۲۶ شهریور ۱۳۹۸، ۱۳:۰۳
کد خبرنگار: 1911
کد خبر: 83469524
T T
۰ نفر

مجاهدی: شعر آیینی یازده قرن سابقه دارد

۲۶ شهریور ۱۳۹۸، ۱۳:۰۳
کد خبر: 83469524
مجاهدی: شعر آیینی یازده قرن سابقه دارد

تهران- ایرناپلاس- شعر آیینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی رشد چشم‌گیری داشته است و هیچ‌کس منکر این مسئله نیست. حتی کسانی که با شعر آیینی و اصولاً سوژه‌های مذهبی میانه چندانی ندارند، این واقعیت را انکار نمی‌کنند.

عدم اقبال به شعر مذهبی در دوران پیش از انقلاب، برخی افراد دغدغه‌مند را بر آن داشت که این نوع شعر را از این مظلومیت رها کنند. محمدعلی مجاهدی که امروز وی را به‌عنوان پدر شعر آیینی می‌شناسند، یکی از آن افراد دغدغه‌مند است. ماهنامه خیمه در گفت‌وگویی با او، روند سیر شعر آیینی را از آن دوران تا پس از انقلاب مورد بررسی قرار داده است. گزیده‌ای از این مصاحبه را بخوانید؛

* شعر آیینی در زبان فارسی بیش از ۱۰۰۰سال پیشینه مکتوب دارد. عمر شعر فارسی نیز همین مقدار است. یعنی از سال ۲۵۴ هجری که زبان فارسی دری در حکومت یعقوب لیث مورد استفاده قرار گرفت، ایران به‌خاطر گستره جغرافیایی زیادی که داشت، در هر گوشه‌ای لهجه‌ای و زبانی تکلم می‌شد. یک زبان واحدی که بتواند در تمامی این قلمرو صحبت شده و همگان از آن استفاده کنند، وجود نداشت و از سال ۲۵۴ هجری زبان فارسی دری به‌طور رسمی مورد استفاده قرار گرفت. در آن زمان وقتی احساس می‌کنند که فرهنگ این مملکت نیاز به یکپارچگی دارد و نخستین قدم باید با اشاعه زبان واحد صورت گیرد، گفتند به ادبیاتی که در دربار یعقوب لیث، ساری و جاری است، رسمیت دهند و این بود که به تمامی کارگزاران در نقاط مختلف کشور بخشنامه کردند که از این تاریخ باید از این ادبیات و این زبان در مکاتبات اداری، گزارش‌ها و صحبت‌ها استفاده شود. بنابراین ما معتقدیم که عمر شعر آیینی ما نزدیک یازده سده است.

*متأسفانه شعر آیینی در اذهان بیشتر مردم به اشعار مربوط به مناقب و مراثی اهل بیت(ع) محدود شده و فکر می‌کنند که تنها این اشعار، مذهبی است و بقیه دیگر شعر مذهبی نیستند. غافل از اینکه قلمرو موضوعی شعر آیینی بسیار فراتر از اینها است. از شعر توحیدی بگیرید که خود دارای سه شاخه بزرگ شعر نیایشی، ستایشی و وصفی است تا شعر اخلاقی، عرفانی و اجتماعی که لایه به لایه ریشه در منابع متقن فرهنگ اسلامی دارد. این ظلم ناخواسته در حق شعر آیینی است که آن را محدود به مقوله شعر ولایی کنیم. در حالی ‌که شعر ولایی تنها یک قطعه از این پازل گسترده است و بقیه قطعه‌ها را باید در کنار آن دید. در کنار شعر توحیدی، اخلاقی، اجتماعی و عرفانی، اشعاری در موضوع‌های بیداری، رهایی، استقامت و پایداری، شعر دفاع و حتی شعر اعتراض تا شعر شهادت و شهادت‌طلبی و ذوات مقدس حضرات معصومین، پیامبران و اولیای خدا وجود دارد، که آنها نیز  شعر آیینی هستند. بزرگ‌ترین مصادیق شعر ولایی، چهارده چهره معصوم هستند که البته از سایر پیامبران هم غفلت نمی‌کنیم، اما این چهارده منبع نورانی حضور پررنگی در ادبیات ما دارند که در میان آنها چند شاخه بیشتر رشد داشته و آن شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر بقیع، شعر عاشورا، شعر رضوی، شعر مهدوی و شعر اهل بیت(ع) است.

