به گزارش ایرناپلاس، تا میخواهد جان بگیرد دوباره از نفس میافتد. این تعریفی از شرایط حال حاضر مراکز فرهنگی به خصوص نمایشگاهها و گالریهاست. در این یک سال و چند ماهی که کرونا شیوع پیدا کرده است، بارها نمایشگاهها، نگارخانهها و دیگر مراکز فرهنگی شروع به فعالیت کردند که با وارد شدن به پیکهای مختلف کرونا، دوباره تعطیل شدند.
در نمایشگاه گنجینه مانا که با حدود ۲۰۰ اثر از ۴۰ هنرمند پیشکسوت هنرهای سنتی افتتاح شد نیز شامل این قضیه بود. اما پیش از تعطیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از آن بازدید کرد و درخصوص چگونگی برگزاری نمایشگاهها، به نکاتی اشاره کرد. وی ارتباط آثار هنری با زیستبوم زندگی، آموزش و استمرار آن و اقتصاد هنر را از جمله مواردی اعلام کرد که در برگزاری نمایشگاهها باید به آن توجه کرد.
سیدعباس صالحی در بخشی از سخنانش گفت: «بخش دیگر در وسعت بخشیدن به این نمایشگاه و هنرمندان آنها، توجه به حوزه مصرف این آثار به عنوان اقتصاد فروش این هنرها است که هم به صورت حقیقی و هم مجازی میتواند اتفاقاتی را قم بزند؛ در واقع این نمایشگاهها میتوانند خریداران بیشتری برای این آثار پدید بیاورند به شکلی که هنرمندانی که در حوزههای مختلف کار میکنند بدانند که آثار هنری آنها مشتریان خود را دارد و کار اقتصادی را در بر خواهد داشت.»
اما ارتباط آثار هنری با زیستبوم زندگی و آموزش آن و همچنین اقتصاد هنر در تولید آثار هنری و نمایشگاهها چه اهمیت و جایگاهی در عرصه هنری کشور ما دارند؟ در همین ارتباط با پرویز براتی نویسنده و روزنامهنگار حوزه هنرهای تجسمی گفتوگو کردیم.
مهمترین وظایف هر هنرمند
براتی درباره ارتباط آثار هنری با زیستبوم و جایگاه اقتصاد هنر در خلق و آموزش آثار هنری به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ارتباط مفهومی یا زیباییشناختی آثار هنری با زیستْبوم و انعکاس آن در آثار هنری، گرهای از مشکلات محیط زیست باز نمیکند و اصولاً حرکت تازهای در زیباییشناسی هنر محسوب نمیشود.
در تاریخ هنر از دوره امپرسیونیستها، شاهد بازنمایی عناصر محیط در نقاشی بودهایم و لذا صِرفِ بازنمایی زیستبوم در آثار هنری، رخداد تازهای نیست. مهمترین مساله در دوران کنونی ما _ حتی از بحران کرونا مهمتر _ بحرانهای زیستمحیطی است.
وی افزود: در طی تاریخ بشر هیچ زمانی همانند امروز سایه تهدیدهای محیط زیستی بر سر بشر و کره زمین احساس نشده است. بنابراین مهمترین وظیفه هر هنرمند در این دوران، واکنش حساب شده در برابر بحرانهای زیست محیطی است. پرسش این جاست که کدام هنرمندان به جزء تعدادی معدود در آمریکا و اروپا در مورد این مسائل تأثیرگذار بودهاند؟ در ایران تعداد هنرمندان معترض به تغییرات آبوهوایی و گرم شدن زمین یا بیآبی و خشکسالی از تعداد انگشتان دو دست فراتر نمیرود.
به گفته او، امکان دارد هنرمندان ما در صفحات مجازیشان درباره بحران زیستمحیطیِ داد سخن سر بدهند و ابراز نگرانی کنند، اما آیا در عمل برایشان اهمیت دارد که آب و خاک داریم یا نه؟
دلیل مهم این مساله انفرادی شدن افراد جامعه و بهدنبال آن اتمیزه شدن جامعه است. جامعه اتمیزه هنرمند را هم اتمیزه میکند. همه در رسانههای اجتماعی حضور دارند، نقاشان و مجسمهسازان هم همین طور؛ با این حال ارتباطی با یکدیگر ندارند و نسبتی هم با اتفاقی که در جامعه میافتد، ندارند.
ویروس کرونا و پیامدهای آن بر فعالیتهای اقتصادی
این نویسنده درباره تأثیر اقتصاد هنر در خلق و آموزش آثار هنری در کشور گفت: شرایط بحرانزده کنونیِ کشور که متأثر از مشکلات معیشتی و اقتصادی، شیوع کرونا، تحریمهای کمرشکن و ... است، باعث کمرنگ شدن نقش اقتصاد هنر در خلق و آموزش آثار هنری شده است.
