به گزارش ایرناپلاس، به تازگی نمایندگان مجلس در جریان بررسی جزئیات لایحه بودجه در بخش هزینهای با پیشنهادی در مورد الحاق یک بند به تبصره ۲ ماده واحده لایحه بودجه موافقت کردند که براساس آن دولت مکلف است به ازای هر فرزند که از ابتدای سال ۱۴۰۰ متولد میشود، ۱۰ میلیون ریال از محل یک درصد یک دوازدهم هزینههای شرکتهای دولتی را به صورت ماهانه کسر و پس از واریز ردیف خاص، فقط برای خریداری صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس به نام فرزند اختصاص دهد. سازوکار اجرایی از جمله خانوارها، مشمول نحوه خرید و انتخاب صندوق و هزینههای مرتبط به پیشنهاد وزارت امور اقتصاد و دارایی به تصویب هیات وزیران برسد.
اعطای وام ۷۰ میلیونی برای تولد فرزند سوم
همچنین در روزهای اخیر مجلس طی مصوبهای، بانک مرکزی را مکلف به اعطای وام ۲۰ ساله ۷۰ میلیون تومانی به خانوارهای فاقد مسکن کرد در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ صاحب فرزند سوم می شوند، کرد.
کارشناسان معتقدند ارائه تسهیلات مقطعی بیتوجه به شرایط جامعه هدف دریافتکننده تسهیلات، نمیتواند گامی مهم در راستای افزایش جمعیت، ازدواج و باروری شود و برای رسیدن به چنین اهدافی باید به سمت مشوقهای دائمی و مادامالعمر حرکت کرد.
اگرچه اختصاص سهام برای آینده فرزندان با فرض اینکه ۱۰۰ درصد نتیجه مثبت داشته باشد میتواند مؤثر باشد اما نکته مهم اینکه این سهام تا چه میزان کمک حال خانوادهها خواهد بود؟ یکی از مهمترین دلایل تمایل نداشتن خانوادهها برای بچهدار شدن، مشکلات مالی است. حال پرسش اینجاست که آیا این مشوقهای مجلس میتواند خانوادهها را به فرزندآوری تشویق کند؟
مسائل مالی، تجربه زیسته و تغییر ذهنیت زوجهای جوان
محسن معروفی کارشناس سیاستگذاری اجتماعی در این باره به ایرناپلاس میگوید: در زمینه سیاستهای جمعیتی باید به چند نکته توجه کرد. در سالهای اخیر مسائلی که تاکید زیادی بر آن میشود و سیاستگذاران و کارگزاران حکومتی روی آن بسیار مانور میدهند و دنبال تشویق و ترغیب آن هستند، ازدواج و باروری است. حالا ازدواج، بحث ما نیست و تمرکز ما بیشتر روی مساله فرزندآوری و سیاستهای جمعیتی است.
معروفی ادامه میدهد: مساله کاهش جمعیت پدیدهای است که کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته با آن مواجهاند و به تبع آن دنبال سیاستگذاریهایی برای افزایش جمعیت هستند. دلیل این حساسیتها هم کاهش باروری و حرکت جمعیت به سمت پیر شدن است که به اعتقاد من دو دلیل عمده دارد. به نظرم بخش زیادی از این موضوع مسائل مالی است. بخشی دیگر تجربه زیسته و تغییر ذهنیت زوجهای جوان است که در سن باوری هستند.
کاهش درآمدها و فرزندان دوم و سوم
این کارشناس سیاستگذاری اجتماعی میافزاید: از نظر مالی، فشارهای زیادی از لحاظ اقتصادی در این سالها به مردم وارد شده است. درآمدها به حدی کاهش یافته که امکان داشتن فرزندان دوم و سوم نیست. هزینههای زندگی بسیار بالا رفته و هزینههای خدماتی، بهداشتی و درمانی و همچنین هزینههای نگهداری از فرزندان بسیار گران تمام میشود. بهویژه در شهرهای بزرگ که زوج ها هر دو شاغل هستند نمیتوانند وظایف پدر و مادر بودن را به صورت کامل انجام دهند. آنها مجبورند تمام وقت کار کنند تا بتوانند حداقلهای معیشتی را تامین کنند.
