به گزارش ایرناپلاس، رئیسجمهوری چهارشنبه ۱۳ اسفندماه در جلسه هیات دولت با یادآوری افتتاح هفتگی دهها هزار میلیارد تومان طرح اقتصادی در کشور گفت: «... از روز اول با مردم عهد کردیم سانتریفیوژ میچرخد و چرخ اقتصاد میچرخد. این را عمل کردیم. هر روز عمل کردیم. امروز اقتصاد ما بهتر میچرخد ... اقتصاد ما در شرایط جنگ اقتصادی بهتر حرکت میکند؛ برجام یکی از مهمترین توافقهای سیاسی تاریخ ایران است. باز هم تاکید میکنم در برجام کار بزرگی انجام دادیم. اگر جنگ اقتصادی نبود میدیدند که کشور چه میشد؛ یک زمانی IR۱ میچرخید و امروز IR۲، IR۶، IR۴و IR۸ و IR۹ هم میچرخد؛ بنابراین در صنعت هستهای که برای ما مهم است رشد بیشتری داریم».
بخشی از سخنان روحانی اما در باره مهمترین خودتحریمی داخلی و قصه پرغصه افایتیاف بود که البته تندروها تلاش کردند رندانه از کنار آن بگذرند و سکوت کنند، بویژه آنجا که رئیسجمهوری گفت: «یک گروه ویژهای است که اقداماتی درخصوص مسائل مالی و تراکنشها انجام میدهد. همه کشورها در آن هستند. اگر بد هست، چطور همه در آن حضور دارند!؟. همه اتحادیه اروپا در آن هستند. همه شرق، روسیه و چین، ترکیه و همسایگان ما در آن هستند. چطور میشود همه دنیا نسبت به آن اجماع داشته باشند و همه تلاش میکنند، رتبه بالاتری در این گروه مالی به دست آورند و ما فقط تماشا میکنیم»!؟
برای آنها که خود را به خواب زدهاند، نمیشود کاری کرد، اما برای تنویر افکار عمومی و البته ثبت در تاریخ نکاتی قابل ذکر است که برای فهم آن، تنها اندکی «حافظه سالم»، «وجدان» و «انصاف» کفایت میکند:
۱. مقطع زمانی بین ۹۲ تا ۹۷ که همزمان با ۵ سال نخست دولت روحانیبود، چندان دور نیست؛ مربوط به یک قرن پیش و یک دهه قبل هم نیست! صحبت از همین ۷ سال گذشته است.
پیش از آن، دولت محبوب منتقدان روحانی با «کاغذپاره خواندن قطعنامهها» و پشت پازدن به مقررات بینالمللی از یکسو، و ایستادن در برابر همه ارکان نظام از سوی دیگر، چنان روزگاری برای کشور ساخته بود که دیگر سنگ روی سنگ بند نبود و هر لحظه انتظار تهاجم دشمنان میرفت. این وضعیت، عرصه را بر اقتصاد و معیشت مردم هم به شدت تنگ کرده بود و اگر نبود تدبیر برجامی دولت یازدهم، معلوم نبود ایران اکنون چه سرنوشتی داشت.
پنج سال گشایش اقتصادی، رفع تحریمها، شکست اجماع خطرناک جهانی، کنترل تورم، رشد مثبت اقتصادی و بازگشت نسبی کشور به شرایط عادی، محصول برجام و هنرنمایی دیپلماتیک دولت روحانی بود. هیچکس فراموش نمیکند که در آن سالها چه کسانی برجام را دشمن بودند، بحران ساختند، سفارت سوزاندند و تا توانستند علیه بزرگترین توافق عزتمندانه ایران با ۶ قدرت جهان نوشتند و تاختند.
۲. از قضا همین تدبیر و امید باعث شد حسن روحانی بار دوم با رای بیشتری از سوی میلیونها ایرانی برگزیده شود؛ اما یک سال بعد از انتخابات حماسی ۹۶، ترامپ همچون «دیوانهای از قفس پرید» و نه تنها برجام و کشور را به زحمت انداخت، بلکه دنیا با چهره جدیدی از جنون، ناتدبیری، لجام گسیختگی، عهدشکنی و پیمانگریزی آشنا شد.
درست همان کسانی که کینه برجام را به دل داشته، مدافع خروج از آن بودند به طرزی رقتبار نقش تیغه دوم قیچی زنگزده ترامپ را عهدهدار شدند و خروارها نمک به زخم تحریمها پاشیدند و این بار خواستار خروج ما از برجام و بازی در زمین ترامپیسم شدند!
