به گزارش ایرناپلاس، برانکو ایوانکوویچ و کارلوس کیروش هر دو از مربیان محبوب فوتبال ایران بودند. اولی، پس از کسب هفت جام قهرمانی برای پرسپولیس با پیشنهاد وسوسه انگیز باشگاه الاهلی عربستان مواجه شد و در حالی که با پرسپولیس قرارداد داشت، با قراردادی دو ساله به این تیم پیوست؛ اما، خیلی زود و تنها پس از فقط پنج بازی، به دلیل نتایج ضعیف از این تیم کنار گذاشته شد!
کلمبیا ۱۸ بازی کیروش را تحمل کرد
و اما کارلوس کیروش، طولانیترین زمان مربیگری تاریخ فوتبال ایران و عمر خود را در تیم ملی گذراند، اما بدون هیچ جام قهرمانی و بعد از شکست ۳ بر صفر مقابل ژاپن که سنگینترین باخت او در دوران مربیگریش در ایران نیز بود، با قراردادی سه ساله هدایت تیم ملی کلمبیا را برعهده گرفت.
او نیز به سرنوشت برانکو دچار شد، اما برخلاف همتای کرواتش ۶۶۴ روز دوام آورد و ۱۸ بار روی نیمکت مربیگری کلمبیا نشست و دو شکست سنگین ۳ بر صفر مقابل اروگوئه در خانه و ۶ بر یک برابر اکوادور که بدترین باخت کلمبیا در ۴۳ سال اخیر بود، موجب اخراج این مربی پرتغالی شد.
بدآموزی فوتبال ایران برای کیروش
وجه مشترک هر دو مربی یاد شده برخورد با بازیکنان سرشناس تیمهایشان بود و برخلاف ایران آنها نتوانستند در آنجا قدرتنمایی خود را تکرار کنند و بلافاصله با واکنش مدیران خود مواجه شدند. شاید اختیاراتی که مدیران فوتبالی ما به کیروش داده بودند به نوعی بدآموزی برای او بود و نتوانست از این حربه استفاده کند و کار خود را پیش ببرد.
فوتبال، ورزش بیرحمی است و یک اشتباه کوچک میتواند همه امیدهای یک مجموعه را به ناامیدی تبدیل کند. از طرفی فدراسیون فوتبال کلمبیا مانند فدراسیون فوتبال پنج ستاره ما نبود که همه اختیارات را به کارلوس کیروش بدهد و قدرتنمایی کند!
پاسخ به یک پرسش
امیر حاجرضایی به عنوان کارشناس مطلع و شناخته شده در فوتبال ایران، درباره ناکامی برانکو و کیروش با داشتن امکانات خوب در تیمهای جدید خود پس از جدایی از فوتبال ایران به ایرناپلاس گفت: «پاسخ دادن به این سوال بسیار سخت است! صادقانه بگویم من جوابی برای این پرسش ندارم. پاسخ دادن به آن مستلزم تحقیق و بررسی است. مطرح کردن این سوال بدون آگاهی قبلی و دادن پاسخ فیالبداهه برای من دشوار است. اما با یک مثال پاسخ شما را میدهم. مربی موفقی مثل کارلو آنچلوتی این روزها سیرنزولی را طی میکند. مربی، مربی است، اما این احتمال وجود دارد در باشگاه جدید شرایط باشگاه قبلی برایش فراهم نباشد. همین امر به او صدمه خواهد زد.
ما میدانیم آنچلوتی یک مربی بزرگ است و در چهار لیگ معتبر اروپا عنوان قهرمانی را بدست آورده اما حالا از تیمهای بزرگ گذشته و به یک تیمی مثل اورتون میرسد که آن قدرت تیمهای سابق او را ندارد و نتایج خوبی نگرفته است. آیا آنچلوتی ضعیف شده؟ یا شرایط با چهار تیم قبلی او متفاوت است که قطعاً این دومی درست است.»
فکر میکردم نجاتدهنده فوتبالم
این کارشناس با سابقه فوتبال، در پاسخ به این پرسش که ممکن است با بالا رفتن سن، این مربیان دیگر قادر نیستند به مانند گذشته کار کنند و محافظهکار میشوند، اظهار داشت: «در زندگی معمولی غیرفوتبال نیز همینگونه است؛ یعنی وقتی سن فرد بالا میرود، محافظهکارتر میشود.
وقتی جوان است پای خود را روی گاز میگذارد و با سرعت میرود، اما وقتی سن بالا میرود افکاری در ذهن او جاری میشود؛ اینکه خانواده و بچه دارد، خرج دارد و ... طبیعتاً در حرفه فوتبال هم همینطور است.
