه هفته پرورش دادند. برخی از این افراد در مراکز شتابدهی و توسعه کسبوکار مشغول به کارند.
مرحله بعدی، کمک به کاربردی کردن پژوهشهای دانشگاهی و افزایش مرجعیت علمی در حوزه اقتصاد دیجیتال است. اکنون در برخی از فناوریهای نوظهور اقتصاد دیجیتال مانند هوش مصنوعی، از نظر تعداد مقالات علمی، وضعیت نسبتاً خوبی داریم. در سال گذشته رتبه هشتم جهانی را از نظر تولیدات علمی حوزه هوش مصنوعی داشتیم. در حوزه اینترنت اشیا نیز اوضاع خوبی داریم. با این همه، شکافی بین تولیدات علمی و تجاریسازی وجود دارد. برنامهای با عنوان «پل نوآوری» برای حمایت از پایاننامههایی داریم که قابلیت تجاریسازی دارند و در این رابطه با بخش خصوصی همکاری میکنیم. این برنامه را در دو دانشگاه اجرا کردهایم و داریم آن را به دانشگاههای دیگر تسری میدهیم. در این برنامه دانشجویان در فرآیندی، پایاننامههای خود را با توجه به نیازی که بخش خصوصی اعلام میکند، تعریف میکنند و ما نیز از آنها حمایت میکنیم. این سازوکار باعث شده که دانشجویان در ابتدای طراحی پایاننامه، درگیر حل مسئله شوند. از سوی دیگر، مجموعهای در معاونت علمی به ثبت اختراعات حوزههای فناوریمحور کمک میکند. در آنجا نیز بخشی از منابع لازم برای ثبت اختراعات یا اختراعات بینالمللی را تأمین میکنیم.
هنگامی که ظرفیتهای پژوهشی دارد تجاریسازی میشود، باید جاهایی را داشته باشیم که ایدهها را پرورش دهند و آنها را به مرحلهای برسانند که تبدیل به یک محصول قابل عرضه در بازار شوند. اصطلاحاً به اینها شتابدهنده یا مراکز نوآوری گفته میشود. در یک سال گذشته بر راهاندازی شتابدهندههای تخصصی متمرکز شدیم. در دنیا نیز روند مراکز توسعه کسبوکار به سمت تخصصیسازی رفته است. پیش از این یکY Combinator بود که بهعنوان شتابدهنده عام در آمریکا وجود داشت، نماد شتابدهندههای دنیا بود و در همه حوزهها فعالیت میکرد. بهتدریج چنین شتابدهندههای عامی کاراییشان کم شد و به این نتیجه رسیدند که باید بهصورت تخصصی فعالیت کنند.
نهتنها به افرادی که مراجعه میکنند باید مشاوره یا خدمات مشاوره در حوزه کسبوکار داد، بلکه در حوزه فنی نیز باید به آنها کمک کرد. در یک سال گذشته حداقل هشت مجموعه شتابدهنده و مرکز نوآوری تخصصی طراحی کردهایم. در حوزه هوشمندی کسبوکار، با همکاری دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، مرکزی راهاندازی شده است. در حوزه لیپتک با کتابخانه ملی و در حوزه هوش مصنوعی نیز با ایرانداک مجموعهای را راهاندازی کردهایم. همچنین در حال راهاندازی مجموعهای در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در حوزه اینترنت اشیا هستیم.
شما بهطور مستقیم مراکز نوآوری را راهاندازی میکنید؟
خیر، معاونت علمی در هیچ موردی، مرکز نوآوری ندارد که خود مالکیت یا مدیریت آن را بر عهده داشته باشد.
مقابله با انحصار در اکوسیستم استارتاپی
بحث انحصار در کسبوکارهای دیجیتال یک نگرانی است که برای فعالان تازهوارد این حوزه همواره مطرح است. حدود دو سال پیش در حوزه تاکسیهای اینترنتی جنجالی به پا شد، اخیراً هم در حوزه استارتاپهایی که کار توزیع غذا را انجام میدهند، شاهد چنین مسئلهای بودیم. با توجه به اینکه معمولاً در کشورمان این ضعف را داریم که قانون از فناوری عقب است، چه نهادی متولی نهادی قانونگذاری این حوزه است؟
نکته جالبی را اشاره کردید، متأسفانه در کشور ما همواره قانون از فناوری عقب بوده است. در حوزه اکوسیستم استارتاپی مخصوصاً در حوزه دیجیتال، چنین اتفاقی تقریباً در همه جای دنیا رخ داده و فناوری سریعتر از قانونگذاری جلو رفته است. هنگامی که اوبر(Uber) برای توسعه تاکسیهای اینترنتی در لندن سرمایهگذاری کرد، ابتدا خیلی جدی گرفته نشد. بعداً دیدند که این نرمافزار دارد تمام کسبوکار تاکسیهای معمولی را از بین میبرد و سپس آمدند برای آن مقرراتگذاری کردند.
