زاهدان شهری است در ١۶٠٠ کیلومتری تهران و به اندازه همین مسافت، فاصله معناداری میان امکانات پایتخت کشور و زاهدان وجود دارد. گوشهای از این فاصله را وقتی متوجه خواهید شد که بخواهید دنبال یک کتاب در کتابفروشیهای شهر بگردید.
حکومت کتابهای کمک آموزشی
زاهدان کتابفروشی زیادی ندارد و همان چند کتابفروشی را هم، لوازمالتحریرها و کتابهای کمک آموزشی فتح کردهاند و جایی برای کتابهای دیگر نمانده است. کتابفروشها ترجیح میدهند سرمایهشان را خرج کتابهایی کنند که به پول نزدیکتر باشند و بهترین گزینه برای این کار هم همین کتابهای کمکدرسی است.
فروشنده یکی از این کتابفروشیها به خبرنگار ایرناپلاس میگوید: ما همین کتابهای کمک آموزشی را هم بهزور میفروشیم. وقتی مردم توان خرید اینها را هم ندارند، فکر میکنی کتاب غیردرسی را چقدر میخرند؟
او ادامه میدهد: فروش کتابهای کمکدرسی هم در یک سال گذشته کمتر شده و اگر کنکوریها مجبور نبودند، به سراغ این کتابها بیایند، ما خیلی وقت پیش باید بساط کتابفروشی را جمع میکردیم و میرفتیم پی کارمان.
فروشنده یک کتابفروشی دیگر که پیرمردی است، کتاب غیردرسی را در رمان خلاصه میکند و نتیجه میگیرد که «رمان بیاورم که چه؟ به چه درد مردم میخورد؟ مریضم سرشان را درد بیاورم؟» استفهامهای انکاری متعددش که تمام میشود، نتیجه میگیرد که «بچهها باید بنشینند پای درس و مشقشان. رمان و قصه که برای مردم نان و آب نمیشود.» پیرمرد حرفهایش را با این جمله تمام میکند: «به خود تو هم میگویم؛ دنبال اینجور چیزها نرو. عاقبت بخیر نمیشوی با این داستانهای عاشقانه.»
کتابفروشیهای مذهبی
بخش قابل توجهی از کتابفروشیهای زاهدان هم در قفسههایشان فقط کتابهای مذهبی دارند. این کتابفروشیها که بعضی برای شیعیان و بعضی برای اهل سنت هستند، فروش نسبتاً خوبی دارند و بیشتر هم اطراف حوزههای علمیه پیدا میشوند.
یکی از فروشندگان این کتابفروشیها به خبرنگار ایرناپلاس توضیح میدهد که مشتریهای ما بیشتر طلاب و دانشجویان حوزههای علمیه هستند که بعضی از این کتابها، کتاب درسیشان است و کتابهای دیگر را هم برای مطالعه آزاد میبرند. او که خودش طلبه است و بعد از کلاسهایش در کتابفروشی کار میکند، میگوید آدمهای دیگر هم به کتابفروشی میآیند، ولی آنها معمولاً بهجای کتاب، ترجیح میدهند سیدیهای سخنرانیهای مذهبی را بخرند که در کنار کتابها فروخته میشود.
نمیخرند که بفروشم
حاج حسین که یک فروشگاه لوازمالتحریر قدیمی در یکی از محلات حاشیه شهر زاهدان دارد، روزگاری لابهلای لوازمالتحریرش کتاب هم میفروخته است؛ «هیچ کجای زاهدان کتابهایی را که من میآوردم، کسی پیدا نمیکرد.» پیرمرد این جمله را با لبخندی قهرمانانه میگوید و بعد انگار حسرت بر دلش نشسته باشد، اضافه میکند: حالا دیگر آن کتابها را کسی نمیخواند؛ همانموقع هم زیاد کسی نمیخرید. کتابهای علمی و نجومی را برای دل خودم سفارش میدادم از تهران. خودم میخواندمشان و بعد آنقدر برای بچههایی که میآمدند دفتر و خودکار بگیرند، تعریف میکردم از کتاب که آن را بخرند.
