به گزارش ایرناپلاس، گاهی این قوانین حرص ما را در میآورند، گاهی نیز به تیم بهتر کمک میکنند تا نتیجه بگیرد و گاهی هم خود قانون خوب است، اما شکل اجرایش خراب از کار در میآید!
فوتبال، هیجان و خشونت
زمانی برای تکلهای خشن در نهایت یک کارت زرد در نظر گرفته میشد و تا پای کسی شکسته نمیشد داور از کارت قرمز استفاده نمیکرد، اما حالا گذاشتن استوک روی مچ پای حریف اخراج مستقیم دارد.
روزگاری خطا از پشت در هر تک به تکی کارت قرمز داشت، ولی حالا جهت توپ، سرعت توپ، جاگیری دروازهبان و موارد مختلف دیگری وجود دارد که باعث میشود یک مدافع موقعیت صددرصد گل را از حریف بگیرد، اما تفسیر داور از قانون این است که کارت زرد برای مدافع کافی بوده و همین چیزهاست که فوتبال را پرهیجان میکند.
قانون ۵ تعویض
یکی از قوانین جدیدی که در نوع خود میتواند انقلابی در فوتبال و بهویژه ۱۵ دقیقه پایانی آن برپا کند بحث تغییر تعداد مجاز تعویض از ۳ به ۵ تعویض است. البته همچنان هیچ تیمی نمیتواند سه تعویض همزمان با هم را داشته باشد و این قانون میتواند فوتبال را در افق تازهای قرار دهد؛ شاید جذابتر کند و شاید هم دفاعیتر و با مکث طولانی در دقایق پایانی بهدلیل بیشتر شدن تعویضها صورت پذیرد.
در بحبوحه روزهایی که کرونا جهان را در قرنطینه برده و همه اخبار حول و حوش این ویروس منحوس است؛ فیفا قانون ۵ تعویض را حداقل تا جام جهانی ۲۰۲۲ قطر تصویب کرد.
آیا با قانون ۵ تعویض، فوتبال را جذاب میشود یا کسل کننده؟ البته این قانون در شرایطی که تیمها به لحاظ تاکتیکی و بهویژه بدنی آماده نیستند میتواند قانون راهگشایی باشد اما در مجموع چنین قانونی برای شرایط عادی مخالفان زیادی دارد.
تیمها، بهویژه مربیها از این قانون استقبال خواهند کرد؛ بازیکنان نیمکتنشین فرصت بیشتری برای عرض اندام دارند؛ حتی بازیها در وقت اضافه که بازیکنان خسته هستند با طراوتتر میشود، اما در برابر این محاسن، نواقص این قانون هم کم نخواهد بود. در نظر بگیرد یک تیم از دقیقه ۸۵ شروع به تعویض میکند و تا دقیقه ۹۰، ۵ بار ریتم بازی را بخواباند.
فوتبال دفاعی
تعویضهایی که همگی با نیت وقتکشی و گرفتن ضرباهنگ تیم مقابل صورت میگیرد. تعویض همانقدر که میتواند گره یک بازی را باز کند میتواند باعث هرج و مرج و در مواردی فوتبال دفاعی شود. یک تیم که جلو باشد با تعویضهایش، غیر از وقتکشی میتواند فوتبال دفاعی هم ارائه کند.
هر چه هست این قانون برای مدتی میهمان دنیای فوتبال است و اگر تیمها رو به فوتبال دفاعی بیاورند، احتمال صدمه دیدن بازیکنان زیاد است.
بررسی دو هفته قبل پژوهشگران اسکاتلندی نشان میدهد که امکان بروز زوال عقل در میان مدافعان، بیشتر از سایر بازیکنان در فوتبال است.
هشدارهای سلامتی برای توپهای فوتبال
گروهی از پژوهشگران دانشگاه گلاسگو به سرپرستی پروفسور ویلی استوارت بررسی جدیدی را در مورد خطرهای فوتبال حرفهای انجام دادهاند و باور دارند که توپها باید با هشدار فروخته شوند. او و همکارانش، به بررسی ارتباط میان فوتبال و زوال عقل پرداختهاند و یادآور شدند که ورزش کردن باوجود داشتن مزایای فیزیکی و روانی، میتواند خطرناک هم باشد!
پروفسور استوارت در این رابطه گفت: «ما در حال حاضر با توجه به دادههای کنونی پیشبینی میکنیم که توپهای فوتبال باید با هشدارهای سلامتی فروخته شوند که نشان میدهند برخورد مکرر توپ با سر میتواند به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل منجر شود.
