به گزارش ایرناپلاس، داستانها و ماجراهای واقعی بسیاری در تاریخ هشت سال دفاع مقدس نهفته است. ماجراهایی که در بند بند آن میتوان ردپایی از رشادتها و شجاعتهای رزمندگان یافت. جان برکفانی که هنوز نتوانستهایم روایتی دقیق و کامل از مبارزات آنان داشته باشیم.
همزمان با هفته دفاع مقدس یک رسانه خارجی مستندی به نام «کودتای خزنده» پخش کرد که شامل فایل صوتی جلسه فرماندهان سپاه در پنجم آذر ۱۳۶۳ بود. این فایل صوتی که اشارهای به جلسه محسن رضایی با برخی پاسداران و فرماندهان دارد، واکنشهای بسیاری را در پی داشت.
از دکتر غلامرضا عزیزی رییس پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران پرسیدیم که به چه دلیل هنوز نتوانستهایم جنگ را دقیق روایت کنیم و چرا تاریخ شفاهی ما هنوز ناگفتههایی دارد که گاهی دستمایه رسانههای معاند میشود؟
شمار فراوان شاهدان عینی
عزیزی در پاسخ به این پرسش که چرا هنوز نتوانستهایم جنگ و برخی از ناگفتههای آن دوران را دقیق بیان کنیم، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: اول باید مشخص کرد منظورمان از دقیق نوشتن چیست؟ بعد بپرسیم که چرا هنوز نتوانستهایم جنگ را دقیق روایت کنیم.
ابتدا شاید بهتر باشد این پرسش را از مراکزی که تاریخنگاری نظامی انجام میدهند سوال کرد. اما اگر بخواهم از زاویه تاریخ شفاهی دفاع مقدس آن را بررسی کنم (که من کمی در این زمینه مطالعه دارم) باید بگویم تعداد رزمندگانی که در دفاع مقدس شرکت کردهاند نزدیک به ۵ میلیون نفر ذکر شده که در هشت سال در جبههها حضور داشتهاند. هر کدام از این افراد وقایعی را دیده و در آن حضور داشتهاند که بیتردید تعداد بسیار زیادی از افراد آن اتفاقات را ندیدهاند. پس یکی از دلایل آنکه هنوز به شیوه شایسته و بایسته نتوانستهایم تاریخ همهجانبه دفاع مقدس را بررسی کنیم به دلیل شمار فراوان شاهدان عینی است.
رئیس پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، مساله دیگر را میدان دید این افراد دانست و افزود: اگر بخواهیم یک دستهبندی ساده و اولیه از نظر اطلاعات افراد درگیر در دفاع مقدس انجام دهیم باید ابتدا فرماندهان را از نیروهای عملیاتی (افراد از نظر درجههای نظامی در ردههای پایینتر، نه نیروهای شرکتکننده در عملیات) جدا کنیم. به این دلیل که فرماندهان اطلاعاتی از اوضاع جبههها داشتند که نیروهای عملیاتی در ردههای پایینتر (سپاهی، بسیجی یا ارتشی) این اطلاعات را نداشتند.
نیروهای نظامی عملکننده (در ردههای غیرفرماندهان)، وقایعی از این هشت سال دفاع مقدس را که دیدهاند به یاد میآورند و میتوانند برای بقیه بگویند. به عبارت دیگر، وقایعی را که خود دیده یا در آن ماجرا حاضر بوده یا از دوستان و همرزمان نزدیک خود شنیدهاند را میتوانند روایت کنند. دیدگاهی که این افراد دارند، تقریبا دو بعدی است. آن چیزی که در لحظه خاص و در مکان خاص دیدهاند را میتوانند برای شما تعریف کنند. اما در همان زمان رویداد تحلیل برایشان کمی مشکل بود زیرا اطلاعات دیگر از وضع آرایش نیروهای خودی و دشمن در همان منطقه یا مناطق دیگر را نداشتند. به عبارت دیگر چون اطلاعات دیگری اضافه بر آنکه خود به عنوان شاهد عینی تجربه کردهاند، نداشتند.
بهعنوان کسی که در یک مدت زمانی در جبهه بودهاند، چیزی را که دیدهاند میتوانند برای شما بگویند. مثلا بگویند در شب فلان عملیات چه اتفاقاتی افتاد یا چه عواملی دست به دست هم داد که در آن عملیات موفق یا ناموفق شدند. حتی برخی از پرسشها را شاید نتوانند پاسخ دهند (مگر اینکه از اطلاعات بعدیشان کمک بگیرند) به همین دلیل برای اطلاعات بیشتر باید به سطح دوم که سطح فرماندههان است برویم.
