به گزارش ایرناپلاس، روزگار سرد و سختی که برای فعالان مطبوعات به سختی سپری میشود و آیندهای مبهم در انتظار این رسانه ریشهدار است. واقعاً چه شد که همگان از روزنامهخوانی رویگردان شدند؟ چرا کسی برای پیگیری اوضاع آشفته آنها چارهای نمیاندیشد؟ با این وضعیت چه سرنوشتی در انتظار فعالان این صنف خواهد بود؟
اسدالله قربانزاده از فعالان عرصۀ مطبوعات در گفت وگو با ایرنا پلاس به این مهم اشاره میکند که رویگردانی عموم مردم از مطبوعات «چندعاملی» است و تا زمانی که این عوامل زنجیروار دوباره به هم وصل نشوند، وضعیت تداوم انتشار مطبوعات نامشخص خواهد بود.
او که خود در استان و شهرستان محل سکونتش – زنجان – جزو شیفتگان حرفه روزنامهنگاری است و در همه این سالهای سخت برای شغل محبوبش از دل و جان مایه گذاشته، در این مصاحبه ضمن پرداختن به چالشهای کنونی مطبوعات کشور و دلایل آن، پیشنهادهایی هم برای بهبود اوضاع خبرنگاران و مطبوعات ارائه داده است:
ایرناپلاس: اوضاع مطبوعات را چطور می بینید؟
قربانزاده: در سالهای اخیر وضعیت مطبوعات از دو بعد فعالیت شبکههای اجتماعی و همهگیری کرونا قابل بررسی است. در بخش نخست که ورود شبکههای اجتماعی به زندگی تک تک افراد موجب شده تا اخبار در سریعترین زمان ممکن در دسترس مخاطب قرار گیرد و از این حیث ارتباط مردم با اخبار لحظهای، بیشتر از طریق همین شبکهها فراهم شده است.
به هر حال در عصر ارتباطات و روزنامهنگاری الکترونیکی شاهد این تحول بزرگ بودهایم. البته در ادامه رسانههای کاغذی هم بیکار میدان نبودند و با راهاندازی کانالها و صفحههای ویژه تلاش کردهاند ضمن حفظ مخاطبان در نقاط مختلف ایران و جهان این خلاء را جبران کنند. یعنی این نقیصه را مطبوعات تا حدودی پر کردهاند و تلاش بر این بوده تا با بالا بردن تعداد اعضا، بخشی از هزینهها را با جذب آگهی پر کنند.
در بخش دوم که همه مشاغل و کسبوکارها با بحران سخت کرونا دست به گریبان بودهاند، مدیران و فعالان مطبوعات نیز از این ویروس منحوس روی خوشی نداشتهاند. این اتفاق در سطح کشوری موجب شد تا اندک مخاطبانی که این رسانهها داشتند نیز ریزش کند و در نهایت در شرایطی هستیم که مردم دیگر به خرید رسانه کاغدی تمایل ندارند و ترجیح میدهند از طریق همین شبکههای اجتماعی و سایتهای خبریِ در دسترس، اخبار روزانه را دنبال کنند.
ایرناپلاس: دامه این بحران به کجا ختم میشود؟
قربانزاده: ترسیم آیندۀ روشن برای مطبوعات با توجه به بحران کرونا و مهمتر از آن بالا بودن هزینههای انتشار بسیار سخت است. آن دسته از رسانههایی که مستقل فعالیت میکردند با نبود آگهی، اشتراک و حتی حامی مالی، روزگار سختی دارند و حتی شنیدهام برخی از همین طیف روزنامهها تعداد صفحات روزانه خود را کم کرده و ترجیح دادهاند با نیروی اندک، انتشار خود را دنبال کنند.
محدودیت منابع مالی، تاثیر خود را بر کیفیت یک روزنامه نیز خواهد گذاشت. هر چند مخاطبان خاص مطبوعات، اخبار روزانه شان را از شبکههای اجتماعی دنبال میکنند اما افرادی هم هستند که به دور از قیل و قال فضای مجازی ترجیح میدهند تحلیل اخبار، مطالب جذابتر، گزارشهای میدانی و تحلیلی و فرآیندمحور را از روزنامهها و مجلات تخصصی دنبال کنند.
