به گزارش ایرناپلاس، ماجرا از یک مصاحبه در کرواسی آغاز میشود؛ جاییکه دراگان اسکوچیچ به صراحت فوتبالیستهای ایرانی را تاکتیکناپذیر میخواند! طارمی هم بدون آنکه اسمی از اسکوچیچ بیاورد، به این واقعیت اشاره کرد که فوتبالیستهای ایرانی درک تاکتیکی بالایی دارند و مشکل جای دیگری است.
همانطور که اسکوچیچ میتواند آزادانه درباره تیم ملی و بازیکنان این تیم صحبت و نظرش را مطرح کند، طارمی و دیگر بازیکنان هم این حق را دارند بدون هیچ منعی درباره تیم ملی، نظر شخصی خود را بیان کنند.
آیا پاسخ طارمی توهین محسوب میشود یا جمله اسکوچیچ؟ اگر خط خوردن مهدی طارمی را منطقی قلمداد کنیم، آنگاه باید پرسید چرا با بازیکنانی که در رختکن با اسکوچیچ مجادله کردند برخورد نشد و دعوت هم شدهاند. طارمی که حرف نامربوطی نزده و همیشه در بازیهای تیم ملی جای همه دویده، خوب دفاع کرده، گل ساخته و گل زده و اگر واکنش نشان دادن توئیتری از سوی طارمی بیانضباطی است، پس مطالب گفته شده از درگیری سرمربی تیم ملی با برخی و برخی مسائل ناگفته در این زمینه را باید چه بنامیم؟
محرومیت بازیکنان شاهین
بدون تردید این حرکت اسکوچیچ تاثیر منفی روی سایر بازیکنهای تیم ملی در دو بازی آتی خواهد گذاشت. البته در تاریخ فوتبال ما از این دست اشتباهها فراوان است؛ خط خوردن بازیکنان تیم شاهین از نخستین تیم ملی فوتبال حاضر در المپیک در سال ۱۹۶۴ توکیو که ماجرای عجیبی بود؛ در جریان یکی از سفرهای تیم ملی به شوروی سابق برای انجام یک بازی دوستانه در آستانه بازیهای المپیک، «حسین مبشر» رئیس فدراسیون وقت که خود یک داراییچی قدیمی بود، «علیاکبر محب» مدیر باشگاه دارایی را بهعنوان مسئول تیم راهی سفر کرد و برای این کار «بیوک وطنخواه» یکی از هفت بازیکن شاهینی عضو تیم ملی، به شکل بحثبرانگیزی از ترکیب تیم ملی کنار گذاشته شد.
این موضوع باعث شد تا هم تیمیهای وطنخواه یعنی پرویز دهداری، حمید برمکی، حمید شیرزادگان، حمید جاسمیان، محراب شاهرخی و همایون بهزادی از همراهی با تیم ملی به شوروی سابق سر بازنند. در پی این ماجرا فدراسیون وقت، هر هفت نفر را به مدت یک سال از حضور در میادین داخلی و خارجی محروم کرد تا آنها حضور در بازیهای المپیک ۱۹۶۴ توکیو به همین راحتی از دست بدهند.
طرح ۲۷ سالهها
اوایل انقلاب، مصطفی داوودی رئیس سازمان تربیتبدنی وقت که مخالف فوتبال در سطح قهرمانی رسمی و حرفهای بود، طرح عجیب و من درآوردی ۲۷ سالهها را بهمنظور تغییر نسل و پوستاندازی فرهنگی تیم ملی فوتبال در دستور کار قرار داد؛ یک «انقلاب فرهنگی» در فوتبال که نتیجه آن حذف بسیاری از ستارگان آن زمان مانند علی پروین و ناصر حجازی بود که آن زمان ۳۰ و ۲۸ ساله و در اوج پختگی بودند.
طومار تاریخی با استعفای ۱۴ نفر
عجیبترین اتفاق در سال ۱۳۶۵ رخ داد و برای نخستین و آخرین بار در تاریخ فوتبال، ستارههای تیم ملی علیه کادر فنی شورش کردند؛ آن هم بهدلیل اختلاف عقیده و دیدگاه.