شیوع ویروس کرونا همچنان که بر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی تاثیرات منفی گذاشت، باعث کم رونق شدن فعالیتهای هنری هم شد. از ابتدای همهگیری کرونا، هنرمندان بسیاری مجبور به خانهنشینی شدهاند و فعالیت گالریها کمرنگ شده است. حتی به گواه بسیاری از گالریداران کرونا باعث شده گردش مالی اقتصاد هنر به صفر برسد. بنابراین در شرایط کنونی تأثیر اقتصاد هنر در خلق و آموزش آثار هنری ناچیز است.
وی در خصوص نقش اقتصاد هنر در تولید آثار هنری و برگزاری نمایشگاهها افزود: از رکود ناشی از بیماری کرونا که بگذریم، بخشی از فعالیتها در حوزه اقتصاد هنر به صورت مجازی برگزار میشود که اندکی از نگرانیها در این زمینه کاسته شده است، اکنون شرایط کلی زیر سایه تهدید کرونا قرار دارد و گریزی از آن نیست. اما در مجموع نقش اقتصاد در تولید آثار هنری و برگزاری نمایشگاهها غیرقابل کتمان است.
به گفته او، در این میان اقبال بازارهای جهانی به آثار هنرمندان ایرانی همچنان یکی از عوامل رونق گرفتن تولید آثار هنری در داخل و گردش چرخ هنرهای تجسمی است. فراموش نکنیم ایران باوجود همه چالشها و بحرانهایش، در میان کشورهای همسایه بیشترین سهم را از رشد اقتصاد فرهنگ و هنر کسب کرده است. بنابراین با گسترش اقتصاد هنر ایران از سطح منطقه به سطح جهان، میتوانیم در آینده شاهد دستاوردهای اقتصادی ملموستری باشیم که همگی اینها منوط به بهبود شرایط اقتصادی و رفع تحریمها و البته پایان یافتن کروناست.
لزوم مطرح شدن اقتصاد هنر در گفتمان اقتصادی کشور
تنوع شاخهها و آثار هنری در سرزمین ما به اندازهای است که میتوان با هر یک از آنها با دیگر کشورها در زمینههای متفاوت رقابت کرد. قدرت رقابت را میتوان از حضور آثار هنرمندان ایرانی در نمایشگاههای بینالمللی تا حراجهای مطرح و پرآوازه در دنیا مشاهده کرد. مسلما این قدرت با خود بار مالی و بازارهای بینالمللی به همراه میآورد.
اما به راستی آینده هنر در زمینه اقتصاد چه چشم اندازی دارد؟
براتی پاسخ داد: بهبود وضعیت اقتصادی هنر، تابعی از بهبود وضعیت اقتصادی کل جامعه است. از نگاهی تیره و تار، تا زمانی که تورم و گرانی هست، امیدی به گشایش در وضعیت اقتصاد هنر نخواهد بود و آینده هنر در زمینه اقتصاد، تیره خواهد بود. با این حال چنانچه در حالتی خوشبینانه امیدوار به پایانِ هر چه سریعتر همهگیری کرونا و بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی کشورمان و رفع تحریمهای ناجوانمردانه باشیم؛ میتوانیم به روزهای روشن ِاقتصاد هنر چشم امید داشته باشیم.
نویسنده کتاب «دیونامه» با تاکید بر اینکه قدر مسلم ما باید از همین امروز خود را برای روزهای پسابحران آمده کنیم، افزود: به طور قطع در زمینه اقتصاد هنرِ پس از بحران، از هم اکنون باید به فکر اتخاذ راهبرد مشخص باشیم. باید حرکت خوبی که از سال ۲۰۰۶ با حضور پرتوان هنرمندان ایرانی در حراجهای جهانی بهخصوص حراج کریستیز در دوبی آغاز شد، تداوم یابد و تعامل مؤثر با اقتصاد هنر در جهان سرلوحه اقدامهای تصمیمگیران قرار گیرد.از سوی دیگر اقتصاد هنر باید در گفتمان اقتصادی کشور هم مطرح شود. نمیتوان با محدود کردن آن به فضای بسته هنرهای تجسمی چشم امید به توسعه آن داشت.
نسبت هنر ایران با بازارهای جهانی
به گفته او، در عرصه جهانی از همین حالا چشماندازهای متعددی برای اقتصاد هنر متصور است. از نگاههای جنونآمیز برخی سفتهبازها گرفته که معتقدند در آیندهای نزدیک، بازار هنر در سیطره فروش آثار هنری با اتریوم و ارز دیجیتال و انافتی خواهد بود، تا نگاههای واقع بینانهتری نظیر این که حاکمان بلامنازع بازار هنر در آینده، گالریها خواهند بود تا این دید که معتقد است هنر معاصر به زودی سکان هدایت بازار هنر را در دست خواهد گرفت. قدر مسلم هنر ایران باید هر چه زودتر نسبت خود را با اتفاقات بازار جهانی هنر مشخص کند.