به کزارش ایرناپلاس، در نظرسنجی ایسپا دلایل عدم تمایل به واکسیناسیون، طیف مختلفی از گزارهها را شامل میشود؛ از «اعتماد نداشتن به واکسنهای کرونا» و «ترس از عواقب ناشی از تزریق واکسن» تا «مشکلات شخصی»، «عدم احساس نیاز به واکسن»، «مشکلات جسمی»، «نداشتن وقت»، «در دسترس نبودن واکسن مورد علاقه در کشور» و ....
با توجه به سرعت تزریق واکسن در هفتههای اخیر به نظر میرسد بخشی از این دلایل بیشتر به بهانه شبیهاند تا علت واقعی؛ از جمله اینکه نداشتن وقت و مشکلات شخصی و در دسترس نبودن، دیگر محلی از اعراب ندارد و با توجه به رویه جدیدی که دولت سیزدهم در پیش گرفته است، عدم اقبال به تزریق به هیچ وجه منطقی نیست.
اگرچه بخشی از جمعیتی که دارای مشکلات حرکتی و محدودیتهای حضور در محلهای واکسیناسیون هستند مانند سالمندان دارای مشکلات حرکتی یا توانیابانی که در خانه بستریاند، نیازمند توجه ویژه دولت بوده و میتوان برنامه تزریق را به صورت حضور در منزل برای آنها انجام داد اما مهمترین گروه از این ۱۴ درصد را کسانی تشکیل میدهند که با استدلالاتی عجیب، به واکسن بیاعتمادند یا از پیامدهای آن در هراس بوده و به آن احساس نیاز نمیکنند!
بخشی از این گروه که در هفتههای اخیر اعتراضهای محدودی را با تحلیلها و محتواهای حیرتانگیز اینترنتی در آمیخته و سعی در رنگآمیزی آن با مفاهیم مذهبی و سنتی دارند، باید توجه داشته باشند که در صورت واکسن نزدن، علاوه بر مسئولیتهای شرعی، متضمن و متکفل مسئولیتهای اجتماعی بوده و خواسته و ناخواسته انواع خسارات را متوجه دیگر همنوعان خود میکنند؛ خساراتی که در نهایت دامن خودشان را هم خواهد گرفت؛ این شهروندان لازم است به این نکات به طور ویژه توجه و تفکر کنند:
۱. بیتوجهی یا سهلانگاری در تزریق واکسن کرونا به طور مسلم در تضاد با رفتار رهبر معظم انقلاب و همه مراجع دینی است؛ تا کنون هیچ مرجعی نه تنها درباره تزریق واکسن شبههای وارد نکرده است، بلکه اکثرا در شمار نخستین کسانس بودند که دزهای اولیه واکسن کرونا را دریافت کردند.
هبر معظم انقلاب نیز که نقش رهبری و زعامت دینی و شرعی جامعه را برعهده دارند، همواره از تزریق واکسن حمایت کرده و بارها مسئولان را به گسترش برنامه واکسیناسیون فراخواندند و برای تاکید بر اهمیت این امر، خودشان در مقابل دوربینهای تلویزیونی اقدام به دریافت واکسن کردند؛ به این ترتیب هیچ فرد معتقد و مومنی نمیتواند بهانههای شرعی و مذهبی را برای عدم دریافت واکسن «بتراشد» و عذری موجه داشته باشد.
در این زمینه حساب برخی چهرههای منتسب به طب اسلامی یا طب سنتی که بر خلاف رویه علمی، دینی و عقلانی رهبری و مراجع و متخصصان کشور در مقابل مسیر واکسن ایستادهاند جداست و علتشناسی رفتاری آنها را باید در بافتهای انگیزشی دیگری جستوججو کرد؛ از جهالت تا سودجویی، مالجویی، شهرت طلبی و ...
۲. گزارههایی همچون اعتماد نداشتن به واکسنهای کرونا نیز نه تنها هیچ پایه و مبنایی ندارد بلکه در تضاد آشکار با مسلمات عقلی و منظقی است؛ اگر در ماههای نخستین کشف و تزریق واکسن کرونا، برخی شبهات، میتوانست قابل اعتنا باشد، اکنون با گذشت ماهها و تجربه تزریق به چند میلیارد انسان، نشان میدهد که این فرآورده بهداشتی نیز مانند واکسنهای کزاز، دیفتری، فلج اطفال، سرخک و ... کارآمد و مفید بوده و از آن مهمتر واجب است.
