حبیبالله مسعودیفرید با یادآوری آمار یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفری کودکان در دنیا که به واسطه شیوع کرونا، والدین خود را از دست دادهاند، با احتساب کسانی که با افرادی غیر از پدر و مادر (با برخی اقوام خود) زندگی میکنند، رقم یادشده را در جهان بیش از یک و نیم میلیون نفر برآورد کرد.
در ایران اما از آغاز همه گیری کرونا تا ۲۷ شهریورماه (زمان اعلام خبر)، ۵۱ هزار کودک، پدر یا مادر خود را از دست دادهاند؛ درواقع از اسفند ۹۸ تا شهریور ۱۴۰۰ «حداقل» ۵۱ هزار کودک ایرانی یتیم شدهاند.
باید توجه داشت که به گفته مسئولان بهداشتی، آمارهای رسمی مرگ و ابتلای کرونا به دلایل مختلف از جمله احتساب «معیارهای قطعی کووید-۱۹» و لحاظ نکردن برخی از مرگومیرها، شمار کودکانی که در ۲۰ ماه گذشته یتیم شدهاند بیشتر از ۵۱ هزار نفر است؛ ضمن آنکه پدران و مادران دیگری هم از اواخر شهریور تا امروز به دلیل کرونا فوت کردهاند.
همچنین به گفته معاون سازمان بهزیستی کشور، برآورد میشود به ازای هر دو بزرگسالی که فوت میکنند یک کودک یکی از مراقبان خود را از دست میدهد که با این معیار هم، تعداد این کودکان بیشتر است و با توجه به همه موارد یادشده، این رقم احتمالا نزدیک به ۶۰ هزار برآورد میشود.
در نگاه اول به نظر میرسد به دلایلی چند، اوضاع این کودکان نسبت به دیگر بچههای بیسرپرست یا تک سرپرست، بغرنج تر است و توجه خاص دولت و دیگر ارکان حاکمیتی را میطلبد:
۱. سوگهای ناتمام
کودکانی که در همهگیری کرونا پدر یا مادر خود را از دست دادهاند (و دیگر نزدیکانشان)، فرصت و امکان سوگواری نداشته اند و شرایط بهداشتی و مقرراتی حاکم بر کشور سبب لغو مراسم بزرگداشت و ختم و تدفین شده است.
بنابراین نخستین مشکل کودکان یتیم در اثر کرونا، عدم تسکین روانی و ابراز سوگ است که نیازمند توجه ویژه نهادهایی مانند سازمان بهزیستی است.
سوگهای ابراز نشده نه فقط به طور مستقیم برای کودکان، مشکلساز است بلکه به واسطه تاثیرات خانوادگی نیز به طور غیرمستقیم بر این افراد اثر خواهد گذاشت. در این باره برای یک کار اصولی و مدون، علاوه بر سازمان بهزیستی لازم است اداره کل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و اداره کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون وارد کار شوند و از ظرفیتهای کارشناسی خود استفاده کنند.
۲. حضور فیزیکی در مدارس و مهدکودکها
مساله دیگر آنکه، این کودکان نسبت به شرایط پیش از کرونا، امکان حضور فیزیکی در مدرسه، مهدکودک و محلهای بازی و تفریح را نداشته و نتوانستهاند از محبتهای همدلانه معلم، مربی و دیگر همسالان خود برخوردار شوند؛ بنابراین نتوانستهاند بخشی از غم خود را با غرق شدن در محیطهای درسی و بازی تسکین دهند.
از این منظر نیز چند ده هزار کودک ایرانی نیاز به نگاه ویژه و رسیدگی فوری دارند؛ یک راهکار اصولی، غربالگری کودکان و دانشآموزانی است که در دوران کرونا سرپرستان خود را از دست دادهاند؛ با شناخت این افراد، میتوان آنها را در اولویت حضور فیزیکی در مهدکودکها و مدارس (البته بعد از ایمنی جامعه) قرار داد.