زوجها نمیخواهند تجربههای تلخشان را به فرزندان منتقل کنند
وی ادامه میدهد: این والدین ناچارند بچههایشان را به مهدهای کودک بسپارند که این مساله خود هزینه دیگری را بر خانوارها تحمیل میکند. این بُعد مالی در یک دهه اخیر به دلایل مختلف از جمله تحریم، گرانی، تورم و کاهش درآمد خانوار در مقایسه با هزینههای زندگی تشدید شده است. بخشی دیگر تجربه زیسته و سابقه زندگی زوجها در یک خانواده پرجمعیت است. میدانید که خانوارهایی که جوان و میانسال هستند، میتوانند فرزند به دنیا بیاورند. این گروه سنی از جامعه که مساله باوری را برعهده دارند، عموما نسل دهه ۵۰ و ۶۰ هستند.
معروفی توضیح میدهد: در این دوره ما با برخی مسائل مواجه بودیم؛ افرادی که در این دو دهه (۵۰ و ۶۰) به دنیا آمدهاند تجربه خانوادههای چندهستهای را داشتهاند. کمبودها و مشکلات مالی زیادی را تجربه کردهاند و نمیخواهند این تجربهها را به فرزندانشان منتقل کنند. به همین دلیل یک ذهنیت منفی به خانوادههای پرجمعیت وجود دارد. این ذهنیت هم این است که در صورت افزایش تعداد فرزندان و بالا رفتن جمعیت خانواده، سطح رفاه فرزندان و سطح عمومی رفاه خانواده کاهش مییابد. در نتیجه والدین امروز نمیخواهند که تجربه کودکی خود را تکرار کنند. زوجهای امروز تمایل دارند فرزندان کمتر و سطح زندگی باکیفیتتری برای آنها تامین کنند.
این جامعهشناس میگوید: این موارد دلایل بسیار مهمی هستند و پدرومادرها با این مشوقهای کم، کوتاه و مقطعی ترغیب نمیشوند. واقعیت اینکه طرحها و مشوقهای اخیر مجلس نمیتواند هیچ کمکی به اقتصاد خانوار بکند. با این مبلغ اندک و به امید اینکه بورس در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده وضعیت بهتری پیدا کند، شاید اندک سرمایهای برای آن فرد به حساب بیاید اما با این روند اقتصادی و با این مبلغ نمیتوان هیچ آینده مالی برای این بچهها متصور شد.
نیازهای اولیه کودک، مساله اصلی است
وی تاکید میکند: مساله اصلی بحث معیشت، نیازهای اولیه و اکنون کودک است. کسانی که فرزند دوم یا سوم به دنیا میآورند هزینههای زیادی را متحمل میشوند که چنین طرحی هیچ دردی از آنها دوا نمیکند و این روند کنونی کارایی ندارد و نمیتواند مشوق محکمی برای فرزند سوم باشد. از طرف دیگر آن طرحی هم که قرار است وام ۷۰ میلیون تومانی به خانوادههای دارای فرزند سوم و فاقد مسکن مستقل اعطا شود شاید بتواند کمکی بکند اما مشکل اینجاست که در اینجا مساله فقط مسکن نیست.
معروفی توضیح میدهد: بحث معیشت اکنون در اولویت است. بچهای که به دنیا میآید تا به سن نوجوانی برسد بار مالی سنگینی بر خانوار تحمیل میکند. بنابراین این طرحها نمیتواند موفقیتآمیز باشد. چنانکه ما در طرحهایی مانند افزایش وام ازدواج دیدیم که در عمل اثر آنچنانی نداشت و نتوانست این تمایل را در جوانان ایجاد کند و علاوه بر آن پیامدهای منفی هم داشت.
معروفی یادآور میشود: نکته مهم دیگر، ناپایداری ازدواج است. اینکه در سالهای اخیر آنطور که آمارها میگویند درصد زیادی از ازدواجها دوامشان کمتر از یک سال بوده است. افرادی که ازدواج میکنند و این نوع از فروپاشی خانوادهها را میبینند، در مورد فرزندآوری با تردید مواجه میشوند. این هم یکی از عوامل اصلی کاهش فرزندآوری است.
حساسیت خانوادهها فقط محدود به دوره کودکی نیست
وی میافزاید: در مجموع اگر مجلس میخواهد در عرصه سیاستگذاری، ترغیب و تشویق خانوارها پا بگذارد باید بیشتر به فکر رفاه، آسایش و تامین معیشت و نیازهای اولیه کودکان از بدو تولد تا زمان نوجوانی و تحصیلات عالی باشد. زیرا حساسیت خانوادهها فقط محدود به دوره کودکی نیست و آنها به آینده و حتی فرصتهای کاری و شغلی بچهها هم فکر میکنند. کسی که یک بچه دارد به طور قطع نگرانی و دغدغههای کمتری دارد. میزان موفقیت هر طرحی بستگی به نیازسنجی دقیق و کارشناسی شده ذینفعان آن دارد.
