برونو کونتی یکی از بزرگترین وینگرهای تاریخ فوتبال ایتالیا که یکی از هفت فرزند یک بنا بود، ابتدا به بیسبال روی آورد، اما اندکی بعد فوتبال را جایگزین بیسبال کرد. او اولین بازی خود را برای بزرگسالان رم در سال ۱۹۷۳ انجام داد و تا سال ۱۹۹۱ در این تیم حضور داشت. در جام جهانی ۱۹۸۲ وینگر ۲۷ ساله ایتالیایی چنان درخشید که یکی از بهترینهای جام لقب گرفت و به او لقب «مارا - زیکو» داده شد که ترکیبی بود از دو نام مارادونا و زیکو دو ستاره تیمهای آرژانتین و برزیل. چرا از برونو کونتی یاد کردیم؟!
طعم موفقیت
آندرهآ استراماچونی اولین بار در سال ۲۰۰۳ و با تیم جوانان آ.اس.رم طعم موفقیت را چشید. او در سال ۲۰۰۴ هم عملکردی موفقیتآمیز داشت تا رم بیش از پیش به او علاقهمند شود؛ تیمی که «آندرهآ» در کودکی هوادار آن بوده است. او در کنار یکی از اسطورههای آ.اس.رم، یعنی برونو کونتی، کارش را آغاز کرد. کونتی در امر استعدادیابی مردی با مهارت بود. آندرهآ در مدت زمان بسیار کمی که کارش را شروع کرده بود، کارهای بزرگی انجام داد و باعث شد مدیران باشگاه به او اعتماد کنند و هدایت تیم زیر ۱۵ سالههای رم را به استراماچونی بسپارند. او در سال ۲۰۰۷ موفق شد Tricolore را فتح کند.
پلههای ترقی
حالا دیگر بالا رفتن «آندرهآ» از پلههای ترقی در دنیای مربیگری، شروع شده بود. او بعد از سال ۲۰۰۷ هم افتخاراتی را کسب کرد و سرانجام یک پله در امر مربیگری در باشگاه رم پیشرفت کرد و مربیگری مسابقات قهرمانی ملی دانشجویان را بر عهده گرفت و در سال ۲۰۱۰ تقریباً تمامی جامها را درو کرد. پس از آن، به دلیل آمدن مدیران جدید در باشگاه، «آندرهآ» با وجود نتایج بسیار درخشان از این تیم کنار رفت. اینتر با نشان دادن علاقه بسیار زیاد به او باعث شد تا استراماچونی آنجا را انتخاب کند.
مدیون کونتی
آندرهآ استراماچونی بعد از جدایی از رم و پیوستن به اینتر در مصاحبهای گفت: «من قلب و خانواده دوم خودم را در «تریگوریا» جا گذاشتهام. از اینکه بگویم در هنگام خداحافظی همه را بغل و گریه کردم، اصلاً خجالت نمیکشم و تنها کسی که تا آخرین لحظات برای نگه داشتن من در باشگاه تلاش کرد، برونو کونتی بود. او پدر فوتبالی من است. برونو در قلب من جایگاه ویژهای دارد و من همه چیزم را چه در راه مربی شدن و چه در راه بزرگ شدن در زندگی شخصی به او مدیون هستم.» استراماچونی معتقد بود هیچکس نمیتواند رم و رومیها را از قلب او بیرون کند. بین آنها احساس مشترکی وجود داشت.
آزادی عمل
اینتریها از مدتها قبل به دنبال استراماچونی بودند و میتوانستند چیزی را که رمیها به او ندادند در اختیارش بگذارند؛ یعنی کنترل کردن بلندمدت پروژه جوانان. سران باشگاه اینتر نیز این فرصت خاص را در اختیار او قرار داد. استراماچونی مردی با ایدههای خلاق بود و میدانست چه میخواهد بکند. حالا، او این آزادی را دارد که آن کار را انجام دهد. حالا آندرهآ استراماچونی به خوبی میداند چه دکمهای را فشار دهد و به بازیکنان کمک کند تا چه در زمین و چه در خارج از زمین چگونه پیشرفت کنند. در واقع اینتریها خوب میدانستند چه جواهری را از چنگ رمیها ربودهاند و افتخارات اینتر در رده جوانان بیش از پیش شد.