همین موانع یعنی محدودیت منابع مالی، راه انتشار مطالب باکیفیت با اتکا بر نیروی انسانی ماهر و کاربلد را نیز سخت میکند.
ایرناپلاس: برای بقای یک روزنامه چه باید کرد ؟
قربانزاده: حیات یک روزنامه و مجله به عواملی همچون محتوای خوب و موثق، میزان جذب آگهی، سیستم توزیع درست و بابرنامه، تبلیغات برند رسانه و غیره بستگی دارد. هر قدر تیم رسانهای یک روزنامه قوی و متخصص باشد با یک سیستم توزیع اصولی و تبلیغات فراگیر در گذر زمان، مخاطبان خود را جذب میکند.
خروجیِ همه این عوامل در جذب آگهی نیز بروز پیدا میکند و در ادامه مدیر یک رسانه تصمیم میگیرد میزان تیراژ خود را بالا ببرد و حتی با جذب نمایندگان فعال از جنس رسانه در مراکز استانها دایره مخاطبان خود را نیز گسترش میدهد.
به عنوان یک تحصیلکرده رشته مدیریت بازاریابی معتقدم؛ مقوله علم بازاریابی در رسانههای کشور به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته و رسانهها باید در قالب یک برنامه مدون از هر فرصتی برای بازاریابی و معرفی برند خود استفاده کنند. برای نمونه حضور در نمایشگاهها فرصت مغتنمی برای شناساندن روزنامه است یا دیدار با فعالان بخشهای مختلف و پیگیری مسائل و مشکلات آنها نیز در معرفی یک رسانه تاثیر دارد.
رسانهها هر قدر به سمت مردمی شدن حرکت کنند و بلندگوی افکار عمومی جامعه باشد بیشتر می توانند در بین لایههای مختلف اجتماعی نفوذ کنند و این رمز موفقیت برند یک روزنامه خواهد بود که در درازمدت دستاوردهای خوبی برای آنها در بر خواهد داشت.
ایرناپلاس: به نظر شما چه میزان خودسانسوری مطبوعات در ریزش مخاطبان تاثیر داشته است؟
قربانزاده: واژه خودسانسوری مختص یک روزنامه یا مجله نیست که بخواهیم درباره آن بحث کنیم. کلاً این مفهوم ممکن است در زندگی تکتک افراد جامعه هم بروز یابد. اینکه ما نتوانیم اخبار و اطلاعاتی را بنا به دلایلی بروز دهیم اینکه روزنامهای با رعایت خط قرمزهای روشن سراغ این مفهوم میرود موجب شده تا مخاطبان برای دست یافتن به اخبار جدید و شفاف سراغ شبکههای اجتماعی بروند و این مسأله، شکافی جدی در ارتباط بین یک روزنامه و مخاطب به وجود میآورد که اکنون شاهد آن هستیم.
دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد خبری از شبکههای اجتماعی و مجازی به شکل امروزی نبود و مطبوعات - شفاف - مطالب را منتشر میکردند. در واقع اکنون مردم دیگر به روزنامهها چندان اعتمادی ندارند که نتیجه آن کاهش مخاطب و افت تیراژ شده و باید درباره این حلقه مفقوده به صورت ریشهای تحقیق و پژوهش شود.
ایرناپلاس: چه عاملی می تواند عامل موفقیت یک روزنامه باشد؟
جدای از مواردی که به آن اشاره شد، باید بر مبنای شاخصهای یک روزنامه موفق در جهان کنونی، دلایل موفقیت یک روزنامه را در سالهای متمادی بررسی و از آن الگوبرداری کرد. اگر در دنیای کنونی با روزنامهنگاران و روزنامههای موفق دنیا ارتباط تنگاتنگ نداشته باشیم، در مسیر توسعه و پیشرفت روزنامهنگاری و روزنامهداری موفق نخواهیم بود.