۳. پس از آن و همزمان با آشکار شدن تدریجی نتایج «جنگ و تروریسم اقتصادی» آمریکا بر پیکر تازه جان گرفته اقتصاد کشور، و تلاش آن «دلقک صهیونیست»، نزدیک بود اجماع جهانی جدیدی علیه ایران شکل بگیرد و حتی دامنه تحریکها تا یک قدمی جنگ افروزی پیش رفت، اما باز هم تدبیر دولت و اجماع هوشمندانه نظام کارساز شد و آمریکای ترامپ نه تنها در مجامع بینالمللی محکوم و منزوی شد بلکه، حرکت کشور بر لبه باریک حکمت و عقلانیت ادامه یافت.
۴. تا اینکه رسیدیم به بلای جهانی کرونا و این بار در سختترین شرایط تحریمی، همه امکانات ملی برای مهار ویروسی ناشناخته بسیج شد و باز هم دولت در جلسههای ممتد «ستاد ملی»، تلاش طاقتفرسایی را برای گذر کمهزینه از این مصیبت آغاز کرد؛ نتیجه آن شد که برخلاف بسیاری از اقتصادهای بزرگ دنیا، تقریبا هیچ کالایی برای درازمدت نایاب نشد، فروشگاهی غارت نشد و جدال متمدنانه! غربیها بر سر دستمال توالت، در این سرزمین مشابهی نیافت.
۵. در ادامه، برخی از همین تندروهای «حداقلی» با فریاد بلند معیشت و ارزانی به مجلس جدید راه یافتند و البته منویاتشان نه تنها در اقتصاد، بلکه در سیاست خارجی نیز آشکار شد! اما دولت بازهم تدبیر ورزید و با همراهی شورای عالی امنیت ملی، مصوبه «اقدام راهبردی» مجلس را به گونهای اجرا کرد که بهانه جدیدی به دست دشمن نیفتد؛ آنهم در شرایطی که دولت جدید آمریکا بر سر کار آمده و موجی از امیدهای مردمی برای شکست فشار حداکثری سه ساله شکل گرفته بود.
۶. در همین شرایط سخت تحریم و کرونا چرخ افتتاحهای صنعتی، اقتصادی، کارآفرینی متوقف نشد و دولت هر هفته هزاران شغل و طرح و برنامه را به اقتصاد کشور تزریق کرد؛ هیچ فرد منصف و عاقلی نه تنها منکر گرانی و سخت معیشتی مردم نیست بلکه معترف است اگر در بیسابقهترین تحریمهای غرب، کشور به سمت کمبود کالاهای اساسی نرفت و کرونا تا حد زیادی مدیریت و نسبت به برخی جوامع، کم تلفات شد، نتیجه عمل دولتی است که رئیس آن، صبورانه زیر فشار هتک و تهمت و افترا ایستاد و توانست بقیه ارکان نظام را به اجماع مورد نظر رهبری برساند.
۷. همپیمانان داخلی تحریم و صاحبان بلندگوهای وحدتشکن، اگر نه امروز، اما سرانجام روزی مجبور خواهند شد پاسخ دهند که در سختترین شرایط اقتصادی مردم، چرا با دولت منتخب ۲۴ میلیون رایدهنده همراهی نکردند؛ چرا تا توانستند چوب لای چرخ دولت و استخوان لای زخم تحریم و کرونا گذاشتند؛ چرا خودتحریمی از نوع افایتیاف را موجب شدند و هزینههای بانکی و مالی را افزودند؛ چرا روان جامعه را آزردند ... و در نهایت طلبکارانه در رسانههایشان مدعی شدند چرخ کشور «نمیچرخد» و رئیس جمهوری «سرگیجه دارد»!
در شرایطی که صادرات نفت کشور به صفر رسید و هزینههای بهداشتی و درمانی چند ده برابر شد و در برابر همه فشارها، تخریبها، تحریمها و البته کرونا، همینکه بنیانهای اقتصادی و اجتماعی کشور هنوز پابرجاست باید به روحانی و دولت او دست مریزاد گفت، چه رسد به اینکه هفتگی و گاه روزانه شاهد افتتاح طرحهای گوناگون در سطح ملی هستیم و صنعت هستهای بهتر و قویتر از گذشته فعالیت میکند.
۸- کوتاه سخن اینکه، آن چرخی که در دوره روحانی نمیچرخد، چرخ انصاف و وجدان منتقدان افراطی دولت و اعتراف آنها به هنر کشورداری و دیپلماسی اوست و اگر کلاه خود را قاضی کنند میدانند دولت تدبیر و امید، در ۷ سال و نیم گذشته دست به چه کارهای بزرگی زده است. بنابراین تندروهای داخلی اگر همدلی را و اجماع و همافزایی را برنمیتابند، لااقل در ماههای حساس پیش رو، منافع ملی را مقدم دارند، با مردم و دولت منتخب آنها همراهی کنند، تا کشور به سلامت از این گردنه عبور کند.