نگاهی به سیاستهای مشوق فرزندآوری در جهان
اما نگاهی به تجربههای کشورهای اروپایی در زمینه سیاستهای حمایت از فرزندآوری نشان می دهد که کشورها، از سلسله سیاستهای دوستدار خانواده با محوریت حمایت از فرزندآوری بهرهمند شدهاند. به این معنا که سیاستهای حمایتی پیش از تولد فرزندان آغاز میشود و همزمان با تولد و رشد کودک توسعه میباید.
از جمله سیاستهای حمایت از خانواده در آلمان که با هدف افزایش زمانهای حضور زنان در خانه و بهبود فرزندآوری انجام شده، ارائه مرخصی به مردان برای مراقبت از کودک و کمک به زنان است.
اعطا کمک هزینه به والدین برای کاهش فشار اقتصادی خانواده
یکی دیگر از این سیاستها، اعطا کمک هزینه به والدین برای کاهش فشار اقتصادی خانواده و تمرکز بر تربیت فرزند است. بر این اساس، دولت آلمان کمک هزینه ۳۰۰ تا ۱,۸۰۰ یورو در ماه را به والدین فرزند تازه متولدشده اختصاص داده است که این مبلغ حداکثر در ۱۴ ماه پرداخت میشود. اینگونه سیاستهای حمایتی به مادرهای شاغل کمک میکند در کنار فعالیت اقتصادی به نقش مادری و تربیت فرزند نیز بپردازند.
در نروژ نیز والدین ۴۷ هفته مرخصی زایمان دریافت میکنند و میتوانند مشاغل پارهوقت دریافت کنند. فرزندان ۱ تا ۵ سال هم مشمول دریافت یارانه مراقبتهای دولتی میشوند. همچنین برای والدینی که تازه صاحب فرزند شدهاند نیز مزایایی با هدف تضمین درآمد برای آنها در نظر گرفته شده است.
پرداخت وام بارداری به مادران جوان فنلاندی
در کشور فنلاند خانوادهها حمایتهای مالی همچون وام بارداری دریافت میکنند. مرخصی زایمان مادران نیز از ۳۰ روز پیش از زایمان شروع شده و در طول این دوره کمک هزینه «مادرانه» به مادران پرداخت میشود. در کشور دانمارک ۵۲ هفته مرخصی زایمان برای مادران در نظر گرفته شده است که همراه با حقوق بوده و از چهار هفته پیش از زایمان آغاز میشود. پدران نیز دو هفته مرخصی با حقوق پس از تولد فرزند دریافت میکنند. همه کودکان زیر سن مدرسه میتوانند از مهدکودکهای دولتی استفاده کنند که والدین تنها ۲۵ درصد هزینه آن را میپردازند.
در کشور سوئد یکی از این تسهیلات دولت برای کودکان «کمک هزینه کودک» است. این کمک هزینه، مبلغ مشخص و بلاعوضی است که دولت در ازای هر کودکی که در سوئد متولد میشود تا ۱۶ سالگی به والدین پرداخت میکند.
میزان این کمک هزینه ارتباطی با میزان درآمد والدین کودک ندارد و همه اقشار جامعه با هر سطح درآمدی از این تسهیلات دولت سوئد برخوردارند. هرچه تعداد فرزند در یک خانواده بیشتر باشد، میزان این کمک هزینه بیشتر خواهد بود.
ایسلند، کشوری با بهترین خدمات خانوادگی
پدر و مادران ایسلندی پس از تولد کودکانشان یا به فرزندی پذیرفتن یک کودک، از سه ماه مرخصی با حقوق برخوردارند که میان والدین تقسیم میشود. پدر و مادرهایی هم که بیکارند، میتوانند از سیستم رفاه عمومی برخوردار شوند. مادران ایسلندی نیز میتوانند از «خدمات پزشکی رایگان» پیش از زایمان برخوردار باشند.
این خدمات شامل تا ۱۰ مرتبه ویزیت دکتر، سونوگرافی و هم چنین برخورداری از خدمات پزشکی، ماما و پرستار در منزل پس از زایمان است. دولت ایسلند، میزان کمک و مزایایی را که به مادران و پدران تعلق میگیرد بر پایه شمار افراد خانواده در نظر میگیرد. به دلیل همین سیاستها، ایسلند بیشترین میزان مشارکت زنان را در محل کار و هم چنین یکی از بالاترین آمار زاد و ولد را در کل اروپا دارد.