در آستانه سال نو، مجموعه See You in Iran با همكاري گروههايي كه با توليد صنايعدستي سعي دارند در توانمندسازي اقشار گوناگون جامعه بهويژه زنان سرپرست خانوار و كودكان سهيم باشند، دومين بازارچه نوروز خود را برگزار كرد.
طراحان و توليدكنندگان اين مؤسسات و گروهها عمدتاً زنان هستند. هدف از برگزاري اين بازارچه ايجاد ارتباط پايدار با اين گروهها، شناساندن هرچه بيشتر آنها و حمايت از توليدكنندگاني است كه در جهت توانمندسازي اقشار در معرض آسيب، صنايعدستي باكيفيتي توليد ميكنند كه توان رقابت با محصولات ماشيني را دارند.
براي آشنايي از نيت برگزاري چنين نمايشگاهي و كم و كيف آن، ايرناپلاس با تينا علايي از مسئولان برگزاري اين نمايشگاه به گفتوگو نشسته است.
ايرناپلاس: اين نمايشگاه براي سال دوم است كه برگزار ميشود. اصلاً چه شد كه به فكر برگزاري اين نمايشگاه افتاديد و از برگزاري آن چه هدفي را دنبال ميكنيد؟
علايي: سال گذشته بازارچهاي داشتيم با هدف اينكه بستر را براي كساني فراهم بياوريم كه كمتر امكان حضور در چنين مكانهايي دارند يا فضاي خاصي براي فروش محصولات خود ندارند و به مكاني براي فروش نياز دارند.
به دنبال ايده سال گذشته، امسال جديتر سراغ اين موضوع رفتيم كه فضا را براي مؤسساتي فراهم كنيم كه بهطور خاص در حوزه توانمندسازي زنان و خانوارهاي تك سرپرست فعاليت ميكنند. البته اين مؤسسات هم محل مشخصي براي فروش محصولات خود ندارند و چشمانتظار بازارچههاي خيريه هستند تا بتوانند توليدات خود را به فروش برسانند.
در همين راستا ما تلاش ميكنيم بستري را فراهم كنيم تا اين توليدات در معرض ديد مخاطبان و سليقه شهروندان قرار بگيرد و در حقيقت در تلاشيم كه شرايط فروش محصولات آنها را تسهيل كنيم و در ادامه بتوانند در سايه اين فضا براي خود، شبكه مشتريانشان را ايجاد كنند.
ايرناپلاس: چه افقي براي ادامه اين كار ميبينيد؟ آيا قرار است اين كار ادامه پيدا كند؟
علايي: سال گذشته كه ما به اين حوزه وارد شديم، بهصورت حرفهاي با صنايعدستي آشنا نبوديم، لذا در ابتدا تلاش كرديم قدري با اين حوزه بيشتر آشنا بشويم و ابعاد مختلف آن را فهم كنيم.
در اين مدت يكساله كار، اولويتمان اين بود كه طرحي را دنبال كنيم كه با هدفگذاري روي صنايعدستي بومي و مهجور هر منطقه، بهصورت عمومي در كشور شناخته شوند و از طريق معرفي آنان، ظهور و بروز آنها در بازار صنايعدستي تقويت شود.
در حقيقت ما در تلاش هستيم واسطهگري خود در ارائه محصولات را كمرنگ كنيم و ارتباطي بيواسطه بين توليدكننده و مصرف كننده برقرار كنيم. ما محيطي را در اختيار داريم كه مهمانان و توريستهاي خارجي جهت اقامت از اين فضا استفاده ميكنند و اينها همه به دنبال خريد سوغاتي در ايران هستند. لذا تصميم گرفتيم در اين فضا، محيطي را فراهم كنيم كه اين محصولات صنايعدستي به مهمانان خارجي معرفي بشود، البته نه به اين صورت كه صرفاً يك مغازه باشد و خريد و فروش انجام شود.