در سطح فرماندهان، هر چه به مقامهای بالاتر نزدیک شویم، دامنه اطلاعاتشان بیشتر است. برخی از فرماندهان عملیاتی و فرماندههان ارشد داریم که در منطقه حاضر بودهاند. این گروه از فرماندهان (مثلا فرماندهان گردانها) با توجه به اینکه در جلسههای فرماندهان ارشد هم شرکت کردهاند، اطلاعات بیشتری نسبت به همرزمان خود و افراد حاضر در منطقه دارند. بالاخره از برخی تاکتیکها و نقشهها (که معمولا همه نیروهای عملکنندهشان کاملا از دقایق و ظرایف آن آن مطلع نبودند) آگاهند.
وی درخصوص چگونگی تاریخنگاری دوران جنگ و کسب اطلاعات از آن دوران افزود: اگر مورخی بخواهد تاریخنگاری کند، هر چه دامنه اطلاعاتش از پایین بیشتر باشد تاریخنگاری را از صحنههای درگیری و منطقه و به عبارتی از پایین میتواند انجام دهد. یعنی آن تاریخنگاری اجتماعیتر و مردمیتر است، اما به این معنی نیست اطلاعاتی که تاریخنگار به دست میآورد از نظر اطلاعات نظامی موثقتر باشد یا نباشد. طبیعی است فرماندهان، اطلاعات بسیار بیشتری میتوانند بدهند. اما اطلاعاتی که شاید از نظر زمان وقوع و مشاهده، به دقت سربازِ عملکننده در منطقه نباشد. هیچکدام از این فرماندهان نمیتوانند صبوری آزادگان را برای ما تصویر کنند مگر خود آزاده جزء آن فرماندهان باشد که بخواهد شرایطی را که با پوست و گوشت و استخوانش تجربه کرده برای ما تعریف و تحلیل کند. ما فقط از مقاومت آزادگان شنیدهایم.
این نکات درخصوص تجربه زیسته و خاطرات رزمندگان از دفاع مقدس در بحث تاریخشفاهی از آن رو بیان شد که یادمان باشد هر سطح از نیروهای عملکننده سطحی از اطلاعات را دارند که در عمق و گستره با هم متفاوتند. اما آیا این اطلاعات برای تاریخنگاری دفاع مقدس کافی است؟ یا ما به مواد دیگری هم نیاز داریم؟
نقش راویان سپاه در تاریخنگاری دفاع مقدس
عزیزی با بیان اینکه «همه اسناد و مدارک مرتبط با دفاع مقدس در اختیار مورخان نیست» با برشمردن دلایلی به این پرسش که چرا هنوز همه وقایع دوران دفاع مقدس بررسی نشده، پاسخ داد: بحث دیگری که در مورد «تاریخنگاری دقیق» پیش میآید این است که تاریخ دفاع مقدس به ما خیلی نزدیک است. برخی از استادان مانند مرحوم باستانی پاریزی اعتقاد داشتند که از یک واقعه حداقل باید ۴۰ سال بگذرد تا اسناد، مدارک و شواهدش بیرون بیاید که بتوان تاریخنگاری انجام داد.
وقتی میپرسید چرا تاریخ جنگ ما کامل نیست و هنوز همه وقایع آن بررسی نشده، دلیلش این است که هنوز همه اسناد و مدارک مرتبط با دفاع مقدس در اختیار مورخان نیست. مورخ داستانپرداز نیست. نمیتواند بنشیند و فکر کند و رویا ببیند. باید مدرک، سند، گواه و شاهد عینی داشته باشدوقتی میپرسید چرا تاریخ جنگ ما کامل نیست و هنوز همه وقایع آن بررسی نشده، دلیلش این است که هنوز همه اسناد و مدارک مرتبط با دفاع مقدس در اختیار مورخان نیست. مورخ داستانپرداز نیست. نمیتواند بنشیند و فکر کند و رویا ببیند. باید مدرک، سند، گواه و شاهد عینی داشته باشد. چون تاریخمان معاصر است از این عنصر یعنی تاریخ شفاهی به عنوان یکی از منابع میتواند استفاده کند. البته فکر میکنم دو سال پیش، سردار فیروزآبادی که آن موقع رییس ستاد کل نیروهای مسلح بودند به جز بعضی از اسناد نظامی-امنیتی، بقیه اسناد را از حالت محرمانگی اسناد نظامی درآوردند اما هنوز همه آنها در اختیار مورخان قرار نگرفته است. این اطلاعات مکتوب است. سپاه کار خوبی که از ابتدای جنگ انجام داد این بود که افرادی را به عنوان راوی تعلیم داده بود تا در کنار فرماندههان باشند و اطلاعات و حتی گفتوگوهای مهمشان را ضبط میکردند که برای تاریخنگاری آینده از آن استفاده کنند.
