به گزارش ایرناپلاس، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اعلام برنامههایی درباره چشماندازهای حوزه فرهنگ و هنر در دولت سیزدهم، آرایش رسانهای در کشور را منفعل دانسته و گفته «یکی از حوزههایی که بنده خیلی در آن کار کردم حوزه رسانه بوده است. از این رو در این حوزه به عنوان کارشناس رسانه حرف میزنم، آرایش ما در حوزه رسانه منفعل است، وقتی هشتگها و ترندها را در رسانهها میبینیم ضعف رسانهای ما دیده میشود، رهبر معظم انقلاب در جلسه تنفیذ به آرایش رسانهای اشاره کردند و ما باید در این حوزه آموزش و تربیت نیروی انسانی و استفاده از فناوریهای نوین را در دستور کار قرار دهیم. درواقع آرایش رسانهای ما از رویکرد پدافندی به رویکرد آفندی تغییر کند.»
وی معتقد است: «در امر رسانه باید فضای رشد به جوانان بدهیم، فعالان ما در حوزه رسانه نسبت به همسایگان بالاترند اما نسبت به تراز جهانی ضعفهایی داریم، بعضی از خبرنگاران و عکاسان ما درآمد بسیار پایینی دارند و باید از جامعه رسانهای دفاع کرد.»
در همین زمینه، این مساله بیان میشود که ضعف رسانهای و منفعل بودن آن چگونه توانسته باعث بیتوجهی مردم به رسانههای داخلی و استقبال از رسانههای خارجی و فضای مجازی شود؟
اساسا تغییر آرایش از حالت پدافندی به آفندی چگونه میتواند در جهت منافع ملی کشور کارساز باشد؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسشها با مرتضی غرقی خبرنگار باسابقه و برنامهساز تلویزیون گفتوگو کردیم.
ضرورت تامین فضای بیشتر برای فعالیت اهالی رسانه
ایرناپلاس: انفعال ما در حوزه رسانه باعث شده است که اقشار وسیعی از جامعه نسبت به آن بیتوجهی کنند و بیشتر به سمت رسانههای خارجی و فضای مجازی بروند و از آنجا کسب خبر کنند. در چنین شرایطی تغییر آرایش رسانهای تا چه اندازه میتواند در جهت پیشبرد اهداف و منافع ملیمان کمک کند؟
غرقی: در هر عرصهای اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اگر بخواهید حرکتی انجام دهید باید ابزارهای آن را داشته باشید و افرادی وجود داشته باشند که بتوانند از آن ابزارها به خوبی استفاده کنند. نکته بعدی اینکه باید عرصهای برای عرض اندام افرادی که میخواهند فعالیت کنند، وجود داشته باشد. یعنی آن مشروعیت لازم را به آنها بدهند که بتوانند فعالیت کنند.
در ایران ابزارها به طور نسبی وجود دارد؛ اما متاسفانه افرادی که باید در این صحنهها به خوبی بازی کنند و به قول معروف گل بزنند، اندک هستند. دومین نکته محدودیتهایی است که در عرصه خبر برای سردبیران، خبرنگاران و اصحاب رسانه مطرح است. این محدودیتها را باید تا حدودی کمتر کنیم. به عبارت دیگر باید فضا را برای فعالیت این قشر بیشتر مهیا کنیم.
برای مثال وقتی بهترین ماشین مسابقه را به شخصی که راننده خوبی نیست، بدهیم، نمیتواند در عرصه مسابقه از رقبای خود پیشی بگیرد؛ در عرصه خبر هم به همین شکل است. یعنی وقتی یک سردبیر، خبرنگار یا مدیر مسئول روزنامهای که رسانه را تنها به عنوان یک شغل میداند و نه حرفهای که به آن علاقه داشته باشد و آن را سکوی پرتاب خود میداند، هیچگاه نمیتواند از این فرصت در جهت پیشبرد اهداف رسانهای استفاده کند. بلکه آن را در جهت پیشبرد اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود به کار میگیرد. به عبارت دیگر با اهداف دیگری میخواهد از این صندلی استفاده کند.
