به گزارش ایرناپلاس، قانون اساسی جمهوری اسلامی در فصل دهم به اصول سیاست خارجی کشور میپردازد که از دل آن میتوان خط اصلی سیاست خارجی نظام را برای دنیا ترسیم کرد؛ این اصول بر چند محور نفی سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال و خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر تاکید دارد.
بر اساس همین اصول، سیاست خارجی ایران، در بازههای مختلف بعد از انقلاب همواره بر تعامل سازنده و دوری از ستیزهجویی تاکید داشته است به طوری که این رویکرد در کنار اقتدار جمهوری اسلامی برای مقابله با تعرضهای دشمنان کشور، دو بازوی تثبیتکننده ایران در جامعه بینالمللی به شمار میرود.
این در حالی است که بسیاری از کشورهای ستیزهجو که در مقاطع مختلف به شکلی پنهان و آشکار با دشمنیها و غرضورزیها و منافع خاص، سیاستهای خصمانهای را علیه کشور و مردم ایران دنبال کردهاند، با فضاسازیهای رسانهای همواره به دنبال وارونه نشان دادن این رویکرد بودهاند.
یکی از کلیدواژههای پنهان دشمنان در فضای رسانهای، القاء ایرانهراسی در عرصه بینالملل، از طریق مطرح کردن ادعاها و اتهامهای بیاساس بوده، که در این میان اتهام برنامه نظامی هستهای ایران یکی از همان سیاستهای مورد تاکید از سوی بدخواهان به شمار میرفت.
مواجهه با چنین سیاستی از سوی ایران، میتوانست تنها بر اظهارات انکاری مبتنی باشد یا رویکردی مقابلهجویانه را پیش روی دستگاه دیپلماسی قرار دهد، اما منطق حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی با تکیه بر اصول قانون اساسی، به ویژه در سالهای پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، گفتوگو و تبادل با جامعه بینالملل از رهگذر دیپلماسی را دنبال کرد.
مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهان و دستیابی به توافقی جامع، اگر چه با محوریت برنامهای هستهای جمهوری اسلامی دنبال میشد، اما حامل پیامی تلویحی در عرصه سیاست خارجی بود که نشان داد با وجود تصویب قطعنامههای متعدد علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل، میتوان با سیاست گفتوگو و تعامل، ضمن رد ادعاهای بیاساس نظیر برنامه نظامی ایران در انرژی اتمی، حقانیت و منطق دیپلماسی جمهوری اسلامی را نیز به دنیا اثبات کرد.
این موضوع در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب نیز به صراحت مطرح شده بود که «گفتند جمهوری اسلامی با همه دنیا سر ناسازگاری و سر ستیزهگری دارد؛ این درست نیست، این خلاف است» و جمهوری اسلامی بارها در عمل خلاف بودن ادعای ستیزهگری را نشان داده است.
در سالهای اخیر و در دولت تدبیر و امید نیز این رویکرد به شکل فعالانهتری دنبال شد به طوری که یکی از اصول سیاست خارجی در این سالها تعامل سازنده با جهان با هدف دوری از امنیتی شدن سیاست خارجی بود؛ دور شدن پروندههای ایران از ضربات قطعنامههای شورای امنیت و قرار گرفتن بر مدار مذاکرات سیاسی، همراه با تنشزدایی و دیپلماسی فعال با دیگر کشورهای جهان همگی نمونههایی از همین رویکرد بوده است.
این مساله در حالی است که سطح منازعات منطقهای در خاورمیانه، در سالهای اخیر بحرانهای متعددی را ایجاد کرده، بحرانهایی که با حضور و دخالت کشورهای غربی همواره رو به وخامت گذاشته است و در چنین شرایطی جمهوری اسلامی همواره با خویشتنداری سعی بر ارائه راهکارهایی دیپلماتیک برای حل این منازعات داشته است.
سال ۲۰۱۹ حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، ابتکار صلح هرمز برای حل مناقشات منطقه را با تکیه بر تعاملات صلحآمیز و جلوگیری از خصومتورزی مطرح کرد.
روحانی در همان سال به سران کشورهای عربستان، عمان، امارات، عراق، قطر، کویت و بحرین نامه نوشت تا به صورت رسمی از آنها برای پیوستن به ابتکار صلح هرمز دعوت کند، این اقدام در حالی بود که بعضی از کشورهای عربی منطقه، همچنان اظهارات تنشزا و خصومتورزانه نسبت به ایران را در عرصه بینالملل مطرح میکردند و دولت ترامپ نیز با منافع خاص، از این تنشها بهرهبرداریهای لازم برای فروش تسلیحات را دنبال میکرد.
در زمینه مناقشات سوریه نیز، ایران ضمن اقدامات سازنده در مسیر مبارزه با تروریسم، به همراه روسیه و ترکیه ابتکار مذاکرات روند آستانه را برای حل مسالمتآمیز و دیپلماتیک بحران سوریه با محوریت جلوگیری از مداخله خارجی و تصمیمسازی از سوی همه گروههای داخلی سوریه در پیش گرفت.
سال ۲۰۱۵ زمانی که کودتای نافرجام در ترکیه رخ داد نیز دولت ایران نخستین کشوری بود که ضمن محکوم کردن کودتا، در کنار دولت ترکیه قرار گرفت و دستگاه دیپلماسی لحظه به لحظه تحولات این کشور را با محور حمایت از حکومت قانون و جلوگیری از سلطه نظامیگری دنبال کرد.
فارغ از تحولات اخیر، ایران هیچگاه آغازکننده هیچ جنگ و درگیری نظامی نبوده است و توان نظامی خود را برای دفاع از کشور و مقابله با زیادهخواهیها و تعرضهای دشمنان به کار گرفته است، این موضوع در بازههای مختلف به جامعه جهانی ثابت شده است با این حال رسانههای غربی همچنان با مقاصد خاص، سیاست دیگری را در پیش میگیرند.
توانمندیهای ایران برای حفظ استقلال و دفاع از تمامیت ارضی، همواره مورد حمله پروژه امنیتی کردنِ این توانمندیها از سوی بنگاههای رسانهای غرب بوده است؛ این پروژه بارها با دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی، نقش بر آب شده و نمونه آن اثبات بیاساس بودن بازی رسانهای غرب در طرح ادعای فعالیت هستهای نظامی از سوی جمهوری اسلامی بود.
با این حال، با وجود رویکرد تعاملی و سازنده جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، دستگاه ایرانهراسی و القاء رویکرد ستیزهجویانه، همچنان از سوی بعضی کشورها در قالب پروژههای رسانهای دنبال میشود، پروژههایی که عقلانیت و منطق حاکم بر جامعه بین الملل ضمن هوشیاری از پیامدهای آن، باید به مقابله با آن بپردازد.