از صدر تا ذیل مفاهیم، پارادایمها و کنشها و واکنشها در دنیای امروز نهتنها دچار تغییر شده، بلکه با نفس «تغییرات دائمی» عجین و بهنوعی ملازمه و همزیستی همیشگی تن دادهاند. به عبارت دیگر، در دنیا کمتر موضوعی را بتوان جستجو کرد که نقش تأثیرات عنصر زمان بر آن و در آن بیاهمیت باشد. نگاه مسئله محور در کنار این تغییرات میتواند در یک دوگانه پارادوکسیکال، آبستن راهگشایی و در مواقعی به بنبست رساندن راهحلها برای مسائل امروز جوامع باشد.
نگارنده بر این باور است اتخاذ رویکرد پلتفرمی به غالب موضوعات میتواند در بسیاری از مسائل سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی راه گشا و حتی توسعهآفرین باشد.
پلتفرم به مثابه یک رویکرد یا راهحل، بهطور خلاصه عبارت است از بستری برای نقشآفرینان که در آن باهم تعامل میکنند. به عبارت دیگر، پلتفرمها از طریق ایجاد تعامل Interaction میان عرضهکنندگان بیرونی (بیرون از پلتفرم) و مصرفکنندگان بیرونی (بیرون از پلتفرم) ایجاد ارزش میکند. نقش محوری پلتفرمها، ایجاد زیرساخت برای شکلگیری تعاملها و مهمتر از آن، تعیین چارچوب و قواعد حاکم بر این تعاملهاست. لازم به ذکر است ارزش اصلی فوق این تعاملات، نفس ایجاد، بقا و رشد تعاملها و رشد نقشآفرینان در آنها است که ایجاد چارچوب و تنظیمگری در پلتفرمها را موجه و مشروع میکند.
مفهوم پلتفرم به معنای امروزی و جا افتاده آن در دهه اخیر با توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در دنیای دیجیتال شکل گرفته است. به عبارت دیگر، تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی امکان عمومیسازی پلتفرمها را در مقیاسهای بسیار کوچک مثل شبکههای داخلی یک شرکت و تا اندازههای بسیار بزرگ که شبکههای اجتماعی جهانگیر و حتی دولتها که در قالب مفهوم دولت الکترونیک شکل گرفته را ایجاد نموده است. از ویژگیهای مهم پلتفرمها ایجاد فضا برای خلاقیتهای بیشتر، چابک بودن، آمادگی بسیار بالا برای تغییر با شرایط جدید، Scalable بودن (قابلیت بزرگ شدن مقیاس)، تجربههای کاربری بسیار بهینهتر و از همه مهمتر، مشارکتی بودن آن است. البته همچنان مهمترین ویژگی پلتفرم ایجاد زیرساخت و ظرفیت و صیانت از رابطه بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان محصولات یا خدمات بهجای تولید و عرضه محصول است.
قلب پلتفرمها تخصص در عرضه محصول یا خدمت نیست، بلکه معماری مکانیزم وصل شدن عرضهکننده و تقاضاکننده در بهینهترین حالات ممکن و مطابق با شرایط دائماً در حال تغییر است. به الگوریتمهایی که این مفهوم را پشتیبانی میکنند Marketing Algorithmic یا الگوریتمهای تطبیقدهنده میگویند.
دایان کویل، استاد سیاست عمومی دانشگاه کمبریج میگوید: پلتفرمها قرار است با تطبیق دادن کارآمدتر عرضه و تقاضا با استفاده از تکنولوژیهای روز، هزینه تعامل میان تأمینکنندگان و دریافتکنندگان کالا و خدمات را کاهش دهند.
از پلتفرمهای مشهوری که عموم جامعه با آنها آشنایی دارند میتوان شبکه اینستاگرام، فیسبوک، لینکدین، آمازون، اوبر، گوگل و آپارات، سایت با ما، دیوار، شیپور و اسنپ را نام برد.
نگاه پلتفرمی راهحلی برای خروج از بنبستهای حکمرانی در جوامع پیچیده امروز
این محصولات با قدرت تمام توفیق نگاه پلتفرمی را به فرآیندها و کسب و کارها و حتی رفتارهای روزمره مردم را اثبات و در جامعه نهادینه کردهاند. همچنین نگاه پلتفرمی را به مثابه راهحلی برای ساماندهی موضوعاتی که نقشآفرینان بسیار دارند، عملیاتی نمودهاند.
مدعای اصلی نگارنده این است که نگاه پلتفرمی در اصل مفهوم کارکردهای دولت هم میتواند بسیار راهگشا و راهحلی برای خروج از بنبستهای حکمرانی در جوامع پیچیده امروز باشد. به عبارت دیگر، قرار گرفتن دولت در جایگاه هماهنگ کننده، ناظر و تنظیمگر، فرصت خروج آن را از بنبستها و بوروکراسیهای خواسته و ناخواسته و ناکارآمدیها فراهم میآورد.