زمانی که جوان بودم پیش خود فکر میکردم من نجاتدهنده فوتبالم! باید نوآوری کنم باید بیباک باشم اما زمانی میشد که دو نتیجه بد، چشمغرّه مدیران باشگاه را به همراه داشت. رفته رفته من نیز در افکارم تجدید نظر میکردم. یعنی اینکه میآمدم دفاع را محکمتر میکردم که اگر نمیبریم، نبازیم. به نکته درستی اشاره کردید و این میتواند تاثیرگذار باشد. از یک طرفی، کارلوس کیروش اصولاً یک مربی تدافعی بود.»
پیشنهادهای کارساز کیروش به فرگوسن
مربی اسبق تیم ملی کشورمان، اضافه کرد: «در سال ۲۰۰۸، زمانیکه کیروش دستیار فرگوسن بود. منچستریونایتد در اولدترافورد با بارسلونا در دیدار برگشت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا بازی داشت. هنگامی که کادر فنی دور هم نشستند که باید برای موفقیت در این دیدار چه کار باید کرد، این کیروش بود که فرگوسن را قانع کرد باید با سیستم دفاعی بازی کنند. او اعتقاد داشت «یونایتد» نمیتواند در همه طول زمین پرس را ایجاد کند. پس باید از زمین خود پرس را انجام دهد. آنها در دفاع راست با داشتن بازیکنان تخصصی در این پست مشکل داشتند، چرا که «مسی» در آن منطقه بازی میکرد و در انتخاب نفری که بتواند آنجا را بخوبی پوشش دهد، تردید داشتند که اینجا باز این کیروش بود که پیشنهاد کرد «اوون هارگریوز» که هافبک بود را در این پست به بازی بگیرند و دلیلش این بود «هارگریوز» سمج و یارگیر است و نفوذ نمیکند. آن بازی حساس را «یونایتد» با گل «پل اسکولز» یک بر صفر برد و به فینال رسید و در نهایت قهرمان اروپا شد.»
کیروش کارشناس سیستم دفاعی
حاجرضایی، با نگاه انتقادی به این مساله، پیامدهای منفی آن برای فوتبال کلمبیا گفت: «وقتی کارلوس کیروش سرمربی ایران شد همین سیستم را پیاده کرد. در واقع اینگونه میتوانیم بگوییم او کارشناس سیستم دفاعی است! این کار کیروش در ایران جواب داد، اما در کلمبیا خوب به یاد دارم اولین نفری که به او اعتراض کرد، بازیکن اسبق این تیم «کارلوس والدراما» بود که گفت این سیستم به بازیکنان کلمبیایی نمیخورد!
عوامل زیادی هست که موجب میشود یک مربی نتواند موفقیت خود را تکرار کند. در واقع باید گفت وقتی شما کاری در جایی با موفقیت انجام دادید در جای دیگر جواب نمیدهد. کیروش وقتی از ایران رفت به کلمبیا، یکباره نمرهاش از ۱۶ به ۲ نرسید، پس باید عواملی باشد که در آنجا وجود داشته، اما در ایران نداشته؛ حالا ممکن است، عوامل جغرافیایی یا نوع بازی دو کشور باشد.
باید بپذیریم سطح فوتبال کلمبیا بالاتر از ایران است. آیا در کلمبیا برخلاف ایران که تابع کیروش بودند، هر کاری دلش میخواست میکرد، میتوانست آنجا انجام دهد؟! آیا فدراسیون فوتبال آنها مانند فدراسیون فوتبال ما مرئوس بود؟«
حرفهای کیروش توهینآمیز و موهن بود
پیشکسوت فوتبال ایران در پاسخ به این پرسش که آیا تسلیم بودن فدراسیون فوتبال ما در برابر خواستههای کیروش موجب بدآموزی او نشد، خاطرنشان کرد: «در واقع این پرسش شما مکمل حرف من است. فوتبال کلمبیا، فوتبالی سطح بالا در منطقه آمریکای جنوبی بوده و از نظر ساختاری با فوتبال ما قابل مقایسه نیست. کیروش بیشترین زمان مربیگری خود را در ایران انجام داد. فوتبال ایران هرگز مربیای به خود ندیده بود که هشت سال در پست خود باقی بماند! کیروش در ایران هر کاری که دوست داشت انجام میداد و وقتی مانعی سر راه خود نمیدیدید، پیشروی میکرد.
من منتقد کیروش در زمینه رفتارهای اجتماعیاش بودم؛ از بالا به ما نگاه و فکر میکرد در این کشور آدم فرهیخته نیست، آدمهایی که فوتبال بفهمند وجود ندارد. انگار به ما میگفت که شما کجا بودید و حتی برگشت گفت شما تیم یمن را هم نبردهاید! در واقع بسیار توهینآمیز و موهن صحبت میکرد. یک نمونه آن، هنگامی که بازیکنان پرسپولیس را با عنوان چاق شدن و ... از تمرینات تیم ملی در «دوبی» برگرداند.»