پرویز دهداری سرمربی تیم ملی میگفت با انضباط بودن از قویبودن مهمتر است اما بازیکنان این هشدارها را برنتابیدند و طوماری تاریخی نوشتند. پای آن طومار را بازیکنانی مانند احمد سجادی، شاهین بیانی، محمد پنجعلی، مرتضی فنونیزاده، اصغر حاجیلو، شاهرخ بیانی، حمید درخشان، ضیاء عربشاهی، سیدمهدی ابطحی، مرتضی یکه، فرشاد پیوس، غلامرضا فتحآبادی، عبدالعلی چنگیز و ناصر محمدخانی، ۱۴ ستاره آن زمان فوتبال ایران امضاء کردند.
بعد از رسانهای شدن این طومار، چهار بازیکن براساس مادهها و بندهای آییننامه انضباطی و با دلایلی چون اهانت و توهین به مربی، سرپیچی از دستورات، تشکیل جلسههای غیر مجاز، رعایت نکردن موازین اخلاقی و تحریک بازیکنان برای مدتی، از حضور در میادین محروم شدند؛ چنگیز (۹ ماه)، پنجعلی (۶ ماه)، درخشان و حاجیلو (هر کدام ۳ ماه).
پیش از آغاز بازیهای جام ملتهای۱۹۸۸، احمد سجادی، مرتضی فنونیزاده، ضیاء عربشاهی، غلامرضا فتحآبادی و فرشاد پیوس پس از استعفا به تیم بازگشتند اما قربانی واقعی این ماجرا، بهروز سلطانی، رضا احدی، جعفر مختاریفر و حمید علیدوستی بودند که در میان استعفاءدهندگان نبودند.
عزیزی در فهرست سیاه برانکو
خداداد عزیزی در زمانی که از نظر کارشناسان و رسانهها یکی از برترین بازیکنان فوتبال ایران شناخته میشد اما از سوی برانکو ایوانکوویچ سرمربی وقت به تیم ملی دعوت نمیشد.
عزیزی بهدلیل مشکلاتی که پیش از جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان داشت از سوی فدراسیون وقت در فهرست سیاه قرار داده شده بود و این در حالی بود که نگرانی از حذف ایران از مرحله مقدماتی انتخابی جامجهانی نیز میرفت و رسانهها و همچنین هواداران فوتبال ایران خواهان حضور او در تیم ملی بودند.
عزیزی بعد از اینکه از سوی برانکو به تیم ملی دعوت نشد در یک مصاحبه جنجالی اعلام کرد برانکو شهامت داشته باشد و بگوید اجازه دعوت مرا ندارد نه اینکه هر لحظه رنگ عوض کند.
او که به شدت بابت دعوت نشدنش به تیم ملی عصبانی بود، همچنین گفته بود: آقایان برانکو، دادکان و دانشور اگر فوتبال میفهمند پس چرا میروند داخل کارواش و میگویند چون خداداد زبانش دراز است نمیگذاریم به تیم ملی دعوت شود؟
ماجرای رحمتی و عقیلی
کارلوس کیروش که ۸ سال حضور روی نیمکت داغ مربیگری در ایران را تجربه کرد، خواسته یا ناخواسته وارد جنجالهای مختلفی شد اما نکات مثبت کاری کیروش مقابله با بازیکن سالاری در تیم ملی و نهادینه کردن روح و انضباط تیمی را در فوتبال ایران بود. مهدی رحمتی بهدلیل برخی مشکلات، در بیانیهای از تیم ملی خداحافظی کرد. هادی عقیلی نیز بدون اطلاع کیروش، اردوی تیم ملی را ترک کرد.
بعد از این اتفاقات، او دیگر حاضر به پذیرش این دو بازیکن نبود و گفت: «تا اینجا همه چیز شفاف است، فدراسیون و کادر فنی کاملاً فرصت عذرخواهی را در اختیارشان قرارداد تا بدون هیچ قید و شرطی در خدمت تیم ملی باشند. ما صبر کردیم اما متأسفانه هر دو بازیکن این فرصت افتخارآمیز را قبول نکردند. پس از این به بعد درهای تیم ملی روی عقیلی و رحمتی بسته خواهد بود و به طور حتم تا زمانی که سرمربی تیم ملی کارلوس کیروش است آنها هیچوقت پیراهن تیم ملی را بر تن نمیکنند.»
نمونههای خارجی؛ از فرانسه تا آرژانتین و ایرلند
از این دست کنار گذاشتنها نیز در اروپا و جهان مرسوم است. «اریک کانتونا» با وجود آمادگی لازم و ارائه بازیهای خوب برای منچستریونایتد به دلایل انضباطی هرگز توسط امه ژاکه سرمربی تیم ملی فرانسه دعوت نشد و فرانسویها بدون او قهرمان جامجهانی ۱۹۹۸ شدند.
