تهران- ایرناپلاس- انتخاب‌های سرمربی تیم ملی جوانان پس از جدایی سیروس پورموسوی در نوع خود جالب است. ابتدا پرویز مظلومی به عنوان سرمربی معرفی شد، اما با تعویق بازی‌ها و انتخاب او به عنوان سرپرست تیم استقلال، دوباره گزینه‌ها به خط شدند و از بین آنها داود مهابادی انتخاب شد که واکنش‌ برخی کارشناسان فوتبال را همراه داشته است.

به گزارش ایرناپلاس، بیشتر انتخاب‌های فدراسیون فوتبال تعجب‌برانگیز بوده و جالب اینکه هیچ مقامی هم پاسخگو نیست. دبیرکل کنونی فدراسیون هیچگاه حاضر به پاسخگویی نبوده و کمیته آموزش نیز همین رویه را ادامه داده است. حمید درخشان که به عنوان مدیر فنی تیم ملی جوانان انتخاب شده پاسخگوی پرسش‌های ایرناپلاس بود. 
  
شما تجربه مربیگری در لیگ برتر را دارید و اکنون به عنوان مدیر فنی تیم ملی جوانان ایران انتخاب شدید. در حالی که مدیر فنی چه در فوتبال ما و چه در رده‌های پایین تیم‌های ملی ما به هیچ عنوان تعریف نشده است. چه شد این پست را قبول کردید؟ 
_ باید در یک جاهایی شما تجربه‌های خود را در اختیار جوان‌ها بگذارید. البته این نظر شخصی من است؛ شما وقتی به رقابت‌های جام جهانی می‌رسید، یعنی این پروسه را گذرانده‌اید و رفته‌اید آن بالا و اکنون باید برگردید و این تجربه‌ها را در اختیار جوانتر بگذارید.  
 
بحث این است که این موضوع در فوتبال ما تعریف نشده! 
_ ببینید حالا ما بیاییم آن را تعریف کنیم، چرا همیشه دنبال این هستیم که بگوییم این موضوع (مدیر فنی) تعریف شده نیست. بیاییم آن را تعریف کنیم؛ اشکال که ندارد. اشکال بزرگ ما این است که ما مربیان بزرگ خود را می‌گذاریم در تیم‌های بزرگ، هیچوقت نیامده‌ایم بگوییم این مربی‌ باتجربه را اگر برای تیم‌های پایه بیاوریم، خیلی به ما کمک می‌کند.
اکنون دنیا برگشته به این سمت که شما به بازیکن ۲۳ ساله نمی‌توانی بگویی بازیکن جوان! الان باید به بازیکن ۱۸ ساله که هم کامل شده و هم پخته باشد، بگوییم بازیکن کاملی است.  
 
مانند زمان شما که خیلی جوان بودید برای پرسپولیس بازی کردید؟ 
_ دقیقاً؛ ۱۷ سالم بود که برای پرسپولیس بازی کردم. بزرگ‌ترین اشکال ما این است که برخی از مربیان تیم‌های لیگ، به بازیکنان جوان میدان نمی‌دهند. آنها باید بازیکنان ۱۷ یا ۱۸ ساله را بگذارند در زمین. اگر این کار را که در بسیاری از تیم‌های حتی مطرح اروپایی هم صورت می‌پذیرد، انجام دهند خیلی عالی می‌شود.
بعضی از مربیان لیگ ما ریسک نمی‌کنند و می‌گویند نه این بازیکن -بازیکن جوان- پخته نیست، تجربه ندارد، در صورتی که اینجا باید شما این تجربه را در اختیار بازیکن بگذاری تا بتواند به تیم‌تان کمک کند.  
 
انتخاب مهابادی برای تیم ملی جوانان که کارنامه خوبی در امر مربیگری نداشته سبب نقد کارشناسان شده؛ مهابادی که اکنون به عنوان سرمربی تیم ملی جوانان انتخاب شده با آنچه که شما می‌گویید مربی جوان محسوب نمی‌شود. 
_ اگر مربی‌ای که تیم نداشته باشد را بیاورند بگذراند سرکار، همه انتقاد می‌کنند که چرا این تیم نداشته را آورده‌اید سرمربی کرده‌اید. حالا اگر مربی‌ که تیم داشته را آورده‌اند، دوباره انتقاد می‌کنیم تیمش را رها کرده آمده و سرمربی تیم ملی جوانان شده‌ است. یعنی در هر صورت انتقاد می‌شود اما باید قبول کرد ما باید این موضوع را جا بیندازیم که آیا مربی‌ای تیم‌دار را بیاوریم یا آنکه تیم ندارد! ما تشخیص دادیم آقای مهابادی با آنکه تیم داشت، این توانایی را دارد به تیم ملی جوانان کمک کند.  
 
