مناطق حاشيهنشين در موارد متعددي بهعنوان منطقه شهري تغيير نام يافتهاند. با اين حال، مسائل موجود در مناطق حاشيهاي همچنان به قوت خود باقي است. جامعهشناسان يكي از خصيصههاي عمده حاشيهنشيني را پديده فرهنگ فقر عنوان ميكنند. در پژوهشهاي متعددي پديده وقوع جرم نيز در اين مناطق مورد بررسي قرار گرفته است.
به گفته اسدالله نقدي و پرويز پيران، از سويي مهاجرتهاي فزاينده به شهرها، در شكلگيري و گسترش حاشيهنشيني در دهههاي اخير مؤثر بوده است. از سوي ديگر، سكونتگاههاي غيررسمي، محصول مسائل و مشكلاتِ برنامهريزي و مديريت در سطوح مختلف كلان، مياني و خرد هستند كه در همين حين بهعنوان چالشي فراروي توسعه پايدار شهري شناخته ميشوند. درواقع شكست وعدههاي ليبراليستي براي رفع مشكلات اين سكونتگاهها باعث شد راهكارهاي عجولانهاي، چون تخليه اجباري و تخريب بولدوزري در صدر دستورهاي مديران و برنامهريزان شهري قرار گيرد و حذف ناگهاني اين سكونتگاهها، امري متعارف شود. اما آثار اجتماعي حاصل از راندهشدگان و ساختوسازهاي جديد در بخشهاي ديگر شهري، بسترساز مشكلات تازهاي شد كه تفكرات جديد را طلب مينمود.
در اين راستا، نگاهي به وضعيت موجود و آمارهاي به دست آمده ميتواند به فهم مسأله حاشيهنشيني كمك كند. بنا بر گفته عباس آخوندي، وزير سابق راه، شهرسازي و مسكن، بالاي 19 ميليون نفر در 130 هزار هكتار مساحت در بيش از 2700 محله در شرايطي زندگي ميكنند كه با كمبود سرانه خدماتي و زيرساختهاي نامناسب روبهرو هستند. آخوندي بهعنوان رئيس سابق ستاد ملي بازآفريني شهري، پيشتر نيز با اعلام رقم 18 ميليون نفري حاشيهنشينان كشور، از بخشي از مشكلات حاشيهنشينان سخن گفته بود؛ اينكه حاشيهنشينان حس تعلق به جامعه را از دست ميدهند و خود را شهروند درجه دوم ميدانند كه از سوي شهرنشينان به حاشيه رانده شدهاند.
با توجه به آنچه عنوان شد و با توجه به جمعيت 80 ميليون نفري كشور، نرخ حاشيهنشيني برابر با 22.5% است. به گفته آخوندي تراكم جمعيت، در شهر تهران 15 ميليون نفر و در مشهد و اصفهان هركدام پنج ميليون نفر است. تمركز جمعيت زياد در 10 نقطه شهري ايران با بيش از 50% جمعيت شهرنشين در حالي است كه حدود 1100 شهر ايران كمتر از 50% شهرنشين دارند. رشد حاشيهنشيني در ايران بسيار بالاست، شهر مشهد با 30% حاشيهنشيني و بندرعباس با 40% و تهران با درصد بالايي از حاشيهنشيني روبهروست. ضمن اينكه دو دولت نهم و دهم برنامهريزيهاي جديدي طراحي كردند كه همان حاشيهنشيني مدرن است.
هرچه حاشيهنشيني گرداگرد شهرهاي بزرگ كشور گستردهتر ميشود، زنگ خطر فقر، جرايم و آسيبهاي اجتماعي ناشي از آن نيز در جامعه بيشتر طنين ميافكند. برخي دادهها حاكي از آن است كه 75% زندانيان ايران از حاشيه شهرها هستند. چنين آماري دربردارنده رابطه جرم و حاشيهنشيني است. همانطور كه پرويز پيران به نقش سرمايهداري و گسترش پديده حاشيهنشيني اشاره ميكند، شكل گسترده پديده حاشيهنشيني در امروز، ناشي از ورود سرمايهداري به مرحله دوم خود يعني سرمايهداري صنعتي و پيدايش شهرهاي ميليوني است. درخصوص مسكن نيز كنترل نكردن قيمت مسكن و رانده شدن افراد به مناطق حاشيهاي از مهمترين علل گسترش پديده حاشيهنشيني بوده است.