اکوسیستم استارتاپی ایران در سالهای گذشته هنوز به سطحی از بلوغ نرسیده بود که مسائلی مانند رقابت، انحصار و ورود شرکتهای استارتاپی در بورس بروز کند. ما نیز بهعنوان سیاستگذار از سال گذشته این مسائل را پیشبینی کرده و راهکارهایی هم اندیشیده بودیم. مثلاً در رابطه با مقرراتگذاری تاکسیهای اینترنتی از سال گذشته فکر کرده و مقرراتگذاریهای سایر کشورها را بررسی کرده بودیم. کارگروهی در این رابطه تشکیل شد تا برای این حوزه مقررات بگذاریم. این تاکسیها زیر بار نمیرفتند و میگفتند اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی تنها جایی است که به ما مجوز میدهد و ما زیر باز هیچ مقرراتگذاری و قاعده دیگری نمیرویم.
با میانجیگری معاونت علمی و حضور سازمانهایی مانند تاکسیرانی، وزارت کشور و وزارت ارتباطات و همراهی شرکتهای بزرگ حوزه حملونقل اینترنتی، اخیراً به مقرراتی رسیدیم که ابلاغ هم شد. هر چند هنوز یکی از فعالان بزرگ سیستم دارد مقاومت میکند، اما بقیه اکوسیستم آن را پذیرفته است. این سرآغاز هویتبخشی به اکوسیستم است، زیرا اکوسیستمی که مقررات نداشته باشد، هویت ندارد. هنگامی که مقررات تدوین میشود، تازه به اکوسیستم اعتبار داده میشود. بخش زیادی از کسبوکارهای اینترنتی ایران بهراحتی امکان دارد تعطیل شوند، زیرا برایشان مقررات دقیقی وجود ندارد. هنگامی که مقرراتگذاری صورت میگیرد، یعنی دیگر تثبیت شده است.
انحصار در هیچ جای دنیا مورد پذیرش نیست
در رابطه با انحصار در همه جای دنیا مراجعی وجود دارد که قواعد ضدانحصار میگذارند و اجازه نمیدهند حتی شرکتهای بزرگ بتوانند با ادغام یا تملک شرکتهای دیگر، سهم بزرگی از بازار را به دست آورند، چه برسد به اینکه روی پلتفرم خود انحصار ایجاد کنند؛ مانند اینکه رانندگان یک اپلیکیشن نتوانند با سایر اپلیکیشنها کار کنند. چنین انحصاراتی هیچ جای دنیا پذیرفته نیست و ما نیز جلوی آن ایستادهایم. مرجع تصمیمگیری در رابطه با قواعد انحصار در رابطه با اکوسیستم استارتاپی هنوز وجود ندارد. تنها مرجع شورای رقابت است که فعالان استارتاپی نیز گاهی به آنجا مراجعه میکنند. شورای رقابت از ما استعلام میکند. ما نیز نظر تخصصی خود را اعلام میکنیم، هر چند تصمیمگیری در شورای رقابت اتفاق میافتد. فعلاً مرجعی که حداقل شورای سیاستگذاری باشد، شکل نگرفته است. بهتازگی شورایی کوچکی در معاونت علمی تشکیل دادهایم که محدود به مقرراتگذاری مباحث انحصار هم نیست و بحثهای مربوط به ادغام و تملکها و همچنین بحث بورسی شدن اینها را هم دنبال میکند. اکنون این موارد مربوط به بزرگان اکوسیستم است که باید در رابطه با آنها تصمیمگیری کنیم.
