تاكنون بحث امداد و نجات سیلزدگان بود كه مرحله اول سیل است و مهمتر از آن مرحله دوم سیل یا پساسیل است كه مرحله آبادانی و عمران و جبران خسارتهاست. اما نكته مهم این است كه سیل در بدترین زمان سال رخ داده است؛ یعنی در آستانه فصل برداشت. با این وضعیت سیلزدگان عملاً تا یك سال آینده نه محصولی و نه درآمدی برای گذران زندگی خود ندارند و باید حتماً فكری برای زندگی و معیشت میلیونها هموطن سیلزده كرد. بیتوجهی نهادهای مسئول در این رابطه تبعات اجتماعی در پی خواهد داشت.
رضا ساكی، روزنامهنگار بحران كه از آغاز وقوع سیل در این مناطق بوده، درباره وضعیت امدادرسانی بعد از سیل به ایرناپلاس میگوید: حتی خود هلال احمر هم عنوان كرد كه انبارهایش خالی شده است. نكته در این است كه سازمانهای مردم نهاد و رسانهها كاری كه باید میكردند این بود كه حجم كمكهای مردمی را تا اندازهای كنترل میكردند. مقدار زیادی از كمكها تا آخر فروردین وارد منطقه و تحویل سیلزدگان شده است كه متأسفانه در بعضی از جاها بهصورت غیراصولی توزیع شده است. مانند همه بحرانهایی كه داشتهایم، همیشه در بخش مدیریت منابع بهویژه بخش توزیع مشكل داشتهایم. برای مثال، نتوانستهاند كمكهای مازاد را انبار و برای وضعیت بعد از سیل ذخیره كنند. مثلاً پتو در منطقه پلدختر در فروردینماه و در اوایل بحران نیاز اساسی بود، اما بعد از آن دیگر نیاز اساسی نیست.
**در هر مرحله نیازهای اساسی متفاوت است
ساكی میگوید: در هر مرحله نیازهای اساسی متفاوت است، در حالی كه كمكهای مردمی به سمت متوقف شدن پیش میرود و گاهی به صفر رسیده است. در صورتی كه با فرارسیدن گرمای هوا نیازهای دیگری مطرح است كه به علت گستردگی حجم خرابی و وضعیتی كه در كشور حاكم است، دولت هم بهتنهایی نمیتواند عمل كند. البته منظور از مردم هم مردم عادی نیست، بلكه منظور خیران، سازمانهای مردمنهاد و شركتهای بزرگ است. در واقع به یك شوك نیاز داریم تا اقلامی دیگر برسند. الان از پشهبند گرفته تا وسایل سرمایشی و لباس زیر و در بعضی از مناطق، حمام صحرایی و دستشویی مورد نیاز است. رسانهها اگر وقت كردند و از خبر ساسی مانكن بیرون آمدند، پیگیر وضعیت سیلزدگان باشند.
**در پساسیل به مشكل خوردهایم
این روزنامهنگار میگوید: دوستانی كه تجربه كار در بم، ورزقان و كرمانشاه را در كارنامه داشتند، این هشدارها را میدادند كه در پساسیل به مشكل برمیخوریم و الان واقعا به مشكل خوردهایم. بخشی از این مشكل رسانهها هستند كه بهجز برخی خبرنگاران، بقیه رسانهها كلاً موضوع را فراموش كردهاند، در حالی كه تازه مسئله آغاز شده است. در حال حاضر مسئله مهاجرت به شهر خرمآباد مطرح شده، مسئله نجات باغهای انجیر معمولان و پلدختر و زمینهای كشاورزی، مسئله مدارس و امتحانات دانشآموزان را داریم. برخی دانشآموزان با همان لباس خانه به مدرسه میروند، یعنی یك دست لباس دارند. در خوزستان به نظر میرسد مشكلات كمتر باشد، اما در لرستان خرابی در حد تخریب 100 درصدی خانهها و زندگی مردم است. یعنی چیزی برای مردم باقی نمانده است. اینها باعث میشود امنیت روانی افراد از دست برود. اینجا قابلمقایسه با خوزستان نیست.
**مشكل مدیریت توزیع كمكها
در این میان زینب شریفی، استاد دانشكده خبر اهواز هم كه در مناطق سیلزده فعالیت داشته، در ارتباط با این موضوع به ایرناپلاس میگوید: هر چقدر ما از روزهای وقوع سیل دورتر میشویم، توجه رسانهها به حادثه كم میشود و خودبهخود كمكهای مردمی كم و گاهی متوقف میشود. یعنی ارتباط مستقیم وجود دارد بین اینكه سیلزدگان در خط خبری رسانهها باشند تا كمكهای مردمی و نیازهای مردم بیشتر برآورده شود.