امروزه نقش حیاتی دولت و دستگاههای دولتی در توسعه کشور و رفاه شهروندان امری بدیهی است. اندیشمندان بسیاری شاخصهای حکمرانیهای خوب را ارائه کردند که از تئوریها و مفروضاتی بهره میگیرد که سنگبنای یک نظام اداری و عملیاتی کارآمد و پاسخگو را آرزو دارد. برخی از اندیشمندان دولت الکترونیک را به مثابه دومین انقلاب پس از دولت مدرن و مدیریت دولتی نوین در حوزه مدیریت فضای عمومی عنوان کردهاند که نهتنها روشهای خدماترسانی عمومی و مدیریت کلان جامعه را متحول نموده، بلکه روابط اصولی بین حکومت و شهروندان را دگرگون میسازد (Teacher et all, 2002).
امروزه دولت الکترونیک در رئوس برنامهریزیهای دولتهاست. تسهیل دسترسی به خدمات دولتی بسیار مهم شده و سطح کیفی خدمات بهینهسازی و بهبود یافته است. گردش اطلاعات در دولت سرعت گرفته، شفافیت بیشتر، فساد کمتر و توانمندسازی شهروندان همگانی شده است (Law, 2005).
دولت الکترونیک بهعنوان حلقهای مرکزی، رابط بین استراتژیها، فرآیندهای سازمانی و فناوری بنا دارد به نحو مؤثری خدمات را به مشتریان و گروههای ذینفع ارائه دهد (شریفی و زارعی، 2004).
رسوخ و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه زمینههای زندگی انسان منجر به تغییر راههای ارتباطی افراد با جامعه، روشها و رویههایی شده است که جامعه یکایک افراد را در انجام کارهایشان سهیم میکند. به دلیل همین تغییرات، عصر حاضر را عصر اطلاعات و ارتباطات مینامند که در پی آن اجتماعات انسانی به جوامع علمی و شهروندان به کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل شدهاند (Stauffacher).
از تعاریف فوق و تعدد نقشآفرینان و ذینفعان پرواضح است که دولت الکترونیک به لحاظ مفهومی کاملاً با تعریف یک پلتفرم مشابهت و همپوشانی دارد.
چالشهای پیش روی تحقق دولت الکترونیک
بر اساس مطالعات و ادبیات موجود چالشهای پیش روی تحقق دولت الکترونیک عبارت است از ناهمگنی در ثبت و ضبط و به اشتراکگذاری اطلاعات، سرعت تغییرات تکنولوژیها، مدیران کماطلاع و مسن، سیاستگذاریهای موازی و غالباً مزاحم یکدیگر، عدم بلوغ سازمانی و آمادگی نهادی و در نهایت فقدان زیرساخت اصلی آنها برای اتصال به پلتفرمها که عبارت است از اعتماد عمومی و آمادگی نهادی که با هویت یکتای دیجیتال UID(Unique Identification ) محقق میشود. هویت یکتای دیجیتال UID عبارت است از ظرفیتی (پروفایلی) امن که هویت فرد را در فضای مجازی نمایندگی و از حقوق او دفاع میکند.
بر اساس شرح فوق میتوان با دقت قابل قبولی پذیرفت که نگاه «دولت به مثابه پلتفرم» میتواند عوامل عدم تحقق دولت الکترونیک را مرتفع و فواید دیگری را هم برای جامعه و دولت رقم بزند که بهطور خلاصه عبارت است از:
۱. سادهسازی نحوه ارائه خدمات به شهروندان و تسهیل دسترسی به آنها توسط مکانیزمهای طراحی شده داخل پلتفرم.
۲. بهبود کارایی و اثربخشی دولت از طریق حذف لایهها و سطوح مدیریت دولتی و ارجاع آن به پلتفرم یکپارچه و چابک و نقشآفرینی دولت در حد «ناظر و هماهنگ کننده».
۳. تسهیل دسترسی شهروندان به اطلاعات از طریق جایگزینی شهروندمداری بهجای بوروکراسی محوری از طریق پلتفرمها.
۴. سادهسازی فرآیندهای کسب و کار در فضای عمومی جامعه.
۵. کاهش هزینهها از طریق یکپارچهسازی و حذف سیستمهای زائد توسط پلتفرمها
۶. ایجاد نگاه نتیجهگرا در دولت.
۷. افزایش خلاقیت برای حل مسائل از طریق بهکارگیری نقشآفرینان متعدد و مکانیزمهای موجود در بازار در محصولات و خدمات عمومی روی پلتفرمها (Daniels, 2002, Siau and Long, 2005).
در نهایت نتیجه میگیریم که تغییر نگاهها و رویکردهای خدمات عمومی و حکمرانی به رویکرد پلتفرمی از جهات مختلف میتواند راهگشا و بستری برای توسعه هرچه بیشتر خدمات بر بستر فضای مجازی و درنتیجه بهبود وضعیت خدماترسانی و حکمرانی باشد.
نظر شما