نقش «رئیس فدراسیون» در فوتبال جهان
تحلیلگر فوتبال کشورمان، با انتقاد از شیوه کار رئیس وقت فدراسیون فوتبال تصریح کرد: «فدراسیون فوتبال ما باید ایشان را احضار میکرد تا برای این حرکت زشت خود توضیح دهد که چرا این کار را انجام داده، اما به جای این کار، این فدراسیون فوتبال ما بود رفت آنجا خواهش کرد!
دوست ندارم حرف گذشته را به میان بیاورم، کیروش از ایران رفته و اگر قرار است انتقاد کنیم باید در زمان حضور همان افراد انجام دهیم که آنها نیز بتوانند پاسخ دهند. اکنون یک سوال دارم، ما میخواهیم یک مربی برای تیم ملی بیاوریم، حالا بهترین مربی دنیا گواردیولا یا کلوپ هستند. اصلاً فرض کنیم یورگن کلوپ است و او را به تهران میآوریم؛ آیا کلوپ رئیس است یا مرئوس؟! در فوتبال جهان رئیس(فدراسیون)، رئیس است. این رئیس مربی را انتخاب و یا اخراج میکند و همه تصمیمها را میگیرد و وارد حوزه فنی هم نمیشود.
مربی هم اگر مربی باشد اجازه نخواهد داد رئیس وارد حوزه فنی شود اما چرا نیمه اول آن را من گفتم و نیمه دوم آن را شما گفتید. کیروش با یک ذهنیتی از ایران رفت و دید در کلمبیا از این خبرها نیست!»
وقتی پول را دوست داری باید مسئولیت را هم بپذیری
وی ادامه داد: «آنها سازمان یافته و قوی هستند. علتش این بود که آدمهایی که در طول هشت سال حضور کیروش در ایران در فدراسیون فوتبال مسئولیت داشتند، بیشتر آنها به دلیل اینکه صندلی خود را حفظ کنند، تابع کیروش شدند! چون ایشان یک لوکوموتیو شد و این قطار را میکشید. هر چقدر آن پیروزی به دست میآورد، آنها میتوانستند با زبان این پیروزی جامعه را قانع کنند. ما دو بار جام جهانی رفتیم، فلان کردیم، بهمان کردیم. شما وقتی پیروز هستی، حرفتان را گوش میکنند و از جایگاه قدرت صحبت میکنید، وقتی بازندهای کسی حرف شما را گوش نمیکند، دلایلتان را نمیپذیرد.
بارها شنیدهایم که در ایران وقتی یک مربی در نیمه راه مسابقات جایگزین مربی یک تیم میشود، وقتی میبازد برمیگردد و میگوید من تیم را نبستهام. آقای مربی! شما وقتی رفتی جای یک مربی شکست خورده قرارداد ببندی، نمیدانستی که این تیم را او بسته است؟! اینجا مشخص میشود به دلیل پول این مسئولیت را قبول کردی، وقتی پولش را دوست داری باید مسئولیت را هم بپذیری. در واقع شما را جایگزین کردهاند تا آباد کنی، چون قبلی خراب کرده است.»
مربی یک شبه ضعیف نمیشود
حاج رضایی، خاطرنشان کرد: «همین مسائل را کیروش فهمید و نباید فراموش کنیم او باهوش است. بپذیریم آدم کوچکی نبود! نگاه کرد و فهمید افرادی که در اطرافش هستند، به او وصلند. این میتواند یکی از دلایل باشد وقتی ۶ گل از اکوادور میخورید دیگر جایی برای صحبت کردن و بحث وجود ندارد. از طرفی سیستم مدیریتی آنها با سیستم مدیریتی ما فرق میکند. این اتفاقاتی که در فوتبال ایران رخ میدهد در کشورهای آفریقایی هم رخ نمیدهد. این یک دلیل است و آن موضوع بالا رفتن سن را که شما اشاره کردید هم میتواند یک دلیل دیگر باشد.
از طرفی نباید تفاوتهای کشورها را با یکدیگر نادیده گرفت. فراموش نکنید مربی یک شبه ضعیف نمیشود. اما دلایلی وجود دارد که به ضعفش منجر میشود، مانند بالا رفتن سن، شرایطی که باشگاه جدید یا کشور جدیدی که میرود فرق میکند. خیلی دوست داشتم این پرسش شما را پیش از این میگفتید تا چند روزی درباره آن مطالعه میکردم تا پاسخهای مستدلتری بدهم که چه عواملی موجب ناکامی یک مربی حتی در سطح برانکو و کیروش در تیمهای دیگر میشود.»