ما در اين مدت، به مناطق مختلف سفر كرديم و ويديوهايي از شرايط كاري و كارگاهها و فرآيند توليد همين محصولات صنايعدستي تهيه كرديم. در اين بين، از روند جايگزين شدن محصولات وارداتي با توليدات صنايعدستي يا كمبود مواد اوليه براي ساخت اين محصولات نيز گزارشهايي تهيه كرديم و ديديم كه چگونه ساخت اين محصولات صرفاً نمايشي شدند.
همين كه در كشور ما گردشگري و صنايعدستي همواره در كنار هم مطرح بودند، باعث شده خيلي تخصصي به هيچ كدامش پرداخته نشود و هر كدام در سايه ديگري قرار بگيرد. در صورتي كه نبايد اينگونه باشد و مخاطب اصلي صنايعدستي داخلي خود شهروندان ايراني بايد باشند.
از آنجايي كه اين نگرش در كشور ما رايج است كه بعد از اقبال توريستها و مهمانان خارجي به محصولي ايراني، تازه توجه ما به آن جلب ميشود و ارزش آن فهم ميشود، ما قصد كرديم از اين موقعيت استفاده مثبت كنيم، لذا سعي كرديم اين محصولات را از منظر اقبال مسافران خارجي معرفي كنيم و با استفاده از تريبونهايي كه داريم، خود شهروندان ايراني را به خريد اين محصولات ترغيب كنيم.
در اين يك سال ما از اين طريق توانستيم شناخت كافي از صنايعدستي در نواحي مختلف ايران كسب كنيم و در كنارش با افزايش حداقل قيمت و با معرفي كامل، اين محصولات را در تهران عرضه كنيم و شهروندان را با توليدكنندگان، شرايط كاري آنها و نوع زندگي آنها آشنا كنيم.
ايرناپلاس:چه افقي را براي اين مسير، متصور هستيد؟
علايي: ما در تلاش هستيم از شبكه ارتباطاتي كه بين خود داريم استفاده كنيم تا تريبوني باشيم براي كساني كه كارشان ديده نميشود يا آنچنان كه بايد به ارزش كارشان توجه مادي و معنوي نميشود.
در افق يكساله اين را ميبينيم كه فضايي ايجاد كنيم توليدكنندگان بتوانند محصولات خود را براي آنها عرضه كنند و از سويي ديگر، با معرفي كارها و تقويت آنان، توليدكنندگان بومي محلي را به توليد در اين حوزه ترغيب و براي آنها فضا ايجاد كنيم. به آنها اين توانمندي را بدهيم كه خودشان تشخيص بدهند وارد چه حوزهاي از بازار شوند كه كارشان را به بهترين نحو ممكن انجام بدهند و حتي محصولات خودشان را در فضاي مجازي معرفي و ارائه كنند و وابسته به يك نفر در مركز نباشند.
ما با خودمان گفتيم بايد به توليدكنندگان بگوييم كه ما يك سري امكانات داريم و حاضريم براي تقويت كار شما، اينها را در اختيار بگذاريم و واسطهها را كم كنيم. شما ببينيد متأسفانه در صنعت فرش، بافنده كمترين سود را ميبرد و بيشترين سود متوجه واسطههاست كه بايد اين فضا شكسته شود.
نكته مهم ديگر اين است كه بايد اين توليدكنندگان ديده شوند و ارزش كارشان بهصورت واقعي در جامعه بازنمايي داشته باشد. لذا ما برنامه داريم با حضور در محل كارگاههاي آنان، با تهيه فيلم و گزارش از آنها و بازنمايي رسانهاي آن، ارزش واقعي كار آنها و اقبال جامعه را تقويت كنيم.
به هر جهت عمده اين افراد، مسن هستند كه چون جوانان به سمت آنها جذب نشدهاند، رغبتشان كم شده، لذا نياز است تا ديده شوند و به آنها گفته شود كه بهسادگي از ارزش كار خود عبور نكنند.