متاسفانه چنین اتفاقی در عرصه رسانه برای ما وجود دارد، اما در غرب چنین نیست و همه چیز تعریف شده است؛ فرد رسانهای، مشغول فعالیت در این حوزه است اما در ایران بخش زیاد کسانی که در عرصه رسانه فعالیت میکنند، اعتقادی به این کار ندارند و عمدتا از آن به عنوان یک سکوی پرتاب یا زدن رقیب خود استفاده میکنند. به همین دلیل رسانهها هیچگاه در عرصه و رقابتهای بینالمللی نمیتوانند پیشرفت داشته باشد. البته جسارت نمیکنم و همه اهالی رسانه مورد نظرم نیست اما متاسفانه بسیاری از آنها سرگرم نگاه درون حزبی و دو حزبی که در کشور وجود دارد، هستند.
در حالی که نگاهی که باید داشته باشند این است که از منافع ملی و حقوق ملت در عرصههای بینالمللی دفاع کنند. به دلیل اینکه به دنبال اهداف سیاسی و حزبی داخلی خود هستند، این باعث میشود ما از عرصه خبر در مجامع بینالمللی جا بمانیم.
در تلویزیون اجازه نمیدهند خبرنگاری بدرخشد و خبرنگار حرفهای جمهوری اسلامی ایران شود. همه این موارد به مرور بحرانی بهوجود میآورد که یک خبرنگار کمتجربه نمیتواند با آن بحران مقابله کند.در عرصههای خبری کمتر میدرخشیم
ایرناپلاس: چه دلایلی باعث شده که کمتر در عرصه رسانه و مجامع بینالمللی حضور تاثیرگذار داشته باشیم؟
غرقی: به طور کلی در روزنامهها، صداوسیما و بخشهای مختلف حتی در خبرگزاری ایرنا برای نگاهی که باید به اخبار خارجی معطوف شود تا بتوان در رقابتهای بینالمللی عرض اندام کنیم، کمتر هزینه و بیشتر صرف اخبار داخلی میشود.
این باعث شده است تا در عرصههای خبری کمتر بدرخشیم و بر رقبای خود پیشی بگیریم.
همیشه به ما میگویند که شبکههای خارجی چون بیبیسی و من و تو و ... را رصد کنید که چه میگویند و چرا صداوسیما و خبرگزاریهای داخلی ... این خبرها را پخش نمیکنند. یک بخش این قضیه به دلیل ملاحظاتی است که نسبت به منافع ملی خودمان داریم و به طور قطع هر خبری را نمیتوان پخش کرد.
کشورهای انگلیس و آمریکا هم بابت اتفاقاتی که در کشورشان میافتد اخبار را سانسور میکنند؛ چون منافع ملیشان ایجاب نمیکند آن خبر پخش شود. برای مثال این همه عکاس در خبرگزاریهای مختلف هست اما کشتار سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان را کمتر میشنوید و میبینید چون آن را سانسور میکنند.
برخورد بیبیسی هم با خبرهایی مربوط به ایران، چنین است؛ هر خبری که داغتر و به قول معرف پریشانتر باشد و به دستش برسد برای آنها خبر اول است. مردم هم متاسفانه چون از داخل، دچار یک خود سانسوری رسانهای هستند، باعث شده آن خبرها را دنبال کنند. در واقع متوجه نیستند خبری که آن رسانه پخش میکند در جهت اضمحلال جمهوری اسلامی ایران و ایجاد آشوب در کشور است.
به همین دلیل باید روی سواد رسانهای مردم کار کنیم. البته انجام این مهم، برعهده ما رسانههایی است که در اینباره کوتاهی کردهایم. یعنی اگر رقابت خود را با رسانههای فارسیزبان خارجی یا شبکههای مختلف داخلی مقایسه کنیم به طور قطع در بسیاری موارد از آنها عقبتریم؛. چون ما دچار محدودیتهای ناخواسته و اجباری که هستم منافع ملیمان با آن گره خورده است و نمیتوانیم بسیاری از خبرها را منتشر کنیم.
