ایرناپلاس، در ادامه موضوع نارضایتی و گلایههای مردم، زمینههای گسترش فاصله و شکاف میان مردم و مسئولان نظام را با توجه به دیدگاههای رهبر معظم انقلاب بررسی میکند؛ بویژه در دورهای که کشور در آستانه تغییر دولت و دمیدن روحی جدید در کالبد نظام اجرایی است.
در یک تقسیمبندی کلی، زمینهها و عوامل شکاف را بین جامعه و مدیران، میتوان در ۹ مورد برشمرد:
۱. بروز منازعات سیاسی و جناحی
۲. شکاف عقیدتی و فکری
۳. کاهش اعتماد
۴. رشد فاصله طبقاتی
۵. دوری از سادهزیستی و افتادن در ورطه اشرافیت
۶. ناکارآمدی مدیریتی
۷. بحرانهای اقتصادی
۸. غلبه حرف و شعار بر عمل
۹. زمینهسازیهای رسانهای دشمن
بدیهی است که حذف یا کاهش هر یک از این عوامل ۹گانه، باعث رشد همدلی و نزدیکی مزدم و مسئولان و کاهش موثر فاصله میان آنها خواهد شد.
الف_ شکاف فکری و منازعات سیاسی
یکی از بارزترین وجوه و شاخصههای نظام جمهوری اسلامی در ایدئولوژی و مبانی فکری آن نهفته است که هم در شعارهای انقلاب متجلی بود، هم در روح اصول قانون اساسی جاری است.
به طور خلاصه میتوان دو عنصر جمهوریت و اسلامیت را به عنوان نمادها و نمایندگان فکری و عقیدتی نظام نام نهاد. هرگونه انحراف از این دو اصل میتواند باعث پدیدآمدن شکافهای گسترده ملت_دولت شده و زمینه را برای گسلها و شکافهای دیگر فراهم کند.
در ۴۲ سال گذشته تاکید همه مقامهای ارشد نظام بر پایبندی به این دو اصل بوده و در دورههای مختلف وجوه مهم آن تشریح شده است. در آخرین نمونه، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالگرد رحلت امام(ره) به آن پرداختند و مهر پایان زدند بر هرگونه تلاش برای انحراف یا شبهه در مبانی جمهوریت و اسلامیت نظام اسلامی. تاکید امام و رهبری بر مباحث فکری شهید مطهری دقیقا در همین راستاست و جایگاه اندیشهای و عقیدتی حکومت را مشخص میکند.
در بحث منازعات و اختلافهای سیاسی بین جناحها، البته اختلافنظر و سلیقه را باید از جدلهای بیهوده جدا کرد؛ در یک جامعه زنده، همواره تنوع سلیقه و نظر در موضوعهای مختلف وجود دارد؛ آنچه باعث جدایی بین گروهها و تسری آن به بخشهای مختلف و در نهایت فاصله بین مسئولان و مردم میشود، تنازعاتی است که زمینه انشقاق در جامعه را افزایش داده و بدون توجه به اصول و مبانی مشترک، اتحاد جامعه را هدف میگیرد.
در این زمینه نیز رهبر معظم انقلاب بارها همگان را از جناحبازی و جدلهای بیهوده برحذر داشتهاند.
ب_ بیاعتمادی و غلبه شعار بر عمل
رهبر معظم انقلاب دقیقا ۳۰ سال پیش در دیدار با کارگزارن نظام فرمودند: «ما در قبال مردم دو کار داریم: یک کار این است که به آنها خدمت برسانیم؛ کار دیگر این است که محبت و اعتماد آنها را جلب کنیم».
اعتماد مردم اگر در یک نظام سیاسی سکولار، تنها منوط به تحقق وعدهها و شعارهاست، در نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی جایگاهی فراتر از موضوعهای عادی و متداول دارد؛ در واقع تالی منفی هرگونه بیاعتمادی و از دست دادن امید و نگاه مردم به مدیران، مستقیما مرتبط است با تجربه مردمسالاری دینی که تجربهای نوپا در جهان است.
باید توجه داشت هرچه شعار، حرف و سخنرانی بر عمل و اقدام و تلاش واقعی غلبه یابد، به همان میزان از اعتماد مردم کاسته خواهد شد و زمینههای بروز ناامیدی و گسست در جامعه افزایش مییابد.