چرا حالا و آن هم در آستانه شروع بازی‌ها این مربی را انتخاب کردید؟!  
_ من این را اشکال نمی‌بینم، چرا ما باید ایراد بگیریم که او تیم داشته و آن را رها کرده و به تیم ملی آمده است! 
 
تیم فجرسپاسی همه برنامه‌های خود را برای فصل جدید لیگ آزادگان با تفکرات این مربی و نفرات مورد نظر آن انتخاب کرده و می‌خواست در مسابقات حاضر شود. این حرکت در آستانه شروع بازی‌ها صورت گرفته و تیم فجرسپاسی ناگهان سرمربی تیم خود را از دست می‌دهد، چون تیم ملی جوانان سرمربی ندارد؟! 
_ اشکال ندارد! ببینید باشگاه با تیم ملی فرق می‌کند، مگر بسیاری از تیم‌های لیگ ما وسط فصل سرمربی خود را تغییر نمی‌دهد؟! به عنوان مثال من به جای علی دایی سرمربی پرسپولیس شدم و چند ماه بعد برانکو جایگزین من شد.
نه من و نه برانکو تیم را نبسته بودیم. در باشگاه آنچنان تاثیری ندارد چون ۲۰ بازیکن دارد که با آنها قرارداد دارد و برای مربی جدید تنها یک هفته فرصت نیاز است که تیم را بشناسد. اما تیم ملی فرق می‌کند. شما در تیم ملی ممکن است امروز با ۲۰ بازیکن کار کنید فردا ۵ نفر آن جا به جا شود. پس بنابراین سنخیتی با اینکه این مربی باشگاه داشته و آن را رها کرده، ندارد.
اکنون وظیفه داریم به این مربی کمک کنیم، چون این افتخار، افتخار شخص نیست؛ این افتخار ملی از آنِ مردم و کشور است. چه فرقی می‌کند شما باشید یا من. در نهایت باید همین هدف را پی‌گیری کنیم؛ من نیز باید همین هدف را دنبال کنم.
چقدر خوب است که در این هدف شما هم به ما کمک کنید تا این راه را راحت‌تر و بدون مانع برویم. اینکه از این موضوع ایراد نگیریم و جا بیندازیم و بگوییم حتماً باید یک جایی این پست جا بیفتد و این در جهان هم مرسوم است. در کشورهایی مثل، آلمان، اسپانیا و ... وجود دارد؛ در اسپانیا نیز مطرح نمی‌شود اما در آلمان می‌گویند، بکن‌باوئر هست و ... . 
بنابراین بیاییم این موضوع را در ایران جا بیندازیم. اینکه برخی از دوستان ما این را نقد کردند و گفتند، اینگونه نیست نه! اینگونه هست شما از آن استفاده نکرده‌اید.  
 
موضوع مهم اینکه شما نایب‌رئیس دوم کانون مربیان فوتبال ایران هستید؛ این کانون می‌توانست در اینجا نقش‌آفرینی کند، چون مربیانی هستند که شایسته حضور در این پست بوده و اکنون بدون تیم هستند و از آنها استفاده شود. در واقع از مربیانی استفاده می‌کردید که جدید، اما شایسته و کارآمد و به چرخه مربیگری فوتبال اضافه شوند. مگر در لیگ بیستم چند مربی جوان وارد کارزار نشده‌اند، آیا بد کار کرده‌اند؟ باید بپذیریم از یک جایی شروع کرد؛ چه بهتر از تیم‌های پایه باشد و مربیان جوان و تحصیل کرده را وارد کنیم تا آنها نیز سنجیده شوند. 
_ من در رابطه با این پرسش شما این نکته را تائید می‌کنم. همین اتفاق قرار بود، بیفتد و نقطه نظرات ما در کانون مربیان هم همین بوده، اما چیزی که اکنون درگیر آن هستیم، نخست وزارت ورزش و جوانان در رابطه با اساسنامه این کانون است و بعد چون این اساسنامه کامل نشده البته یک ایرادهایی را گرفته‌اند که اکنون در حال برطرف کردن هستیم و بعد آن را به فدراسیون فوتبال می‌دهیم و این فدراسیون بر اساس آن بندهایی که وجود دارد، این اتفاقی که شما گفتید خواهد افتاد.
یعنی اینکه پس از تائید اساسنامه کانون مربیان فوتبال ایران، در چنین انتخاباتی ما بیشترین نقش را ایفا خواهیم کرد و نظرات خود را برای انتخاب مربیان در همه رده‌های ملی ارائه می‌کنیم.