اگر استاد غلامحسین بنان را به سبب نوآوریهایش در شعرخوانی، ارائه نخستینبار صدای بم در خوانندگی موسیقی دستگاهی و - شاید - از همه مهمتر بروز توأمان قدرت و لطافت صدا در اینگونه از خواندن، «نیمای آواز ایرانی» بدانیم عبدالوهاب شهیدی از نسل بعدی آوازخوانانی است که با پشتگرم شدن به نوآوریهای بنان، هم راه او را ادامه داد و هم کوشید صدا و حال مختص خودش را در آواز پیدا کند و از حق نگذریم تا حد زیادی هم موفق شد.
شهیدی از نظر سن و سال، بزرگترین ادامهدهندگان مسیر بنان یا دستکم کسانی که به نوعی در تداوم نگاه او با آواز روبرو شدند و دستوپنجه نرم کردند.
ایرج خواجهامیری، اکبر گلپایگانی، نادر گلچین و تعدادی دیگر از مهمترین این آوازخوانان بودند که از برنامههای گلهای رادیو ایران یا انشعابهای آن همچون برگ سبز، گلهای جاویدان، یک شاخه گل و گلهای تازه رخ برآوردند، در نزد مردم قدر دیدند و بر صدر نشستند.
استاد شهیدی علاوه بر خوانندگی آواز و تصنیف که در هر دو نیز آثار موفقی را به مردم ارزانی داشت، بر نواختن ساز عود هم مسلط بود. در میان آوازخوانان بزرگ ما شاید کمتر کسی همچون شهیدی تا این حد در نواختن یک ساز اینچنین شهره و نامآور بوده باشد. ضمن احترام به استاد زندهیاد منصور نریمان که از سوی برخی پدر عود ایرانی نامیده میشود، نگارنده مایل است نظرش را اینگونه اعلام کند که اینجانب استاد شهیدی را در احیای و معرفی درست و دقیق عود ایرانی که از قرار به سرزمین اعراب کوچیده و سپس به شکل عربی وارد مهد خود شده بود موفقتر از استاد نریمان میدانم.
استاد شهیدی در واقع سبکی را در این ساز به وجود آورد که تا به امروز ادامه دارد و آنچه را هنرجویان آموزش میبینند - از جمله - شیوه عودنوازی اوست. یعنی نواختن عود به شیوه موسیقی ایرانی. خود استاد سال ۱۳۹۷ در این باره (در گفتوگو با ایسنا) گفته بود: «ساز اول من سنتور بود اما با صدای ساز عود از طریق «رادیو خاورمیانه عربی» آشنا شدم و بسیار تحت تأثیر این صدا قرار گرفتم. آقایی بود به نام «خضوری» که از عراق به ایران آمده بود. وقتی به جامعه باربد آمد، آقای مهرتاش او را استخدام کرد. او استاد قانون بود اما در نوازندگی عود هم تبحر داشت.
به طور اتفاقی با ایشان برخورد کردم و برایم یک عود آورد و طرز کوککردن و انگشتگذاری را به من یاد داد. چون با تار آشنایی داشتم خیلی زود با عود ارتباط برقرار کردم. من تنها کاری که روی عود انجام دادم این بود که این ساز را از فراموشی بیرون آوردم و صدایی که امروز از ساز عود شنیده میشود نتایج زحمات من و شیوه کاریام است. من سبک نواختن تار را روی عود پیاده و سالها در این باره تلاش کردم. شنیدم که قرار است این ساز به نام ایران ثبت جهانی شود و از دوستانی که در این باره زحمت میکشند تشکر میکنم زیرا اتفاق بسیار خوبی است و هر آنچه را در راه کشورم ایران باشد و صورت بگیرد، حرفی ندارم و موافقت خود را اعلام میکنم».
استاد عبدالوهاب شهیدی دارای دو دکترای موسیقی (درجه یک هنری) یکی برای ساز عود و دیگر برای آواز بود. وی با وجود سبک منحصر به فردش در آواز میگفت: «صدا بیانکننده شخصیت انسان است. شخصیت من هم به گونهای تعیین شده بود که موسیقی اصیل یعنی موسیقی محلیهای کشورمان که فولکلور است را بیاموزم و بخوانم که بیشترین آن هم آثاری از بزرگان موسیقی در دوره ساسانیان است. من موسیقی فولک را دنبال کردم و روی آهنگهایی که بهجای مانده بود اشعار بزرگان را پیاده کردم. همه این آثار ریتمیک بود و در واقع کاری کردم که کسی از موسیقی من خسته نشود و الحمدالله هم انجام شد.»
جانِ صدا
بزرگی همچون عبدالوهاب شهیدی چنان جایگاهی در آواز داشت که میشد گفت به جانِ صدای خودش دست یافته بود و با حنجرهاش آن را بازمینمایاند... رسیدن خواننده به جانِ صدایش تقریباً آخرین مرحله از کمالیافتگی صدای اوست.
همچنان که در بیشتر اجراهایش میبینیم تحریرها و کلام، به هیچوجه از هم جدا نیستند و همچون اجزای یک گُلِ شکفته، همدیگر را تکمیل میکنند و جلوه بیشتری به هم میبخشند.
استاد عبدالوهاب شهیدی، این هنرمند آرام، بیادعا، پرتوان، درست در زمانی که به کمال خود در آواز رسیده بود از خوانندگی منع شد و بیش از چهار دهه از عمر گرانبهایش را در سایه گذراند اما آثار درخشانش در خوانندگی (بهویژه صدای بم پرطنین و زیبایش) به همراه عودنوازیهای این هنرمند یگانه، همواره خواهند درخشید و یاد و نامش را زنده نگاه خواهند داشت.
* خواننده، پژوهشگر و آموزگار آواز