کوتاهی بخشهای بزرگ یک جامعه از تزریق، کمک موثری به تکمیل نشدن زنجیره واکسیناسیون و در نتیجه ناایمنی جمعی میکند؛ اتفاقی که به طور مستقیم با جان صدها هزار نفر در ارتباط است و در خوشبینانهترین حالت، اگر باعث مرگ نشود، باعث تحمیل رنجهای طاقتفرسای بستری، درمان و نقاهت میشود.
۳. از منظری دیگر بسیاری از کسانی که عامدانه تمایلی به تزریق واکسن کرونا ندارند، قبلا در شبکه بهداشتی-درمانی کشور، خود یا فرزندانشان از واکسنهای دوران نوزادی و کودکی استفاده کردهاند؛ واکسنهایی که نقش مهمی در ریشهکنی یا کاهش قابل توجه بیماریهای مهلکی همچون فلج اطفال، هپاتیت و . داشتهاند.
به این ترتیب این افراد لازم است یکبار دیگر به واکسن کرونا به عنوان یکی از مهمترنی دستاوردهای جدید بشری اعتماد کرده و به قطع زنجبره انتقال کووید۱۹ یاری رسانند.
۴. واکسنهای کرونا علاوه بر اینکه در پیشگیری از مرگ و سرایت به ویروسهای کنونی بسیار موثرند، نقش مهم دیگری دارند که همان کاهش خطرات سویههای جدید این ویروس است؛ سویههایی که هنوز ناشناختهاند و هیچ اطلاع دقیقی از میزان سرایت و مرگ آفرینی یا پیامدهای جسمانی و روانیشان در دست نیست.
تجربه نشان داده کشورهایی که در واکسیناسیون اولیه به عددی بالای ۷۰ درصد جمعیت هدف رسیده بودند، تابآوری بیشتری در مقابل سویه جدید کرونا (سویه دلتا) داشته و به همان نسبت شدت ابتلا و میزان مرگومیرشان پایینتر بود؛ با توجه به اینکه کارشناسان پیشبینی کردهاند موج بعدی کرونا با گسترش سویه لامبدا در یکی دو ماه آینده شکل خواهد گرفت، ایجاد ایمنی جمعی اکثریت جامعه تا آن تاریخ با استفاده از ابزار واکسن ضروری است؛ در غیر اینصورت خدای نکرده در نیمه دوم پاییز امسال با مرگ های تلخ تابستان گذشته مواجه خواهیم شد.
۵. از نگاه اجتماعی و اقتصادی نیز مسئولیت هرگونه طولانیشدن بیشتر همهگیری کرونا و محدودیتهای حاصل از آن، برعهده کسانی است که عامدانه در تزریق واکسن تعلل یا امتناع میکنند.
اگر تا پیش از این دولتها مسئول تهیه و تدارک واکسن بودند، امروزه برعهده شهروندان است که مسئولیتشناسی در زیست جمعی را متبلور کرده و حتی اگر تمایلی به تزریق ندارند، آن را به عنوان یک ابزار ایمنی جامعه و در جهت خروج از دوران کسالت بار کرونا بدانند.
واقعیت اینکه کرونا نه تنها خسارات جانی، مالی و بهداشتی هنگفتی به جوامع تحمیل کرده، بلکه عامل تعطیلی گسترده کسبوکارها، رکودهای اقتصادی، بیکاری و انبوهی از معضلات اجتماعی و فردی دیگر شده است؛ از تنهاییهای قرنطینهای تا پرخاشگری و خشونتهای خانوادگی.
بنابر این لازم است حتی المقدور ۷۵ تا ۸۵ درصد جمعیت هدف کشور واکسینه شوند، تا در چشماندازی کوتاه مدت بتوان به کاهش و جبران خسارات اجتماعی و اقتصادی آن دل بست.
تجربه برخی کشورها در ایجاد محدودیت ارائه خدمات عمومی برای واکسینه نشدهها میتواند در کشور ما هم اجرایی شود تا هرچه زودتر داستان این ویروس و کابوسهای طولانیاش به پایان برسد.