چالشهای رسیدن به شهر هوشمند
هنگامی که مفهوم «شهر هوشمند» مطرح میشود، به ذهن خیلیها میرسد که قرار است چراغها راهنمایی و رانندگی بهشکل هوشمند کار کند. یعنی این مفهوم به مدیریت ترافیک تنزل پیدا کرده، آن هم نه بهمعنای واقعی که از این عنوان میشناسیم. آیا برای رسیدن به شهر هوشمند با تمام ابعادی که دارد، برنامه خاصی داریم و تا کنون کاری انجام شده است؟
شهر هوشمند حوزهای است که چند ذینفع دارد و پیادهسازی آن بهشدت کار پیچیدهای است. گاهی کسبوکارهایی در شهر شکل گرفته که اینها دارای انحصارات و منافعی هستند که به هم زدن این انحصارات و منابع نیز کار بهشدت دشواری است. همچنین زیرساخت مورد نیاز برای شهر هوشمند، پیچیده، فنی و از نظر سختافزاری هزینهبر است. مثلاً برای راهاندازی یک زیرساخت اینترنت اشیا در شهر تهران باید هزینه زیادی انجام شود. مجموعه این موارد باعث شده که مسیر هوشمندسازی شهرها کند باشد. هرچند در برخی شهرها از جمله تهران، کارهای خوبی انجام شده است. سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران، برنامههای خوبی را در این زمینه آغاز کرده و با معاونت علمی کارهای مشترکی را انجام میدهد. همچنین در مشهد کارهای خوبی انجام شده است. منتها بحث تأمین زیرساختها و همچنین از بین بردن رانتها، مشکلاتی را در این زمینه ایجاد کرده است.
برنامههایی را که گاهی استارتاپها آغاز کردهاند و اتفاقاً از سمت دولت تزریقی به آنها صورت نگرفته و شهرداری هم پشت آن نیست، گاهی نخستین گامهای مهم برای هوشمندسازی شهر است. تاکسیهای اینترنتی یکی از مؤلفههای هوشمندسازی شهر است. در همه جای دنیا یکی از مؤلفههای شهر هوشمند، حملونقل شهری هوشمند، اعم از عمومی و خصوصی است. حملونقل عمومی برای هوشمند شدن به حمایت شهرداری نیاز دارد که هنوز اتفاق نیفتاده است. حتی ایدههای خوبی نیز در حوزه استارتاپی مربوط به این بخش انجام شده است.
چرا شهرداری هوشمندسازی حملونقل عمومی را آغاز نکرده است؟
دلایل مختلفی دارد؛ یکی از دلایل مهم آن تعدد نقاط تصمیمگیری است که به اجماع رساندن را سخت میکند. هنگامی که یک مورد خاص اجرا میشود و آن را به یک مدیر شهری نشان میدهیم، مقاومت وی کم میشود. تغییر نگرش مدیران که پیشنیاز ایجاد تغییر است، در برخی حوزهها شکسته شده است. در برخی حوزهها نیز نیازمند سرمایهگذاری در زیرساخت و همچنین نشان دادن یک سری موارد کوچک مشخص هستیم، مانند دوچرخه شهری. این مورد تا حدی در تهران و در شهرهای دیگر ایجاد شده و میدانیم که یکی از مؤلفههای شهر هوشمند است. بحث زباله هوشمند یا جمعآوری پسماند در چند منطقه شهری در شهرهای مانند کرج، تهران و یکی از شهرهای مازندران انجام شده است.
تغییر الگوی کسبوکار اپراتورهای تلفن همراه
کارهایی انجام شده و اپراتورهای تلفن همراه نیز به این سمت آمدهاند. از آنجایی که مدل کسبوکار اپراتورها بهصورتی شده که باید به سمت ارائه خدمات بروند، در نتیجه ناچارند سرویسهایی را در سطح شهر راهاندازی کنند تا بتوانند درآمد کاهش یافته خود در بخش پیامک و تلفن را از این طریق جبران کنند. اگر اپراتورها سرمایهگذاریهایی را در بخش زیرساختهای ارتباطی شهری انجام دهند، ما نیز حمایتهایی خواهیم داشت. اکنون دو مرکز نوآوری تخصصی در حوزه مدیریت شهری را کمک کردیم تا در تهران و همچنین یک مرکز در مشهد راهاندازی شود. یکی از مراکز تهران را بازدید کردم و دیدم ۱۲ تیم استارتاپی در حوزههای مختلفی از جمله نیازهای روزمره شهروندان، سلامتی شهروندان، گلخانههای آپارتمانی یا کشاورزی هوشمند و... کارهای جذابی را انجام دادهاند. این موارد گاهی از سمت استارتاپها بیشتر جدی گرفته شده تا بدنه مدیریت شهری.