*شعر آیینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک رشد چشم‌گیری داشته است و هیچ‌کس منکر این مسئله نیست. حتی کسانی که با شعر آیینی و اصولاً سوژه‌های مذهبی میانه چندانی ندارند، این واقعیت را انکار نمی‌کنند؛ به‌ویژه اینکه معتقدند شاهد بالندگی شعر آیینی و به گُل نشستن این نخل تناور در این دو دهه اخیر بوده‌ایم. یعنی به حدی رشد داشته، به‌ویژه در برخی از زیرمجموعه‌ها که می‌شود گفت جای خالی بسیاری از مطالبی که در پیشینه مکتوب شعر آیینی خالی بود و اثری از آن نمی‌دیدیم، پس از انقلاب به بهترین وجه جبران و نقاط ضعف پر شد و ما امروز در شعر آیینی حرف‌های بسیاری برای گفتن داریم. شعر آیینی در میان انواع شعر نه به لحاظ قالب، بلکه به لحاظ محتوا، رشدهای بسیاری داشته است. شعر آیینی خوش درخشیده است و آثاری را شعرای جوان و متعهد ما آفریده‌اند که اینها در تاریخ ادبیات ما برای همیشه خواهند ماند.

*دشمنان قسم‌خورده فرهنگ شیعی در سطح جهانی مانند وهابیت به سراغ شعرهای معیوب غیرقابل استفاده می‌آیند و با آب‌وتاب آن را بزرگ کرده و ترجمه می‌کنند. غلوّ در اسلام حرام است و الوهیت تنها شأن الهی است و هیچ مخلوقی نمی‌تواند به شأن والای الوهیت برسد. اینها مسائل عمده‌ای بود که در شعر ولایی پیش آمد و ناگزیر شدیم در این عرصه وارد شویم و ملاک‌ها و مؤلفه‌های شعر ولایی را مشخص کنیم.

*تعهد به داشتن هویت، مهم‌ترین مؤلفه الزامی شعر آیینی است که یک شاعر متعهد آیینی باید در زندگی ادبی خود رعایت کند. شاعر آیینی هرگز نباید از این مؤلفه‌ها سرپیچی کند. البته در کنار این مؤلفه‌ مهم الزامی، مؤلفه‌ّهای پرهیزی نیز داشته‌ایم که خط قرمزهای ما هستند و نباید به آنها نزدیک شویم که اگر نزدیک شویم شعر ما دچار آفت می‌شود و ماهیت قدسی خود را از دست می‌دهد. مؤلفه‌های پرهیزی عبارتند از ورود گزافه، خرافه، مطالب غیر مستند و مسائل تحریف‌شده که در فرهنگ شیعه وجود ندارد و آنها را درشت‌نمایی کرده‌اند.

* شعر آیینی ریشه در مؤلفه‌های متقن وحیانی و متون متین روایی و تاریخی دارد و به هر تاریخ و روایتی نیز نمی‌توان استناد کرد. بنابراین به شعرای جوان توصیه می‌کنم که بسیار مطالعه کنند و دنبال سرچشمه‌های اصلی بروند. وقتی به سرچشمه برسند، آنجا آب زلال است. اما اگر به این آب زلالی که در بستر تاریخ ۱۴۰۰ساله خود حرکت کرده تا به ما رسیده، اکتفا شود، مسلم در این مسیر هر خس و خاشاکی را با خود همراه آورده و آن زلالی را از دست داده است. وظیفه افرادی که در این زمینه پژوهش می‌کنند و دستی در سرودن اشعار آیینی دارند، شناخت و پالایش ناخالصی‌هاست و این بزرگ‌ترین رسالت شاعر امروز است. شاعر امروز اگر بخواهد به رسالت اصلی خود عمل کند، باید درباره آموخته‌هایش یک بار دیگر تجدید نظر کرده و با مراجعه به منابع اصلی، این آموخته‌ها را به‌روز کند.

۰ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.