ايرناپلاس: در اين مسير با چه مشكلاتي روبهرو بوديد؟
علايي: در حال حاضر مخاطبانمان قشر خاص دانشگاهي و مجموعه دوستان و آشنايان هستند و ما نميخواهيم اينگونه باشد و بهصورت خاص ميخواهيم از اين فضا فاصله بگيريم و دوست نداريم زبانمان اينقدر ثقيل باشد كه بعضيها را پس بزند. دوست داريم فضايي را ايجاد كه آدمهاي مختلف بتوانند از آن استفاده كنند.
البته در اين مسير، پشتوانه مالي هم به آن صورت نداشتيم و با قرض و كمك گرفتن از خانوادههاي خودمان اين مسير را شروع كرديم. در تلاشيم قدمبهقدم گام برداريم، اما در اين ميان آنچه در مواجهه با مخاطبان مأيوس كننده به نظر ميرسد اين است كه بخشي از مخاطبان، بيرون گود نشستهاند و ميگويند لنگش كن، افرادي كه بهمحض اينكه شما را مشاهده ميكنند شروع به نقد كردن ميكنند و اصلاً در نظر نميگيرند كه خودشان براي شهروند آنچه كاري انجام ميدهند. نميشود هميشه منتقد بود و كنشگر نبود. بالاخره بايد جايي سنگي از روي زمين برداشت. اين براي من ناراحت كننده بوده است.
از سويي ديگر، ما اسير ترسها بوديم تا اسير سنگهاي واقعي. در اين مدت كسي نبوده كه ما را اذيت كند و تحتفشار قرار بگيريم، ولي به خاطر اينكه خط قرمزها مشخص نيست و چارچوبها مبهم است، سردرگم بودهايم.
اگر بايدها و نبايدها مشخص بود، خيلي راحتتر و شجاعانهتر ميشد در مسير جلو رفت. اين ابهام و مشخص نبودن مرزهاي فعاليت باعث ايجاد ترس كاذب و كند شدن حركت ميشود. دولت و نهادهاي نظارتي خطوط قرمز مشخصي براي فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي مشخص نكردهاند و نظم و ترتيب خاصي براي مراعات امور در اختيار صنفهاي مشابه نگذاشتهاند و اين سبب شده فضا بهصورت پر تنش بازنمايي داشته باشد.
ما به خودمان مطمئن هستيم و هر بار مورد پرسش قرار گرفتيم با صراحت پاسخ داديم و در تلاش بوديم براي بقيه اين باور را ايجاد كنيم كه توان انجام كارهاي بزرگ بدون حمايتهاي خاص هم ممكن است، ولي فضاي مبهم و عدمحمايت از سمت ساختارهاي رسمي باعث دلسردي ميشود.
ما هيچوقت انتظار حمايت اقتصادي نداشتيم، اما در اين مدت هيچوقت حمايت معنوي هم از ما نشد، آن هم در فضايي كه اكثر جوانان به دنبال مهاجرت در كشور هستند. در تيم ما هستند افرادي كه از خارج برگشتند و اينجا مشغول فعاليت هستند اما هيچوقت از ما پشتيباني فكري و معنوي شايستهاي نكردند.
اينكه يك سري جوان تصميم براي ماندن و ساختن دارند ارزشمند است، اما اقبالي به آنها ديده نميشود. اگر اين تنشها و استرسها كم شود، ما ميتوانيم بقيه را هم دعوت كنيم. اما در حال حاضر همواره بابت كارهايي كه داريم انجام ميدهيم مورد سؤال، چه از طرف همسالان و چه نيروهاي كار بالقوه و چه دولت و نهادهاي نظارتي قرار ميگيريم.
تهران – ايرناپلاس- تجربه معاشرت با شهروندان ساير كشورها، اين باور را ايجاد ميكند كه توجه به صنايع دستي محلي و مهجور ايراني ميتواند ارزش آفرين باشد؛ البته ارزشي نه صرفاً اقتصادي، بلكه با رويكرد فرهنگي و اجتماعي و با هدف توانمندسازي بومي و محلي.