به گزارش ایرناپلاس، بحران آب از جمله ریسکهایی است که در سطح داخلی مورد توجه دولتها و در سطح بینالمللی مورد توجه نهادها و سازمانهایی همچون مجمع جهانی اقتصاد و بانک جهانی قرار دارد.
براساس گزارشهای سالانه مجمع جهانی اقتصاد از ریسکهای جهانی، آب شیرین در دسترس مردم، از نظر کمی و کیفی رو به کاهش است. کاهش مقدار و کیفیت آب شیرین تهدیدی برای سلامت انسان و همچنین انواع فعالیتهای اقتصادی است.
به گزارش بانک جهانی، بخش عمده آب شیرینی که از منابع آب زیرزمینی یا سطحی در جهان مورد استفاده قرار میگیرد، به بخش کشاورزی تخصیص داده میشود. در واقع ۷۰ درصد از این منابع آبی، در بخش کشاورزی مصرف میشوند.
تأمین آب مصرفی کشور نیز از الگوی جهانی پیروی میکند؛ یعنی بخش عمده آب مصرفی در ایران نیز از طریق آبهای زیرزمینی تأمین میشود. برداشت آب به مصارف خانگی، صنعتی، آبیاری، دامداری و سایر استفادههای غیرمصرفی تخصیص پیدا میکند. در ایران نیز بخش کشاورزی بیشترین مصرف آب نسبت به سایر بخشها را به خود اختصاص داده و به یکی از مصرفکنندگان اصلی آب در کشور تبدیل شده است. در واقع حدود ۹۰ درصد آب مصرفی کشور به بخش کشاورزی میرود.
تنش آبی چگونه رخ داده است؟
آبهای زیرزمینی از جمله منابع آبی تجدیدپذیر هستند، اما مساله اینجاست که زمان زیادی برای تجدید این منابع آبی نیاز مورد نیاز است و برداشت بیش از حد این منابع موجب شده حجم منابع آبهای زیرزمینی کشور روند کاهشی پیدا کند.
برداشت بیش از حد از منابع، کشور را در معرض تنش آبی قرار میدهد.
به گزارش مؤسسه منابع جهان (WRI) ۱۷ کشور دنیا که بخش عمدهای از آنها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارند، در شرایط تنش آبی بسیار بالا هستند.
شاخص تنش آبی، نسبت کل آب برداشت شده به منابع آبی تجدیدپذیر را اندازهگیری میکند. منابع آب تجدیدپذیر شامل منابع آبی سطحی و زیرزمینی هستند. برداشت بیش از حد از این منابع موجب شده ایران در رده پنجمین کشور دارای نسبت تنش آبی بسیار بالا قرار گیرد.
آنچه که مساله آب را در کشور به بحران نزدیک میکند، هم زمانی افزایش برداشت از منابع آبی زیرزمینی و قرارگیری در دوره کمبارشی و خشکسالی است. سال آبی گذشته، یکی از خشکترین سالها در پنج دهه اخیر بوده و سوءمدیریت منابع آبی در طول این دوره نیز احتمال خطر منازعات بین استانی را در کشور افزایش میدهد.
خطر توسعه بیبرنامه کشاورزی برای منابع آبی
با توجه به قرارگیری کشور در دوره خشکسالی و کاهش بارشها، برداشت آب از منابع زیرزمینی در فاصله سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ تقریبا ۲ برابر شده است. یکی از دلایل اصلی این اضافه برداشت، تشویق و حمایت از بخش کشاورزی و پافشاری بر خودکفایی در تولید محصولاتی است که از آنها به عنوان محصولات استراتژیک کشاورزی یاد میشود.
پافشاری بر توسعه بخش کشاورزی بدون قیمتگذاری درست آب، طراحی الگوی کشت متناسب با منابع آبی و روابط بیثبات بینالمللی که دولتها را تشویق به خودکفایی در تولید برخی محصولات کشاورزی میکند، موجب کاهش شدید سطح منابع آب زیرزمینی میشود.
این کاهش موجب افزایش شوری آب برداشتی شده و آب شور نیز برای هدف قبلی یعنی توسعه کشاورزی مناسب نیست. در واقع توسعه بدون برنامه کشاورزی در نهایت بخش کشاورزی را نیز تهدید میکند. این اضافه برداشت از منابع آبی نه تنها بخش کشاورزی و روستاها بلکه مناطق شهری را با خطرهایی مواجه کرده تا جایی که آمارها نشان میدهد از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۶ شهر تهران بیش از ۳ متر فرونشست داشته است.
موضوع دیگری که در بخش آب به یک چالش تبدیل شده، پروژههای انتقال آبی هستند که به نظر میرسد بدون نگاه بلندمدت و بررسی همه ابعاد و پیامدهایی که به همراه خواهند داشت، به مرحله اجرا رسیدهاند. بهعنوان مثال میتوان به پروژه انتقال آب به زایندهرود اشاره کرد که در ابتدا توانست جریان ورودی به این رودخانه را تقریباً ۲ برابر کند اما این افزایش جریان ۲ برابری، مسائلی را نیز با خود به همراه داشت: تقاضای آب به همین تناسب، اما بدون وجود منابع کافی افزایش یافت.
راهکاری برای جلوگیری از ورشکستگی آبی
طراحی الگوی کشت متناسب با منابع آبی کشور، برنامهریزی توسعه صنعتی که در آن صنایع آببر بهجای قرارگیری در مناطق خشکی مانند اصفهان که نیاز به پروژههای انتقال آب دارند، در مناطق نزدیک به دریا قرار گیرند و مواردی از اینگونه، میتواند تا حدودی بر الگوی مصرف آب تأثیرگذار باشد و کشور را تا حدودی از تنش آبی دور کند.
اما مساله اساسی در حکمرانی آب کشور، موضوع قیمتگذاری آب به عنوان یکی از نهادههای اصلی کشاورزی و بخشی از صنایع است. تا زمانی که قیمت آب آنقدر پایین باشد که برای تولید نابهرهور، به منابع زیرزمینی دست برده شود و خطر فرونشت و منازههای اجتماعی را به جان بخریم، نمیتوان به فاصله گرفتن از ورشکستگی آبی امیدوار بود.