برگزاری نشستها و همایشهای منطقهای و بینالمللی با موضوعات روزنامهنگاری، فرصتها و تهدیدها و بیان الگوهای موفق میتوان به نتایج خوبی رسید. وقتی از روزنامه نیویورکتایمز به عنوان «منبع ملی» یاد میشود، این یعنی آرشیو روزنامه به جایگاه و اعتباری رسیده که مطالب آن ً به نوعی «مدرک تاریخی» است یا اینکه مثلاً خوب است دقت کنیم راز عمر نزدیک به ۱۵۰ سالۀ روزنامه «یومیوری شیمون» در ژاین چیست؟
اینها موضوعاتی است که می تواند برای مطبوعاتی ها جذاب باشد. در تکمیل آن باید بگویم رعایت معیارهای فنی انتشار از جمله صفحهبندی، رنگبندی، انتخاب عکس نخست، تیتر یک به عنوان ویترین روزنامه و سایر موارد در دلایل موفقیت یک روزنامه تاثیر دارد که هر کدام به نوبۀ خود محل بحث است.
ایرناپلاس: محدودیت منابع مالی دلیلی اصلی تعطیلی و کاهش صفحات برخی روزنامهها بوده است. این چالش جدی را چگونه می توان رفع کرد؟
با وجود تیم کاری قوی و حرفهای که این قبیل روزنامهها دارند، همچنان پاشنه آشیل تداوم انتشار، حول منابع مالی میچرخد. این روزنامهها حامی مالی نداشتهاند و تلاش کردهاند با اتکا به آگهیهای بخش خصوصی و گاه دولتی گذران عمر کنند.
وقتی تراز مالی این قبیل روزنامهها را نگاه کنیم وجود تقاضای بالای مشتری و فروش همچنان بالا کفاف عمر آنها را نمیکند. اصولاً این قبیل روزنامهها چون دغدغه تولید محتوای قوی دارند، کمتر به فکر ابزارهای تامین منابع مالی بودهاند و البته حُسن کار روزنامه به همین است. بهره بردن از تیم بازاریابی و تبلیغاتی کاربلد یا واگذاری امور آگهی به شکل پیمانی به یک تیم تبلیغاتی راه برونرفت از این بحران ها را تا حدودی هموار خواهد کرد.
در گذشته برخی روزنامهها که با محتوای فرهنگی و هنری وارد بازار شده بودند، آخر هر هفته برای جذب و ماندگاری مخاطب اقدام به انتشار ویژهنامه میکردند یا مثلاً توزیع آلبوم موسیقی خوانندهای را در برنامه داشتند. به هر حال در آن سالها این ترفند تا حدودی جواب میداد.
ایرناپلاس: در یک دهه گذشته بازار فروش جراید فرهنگی- هنری را در مقایسه با مجلات تخصصی چطور میبینید؟
قربانزاده: از زمانی که به یاد دارم، همواره تنوع هفتهنامهها و مجلات خاص حوزه خانوادگی، سینمایی و ورزشی بسیار بالا بود. آن زمان تصاویر بازیگران و فوتبالیستها - روی جلد - بیشتر به چشم میآمد و این نشان میداد که اقبال عامه جامعه به این سمت است.
تیراژ جراید حوزه خانواده به دلیل جذابیت مطالب برای یک خانم خانهدار به مراتب بالاتر بود و دوست داشت در محیط خانه دوخت انواع مدلهای لباس یا پخت انواع غذاها را یاد بگیرد. این قبیل مطالب دنبالهدار موجب شده بود تا همین خانم خانهدار در کنار آموزش خیاطی و آشپزی، اخبار ستارههای سینما و موسیقی را دنبال کند و نتیجه آن گرایش خیل بزرگی از خانوادهها به سمت این جراید بود.