از سویی حضور بیش از ۱۳ هزار مشاور مدرسه در سراسر کشور، امکان بالقوه مناسبی است که میتوان ماموریت رسیدگی به این دانشآموزان را برعهده آنان گذاشت؛ تنها کافی است در یک دوره (حضوری یا آنلاین) چند ساعته، اصول و پروتکلهای برخورد با دانشآموزان یتیم شده در این ماهها و دیگر کودکان آسیبدیده را به مشاوران آموخت و در یک برنامهریزی گسترده، از توان و ظرفیت مشاوران مدارس بهترین بهره را برد.
۳. بازدید از محل زندگی کودکان
بررسی میدانی و حضور در محل زندگی این کودکان و سنجش شرایط زیستی-روانی آنان اولویت دیگری است که اگرچه تا حدی دیر شده اما لازم است؛ زیرا امکان دارد کودکانی که در این روزها اولیای خود را از دست دادهاند، با شرایط خاصی مجبور به تحمل و زیست با افرادی باشند که اساسا صلاحیت سرپرستی را ندارند.
برخی پدربزرگها و مادر بزرگها و دیگر اقوامی که به شکل طبیعی، خودشان ناتواناند یا مشکلات معیشتی، رفتاری و روانی حاد دارند، در این دسته میگنجند که لازم است هرچه زودتر چاره ای برای آن اندیشید.
در این زمینه به نظر میرسد سازمان بهزیستی کشور نیازمند بودجه خاصی است که دولت میتواند با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، ازدیگر بخشها آن را تامین کند. در همین راستا هرکدام از نهادهای حمایتی کشور اعم از سازمان بهزیستی، کمیته امداد و ... میتوانند گروههای کارشناسی شامل پزشک، پرستار، روانشناس و مددکار به محل زندگی کودکان اعزام کنند و ضمن بررسی شرایط، از رخدادهای ناگوار احتمالی پیشگیری کنند؛ اتفاقاتی مانند خودکشی، کودک آزاری و خشونت در آینده.
۴. اوضاع معیشتی
درباره وضعیت معیشتی کودکان آسیبدیده از کرونا، به یک برنامه چندمحوری با مشارکت وزارتخانههای بهداشت، تعاون، کار ورفاه اجتماعی، آموزشوپرورش و نمایندگان سازمان برنامه و بودجه و دیگر سازمانهای حمایتی نیاز داریم.
کمیته متشکل از نمایندگان این نهادها، میتواند با بررسی شرایط مالی و خانوادگی این کودکان، زمینه جذب و ارسال کمکهای نقدی و غیرنقدی را فراهم کند. همچنین موسسههای مالی و بانکی کشور میتوانند با اختصاص حسابی ویژه، کمکهای نقدی خیران را تجمیع کنند و به دست آنها برسانند.
۵. نهادهای مدنی، پزشکی و روانشناسی
در کنار دولت و نهادهای عمومی کشور، نباید از نقش و وظیفه اجتماعی برخی مراکز و متخصصان درباره کودکان آسیب دیده از کرونا غافل بود؛ اکنون کشورمان در شرایط خاص تحریمی و کرونایی قرار دارد و بسیاری از خانوادهها نیازمند حمایت و رسیدگی هستند.
در این شرایط، نیاز کودکانی که بهتازگی پدر یا مادر خود را از دست دادهاند برجستهتر و حیاتی است؛ برخی از این کودکان نانآور خود را از دست داده و نتوانستهاند سوگواری کنند؛ از محیطهای شاداب مدرسه و مهدکودک دور بوده و در مجموع در شرایطی ویژه قرار دارند.
هرکدام از نهادهای غیردولتی پزشکی و بهداشتی، روانشناسی، روانپزشکی، مشاورهای و سازمانهای مردم نهاد (سمنها) میتوانند بخشی از برنامههای خود را بر مبنای رسیدگی به این کودکان طرحریزی کرده و به یاری همنوعان خود بپردازند.
باید کاری کنیم که آسیبهای وارده به حدود ۶۰ هزار کودکی که در این دو سال یتیم شدهاند به هر شیوهای از آنها کاسته شود و در آینده بار آسیبهای مختلف روانی-اجتماعی آن بر دوش جامعه خروار نشود؛ جامعهای که همین حالا هم حال و روز خوبی ندارد.