به گزارش ایرناپلاس، صنعت برق یکی از صنایع زیرساختی کشور است که چالشهای پیش روی آن حداقل در یک سال گذشته پررنگتر شده و سایر صنایع، کسبوکارها و نیز مصرفکنندگان خانگی را تحت تأثیر خود قرار داده است. قطعی برق به دلیل مشکل تأمین سوخت نیروگاهها از سال گذشته آغاز و پس از آن نیز با شروع فصل گرما در سال جاری، مسأله کمبود عرضه برق بیش از پیش آشکار شد.
اختلال در تولید محصولات گوناگون از سیمان گرفته تا سرمهای تزریقی به قطعیهای برق نسبت داده شده و یکی از مقصرهای افزایش قیمت این محصولات، قطعی برق اعلام میشود.
با اینکه مصطفی رجبی مشهدی سخنگوی صنعت برق کشور در گفتوگو با ایرنا، ارتباط کمبود سرم با قطعی برق را «از پایه بیاساس» دانسته، اما برق بهعنوان یکی از نهادههای انرژی، در صورت اختلال بلندمدت و قطعی مداوم میتواند فرآیند تولید صنعتی را با مشکل روبهرو کند. علاوه بر این، کسبوکارها و مصرفکنندگان بخش خانگی نیز در کنار صنایع، برای انجام فعالیتهای خود دچار چالش میشوند.
بنابراین یکی از اقداماتی که لازم است دولت سیزدهم در دستور کار خود قرار دهد، رسیدگی به وضعیت صنعت برق و تلاش برای حل چالشهای آن است. کارشناسان معتقدند دولت سیزدهم میتواند با دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت، وضعیت صنعت برق را بهبود دهد. خریدوفروش برق در بورس انرژی، پیادهسازی پروژههای تولید برق از منابع تجدیدپذیر و بهینهسازی صنایع و نیز قیمتگذاری واقعی برق، راهکارهای پیشنهادی کارشناسان به دولت سیزدهم در زمینه صنعت برق است.
حمیدرضا صالحی کارشناس حوزه انرژی و عضو هیأت مدیره سندیکای صنعت برق ایران در این رابطه به ایرناپلاس گفت: دولت سیزدهم میتواند راهکارهایی را در دستورکار خود قرار دهد تا مسأله کنونی برق نه تنها در سال آینده حل شده باشد، بلکه در سالهای بعد نیز تکرار نشود. این راهکارها در قالب دو برنامه کوتاهمدت و بلندمدت قابل انجام هستند.
کمبود سرمایهگذاری، چالش اصلی صنعت برق
صالحی درباره راهحلهای کوتاهمدت پیش روی صنعت برق گفت: با اجرای برنامه کوتاهمدت میتوان از بروز مسائل کنونی صنعت برق در سال آینده جلوگیری و با برنامه بلندمدت میتوان مشکل سرمایهگذاری در صنعت برق را برای همیشه حل کرد.
عضو کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق بازرگانی در رابطه با تأمین نشدن منابع لازم برای سرمایهگذاری در صنعت برق گفت: علت اصلی مشکل قطعی برق و خاموشیها کمبود سرمایهگذاری در این صنعت است. در برنامه ششم توسعه هدفگذاری ۱۰۰ هزار مگاوات ظرفیت منصوبه پیشبینیشده بود، اما اکنون ظرفیت منصوبه رقمی حدود ۸۵ هزار مگاوات است.
صالحی ادامه داد: در این سالها، نه دولت توان مالی سرمایهگذاری داشته و نه بستری را فراهم کرده که بخش خصوصی بتواند در صنعت برق سرمایهگذاری کند. بنابراین نخستین گام دولت سیزدهم در زمینه این صنعت، باید برنامهریزی برای رفع مشکل کمبود تولید برق کشور باشد.
ظرفیت ۱۰هزار و ۵۰۰ مگاواتی تجدیدپذیرها
عضو هیأت مدیره سندیکای صنعت برق ایران به اهمیت همکاری و همفکری دولت، تشکلهای بخش خصوصی و نیروگاهداران بخش غیردولتی برای شناسایی راهکارهای رونق اقتصاد انرژی اشاره کرد و گفت: در این راهکارها باید منابعی برای تکمیل نیروگاههای نیمهتمام که حدود ۲۵۰۰ مگاوات است، پیشبینی شود و در اختیار نیروگاهها قرار گیرد تا با تکمیل آنها، ظرفیت تکمیلشده وارد مدار شود.
وی به اهمیت نقش منابع تجدیدپذیر در افزایش ظرفیت تولید برق نیز اشاره و تاکید کرد: همزمان با تکمیل نیروگاههای ناتمام میتوان پروژههای تولید برق از منابع خورشیدی و بادی را در دستور کار قرار داد که حدود ۱۰ هزار و ۵۰۰ مگاوات ظرفیت ایجاد میکنند. در کنار پروژههای تولید برق از منابع تجدیدپذیر نیاز است پس از واقعی شدن قیمت برق، پروژههای بهینهسازی انرژی در صنایع، اجرا شود.
دو مزیت بورسی شدن برق
عضو کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق بازرگانی درباره نقش بورس انرژی در بهبود صنعت برق گفت: برای بهبود این صنعت مهم باید اجازه خریدوفروش برق در بورس انرژی داده شود. نتیجه مثبت عرضه برق در بورس، این است که صنایع میتوانند درباره تأمین انرژی مورد نیاز خود اطمینان حاصل کنند.
صالحی افزود: بنابراین هم صنایع از برق مطمئن برخوردار میشود و مانند ماههای اخیر آسیب نمیبینند و هم منابع مالی مورد نیاز صنعت برق بهجای اینکه به سمت دولت برود، به درآمد نیروگاهها تبدیل میشود. با این درآمد، نیروگاههای میتوانند سرمایهگذاری مورد نیاز برای اتمام پروژههای ناتمام خود را انجام دهند.
به گفته این کارشناس انرژی، دومین مزیت بورسی شدن برق، اختصاص منابع مالی به تعمیرات و نگهداری تجهیزات نیروگاههای برق است. با استفاده از منابع تأمین شده از بورس میتوان بخشهایی که به دلیل نیاز به اورهال و تعمیر اساسی خارج از مدار هستند آماده و به ظرفیت موجود اضافه کرد.
قیمت واقعی برای برق بخش صنعت
عضو هیأت مدیره سندیکای صنعت برق ایران معتقد است: واقعی شدن قیمت برق صنعت میتواند به اجرایی شدن پروژههای بهینهسازی بیانجامد و با بهینهسازی مصرف برق، مسأله مازاد تقاضا برای سالهای بعد نیز برطرف خواهد شد.
وی در رابطه با قیمتگذاری برق گفت: واقعی کردن قیمت برق در بخش صنعت امکانپذیر است زیرا این بخش میتواند نرخ واقعی برق را پرداخت کند.
صالحی در رابطه با قیمت برق مصرفی بخش خانوار نیز توضیح داد: واقعی کردن برق مصرفکنندگان خانگی در شرایط کنونی امکانپذیر نیست زیرا اکنون قدرت خرید خانوار پایین است و امکان پرداخت قیمت واقعی برق را ندارد. بنابراین میتوان پیشنهاد داد بخش خانگی، مصرفکننده برق تولیدی نیروگاهها دولتی باشد یعنی ۵۵ درصد نیروگاههای غیر دولتی در بورس به بخش صنعتی فروخته شود و ۴۵ درصد دیگر به بخش خانگی، تجاری و اداری تخصیص یابد.