پیش از اینکه به استارتاپها برسیم، میخواهم بدانم ما از نظر دانشی در حوزه شهر هوشمند مشکلی نداریم؟ آنچه هست تماماً مسائل اجرایی است؟
نمیتوان با این قطعیت گفت. اینگونه نیست که دانش ما در همه حوزهها در بالاترین سطح باشد. در برخی حوزهها مشکل دانشی زیادی نداریم، اما در حوزههای دیگر نیازمند ظرفیتسازی و توانمندسازی هستیم. زنجیرهای که ابتدا اشاره کردم، بخشی از آن مربوط به توانمندسازی است و اجرای آن را با هدف افزایش ظرفیت دانشی اکوسیستم و فارغالتحصیلان دانشگاهی را انجام میدهیم تا این افراد بتوانند استارتاپهایی با کارایی و اثربخشی بالاتر راهاندازی کرده و با فناوری پیشرفتهتری عمل کنند. یکی از چالشهای اکوسیستم استارتاپی ما هایتک(فناوری پیشرفته) نبودن در برخی از موارد است. بخش زیادی از استارتاپهای ما صرفاً دارند یک سرویس را جایگزین میکنند، مثلاً سرویس اینترنتی را جایگزین سرویس عادی میکنند یا تحویل غذا را بهصورت اینترنتی ارائه میکنند. این موارد خیلی هایتک نیست، در حالی که اگر در همین موارد از هوش مصنوعی استفاده شود و آن را روی بستر اینترنت اشیا ببرند، کارایی بالاتری ایجاد میشود، در عین حال که میتواند اثرات فناورانهای نیز برای آینده کشور داشته باشد.
استارتاپهایی که در حوزه مدیریت شهری فعالیت کرده یا میکنند، اعم از مدیریت پارکینگ یا حوزه بازیافت، چقدر مورد حمایت قرار گرفتند؟ برنامهای وجود داشت که این استارتاپها در چارچوب آن مورد حمایت قرار گیرند تا ما در مسیر رسیدن به شهر هوشمند قرار گیریم؟
حمایتها دو بخش دارد، برخی حمایتها را در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انجام میدهیم و برخی حمایتها در سایر دستگاهها انجام میشود. از آنجایی که معاونت علمی خود را بهنوعی متولی این حوزه میداند، از ابتدای شکلگیری اکوسیستم تا کنون مشارکت زیادی با آن داشته است. در ستاد اقتصاد دیجیتال، برنامهها را به دو بخش تقسیم کردهایم. یکی برنامه حمایت از استارتاپهای حوزه فناوریمحور که شامل ۶ حوزه هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، مجازیسازی و... است. بر اساس آیندهنگاری که انجام شده، اینها را ۶ فناوری کلیدی آیندهساز تشخیص دادیم.
افزون بر این، ۶ حوزه مسئلهمحور را نیز هدف قرار دادیم، از جمله بازیافت یا اقتصاد چرخشی، نوآوری اجتماعی و... . یک بسته حمایتی تعریف شده و بهزودی پلتفرم آن بهصورت کامل راهاندازی میشود. مجموعهای از خدمات با همکاری بخش خصوصی ارائه میشود. با ارائهدهندگان خدمات دیجیتال مارکتینگ، دیتاسنتر، هاستینگ و... تفاهم کردهایم که آنها در این پلتفرم سرویس با تخفیف ارائه کرده و ما نیز سوبسیدی ارائه کنیم. در واقع میخواهیم هزینه استارتاپ را از بدو ورود تا ۶ ماه، به نصف کاهش دهیم. این کاری است که ما آغاز کردهایم. گاهی از پروژههایی که اثر اشتغال بالایی داشته باشند، حمایت مالی مستقیم هم انجام میدهیم.
سازمانهای دیگر نیز دارند اقداماتی انجام میدهند. تا جایی که اطلاع دارم شهرداری تهران در سال گذشته سه مرکز نوآوری و شتابدهنده را در سطح شهر تهران راهاندازی کرده که برخی از آنها با همکاری ما بوده است. شهرداری مشهد نیز دارد همین کار را از طریق راهاندازی کارخانه نوآوری مشهد انجام میدهد که روی نوآوریهای حوزه مدیریت شهری متمرکز است.
نبود رگولاتوری و مقاومت مشاغل سنتی، موانع رسیدن به شهر هوشمند
با این همه، واقعیت این است که هنوز در حوزه مدیریت شهری دو چالش کلیدی داریم. یک چالش مهم، رگولاتوری اینهاست و برخوردهای سلیقهای که با آنها انجام میشود. برخی از شهرها با استارتاپهای حوزه بازیافت برخورد کرده و برخی دیگر حمایت میکنند. برخورد سلیقهای بهعلت نبودن رگولاتوری دقیق است. چند بار نیز با مجموعه مدیریت شهری نامهنگاری کردیم تا با کمک یکدیگر این موارد را ساماندهی کرده و تصمیمات خود را یکپارچه کنیم تا شهرداریهای مختلف رفتارهای متفاوتی در این رابطه نداشته باشند.