یکی دیگر از محرومان حضور در تیمهای ملی، کریم بنزما بود که حتی پای پلیس هم به پرونده مربوط به او باز شد. «دیدیه دشان» سرمربی فرانسه سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که بنزما بهدلیل داشتن پرونده قضایی به تیم ملی دعوت نمیشود.
ماجرا از این قرار بود که بنزما از طریق چند فرد ناشناس، قصد داشت از متئو والبوئنا دیگر ملیپوش تیم فرانسه، اخاذی کند. این پرونده زمانی افشا شد که والبوئنا همه اظهارات و حرفهای بنزما را در اختیار نیروهای پلیس قرار داد و از همین جا بازرسی مقامهای قضایی شروع شد. کار به حدی بالا گرفت که حتی مانوئل والس نخستوزیر فرانسه اعلام کرد که بنزما دیگر جایی در تیم ملی ندارد.
یکی از پر حاشیهترین تیمهای ملی در سالهای اخیر، فرانسه در جامجهانی ۲۰۱۰ با هدایت ریموند دومنک - مربی خرافاتی- بود. بحران و جنجال این تیم در بازی مرحله گروهی مقابل مکزیک به اوج رسید که در همان نیمه نخست بازی ۲ بر صفر از حریف عقب افتادند. دومنک در بین دو نیمه از کُند بودن آنلکا و شیوه بازیاش انتقاد میکند. در مقابل آنلکا با فحاشی جواب مربیاش را میدهد.
گرچه آنلکا و دومنک آن را تکذیب کردند اما در نیمه دوم همان بازی، آنلکا تعویض شد. روز بعد آنلکا پیشنهاد معذرتخواهی از مربی را قبول نکرد و همان روز از آفریقای جنوبی به فرانسه بازگردانده شد. بعد از اخراج آنلکا، گروه دیگری از بازیکنان فرانسه هم در تمرینات شرکت نکردند. فدراسیون فوتبال فرانسه آنلکا را ۱۸ ماه محروم کرد و حضور این بازیکن در تیم ملی کشورش بعد از ۶۹ بازی و ۱۴ گل، برای همیشه تمام شد. فرانسه در آن جام، از سه بازی فقط یک امتیاز کسب کرد و حذف شد.
یکی از عجیبترین محرومیتها، اتفاقی بود که برای فرناندو ردوندو آرژانتینی افتاد. در حالیکه به عقیده کارشناسان او یکی از بهترین هافبکهای دفاعی زمان خود بود، جام جهانی ۹۸ فرانسه را بهدلیل اختلاف با دانیل پاسارلا سرمربی وقت تیم ملی آرژانتین از دست داد.
دلیل آن، بلند بودن موهای سرش بود و پاسارلا از همان روز اول، دستوراتی داد که در نوع خود عجیب بود. او اعلام کرد بازیکنانی که موهای بلند دارند، برای حضور در تیم ملی باید موهایشان را کوتاه کنند. دیگر هیچ بازیکنی حق ندارد گردنبند داشته باشد. گابریل باتیستوتا از نخستین بازیکنانی بود که مجبور شد به این دستور تن دهد و موهایش را کوتاه کند. اما ردوندو زیر بار نرفت.
نام «روی کین» در دوران بازی در منچستر یونایتد و تیم ملی ایرلند همیشه با حاشیه گره خورده بود. یکی از مهمترین جنجالهایش مربوط به خط خوردن از فهرست تیم ملی ایرلند توسط سرمربی «میک مککارتی» برای جامجهانی ۲۰۰۲ بود. این دو پیش از این و در زمان بازی، اختلافی با هم داشتند.
یک بار و در میان جامجهانی ۱۹۹۴، مککارتی که سالهای آخر فوتبالش را میگذراند، بهدلیل دیر آمدن کین به اتوبوس تیم و معطل شدن بقیه، به شدت از او در مقابل دیگر بازیکنان انتقاد کرد. کین هشت بار این کار را تلافی کرد و در یکی از تمرینهای تیم ملی ایرلند برای بازیهای جامجهانی ۲۰۰۲ به شدت از نبود امکانات، انتقاد و در مقابل دیگر بازیکنان با مککارتی دعوا کرد.