از جایم تکان نمیخورم
در رم، زمان زیادی طی نشد تا به افتخارات زیادی دست پیدا کند و مردم در فکر این بودند که آیا او در تیم بزرگسالان نیز میتواند کاری کند یا خیر. این صحبتها بعد از شروعِ گرفتن نتایج ضعیف از سوی کلودیو رانیهری بیشتر هم شد. استراماچونی در آن زمان چنین پاسخ داد: «تا زمانی که بهتر نشویم، از جایم تکان نمیخورم. در اینجا خوشحالم و اولویت من تیم جوانان است.» رابطه او و باشگاه روز به روز بهتر میشد و با توجه به صحبتهایی که در کنفرانس مطبوعاتی انجام داد، همه را به یاد دوران ژوزه مورینیو انداخت. در باشگاه اینتر، او همچنان در مسیر موفقیت قرار گرفت و افتخارات بزرگی کسب کرد.
کسب مقام قهرمانی
درخشش در فینال لندن، که «استرا» همراه با جوانان اینتر به فینال لیگ قهرمان اروپا در رده جوانان راه یافته بود و شکست دادن جوانان آژاکس در مسابقه فینال و کسب مقام قهرمانی این دوره از مسابقات که با نام «نسل بعدی» مشهور است و همچنین قهرمان کردن جوانان اینتر در لیگ ایتالیا، باعث شد تا او بیش از پیش دیده شود. ماسیمو موراتی در لندن حضور داشت تا از نزدیک به بازیکنان و «آندرهآ» تبریک بگوید. این کار موراتی بسیار عجیب بود، در حالی که تیم بزرگسالان اینتر یک بازی فوقالعاده حساس با یوونتوس داشت. در هنگام خوشحالی موراتی پس از نزدیک شدن به «آندرهآ» در گوش او مطلبی را ذکر کرد.
هدایت اینتر
وقتی از آندرهآ استراماچونی سؤال شد که رییس چه گفته است، او پاسخ داد که بهتر است این موضوع پیش خودم بماند. البته حدس زدن این که موراتی به او چه گفته بود، کار سختی نبود. قطعاً صحبتهای او در مورد سپردن کلیدهای آپیانو جنتیله و تیم اصلی به «آندرهآ» بود. در حالی که پس از آغاز مربیگری استراماچونی تا پایان فصل فقط ۹ هفته زمان باقی بود، او توانست ۵ پیروزی، ۲ تساوی و ۲ باخت را برای اینتر رقم بزند. نتایج خوب و همچنین پیروزی ۴ بر ۲ مقابل آ ث میلان باعث شد او جایگاه مربیگری را برای فصل آینده خود تثبیت کند. «استرا» بعد از سپری کردن چند بازی خوب در فصل ۱۲–۲۰۱۱ قراردادش را تا سال ۲۰۱۵ با اینتر تمدید کرد.
کسب بزرگترین نتایج
او در این سال تقریباً در همه بازیهای بزرگ تا نیم فصل به پیروزی رسید و در واقع توانست دوباره اینتر را به بالای جدول برساند تا رقیب بسیار جدی برای یوونتوس و ناپولی در مسیر قهرمانی سری A باشد. از جمله بزرگترین نتایج او میتوان به برد سه بر یک در برابر یوونتوس که پایان رکورد شکستناپذیری یووه بعد از ۴۹ بازی در خانه این تیم بود، برتری یک بر صفر مقابل میزبان خود آ.ث.میلان و پیروزی دو بر یک برابر ناپولی اشاره کرد. استراماچونی پس از شروع خوب در اینتر، روند نزولی در پیش گرفت و فصل را با رتبه نازل نهم جدول به پایان برد و در پایان فصل نیز از سمتش برکنار شد. پس از آن نیز در اودینزه و پاناتینایکوس دوران ناموفقی داشت.
حضور در ایران
استراماچونی بعد از یک فصل استراحت، در آخرین دوره مربیگری خود قبل از آمدن به ایران به چک رفت و هدایت اسپارتا پراگ یکی از تیمهای بزرگ این کشور را بر عهده گرفت، اما در عین ناباوری با این تیم نتوانست قهرمان شود و به رده سوم رسید تا از این باشگاه هم کنار گذاشته شود. او با چنین کارنامهای بهعنوان سرمربی استقلال انتخاب شد، خیلی از طرفداران آبیها معتقد بودند با توجه به رفتن برانکو ایوانکوویچ از پرسپولیس، با این مربی خوش تیپ ایتالیایی، استقلال میتواند قهرمان لیگ نوزدهم شود، اما بهرغم نتایج خوبی که او با استقلال در بازیها پیش فصل گرفت، در اولین گام مقابل ماشینسازی شکست خورد.
