خسرو معصومی کارگردان فیلم کار کثیف درباره چگونگی انتخاب سوژه این اثر سینمایی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: موضوع اصلی که من را برای نوشتن چنین فیلمنامهای ترغیب کرد، مسئله بیکاری قشر تحصیلکرده کشور است. فکر میکنم حدود چهار میلیون تحصیلکرده بیکار داریم. وقتی در این زمینه تحقیق میکردم، متوجه شدم یک عده از روی ناچاری، مشغول به کارهایی هستند که واقعاً در شأنشان نیست. مانند همین شخصیتی که در کار کثیف به آن اشاره داشتم، یعنی دانشجوی حقوقی که مشروب میفروشد. مصداقش هم وجود دارد و الان در یکی از زندانهای استان مازندران است. ایشان دانشجوی فنی بود که با بردن مشروب به یک عروسی، یک عده کور و کشته شدند و در حال حاضر هم به خاطر جرمی که مرتکب شده چند سالی را باید در زندان سپری کند. در میان تحقیقات میدانی که برای ساخت این اثر داشتم متوجه شدم به علت نبود کار و شغل، عده ای از کشور مهاجرت کرده و با حالت قهر کشور را ترک میکنند. این قشر به دلیل اینکه کشور را برای ادامه زندگیشان مناسب تشخیص نمیدهند و به دلیل بیکاری، تن به کارهایی ناخواسته میدهند. کارهایی که نه به آن علاقه دارند و نه در شأنشان است که شاید بتوان گفت یک نوع کار کثیف است و تنها به خاطر گذران زندگی تن به این کارها میدهند.
شاید مسئولان ببینند
وی در ادامه افزود: یکی دیگر از مسائلی که خیلی برای من مهم بود مطرح شدن این پرسش بود که چرا سن ازدواج در کشور به ۳۰ سال و بالاتر رسیده است. چرا ازدواج سفید رواج پیدا کرده؟ در این فیلم سعی کردم بگویم پیشگیری بهتر از درمان است. یعنی اینکه مسئولان بیایند و قشر تحصیلکردهای مثل فرهاد در کار کثیف را ببینند که مجبور است چهار ترم، درس را رها کند و کاری انجام دهد که نه وجهه اجتماعی دارد و نه خود به آن علاقهای دارد. طوری که از بازگو کردن آن به همسرش میترسد.
بازیگرانی که مستند بودنشان مهم است
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که بر چه مبنایی بازیگران کار کثیف را انتخاب کرده، عنوان کرد: وقتی فیلمنامهای را مینویسم به شخصیتها فکر میکنم که چه کسی میتواند این نقش را بازی کند. شخصیت الهام تا حدودی در ذهنم بود که این را خانم الهام نامی بازی کند. چون احساس کردم بازیگر خوب و توانمندی است و یک مقدار چهرهشان در سینما هنوز دستکاری نشده و زیاد لو نرفته است. به عبارت دیگر جنبه مستند بودن کار برایم خیلی اهمیت داشت، یعنی از بازیگرانی که ستاره نیستند و به زودی ستاره میشوند استفاده کنم؛ مثل پدرام شریفی. وقتی در سینما مینشینیم و از پلان اول فرهاد را میبینیم، به سرعت این شخصیت را باور میکنیم، یعنی دیگر پدرام شریفی نمیبینیم، بلکه با فرهادی مواجه میشویم که برخلاف میلش مجبور است مشروب بفروشد.
سردی قالب بر زندگی
کارگردان فیلم «پر پرواز» درباره فضای روایی داستان کار کثیف که کاملاً سرد و به شکلی منتقل کننده پیام بود، افزود: سردی در زندگی چنین انسانهایی غالب است. یعنی این اشخاص در زندگیشان انسانهای شادی نیستند. اگر بخواهند مهمانی بروند، به خاطر گرفتاریهایی که دارند، حال و حوصله مهمانی را ندارند. اجاره خانه، خرج زندگی از یک طرف و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکنند از طرف دیگر همگی فضا را خسته و یک مقدار سرد هم میکند. یعنی آن نشاط و شادی که باید در زندگی این افراد وجود داشته باشد، نیست. فضای سرد در بیان چنین موضوعی میتواند خیلی گویا باشد. من فکر میکنم تنهایی این افراد اینگونه قابل قبولتر است. از روی شناخت این کار انجام شده بود و ما نمیخواستیم فضا را خیلی گرم بگیرم. حتی آنجایی که میبینید یک لحظه بچهها شادی میکنند، تصویر غرق نور است، میبینید فضا قرمز و زرد است و یک نور مصنوعی در رقصیدن و خلسه بودنشان به چشم میخورد که رنگ به آنها کمک میکند، برعکس فضای بیرون.
به برخورد مسئولان عادت کردهام
معصومی با اعلام اینکه تبلیغات این اثر خیلی محدود است؛ درباره تبلیغات و زمان و شرایط اکران فیلم کار کثیف گفت: در فضای مجازی تمام تواناییمان به همین اندازهای بود که مشاهده میکنید. البته جدیداً یک تعداد بیلبورد خریداری کردهایم که در حال حاضر دو تای آن نصب شده و هفت بیلبورد دیگر هم به زودی نصب میشوند. به نظرم زمان اکران بد نیست. اگر فیلم، اندکی معرفی شود، فکر میکنم مردم برای دیدنش هجوم ببرند. واقعیت این است که نمیخواهم بگویم برایم مهم نیست. در هر صورت اگر یک مقدار تبلیغ بیشتری میشد، اتفاقات بهتری میافتاد. چون بدون تبلیغ، فیلم خورد و خمیر میشود. مثلاً فیلم «غلامرضا تختی» هم بیلبورد نداشت و در فضای مجازی زیاد تبلیغ نشد. در صورتی که فیلم خوبی بود اما نفروخت. بعضی فیلمها قربانی شرایط میشوند. شما باید پوست کلفتی در این موقعیت داشته باشید. انتظاری ندارم که معجزهای صورت بگیرد. من به برخورد مسئولین با فیلمهایی مثل کار کثیف عادت کردهام و به همین دلیل خیلی اذیت نمی شوم.
آخرین هنرنمایی لوون هفتوان
«لوون هفتوان را من از قدیم میشناختم. چند اثر از او دیده بودم. از جمله فیلم پرویز به کارگردانی مجید برزگر که در آن شخصیت خیلی خاصی داشت. زمانی که برای ساخت این فیلم از طریق فیس بوک به او پیام دادم و فیلمنامه را برایش فرستادم کانادا بود. از نقش در نظر گرفته شده برایش در فیلم کار کثیف خیلی خوشش آمد و گفت فلان تاریخ به ایران میآیم. خیلی حیف شد که ما را ترک کرد. ما بازیگر درجه یکی را از دست دادیم.»
گفتوگو از هنگامه ملکی
نظر شما