رها شدن تیمهای پایهای از سوی فدراسیون فوتبال
مربی اسبق تیم ملی کشورمان درباره شیوه انتخاب سرمربی تیم ملی جوانان نیز میگوید: «فدراسیون فوتبال ما تیمهای پایهای را رها کرده است. یعنی به عنوان تشریفات در مسابقات مقدماتی شرکت میکنند و اگر توانستند به دور بعد بروند، میروند. این مسیر سالهاست تکرار میشود.
بگذارید یک مثال بزنم؛ آقای اکبر محمدی یک دورهای مربی شدند. یک فرد باسواد و جوان اما کم تجربه که در آن بازی منجر به باخت تیمشان شد، دستپاچه شده بود که این ناشی از آن است که آقای اکبر محمدی که من تا بحال ایشان را ندیدم اما یکبار با او همکلام شدم، با انتخاب زودهنگام او را سوزاندند! در حالی که ممکن بود پتانسیل بیشتری داشته و در آینده مربی بهتری شوند.
در واقع میخواهم بگویم، یک جا این انتخاب غلط اتفاق میافتد و یک جای دیگر به شکل دیگری رخ میدهد.»
آرزوی ۴۴ ساله تیمهای پایه ایران برای قهرمانی در آسیا
کارشناس فوتبال کشورمان اضافه کرد: «اینها نشان دهنده آن است که تدبیری در آدمهای تصمیم گیرنده دیده نمیشود. تدبیری که بر پایه دانش و تجربه باشد، تدبیری که با توجه به درک شرایط جامعه باشد، بنابراین همین انتخابها و انتصابها میآید و طی میشود و بعد هم بدون نتیجه میماند.
۴۴ سال است که تیمهای پایهای ما در آسیا قهرمان نشدهاند. ۴۴ سال است تیم ملی امید به مسابقات المپیک راه پیدا نکرده و البته دیگر فوتبال در المپیک جایی ندارد، تمام شد و مردم هم عادت کردند، خسته شدند، دیگر چقدر بگویند؛ بنابراین میخواهم بگویم این برمیگردد به ساختار، تشکیلات و تیم مدیریتی فوتبال ما، اینها در واقع باید تصمیمگیری کنند که البته تصمیمهایشان درست نیست. حال اگر رسانهها بخواهند بپرسند چرا تیم ملی جوانان رها شده؟ هیچ یک از آقایان حاضر به پاسخگویی نیستند.
من یک سوال دارم. در سال ۲۰۱۴ دبیرکل کنونی فدراسیون فوتبال ما، دبیرکل بود، اما برکنارش کردید. بعد از دو سه دبیرکل و سرپرست، دوباره او را دبیرکل گذاشتید. اگر او خوب بود چرا کنار گذاشتید؟ اگر بد بود چرا دوباره او را دبیرکل کردهاید؟! یکی بیاید پاسخ بدهد، البته اگر کسی باشد. اگر هم پاسخ بدهند منطقی و مستدل نیست!»
پرهیز فدراسیون فوتبال از حضور افراد مطلع و آگاه
حاجرضایی در پاسخ به پرسش که چرا در بین افراد کمیته بدوی انتخابات و مجمع فدراسیون فوتبال، فوتبالیها حضور ندارند، گفت: «واقعیت اینکه افراد حاضر در فدراسیون فوتبال دوست ندارند داننده در جمع خود قرار دهند، چون خودشان آدمهای ضعیفی هستند؛ آنها افرادی را در جمع خود میپذیرند که مطیعشان باشند و نداند؛ این شکل کار فدراسیون فوتبال ما در سالهای اخیر بوده و همچنان با همین روند پیش میروند.
دلم نمیخواهد اصلاً در مورد فوتبال ایران حرف بزنیم. پاسخهایش پیش خودم هست، میدانم و جوابها را دارم! من ۶۵ سال است با فوتبال زندگی کردم، نمیگویم اعلم هستم، اما تجربهاش را دارم. میدانم، دیدم، آن طرف را دیدهام، این طرف در واقع دیدهام. مطالعه دارم و با فوتبال جهان در ارتباط هستم. اصلاً همچین چیزهای وجود ندارد. مگر میشود شما بدون آنکه شایستگیاش را داشته باشید روی صندلی مدیریت بنشینید؟ باید فیلترینگ شوید؛ باید از صافیهای زیاد بگذرید و توانمندهایتان را داشته باشید.
خیلی دوست دارم یکی از همین فدراسیوننشینها پاسخگوی سوالاتی که از شما کردم باشد. شما باید پای صحبت فردی بنشینید که صادق باشد و من در فدارسیون فوتبال ما هرگز آدم صادق ندیدم.»