اما بحث من این است که ما در عرصه بینالمللی میتوانیم بسیاری از خبرها را به راحتی تحلیل کنیم، جهت دهیم و پخش کنیم. برای مثال در مورد مساله افغانستان به دلیل اینکه دستور و استراتژی خاصی اعلام نشد، خبرگزاریهای دولتی و حتی صداوسیما تقریبا عقب ماندهاند. چون اینها را به عنوان نهادهای دولتی میشناسند و میگویند درباره این موضوع هر حرفی زده شود، موضوع منافع جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود؛ در حالی که باید این مساله را جدا کنیم.
مگر بیبیسی ارگان رسمی دولت انگلیس نیست اما میبینید عرصه را به نوعی در مینوردد و در عرصه خبر به شکلی عمل میکند که گویی شبکه آزادی است. در حالی که اینگونه نیست. افراد حرفهای ما در این بخش اندک هستند و اجازه ندادهایم که رشد کنند. همین مساله باعث شده نتوانیم در بحرانها خود را به عرصه بینالمللی نشان دهیم.
برخی از مسئولانی که در عرصههای مختلف خبر هستند نه تنها اعتقاد حرفهای به این عرصه ندارند بلکه تخصص هم ندارند و به اینکه تخصصی بیاموزند هم علاقهای نشان نمیدهند. این افراد به عرصه رسانه، روزنامه، خبرگزاریها و مدیریت بخش خبر و ... آمدهاند که به جاهای دیگر برسند.اصولا در کشور ما تا چه اندازه اجازه دادهاند که یک خبرنگار سلبریتی شود؟ یک خبرنگار ستون نویس شود و بگذارند کارش را به خوبی انجام دهد؟
در تلویزیون اجازه نمیدهند خبرنگاری بدرخشد و خبرنگار حرفهای جمهوری اسلامی ایران شود. همه این موارد به مرور بحرانی بهوجود میآورد که یک خبرنگار کمتجربه نمیتواند با آن بحران مقابله کند.
برخی از مسئولانی که در عرصههای مختلف خبر هستند نه تنها اعتقاد حرفهای به این عرصه ندارند بلکه تخصص هم ندارند و به اینکه تخصصی بیاموزند هم علاقهای نشان نمیدهند. این افراد به عرصه رسانه، روزنامه، خبرگزاریها و مدیریت بخش خبر و ... آمدهاند که به جاهای دیگر برسند. تا زمانی که نگاه افراد به این موضوع به این شکل است نمیتوانیم در عرصه خبر قد علم کنیم و بر رقبای حرفهای خودمان چیره شویم.
ایرناپلاس: گاهی به دلیل مساله معیشت و درآمدهای بسیار کم اهالی رسانه، این قشر ممکن است دچار سوءاستفاده قرار گیرند. برای مقابله با چنین وضعیتی، چه باید کرد؟
غرقی: این مساله را قبول ندارم که یک خبرنگار حرفهای به دلیل معیشت روزمرهاش، حرفهاش را بفروشد. زمانی که بگویند یک خبرنگار جاسوس از آب درآمده و سوءاستفاده کرده، در واقع آن فرد اصلا خبرنگار نبوده است بلکه در لباس خبرنگاری فرو رفته که از این فرصت سوءاستفاده کند.
به اعتقاد من کسی که خبرنگار باشد و آب و نان خبرنگاری خورده باشد هیچگاه در عرصه خبر به کشورش خیانت نمیکند و خود را نمیفروشد. خبرنگار قیمت ندارد و متاسفانه برخیها که برای خودشان قیمت تعیین میکنند، خبرنگار نیستند بلکه در پوست و جلد خبرنگارند.