در سالهاي اخير افزايش قيمت مسكن در تهران، خانوارهاي پرجمعيتي را به مناطق حاشيهاي رانده است. وجود كارخانههاي متعدد در اطراف تهران و سكونت بسياري از شهروندان در اطراف تهران، پديده حاشيهنشيني در تهران را به مسئله بغرنجي بدل كرده است. در تهران خانواري كه اجارهنشين بوده است، با افزايش قيمت مسكن به محلههاي پايينتر مهاجرت كرده است. در نهايت موجي از حاشيهنشيني مدرن در تهران پديد آمده است.
ضعف نظام برنامهريزي و مديريت شهري در تشديد مسأله حاشيهنشيني بسيار تأثيرگذار بوده است. نكته تأملبرانگيز درخصوص حاشيهنشيني در ايران، پديده حاشيهراني بوده است. اساساً طرد اقتصادي روستاييان سبب شده تا گروههاي گستردهاي از مراكز روستايي به نقاط شهري مهاجرت نمايند. اين پديده با رخداد اصلاحات ارضي نيز تبيين ميشود. در دهه 30 جمعيت روستاييان قبل از اصلاحات ارضي، بيش از 70% كل جمعيت كشور بود. اين در حالي است كه طبق آمارهاي موجود، امروزه تنها كمتر از 30% از جمعيت كشور در روستاها ساكن هستند.
بيتوجهي به مسائل حاشيه شهر و اجراي سياستهاي تشديدكننده مسأله، نوعي سياستگذاري معكوس را رقم زده است. يكي از مثالهاي موجود در زمينه مسائل حاشيه شهر در ايران، نحوه برخورد با مسأله اعتياد بوده است. جمعآوري معتادان و انتقال به كمپهاي اجباري، زندانها و اماكن مشابه نهتنها وضعيت را بهبود نبخشيده، بلكه خود تشديد كننده بوده است. حضور در كمپهاي اجباري و زندانها، افراد را با آموزشهاي زندان نيز آشنا نموده است.
افزايش نرخ سرقت در زمان افزايش قيمت مواد مخدر صنعتي از مهمترين شواهد تشديد مسأله در اين زمينه است. معتادان حاشيه شهر در زمان افزايش قيمت مواد مخدر صنعتي، به سرقت موتورسيكلتها، خودروها و موارد مشابه روي آوردهاند. بهعنوان جمعبندي بحث، پديده حاشيهنشيني از نگاه تاريخي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي بررسيپذير است. اصلاحات ارضي، طرد اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي، وعدههاي پوپوليستي و سياستهاي ناكارآمد تماماً در گسترش پديده حاشيهنشيني نقش داشتهاند.
عليرغم تصويب سند توانمندسازي، اغلبِ پروژههاي مذكور در پيادهسازي سياستهاي توانمندسازي ناموفق عمل كردهاند. نهادهاي مختلف نيز بستر مناسب را فراهم نكردند و اين مهمترين علت شكست جريان توانمندسازي در ايران بوده است. امروزه پرداختن به توانمندسازي اجتماعي و اقتصادي در اغلب كشورها بهعنوان يكي از سياستهاي توسعهمحور تعبيه شده است. در صورت پياده نكردن چنين سياستهايي، شبكه مسائل حاشيهنشيني خود سبب بازتوليد مسائل و چرخهاي بيپايان خواهد شد.
--------------------------------------------------------------------------
* دانشجوي دانشگاه تهران
نشريه برنا، دانشگاه تهران
شكست وعدههاي ليبراليستي؛ حاشيهنشيني شبكهاي - مرتضي دياري*
۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۱۸:۱۸
کد خبر:
83279609
تهران- ايرناپلاس- افرادي كه در مناطق حاشيهاي زندگي ميكنند، از ساخت قدرت و سياست عمومي جامعه جدا افتادهاند و بهعنوان گروه پست اجتماعي تلقي ميشوند.