مانع دوم نیز وجود کسبوکارهای سنتی در حوزه مدیریت شهری است که رقیب کسبوکارهای فناورانه محسوب میشوند. کسبوکارهای سنتی دارای قدرت و منابع مالی هستند. در همه جای دنیا این موارد را با رگولاتوری و مقرراتگذاری مدیریت میکنند. مثلاً میگویند تاکسی اینترنتی فعالیت کند، اما تعداد رانندگانی که جذب میکند، از حد مشخصی بیشتر نشود. در نیویورک نیز چنینی کاری انجام شده تا کسبوکار سنتی این بخش از بین نرود. یا اینکه فرصتی میدهند تا کسبوکار سنتی بتواند خود را به کسبوکار فناورانه برساند. چنین مواردی باعث ایجاد تأخیر در این حوزه شده است.
در جایی گفته بودید بخش دولتی بهتر است در برگزاری رویدادها وارد نشده و آن را به بخش خصوصی بسپارد. ستاد اقتصاد دیجیتال اخیراً وارد بحث بوتکمپها شده و دارد بحث مدارس اشتغال را پیگیری میکند. این دو با هم تعارضی ندارند؟
بوتکمپ رویداد نیست. گفته بودم وظیفه دولت اجرای برنامههاست، نه اجرای رویداد. زیرا رویداد زودگذر است و با هدف مشخصی معمولاً از جنس ترویج سروکار دارد، اما برنامه زودگذر نیست. ما برنامه حمایت از بوتکمپهای فناوریهای نوظهور دیجیتال را داریم. رگولاتوری آن نیز کاملاً روشن است و روی وبسایت معاونت علمی قرار دارد. گفتهایم هر کسی با مشخصاتی که تعریف کردهایم، بوتکمپی را برگزار کند، با آن مشارکت میکنیم. دیگر با رویداد کاری نداریم، اصلاً رویداد برگزاری نمیکنیم و نمیدانیم چه کسانی در آن شرکت میکنند و چند نفر هستند. ما یک برنامه حمایت از بوتکمپها داریم که هدفش افزایش ظرفیت تخصصی فارغالتحصیلان این رشته است. هر گاه هم حس کنیم که ظرفیت فارغالتحصیلان بهاندازهای رسیده که ورودی لازم را برای اکوسیستم فراهم میکند، این برنامه را متوقف میکنیم.
ارائه آموزشهای کاربردی به ۸۰۰ نفر
خروجی که تا کنون داشته چه بوده است؟
داریم گزارش عملکردی از برنامه بوتکمپهای تابستان تهیه میکنیم. از آنجایی که دوره برگزاری بوتکمپها، فشرده و چند هفته است، باید زمانی باشد که دانشجویان یا فارغالتحصیلان، وقت آزاد داشته باشند. به همین علت تابستان، بهترین زمان آن بوده است. در تابستان امسال تقریباً ۸۰۰ نفر آموزش دیدند. بهعلت ظرفیتها و امکاناتی که در تهران وجود داشت، بخش زیادی از این بوتکمپها در این شهر برگزار شد. با این حال، جالب بود که ۵۰ درصد شرکتکنندگان از شهرهای دیگر در این بوتکمپها شرکت کردند. بخشی از شرکتکنندگان در این بوتکمپها وارد یک شتابدهنده شده یا بهصورت فریلنسر دارند کاری انجام میدهند و عدهای دیگر هم شغل پیدا کردهاند. برخی از بوتکمپهای ما از ابتدا اسپانسری داشته که میخواسته از دل آن افرادی را استخدام کند.
آماری دارید که چه بخشی از این افراد شاغل شدهاند؟
هنوز آمارمان دقیق نیست، ولی تقریباً از ۸۰۰ نفری که اشاره کردم، ۳۰ درصد آنها در همین فاصله زمانی کوتاه وارد عرصه اشتغال شدهاند که بهنظرم عدد قابل توجهی است. بهویژه اینکه ما منابع زیادی برای این موضوع هزینه نکردهایم. در برنامههای توسعه دولت، متوسط ایجاد هر شغل در کشور ما بالای ۱۰۰ میلیون تومان است. اما تمام هزینهای که ما انجام دادیم، به این عدد نمیرسد.
گفتوگو از حامد حیدری
نظر شما