فشار سنگین و شدید
در بازی دوم و سوم استقلال بهرغم برتری یک بر صفر در برابر تیمهای فولاد و نفت مسجدسلیمان به تساوی رضایت داد؛ تا اینکه به بازی پرسپولیس رسید. آندرهآ استراماچونی در اولین «دربی» سیستم تیمش را بر خلاف بازیهای قبلی به ۱-۶-۳ تغییر داد و با چنین روشی گابریل کالدرون را غافلگیر کرد. آنچه «استرا» در این دیدار انجام داد، فشار سنگین و شدید در تمام نقاط زمین و استفاده از روشی برای خنثی کردن شیوه ۲-۴-۴ هجومی همتای آرژانتینی خود بود. تمهیدی که او اندیشیده بود، کاملاً موثر واقع شد و استقلال در مجموع بازی و بهخصوص در نیمه اول کنترل بازی را در اختیار داشت و تا حدودی به هدف خود نزدیک شد.
گرفتن سرعت تهاجمی پرسپولیس
روشی که در این بازی «آندرهآ» در نظر گرفته بود، مارک کردن تمام بازیکنان پرسپولیس بود تا آنها نتوانند بهراحتی بازیسازی را از خط دفاع انجام بدهند. همین کار باعث شد شاگردان کالدرون چند بار مجبور شدند به علیرضا بیرانوند پاس بدهند تا او با ارسال توپهای بلند به دنبال طراحی حمله باشد که این توپها با نقشآفرینی خط دفاع بلند قامت استقلال بی اثر ماند. آبیها در نیمه اول با این تدابیر «ماچونی» نه تنها سرعت تهاجمی سرخپوشان را از کار انداختند، بلکه یک فرصت هم توسط مرتضی تبریزی از دست دادند و یک پنالتی تقریباً تقدیمی داور را نیز توسط علی کریمی از دست دادند؛ هر چند پنالتی با توجه به قوانین جدید باید تکرار میشد که نشد.
تغییر در شکل و شمایل بازی
علیرضا بیرانوند پیش از نواخته شدن ضربه دو گام جلو آمده بود و ضربه کریمی را دفع کرد تا اولین گل بازی شکل نگیرد. نیمه اول بدون گل سپری شد. استراماچونی نیمه دوم را با همان سبک و سیاق نیمه اول، به بازی پرداخت تا اینکه تعویضهای پرسپولیس باعث شد او نیز دست به تغییراتی در شکل و شمایل بازی استقلال بزند. در این نیمه، روند بازی نشان میداد برخی از بازیکنان هنوز به شرح وظایف خود آشنا نیستند، اما از نظر او، شاگردانش با کنترل کردن بازیکنان کلیدی پرسپولیس و همچنین بازی این تیم به هدف خود نزدیک میشدند که یک دفع توپ از محمد دانشگر و پر کردن آفساید توسط عارف غلامی باعث شد تا پرسپولیس به گل برسد.
برنده تاکتیکی «دربی»
بدون تردید میتوان آندرهآ استراماچونی را «برنده تاکتیکی دربی» دانست، زیرا این مربی ایتالیایی در پیاده کردن هدف اصلیاش که کنترل بازی پرسپولیس و دیکته کردن تاکتیک مدنظرش در این مسابقه بود، شکل تازهای به فوتبال استقلال بخشید. او از پدر فوتبالیاش برونو کونتی که در زمان بازیگری خود یک جنگجوی واقعی بود، یاد گرفته تا از بازیکنان استقلال یک جنگجو بسازد و کاری که او در این مدت کوتاه بهرغم کسب نتایج ضعیفی که آبیها گرفتهاند، صورت داده، بعدها دیده خواهد شد. در واقع باید گفت که او تواناییهایی دارد، تنها به زمان نیاز است تا استقلال دوباره به قدرت اول فوتبال ایران و آسیا تبدیل شود.
مانند کیروش
فراموش نکنید که پرسپولیس در چهار فصل گذشته با کمترین تغییر در فوتبال ایران آقایی کرده است، اما در استقلال طی این سالها بیش از پنجاه بازیکن جابهجا شدهاند و هیچ مربیای نمیتواند با تغییر چهارده، پانزده بازیکن در یک فصل تیم خود را هماهنگ سازد و این موضوع نیاز به زمان دارد. پس باید به آندرهآ استراماچونی فرصت داد تا مثل آنچه کارلوس کیروش در فوتبال ما انجام داد، او نیز ایدههای خود را در این تیم جا بیندازد. پیشکسوتان استقلال نظیر پیروز قربانی و آتیلا حجازی به جای انتقاد، واقعبینانه یکبار دیگر بازی استقلال و پرسپولیس را ببینند؛ حتماً متوجه اشتباه فاحش خود خواهند شد.
نظر شما