حاج حسین اما سالهاست دیگر کتابهایی را که میخرد، نمیفروشد؛ «نمیخرند که بفروشم.» دو سه سالی هم هست که پسرش برایش یک گوشی هوشمند خریده و علاقه دیرینش به علم و نجوم را این روزها بیشتر از سایتها و کانالهای تلگرامی دنبال میکند.
اینجا چراغی روشن است
هرچند پیدا کردن بعضی کتابها در شهر خیلی سخت است، اما با همت جوانان شهر کمی بوی بهبود از اوضاع کتاب شنیده میشود و چند وقتی هست که چند کتابفروشی جدید، چشم دوستداران کتاب را روشن کرده است. پشت ویترین این کتابفروشیهای تازهوارد، عنوانهایی را میشود دید که کمتر در کتابفروشیهای دیگر پیدا میشوند.
یکی از این کتابفروشیها، کتابفروشی حکیم در خیابان آزادی زاهدان است که اواخر اسفند سال گذشته راه افتاد و بزرگترین کتابفروشی استان سیستان و بلوچستان نام گرفت. این کتابفروشی هر چند وسعتش به پای خیلی از کتابفروشیهای پایتخت نمیرسد، اما غنیمتی است برای کتابدوستان زاهدانی. کتابفروشی حکیم ١٨ هزار جلد کتاب دارد و در کنار کتابها، لوازمالتحریر هم میفروشد و گردانندگان آن یک کافه کوچک هم در کتابفروشی راه انداختهاند.
یکی از مشتریان این کتابفروشی که کتابهای زیادی هم خریده است، با رضایت میگوید: قبلاً مجبور بودم کتابهایی را که میخواهم، اینترنتی سفارش بدهم که دردسرهای زیادی داشت؛ مخصوصاً برای من که در روستا زندگی میکنم و دسترسی خوبی به اینترنت ندارم. او میگوید هنوز هم بعضی از کتابهایش را در شهر پیدا نمیکند، ولی امیدوار است کتابفروشیها بیشتر شوند و کتابهای متنوعتری عرضه کنند.
زاهدانیها دنبال چه کتابهایی هستند؟
در میان پرفروشهای کتابفروشیهای زاهدان اسمهای متنوعی به چشم میخورد. بعضی کتابها همانها هستند که حتماً میتوانید نامشان را حدس بزنید؛ «ملت عشق»، «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» و نامهایی از این دست مثل جاهای دیگر کشور اینجا هم پرفروش هستند. غیر از اینها، عنوانهای دیگری هم هستند که یک فروشنده کتاب دربارهشان به خبرنگار ایرناپلاس میگوید: کتابهای پرفروش ما از چند دسته مختلف هستند. بیشترین فروش را رمانها و کتابهای ادبی دارند. بعد از آنها، کتابهای روانشناسی و موفقیت قرار دارند. مردم به این کتابها علاقه خاصی دارند؛ مخصوصاً آدمهایی که تیپهای رسمی کارمندی و مدیریتی دارند، سراغ این کتابها را میگیرند. دو دسته دیگر از کتابها هم معمولاً جزو پرفروشهایمان هستند: کتابهای مذهبی و کتابهای طب سنتی. این کتابها مشتری خاص خودشان را دارند که کم هم نیستند.
هنوز راه درازی در پیش است
سرانه پایین مطالعه کشور را محدودیت دسترسی میتواند پایینتر هم بیاورد. اگرچه مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان همواره به اعطای تسهیلات برای راهاندازی کتابفروشی در استان تأکید کرده است، به نظر میرسد گامهای بیشتری نیاز است تا رونقی به بازار کتاب داده شود.
شاید وقت آن است که مدیران فرهنگی استانی که سالها با محرومیتهای مختلف دست و پنجه نرم کرده است، آستینها را برای کمک به رشد کتابخوانی بالا بزنند.
گزارش از الیاس براهویینژاد
نظر شما