به گزارش ایرناپلاس، فرصت تبلیغات نامزدها صبح دیروز(پنجشنبه) به پایان رسید و اکنون نوبت صاحبان آراست که براساس اعلام وزارت کشور نزدیک به ۶۰ میلیون نفر هستند، نظر خود را در پای صندوقهای رای ثبت کنند.
با اتفاقات رخ داده در جریان بررسی و اعلام نهایی تائید صلاحیتشدگان و نیز برخی مشکلات موجود در بطن زندگی آحاد مردم از گرانی و تورم تا تحریم و کرونا و ...، به نظر میرسد در این دوره با طیف گستردهای از صاحبان حق رای مواجهایم که نسبت به دیگر دورهها، «تردید در مشارکت» بهترین توصیف برای شناخت آنان است.
مانند همه انتخابات گذشته بخشی از مردم تحت هرشرایطی در انتخابات شرکت خواهند کرد و بخشی نبز به دلایلی، از حضور سرباز میزنند؛ در میان این دو طیف اما عدهای قرار دارند که هنوز تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات نگرفتهاند و میان دوگانه «رفتن یا نرفتن» پای صندوق گیر کردهاند؛ این نوشتار کوتاه با احترام به همه سلایق موجود، تلاش دارد برخی دلایل مهم و سرنوشتساز حضور در صحنه انتخابات را برشمارد:
۱. همانطور که قانون و سازوکارهای سیاسی _ مدیریتی کشور تصریح دارد، رئیسجمهوری نقش بیبدیلی در فرآیندهای اجرایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بینالملل دارد. شرکت در انتخابات و تلاش برای گزینش فردی همسو با نظرات ما، به طور قطع تاثیر مهمی بر آینده زندگی ما حداقل برای ۴ سال دارد. این فرصت را به راحتی از دست ندهیم.
۲. مشارکت بالا و گسترده، با هر نتیجه و با پیروزی هر کاندیدایی، بیشک باعث استواری پایههای اقتدار ملی و امنیت کشور خواهد شد. در خاورمیانهای چنین آشفته که ناامنی و گسست، ویژگی بارز بیشتر جوامع آن است، تمایز ایران به عنوان کشوری با ثبات و متمدن بر همگان آشکار است.
مردمانی فرهیخته که قادرند اختلافهای خود را پای صندوق رای حلوفصل کنند و خود و نسلهای آینده را گرفتار هرجومرج و جنگهای داخلی خانمانسوز نکنند؛ سرنوشت بسیاری از کشورهایی که راه دیگری را برگزیدند پیش روی ماست؛ از لیبی و سوریه تا عراق و افغانستان.
۳. بررسی نامزدهای این دوره و نیز دورههای پیش نشان میدهد، هیچگاه امکان ندارد همه سلایق و نگرشها امکان حضور صد درصدی داشته و «تمامیت» خواست همگان را نمایندگی کنند؛ بنابراین عاقلانهترین کار گزینش فردی است که حداکثر نزدیکی را به سلایق ما دارد و پرهیز از نگاه مصنوعی «کمالگرایی» است. در هیچ انتخاباتی در هیچ کشوری، نامزدها ویژگی «کامل و تام و تمام» مورد نظر سلایق متنوع را ندارند و مردم ناگزیر به انتخاب کسی هستند که بیشترین معیارهای مورد نظرشان را دارد.
در انتخابات کنونی نیز با کمی دقت و مطالعه یا مشورت با دیگران میتوان فردی را برگزید که بیشترین قرابت را به ما دارد و از رای آوری گزینهای، جلوگیری کرد که فاصله زیادی با ما دارد.
۴. حتی اگر نامزد مورد نظر ما انتخاب نشود، رئیس جمهوری که با درصد بالایی از مشارکت همگان برگزیده شده است، توانمندی و اعتبار بیشتری در جوامع بینالمللی خواهد داشت و بهگونهای مقتدرتر از منافع ملی کشور حراست خواهد کرد.
