رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزی خود توصیههای مهمی به داوطلبان نامزدی ریاست جمهوری داشتند و به کسانی که میخواهند خود را در معرض رای مردم قرار دهند سفارش کردند «مساله اقتصاد را بشناسید»، «مساله امنیت کشور و آسیبهای اجتماعی و مساله بسیار مهم فرهنگ و سیاست خارجی را باید بدانید» و «اگر میتوانید این بار سنگین را بر دوش بگیرید وارد شوید»؛ اما در روزهای اخیر متاسفانه مشاهده میکنیم برخی داوطلبان بهگونهای رفتار میکنند که گویی ابزار، برنامه، شناخت و دانستهای جز سیاهنمایی و حمله به دولت ندارند.
از روز شنبه ۲۵ اردیبهشت همزمان با آخرین روز مهلت ثبتنام نامزدها که برخی چهرههای مطرح وارد فرآیند ثبتنام و شرکت در انتخابات شدند، چنان هجمهای علیه دولت (و در اصل علیه نظام) آغاز کردهاند که گویی مردم ناآگاهاند و با درشتنمایی مشکلات و قربانی کردم دولت دوازدهم، اقبال آنچنانی به هر کسی خواهند داشت!
آنهم از سوی کسانی که مدعیاند قصد کاندیداتوری نداشتند و برحسب احساس وظیفه وارد میدان شدهاند، لازم است چند نکته بدیهی را درنظر قرار دهند:
۱. حضرت آیتالله خامنهای در سه دهه گذشته بارها همگان را از سیاهنمایی و بزرگ جلوه دادن کمبودها نهی کردهاند و آن را نه تنها باعث شادی دشمن، بلکه ناامیدکننده مردم خواندهاند؛ از جمله در مراسمی فرمودند: «تأکید بر نقاط ضعف، به سیاهنمایی و ناامیدی میانجامد ضمن اینکه موضعگیری علنی در مقابل نقاط ضعف، بسیاری از مواقع به حل مشکل کمکی نمیکند بنابراین و براساس منطق، فقط هنگامی که چاره دیگری نباشد باید در مقابل نقاط ضعف، موضع علنی گرفت».
ایشان سال ۹۶ هم در بیانات مهمی فرمودند «متاسفانه برخی افراد بیتقوا در داخل با متهم کردن افراد و دستگاهها و تلاش برای صحیح جلوه دادن دروغهای شاخدار بیگانگان، همان کار دشمن را انجام میدهند؛ این افراد بهجای آنکه سیاست خود را «دینی» کنند، برای رسیدن به اهداف پَست و حقیر سیاسی، دین خود را با سیاسیکاری همراه کردهاند... . اینکه فردی مکرر، دستگاهها یا قوای مختلف را مورد حمله و تهمت قرار دهد، هنر نیست زیرا هر کودکی میتواند با یک سنگ، شیشهای را بشکند، هنر آن است که انسان خدا را در نظر داشته باشد و منطقی حرف بزند و از سخن گفتن برای هوای نفس و جهات شخصی و دستیابی به قدرت پرهیز کند چراکه خداوند بابت هر سخنی از انسان سوال و مواخذه خواهد کرد».
۲. اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در کسوت داوطلبی ریاست جمهوری به انتقادهای غیرمنصفانه و غلوآمیز میپردازند، در زمان حال و یا گذشته نزدیک، در مصدر امور بوده و اگر وضع آنچنان سیاه و تاریک است که مینمایانند، خود نیز در آن دخیل بودهاند؛ کدام وجدان بیداری است که نقش مجمع تشخیص مصلحت، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه و دیگر نهادها و مراکز تصمیم.ساز را انکار کند و همه مشکلات را به گردن دولت بیندازد؟!
جمهوری اسلامی ایران ساختاری چندوجهی و تعاملی دارد و همه ارکان، قوا، نهادها و مراکز نظامی و غیرنظامی در اداره کشور نقش داشته و در زشت و زیبای وضعیت کلی جامعه سهیماند.
۳. همگی به یاد داریم در ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم، وقتی برخی تریبونها و اشخاص، همه مشکلات را به گردن دولت قبلی انداخته و تلاش در مقصر جلوه دادن مدیریت قبلی را داشتند، رهبر معظم انقلاب ورود کردند و همگان را از این رویه نهی فرمودند؛ دوستان اصولگرایی که آن عتاب رهبری را میپسندیدند، اکنون چگونه خود مشی مشابهای را در پیش گرفته و برای تخریب چهره دولت کنونی، مسابقهای غیراخلاقی راه انداختهاند؟
۴. به اقرار دوست و دشمن، دولت تدبیر و امید، باوجود همه ضعفها و قوتها، در سختترین شرایط «جنگ و تروریسم اقتصادی» آمریکا و شدیدترین تحریمهای تاریخ، توانست کشور را اداره کند و همزمان در جبهه کرونا نیز تاب بیاورد؛ در همین مدت بخش بزرگی از طرحها و پروژههای اقتصادی را افتتاح یا به سامان رسانده که با هیچ ابزار تبلیغاتی و رسانهای، قابل چشمپوشی نیست.
۵. چهرههایی که خود را انقلابی و طرفدار نظام معرفی میکنند، آگاهانه یا ناآگاه خود را به تغافلی عجیب زدهاند؛ از نگاه مردم عادی و میلیونها ایرانی، هر آنچه در کشور میگذرد نه تنها با عینک فیلتردار و جناحی دیده نمیشود، بلکه آنان وضعیت موجود را به پای کلیت نظام مینویسند؛ افرادی که تصور میکنند با تنها مقصر نشان دادن قوه مجریه، مردم بقیه را از خطا و کژکارکردی مجزا میکنند، اشتباه راهبردی خطرناکی مرتکب میشوند. جامعه آگاه امروز با اینگونه تبلغات، فریب نمیخورند و به خوبی میدانند نقش هر کدام از ارکان اصلی مدیریتی کشور در پدیدآیی وضع موجود چقدر است.
۶. تجربه چهار دهه انتخابات نشان میدهد، تکیه افراطی بر سیاهنمایی و درشتانگاری معضلات و نسبت دادن آن به یک نهاد یا یک قوه، هیچ تضمینی برای پیروزی نمیآفریند و هرگز سبد رای مضاعفی به مدعیان و گویندگان آن هدیه نمیکند؛ مردم به خوبی از نقش و سهم هر فرد و نهادی آگاهند و به این راحتی آرای خود را نثار مدعیان نخواهند کرد.
۷. در همین انتخابات سال ۹۲، حسن روحانی با ارائه برنامهای روشن و عملی مبنی بر «چرخش همزمان چرخ هستهای و چرخ معیشت» توانست آرای عمومی را به دست آورد، نه متهمسازی، و انگ افکنی و تهاجم کور به دولت قبلی؛ در انتخابات چهار سال بعد نیز رقیبان اصلی هرچه تلاش کردند دولت یازدهم را متهم و منکوب کنند، اثر عکس داد و اینبار، رئیسجمهوری با آرای بسیار بیشتری برگزیده شد!
۸. کوتاه سخن آنکه، همه نامزدها و جناحهای درگیر انتخابات، به جای نفی گذشته و شعارهای سلبی، بهتر است به جنبههای ایجابی مطالبات و اهداف خود پرداخته و با ارائه برنامههای علمی و عملی، خود را در معرض رای عموم قرار دهند؛ آینده از آن کسانی نیست که حربه سیاهنمایی «تنها» داراییشان است و بس!