در کنار این قبیل جراید، مجلات تخصصی هم بودند که تنها به تعدادی انگشتشمار، مخاطب خاص در استانها داشتند و به همین دلیل جبران هزینههای چاپ شان سخت بود و اکنون تنها علاقهمندی به این حرفه باعث شده تا در این عرصه داوم بیاورند. تنها دغدغه آنها ماندگاری مطالبشان در گذر زمان است. نمونههای موفق این قبیل مجلات را در دهههای اخیر شاهد هستیم.
ایرناپلاس: فعالیت مدیران غیرمطبوعاتی در این عرصه چه چالشهایی را به دنبال داشته است؟
قربانزاده: در دولت گذشته صدور مجوزهای فراوان به افرادی که از جنس مطبوعات نبودند موجب شد تا بر تعداد روزنامهها و حتی مجلات افززوده شود که یک آسیب جدی آن بود که افرادی از بخشهای مختلف دولتی و خصوصی برای رسیدن به اهداف خود از ابزاری به نام روزنامه استفاده میکردند و در واقع سکوی پرتابی برای آنها بود.
این قبیل افراد به دلیل نداشتن استراتژی مشخص و حتی برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در طول زمان نتوانستند با تمرکز روی یک هدف مشخص حرکت کنند. این مساله در به هم خوردن نظم انتشار و محتوای مطالب نیز بروز پیدا میکرد و در آخر این خبرنگاران بودند که مجبور بودند عطای فعالیت را به لقایش بخشند یا در جستجوی کار در رسانهای دیگر باشند. امیدوارم دولت جدید با نگاهی روشن به این چالش در عرصه مطبوعات نگاه کند و صدور مجوزها بیشتر منوط به سابقه رسانهای و فرهنگی افراد باشد.
ایرناپلاس: برای پرورش نسل روزنامهخوان پیشنهادی دارید؟
قربانزاده: در دنیایی زندگی میکنیم که فاصله جوامع و ملل به هم نزدیک شده و دریغ از اینکه روز به روز از هم فاصله گرفتهایم. این، دستاورد عصر ارتباطات است که موجب شده تا انسان ها از یکدیگر دور شوند، غافل از اینکه انسان موجودی اجتماعی است. تصور کنید کودکی را که در دوران طلایی زندگی به جای گذراندن اوقات در کنار خانواده و دوستان در شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی با حجم بالایی از محتوا سیر کند، ماحصل کار چه خواهد شد؟ آیا به آنها فرهنگ استفاده و دانستنیهای لازم را انتقال دادهایم؟ چه میزان خانوادهها و مدارس ما به این مهم اشرافیت داشته اند؟
جای تاسف است در یک کشور هشتاد میلیون نفری روزنامهای مختص این قشر منتشر نمیشود تا زمانی که سیستم آموزشی و فرهنگی ما ارتباط دانشآموزان را با کتاب و روزنامه بیشتر نکند به جایی نخواهیم رسید. سالها قبل در همین کشور مدارسی با نام مدارس سبز راهاندازی شد که در ساختن جامعه پاک و عاری از آلودگیها میتوانست تاثیر داشته باشد اما به دلیل محدودیت منابع مالی راه به جایی نُبرد. اجرای این قبیل طرحها با محوریت مطالعه و فرهنگ روزنامهخوانی هم ممکن است.
ایرناپلاس: حرف آخر؟
قربانزاده: انسان کنونی تافته جدا بافتهای از عصر ارتباطات نیست و نمیتواند خود را محدود کند. بهتر است در لابلای فضاهای مختلف اجتماعی و مجازی دنبال منابع موثق بگردیم. اخباری را که ارزش خبری دارند بخوانیم. روزنامهها از بهترین ابزارهای اطلاعرسانی درست و اصولی هستند که به شکل حرفهای از منابع موثق بهره میبرند. ارزش کار یک خبرنگار بسیار بالاتر از ارزش کار یک صفحه در فلان شبکه اجتماعی است که تازه، به منابع موثق نیز امکان دستیابی ندارد.