۵. در بسیاری از جوامع، کاندیدای اقلیت (فرد پیروز نشده) معرف و نماینده خواست و اراده کسانی است که در انتخابات شرکت کردهاند اما پیروز نشدهاند. هرچه تعداد آرا و طرفداران نامزد شکست خورده بیشتر باشد، نامزد پیروز تلاش بیشتری خواهد کرد که نظر آنها را نادیده نگیرد و مجبور خواهد بود از موضعی محترمانه، به دیدگاه بخش دیگری از جامعه التفات داشته باشد.
بخشی از جامعه که اگرچه نامزدشان پیروز نشده، اما با پذیرش قواعد بازی در انتخابات شرکت کردند، رقابت را معنا کردند و یک شکوه ملی را رقم زدند.
۶. مطابق با بیشتر نظرسنجیها و در نظر داشتن آمار مشارکت در ۱۲ انتخابات گذشته ریاست جمهوری، بسیار بعید است که مشارکت در ۲۸ خرداد، به زیر ۵۰ درصد برسد. تجربه ۴۲ سال اخیر نشان داده مردم ایران در دقایق آخر دو نقشه شوم را نقش بر آب میکنند؛ نخست با مشارکت خود، هیچگاه اجازه سقوط مشروعیت و زمینهسازی دخالت دشمنان را نخواهند داد. دوم، با انتخابی هوشمندانه، بازی برخی جریانهای افراطی و اقلیتپسند را برهم خواهند زد؛ تجربه انتخابات پیشینن برای همگان روشن است.
۷. تاریخ سیاسی جهان معاصر نشان داده تا اطلاع ثانوی، روش صندوق رای و انتخابات، کمهزینهترین و پرفایدهترین روش برای تحقق اراده ملتهاست؛ اگر از برخی استثنائات بگذریم، تغییرات مثبت، ریشهای و پایدار در اکثریت قریب به اتفاق جوامع، از راه صندوق رای به دست آمده نه با قهر و خروش و تحریم.
مادامی که روزنهای در این مسیر باز است باید از آن استفاده کنیم.
اگر هنوز برای شرکت در انتخابات تردید دارید اجازه دهید موضوع را کمی مصداقی بشکافیم:
مشارکت ما در این انتخابات با هر سلیقه و نظری، منتهی به یکی از دو نتیجه زیر خواهد شد، که هر دو به سود کشور است:
الف_ اگر گزینه همسو با اصلاحطلبان و اعتدالیها برگزیده شود، دیگر ارکان کشور متوجه خواهند شد که جامعه هنوز مشی دولت کنونی را خواستار است و تا حد زیادی برای همراهی با این «روش» تامل خواهند کرد؛ از دل همین تاملات است که در کنار ابربحرانهای موجود، احتمال کاهش سنگاندازی و کارشکنی قوت خواهد گرفت و جامعه وارد مرحله نوینی از بالندگی خواهد شد.
ب_ اگر با حضور گسترده، نتیجه به نفع جریان اصولگرایی باشد، دیگر بهانهای برای مخالفت با برجام و افایتیاف و ضربه به مذاکرات وجود نخواهد داشت و دولت آینده ناگزیر است پاسخگوی انتظارات ریز و درشتی باشد که در این چند سال، دولت کنونی را مانع آن میدانست؛ به این ترتیب «ضربهگیری» به نام دولت تدبیر وامید وجود ندارد و همه بهانههای جناحی و سیاسی برای بهبود اوضاع کشور بیرنگ خواهد شد.
حتی اگر خدای نخواسته عملکرد دولت اصولگرای احتمالی، به نفع مصالح کلان کشور نباشد، مشارکت گسترده میتواند این آسودگی وجدان را برای مرددها داشته باشد که تلاش خود را کردند و نتوانستند نتیجه انتخابات را عوض کنند؛ در آن صورت هیچگونه ملامتی هم در کار نخواهد بود.
فراموش نکنیم در تاریخ سیاسی یک کشور، برخی مشارکتها و «انتخاب»ها، نتایجی فراتر از ۴ سال خواهد داشت که به طور قطع دشوارتر است از دقایقی وقت گذاشتن و رفتن به پای نزدیکترین صندوق رای.