فکر میکنم که پرسشهای دشواری باید در این مورد پرسیده شوند؛ از جمله اینکه آیا ضربه سر به توپ، برای فوتبال کاملاً ضروری است یا میتوان شکلهای دیگری از این بازی را نیز در نظر گرفت!»
انجام فوتبال بدون ضربه سر
به گفته پژوهشگران، میزان خطر براساس موقعیت و پست بازیکنان متفاوت است. پژوهشگران در این پروژه، به بررسی خطرهای ناشی از ضربه سر زدن پرداختند که ممکن است با آسیبهای مغزی در ارتباط باشند.
این پژوهش بلندمدت، در ژانویه سال ۲۰۱۸ و هنگامی آغاز شد که پژوهشگران دریافتند دلیل مرگ جف استل، مهاجم اسبق تیم ملی انگلیس که در ۱۹ ژانویه سال ۲۰۰۲ از دنیا رفت، ترومای سر بوده است.
سرپرست این پژوهش گفت: «شاید بازیکنان حرفهای با پشتیبانی کامل متخصصان مغز و اعصاب، پزشکان و کارکنان حوزه پزشکی و همچنین آگاهی از همه خطراتی که آنها را تهدید میکند، بتوانند به ضربه سر زدن در بازی ادامه دهند اما ممکن است بتوانیم صحبت کردن در مورد یک بازی بدون ضربه سر زدن را در سطح جامعه و در بازیهای جوانان آغاز کنیم.»
خطر بروز بیماریهای عصبی
این پژوهش نشان میدهد که بازیکنان حرفهای پست دفاع، پنج برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به زوال عقل قرار دارند. این بازیکنان بهدلیل برخورد سر با توپ و سایر بازیکنان، معمولاً ضربههای مکرری را به سر خود وارد میکنند. این در حالی است که احتمال بروز بیماریهای عصبی در دروازهبانها نسبت به بقیه، کمتر است.
پژوهشگران در این پروژه، مرگ ۷ هزار و ۶۷۶ بازیکن سابق فوتبال را مورد بررسی قرار دادند که بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۷۶ به دنیا آمده بودند و فوتبال را به صورت حرفهای در اسکاتلند بازی میکردند.
هدف پروفسور استوارات و همکارانش این بود که بدانند آیا خطر بروز بیماریهای عصبی، با توجه به پست بازیکنان یا ناحیه بازی آنها متفاوت است یا خیر. نتایج این پژوهش نشان داد که دروازهبانان به اندازه عموم مردم در معرض ابتلا به زوال عقل قرار دارند و بیشترین خطر در کمین مدافعان است.
مدیریت آسیبهای سر در دهههای گذشته
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که تشخیص بیماریهای عصبی براساس طول دوره حرفهای افزایش مییابد. میزان بروز بیماریهای عصبی در دوره کوتاه مدت که کمتر از پنج سال تعریف شده، تا دو برابر و در دوره بلندمدت که بیش از ۱۵ سال است، تا حدود پنج برابر افزایش مییابد.
باوجود تغییرات به وجود آمده در فناوری فوتبال و مدیریت آسیبهای سر در دهههای گذشته، هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت خطر میان بازیکنان دهههای ۱۹۳۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ با بازیکنان اواخر ۱۹۰۰ وجود ندارد.
از آنجا که توپها در حال حاضر سبکتر شدهاند، با سرعت بیشتری حرکت میکنند و میتوانند آسیبهای بیشتری را به همراه داشته باشند. پروفسور استوارت در پژوهش جداگانهای، یک آسیبشناسی ویژه در ارتباط با آسیب مغزی موسوم به «انسفالوپاتی مزمن جراحتی» انجام داد که در مغز بسیاری از ورزشکاران سابق از جمله فوتبالیستهای حرفهای نشان داده شده است.
پروفسور استوارت در این باره گفت: «ما پیشتر اثبات کرده بودیم که فوتبالیستهای حرفهای سابق، بیش از حد انتظار در معرض خطر مرگ ناشی از زوال عقل و دیگر بیماریهای عصبی قرار دارند.
شواهد این پژوهش نشان میدهند که عامل خطر بیماریهای عصبی در فوتبال، قرار گرفتن در معرض آسیب سر و ضربههای سر است. بدین ترتیب، باید یک روش احتیاطی برای کاهش و یا برطرف کردن قرار گرفتن در معرض ضربههای غیرضروری به سر و مدیریت بهتر آسیبهای سر در فوتبال و سایر ورزشها در پیش گرفته شود.»