برخی افراد که نگاهشان سیاسی است، شاید از یک خبرنگار سوءاستفاده کنند و این به دلیل ناآگاهی اوست نه به این دلیل که خیانتکار است. البته معتقدم یکی از وظایف حکومت این است که نیازهای خبرنگاران، معلمان و کسانی که با روان و فرهنگ مردم در ارتباط هستند را فراهم کنند تا بتوانند در کنار گذران زندگی، کار آزادانه داشته باشند.
تصویب قوانینی برای حقوق و آزادی خبرنگاران
ایرناپلاس: آیا ضعف رسانهای را میتوان از طریق تغییر آرایش اصلاح کرد و به جای حالت پدافندی و دفاع در این عرصه حالت آفندی را در پیش بگیریم؟
غرقی: اینها بسترهایی را میخواهد که حکومت باید درباره آنها تصمیم بگیرد. یعنی به این شکل نیست که یک دولت این کارها را انجام دهد. بلکه باید قوانینی در مجلس تصویب شود که حقوق و آزادی خبرنگاران حفظ شود و در مورد حقایقی که مطرح میکنند هم مصونیت سیاسی داشته باشند.
قوه قضاییه باید از آنها حمایت کند اگر در مجلس قوانینی تصویب شود که از خبر و رسانه به طور حرفهای حمایت شود، به طور قطع این بسترها ایجاد میشود و ما میتوانیم خبرنگاران خوب و تاثیرگذاری را در جامعه بینالمللی داشته باشیم. هر خبرنگار، روزنامهنگار یا ستوننویس وقتی مقالهای مینویسد از ۱۰ جای مختلف به او اعتراض میکنند. درحالی که در غرب به این شکل نیست که اعتراض کنند و بگویند چرا چنین مقالهای نوشته شده است.
هر خبرنگار، روزنامهنگار یا ستوننویس وقتی مقالهای مینویسد از ۱۰ جای مختلف به او اعتراض میکنند. درحالی که در غرب به این شکل نیست که اعتراض کنند و بگویند چرا چنین مقالهای نوشته شده است.فضای مجازی در شرایط بدتری قرار دارد. گاهی در فضای مجازی یک توئیت میگذارم و با وجود اینکه نگاهم ملی است و اصلا حزبی نیست، میبینم به عدهای برمیخورد و ناسزا میگویند. در چنین شرایطی باید از کجا بدانم که آن شخص چه کسی است و نگاهش چیست؟ آیا منافق است یا جاسوس؟
باید فضایی ایجاد کنیم که خبرنگار مورد حمایت قرار گیرد. اگر ۲۰ نفر در توئیتر به دلیل حرفی که گفتهام به من ناسزا میگویند باید فرصتی داشته باشم که از آنها شکایت کرده و از حق خودم دفاع کنم. اگر در فضای مجازی به من تهمتی بزنند چه کسی از حقوق من خبرنگار دفاع میکند؟
افرادی که در عرصه خبر، خبرنگار نیستند و تنها به عنوان خبرنگار ظاهر میشوند، فضای خبری را متشنج و مسموم و جامعه را دچار تشنج و آشوب کردهاند. متاسفانه میان خبرنگاری که پیشکسوت است و ۴۰ سال تجربه دارد با خبرنگاری که تازه از راه رسیده و بیشتر به صورت حزبی عمل میکند، تفاوتی نیست. به همین دلیل میتوان گفت انگیزههایی که برای حرفهای شدن در کشور ما وجود دارد از بین میرود. وقتی انگیزهها از بین رفت در عرصه رقابت نمیتوان افراد حرفهای داشته باشیم.
برای مثال وقتی فوتبالیستی در داخل کشور درگیر مسائل داخلی خود باشد نمیتواند به جام جهانی برود و بازی کند و در مقابل حریف قدرتمند خارجی بایستد. چون در داخل یا انگیزه برایش ایجاد نکردند یا اینکه درگیر مسائل داخلی خود بوده است و باید برای میادین خارجی تربیت میشد، این یکی از مشکلات ماست.؛ چند درصد از خبرنگاران ما به زبان خارجی مسلط هستند؟ همه اینها باعث میشود کمتر در میادین بینالمللی حضور داشته باشیم.