«از دیگر سو، توزیع ناعادلانه كمكها باعث شد كه كمكهای مردم كمتر شود. برای مثال، ناگهان با حجم زیادی از مواد بهداشتی مواجه میشدیم و یك اردوگاه پر میشد از كارتنهای نوار بهداشتی. از این طرف میدیدم كه اینها نیاز به كفش و دمپایی داشتند. یا برای مثال، چیزی كه همیشه زیاد بود، غذا بود. به ما گفتند كه ما دیگر غذا نمیخواهیم و كمكهای دیگر میخواهیم. در هر مقطعی یكی از كمكها زیاد میشود و یك چیزی كه مورد نیاز بود، ناگهان كم میشد. از آن طرف هلال احمر با تمام سعی و تلاشی كه داشت نتوانست این كمكها را مدیریت كند.»
**مردم سرگردان بودند كه به چه كسی كمك كنند
شریفی در ادامه میگوید: توزیع نامتمركز این اقلام و هجوم مردم سیلزده در بعضی از موارد باعث شد بدبینی و بیاعتمادی در بین افراد كمككننده بهوجود بیاید. در واقع كسی كه میرفت كمك كند نمیدانست این دو كارتن كنسروی كه میخواهد به مردم فلان روستا بدهد، آیا نیازمند هستند تا نه، نمیدانست كه قبلاً كسی چیزی به آنها داده است یا نه. یعنی از طرفی مردم میگفتند ما نیاز داریم و از طرف دیگر مسئولان میگفتند ما كمك كردهایم. مردم سرگردان بودند كه به چه كسی باید كمك كنند. حالا هم با شروع ماه رمضان رفتوآمد به سمت مناطق سیلزده و اردوگاهها كمتر شده است و گروههای امدادی كمتر به آنجا میروند، اما در این شكی نیست كه همه مردم انتظار دارند هلال احمر و دولت به آنها كمك كنند. چون مردم تا حدی عقب كشیدهاند.
**چه كسی سیلزده است و چه كسی نیست؟
به گفته شریفی، این وضعیت در حالی است كه مردم هنوز نمیتوانند به خانههای خودشان برگردند و برخی در سالنهای ورزشی، مدارس، مساجد و غیره زندگی میكنند. در واقع كمكها به سمت اقلامی رفته كه ماندگارتر هستند. این نكته را هم باید تأكید كنم كه هلال احمر هنوز آمار دقیقی از خانوارهای سیلزده ندارد كه این كار امدادرسانی بعد از سیل را با مشكل مواجه كرده است. برای مثال مشخص نیست این تعداد از مردم كه در این اردوگاه هستند، چند نفرشان سیلزده هستند و چند نفر نیستند. سؤال این است كه به هر حال بعد از دو ماه، یك مرجعی باید باشد كه مشخص كند چه كسی سیلزده است و چه كسی نیست؟
**دو ماه پرتلاش هلال احمر
امروز رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر با بیان اینكه وضعیت كشور در زمان حاضر در مناطق سیل زده و متاثر از آبگرفتگی آرام، عادی و پایدار است، گفت: برخی سیل زدگان هنوز در چهار اردوگاه اسكان اضطراری و موقت در استان خوزستان حضور دارند و سایر سیل زدگان با توجه به كاهش سطح آبگرفتگی به منازل خود بازگشته اند.
سلیمی با بیان این كه 2 میلیون نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر سیل و آبگرفتگی بوده اند، افزود: نیروهای امدادرسان هلال احمر به 662 هزار نفر از هموطنان امدادرسانی كرده و به بیش از 318 هزار نفر از آنان اسكان اضطراری داده و در مدت 25 اسفند تا 22 اردیبهشت، 57 هزار و 793 دستگاه چادر امدادی، 233 هزار و 75 بسته غذایی، 185 هزار و 156 تخته پتو و 108 هزار و 139 ست بهداشتی در میان سیل زدگان و متاثرین از انواع حوادث توزیع شده است.
تهران-ایرناپلاس- فعالان اجتماعی و خبری میگویند كمكرسانی در مناطق سیلزده كاهش یافته و روز جمعه هم محمودرضا پیروی دبیركل جمعیت هلال احمر درباره وضعیت انبارهای هلال احمر گفت: انبارهای ما قطعاً احتیاج به شارژ جدی دارند. این در حالی است كه مهمترین اقدام بعد از وقوع بحران، جبران خسارتها و بازگرداندن شرایط به وضعیت عادی است.