ج_ فاصله طبقاتی و اشرافیت
شاید هیچ مقولهای به اندازه فاصله طبقاتی، تجملگرایی و اشرافیگری زمینهساز شکاف و فاصله میان مردم و مسئولان نباشد. امام (ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب و نظام در ابتدای دهه ۶۰ فرمودند «سرچشمۀ همۀ مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان باشند».
رهبر معظم انقلاب نیز سادهزیستی را از اصول اعتمادسازی و کاهش فاصله میان مردم و مسئولان میدانند: «اگر ما دنبال مسایل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیتالمال هیچ حدی برای خودمان قایل نشدیم و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟».
اشرافیت و خلقوخوی فاخرانه و منفصل از زندگی عادی مردم نه تنها موجب کاهش اعتماد و دوری ملت از نظام میشود، بلکه زمینههای بروز مفاسد متعدد اخلاقی و مالی را فراهم میکند، امری که اثر ان در ایجاد گسست میان ملت و حاکمیت، بدیهی است.
د_ ناکارآمدی مدیریتی و بحرانهای اقتصادی
مشکلات معیشتی و معضلات اقتصادی چالش مشترک همه جوامع و شاخصی مهم در سنجش رضایتمندی مردم و قشرهای مختلف است؛ شاید از همین روست که در سالهای اخیر شعار سال رهبری کاملا منطبق بر این مباحث و متمرکز بر مشکلات اقتصادی، شغلی، تولیدی و مصرف بهینه بوده است؛ تاکید ایشان بر رونق اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، رشد تولید و حمایت از کالای ایرانی ناظر بر ارتباط قطعی بهبود اقتصاد و نزدیکی مردم و مسئولان است.
در بحث اقتصاد و معیشت، در کنار مباحث تحریمی و کمبودهای تحمیلی، شاخص کارآمدی نظام نقش بسیار مهمی در امیدآفرینی و کاهش شکاف بین مردم و مسئولان دارد؛ مشکل مدیریت و کارآیی فراتر از یک قوه و دستگاه خاص است و دامنه آن به همه بخشها و رویههای خرد و کلان جامعه برمیگردد. کارآمدی اکنون نه تنها باعث رشد اعتماد مردم به نظام میشود بلکه در مباحث سیاسی نوین، شاخص مهمی در مشروعیت و مقبولیت به حساب میآید.
و_ زمینهسازیهای رسانهای دشمن
زندگی در دنیای مدرن بهگونهای باورنکردنی همراه شده است با حضور و نمود رسانههای متنوع و فراگیر؛ در این شرایط هرگونه بیتوجهی نسبت به نقش و کارکرد مهم این ابزار موثر، پیامدهای گاه خطرناکی به همراه دارد.
ز ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هیچ دورهای را نمیتوان یافت که تمرکز تبلیغاتی دشمن بر جمهوری اسلامی نبوده و افکار عمومی مردم ایران هدف قرار نگرفته باشد. در چنین شرایطی هرگونه غفلت از موارد ۸گانه یادشده، به سرعت مورد توجه و بهرهبرداری دشمنان قرار گرفته و عامل مهمی برای ایجاد شکاف دولت و مردم خواهد بود.
از طرفی، مقاومت رسانهای از مباحث بسیار مهم راهبردی است که میتواند در کنار آگاهیبخشی، تلاشهای خصمانه را خنثی یا کم اثر کند. آنچه در مورد عملکرد رسانهای جبهه داخلی اهمیت دارد تنها معطوف به یک رسانه خاص مانند صداوسیما نیست، بلکه همه عرصههای رسانههای مجازی و غیرمجازی را دربر میگیرد.
دقت در شیوههای نوین جنگ روانی و «جنگ نرم» که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده است و در کنار آن توجه به تولیدات فاخر فرهنگی و هنری میتواند تا حد زیادی معادله نابرابر کنونی را تغییر داده و در کنار گسترش نقد و شفافسازی، باعث تحکیم پایههای همبستگی باشد؛ چه در بخش میانگروهی و چه در گستره رابطه مردم و مسئولان.
شکاف و گسست میان مردم و حاکمیت نه تنها جنبه مصلحتی و ایجابی دارد، بلکه به طور مستقیم مرتبط است با پایههای اقتدار و امنیت سرزمینی کشورمان. در هنگامه تحول مدیریتی در دو قوه مهم نظام، توجه به جبران کاستیها و کاهش نارضایتیها از جمله مهمترین وظایف مدیران ارشد است.