سالهاست که دشمنان با وجود راهاندازی یک جنگ ترکیبی چند لایه برای ناامیدسازی و شکست ملت ایران، نتوانستهاند به اهداف خود دست یابند و ایرانِ سربلند با وجود همه فشارها و سختیها همچنان در مسیر رو به صعود خویش به پیش میرود.
آنچه به اذعان آنها در کنار باور عمیق ملت به ماهیت انقلاب اسلامی، اجازه تکمیل حلقههای این جنگ ترکیبی را نداده، «پایگاه مردمی»، «قدرت موشکی»، «نفوذ منطقهای» و «برنامه صلحآمیز هستهای» ایران به عنوان اصلیترین کانونهای قدرت جمهوری اسلامی است که دشمن برای محدودسازی آن حتی از ترور سیاسی و فیزیکی نمادهای قدرتساز آن نیز ابایی ندارد.
ترور ناجوانمردانه دانشمندان هستهای، سردار سلیمانی و دکتر محسن فخریزاده و دروغپردازی دشمن در مورد شیوه شهادت سردار حسن طهرانی مقدم، بارزترین جلوههای عصبانیت و استیصال آنها از توانمندیهای راهبردی ایران است.
در این میان سرمایهگذاری هنگفت برای پیشبرد «جنگ ادراکی» به منظور القاء ناکارآمدی الگوی ایرانی ـ اسلامی حکمرانی با هدف ضربه زدن به سرمایه اجتماعی نظام و ناامیدسازی جامعه نسبت به آینده، اقدام دیگری است که در کنار ضربه زدن به عناصر راهبردی قدرتساز دیگر دنبال میشود.
این چهارگانه راهبردی همچون ذخایری که براساس قانون ظروف مرتبطه همواره سطح یکسان خود را حفظ میکند، تحت هیچ شرایطی دچار کاهش ظرفیت اثرگذاری نمیشود زیرا محتوای آن به منبع در حال رشد حمایت مردمی، توانمندی، دانش و تدبیر ملی متصل بوده و طبعا پایانناپذیر است.
ناگفته پیداست که فقدان تاثر برانگیز شهید طهرانیمقدم نتوانست برنامه رو به رشد موشکی را متوقف سازد و از آن زمان تاکنون دهها موشک نظامی و ماهوارهبر جدید تولید و با موفقیت آزمایش شده است.
از سویی، شهادت سردار سلیمانی ضمن آنکه موجب شکلگیری موج اجتماعی کمنظیری در ایران و عراق و کشورهای محور مقاومت شد، تغییر و توقفی در سیاستهای منطقهای و حمایت قاطع ایران از جریان مقاومت ایجاد نکرد و چنانچه رهبر معظم انقلاب نیز به تازگی به آن اشاره داشتند، سیلی سختتر «غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و «اخراج آمریکا از منطقه» نیز در حال وقوع است.
ترور ناجوانمردانه دانشمندان هستهای نیز نتوانست شتاب برنامههای صلحآمیز هستهای ایران را کم کند و به طور قطع به شهادت رساندن دانشمند بزرگ شهید محسن فخریزاده نیز روند رو به اعتلای تولید دانش، فناوری و محصولات هستهای را کند نخواهد کرد.
چهارگانه راهبردی قدرتساز، حصاری پولادین از جنس حمایتهای مردمی، باورهای ملی و اعتقادی در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده که نتیجه بیش از ۴۰ سال حکمرانی مبتنی بر تفکر ناب انقلاب اسلامی است.
این دژ غیرقابل نفوذ با وجود همه تلاشها و توطئهها تاکنون توانسته از امنیت و منافع ملی کشور به شکل بیسابقهای حراست و حفاظت کند و به همین دلیل است که دشمن به دنبال استفاده از تاکتیک اسب تروا برای ورود به این دژ مستحکم است.
ناکارآمدی در مدیریت وضعیت معیشتی مردم، تضعیف انسجام ملی و شکلگیری دوقطبیهای کاذب و ناامیدکننده جامعه در موضوعهای مهم داخلی و خارجی میتواند مانند اسبهای تروا به حصار مستحکم جمهوری اسلامی «نفوذ» کرده و رخنهای را که سالها دشمن با صرف هزینههای گزاف موفق به ایجاد آن نشده است به وجود آورد.