زمانی به یاد دارم که میگفتند هزاران ساعت مصاحبه دارند. اطلاعاتی که این راویها جمع میکردند در حال حاضر در اختیار مراکز نظامی است که هر از گاهی میبینیم برخی از این اطلاعات به صورت مجموعههای تاریخ شفاهی دفاع مقدس منتشر میشود.
من به عنوان یک معلم سندشناسی (نه متخصص امور جنگی و نه مورخ نظامی) بلکه کسی که با اسناد سروکار دارد، میدانم و اعتقادم این است که هر سندی باید یک دوره زمانی از آن بگذرد تا قابل انتشار شود. بالاخره ما در منطقه، کم دشمن نداریم. انتشار برخی از آن اسناد گرچه به تاریخ جنگ و تاریخنگاری دفاع مقدس کمک میکند و نقاط مبهمی را روشن میکند اما ممکن است به همان اندازه ضرر هم داشته باشد و به همان اندازه دشمنان بتوانند از آن سوءاستفاده کنند.
منطق سندشناسی به من حکم میکند هر چه اسناد به زمان ما نزدیکتر باشد، احتمال ضربهپذیری اشاعه اطلاعات آن بیشتر است. منظور اطلاعات تاریخی، بویژه در بخش نظامی و امنیتی است.
اگر شما تاریخ ننویسید برایتان مینویسند
رییس پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی درباره اهمیت اسناد و مدارک همهجانبه درخصوص یک رویداد گفت: درست است که در برخی موارد، این اسناد شکل اطلاعات دارند اما وقتی به آن نگاه کنید ممکن است از آن استفاده بد کنند به همین دلیل بین انتشار اسناد تا زمان واقعه، به گذشت زمان نیاز است. البته خوشبختانه دو سال پیش این قید برداشته شد. اما تا جایی که میدانم، به طور راحت و منسجم این اسناد در اختیار افراد نیست که بتوانند از آن استفاده کنند.
بسیاری از تصمیمها در محل و مقرهای عملیاتی گرفته شده؛ به طور مثال در محور عملیاتی جنوب غرب که فرماندهان سپاه، ارتش، بسیج و ... همه آنجا بودهاند و در رابطه با یک عملیات، ادامه آن، جابهجایی نیروها و ... با یکدیگر جر و بحث میکنند و هیچ جا این اطلاعات مستند نشده است مگر اینکه در نوارهای راویان بتوان ردپایی از آنها پیدا کرد. مرحله دوم این است که این نوارها باید پیاده شوند و در اختیار مورخان قرار گیرند.
برداشت من این است که در ابتدا، تاریخنگاری نظامی داریم یعنی نظامیانی که به تاریخنگاری جنگ میپردازند چون با محدودیتهای نظامی و اطلاعات عملیاتی و این نوع بحثها آشنا هستند؛ چه بسا تاریخنگاری آنها صد در صد علمی نباشد گرچه برخی مواقع مورخان هستند که در خدمت دفاع مقدس و تاریخنگاری جنگ قرار میگیرند؛ چون در همان دوره و در زمان جنگ بوده و برخی محدودیت دارند.
رهبر معظم انقلاب درباره نوشتن دقیق تاریخ، فرمایشی داشتند که بسیار هم دقیق است و اگر به آن توجه نکنیم برای تاریخمان مشکلآفرین خواهند شد. ایشان (نقل به مضمون) فرمودند: «اگر شما تاریخ ننویسید برایتان مینویسند.» وقتی ما چنین مدارکی داریم اما در اختیار مورخان قرار نمیگیرد ممکن است که دست دشمن بیافتد و از آن سواستفاده کند.هر چه از تاریخ جنگ و نتایج آن دورتر میشویم امکان اینکه اطلاعات ما دقیقتر، علمیتر و درستتر شود، بیشتر است. این ایراد نیست که چرا تاریخ دفاع مقدس ما به طور کامل نوشته نشده است. رهبر معظم انقلاب در اینباره فرمایشی داشتند که بسیار هم دقیق است و اگر به آن توجه نکنیم برای تاریخمان مشکلآفرین خواهند شد. ایشان (نقل به مضمون) فرمودند: «اگر شما تاریخ ننویسید برایتان مینویسند.» وقتی ما چنین مدارکی داریم اما در اختیار مورخان قرار نمیگیرد ممکن است که دست دشمن بیافتد و از آن سواستفاده کند.
از طرف دیگر برای تاریخنگاری دقیق دفاع مقدس اسناد دشمن هم باید دیده شود. نه تنها اسناد صدامیان متخاصم، بلکه اسناد کشورهایی که مستقیم و غیرمستقیم به عراق کمک میکردند. خواه با ارسال تجهیزات و اطلاعات نظامی و اعزام کارشناس نظامی به عراق، و خواه با تحریم همهجانبه و به ویژه تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران و در مضیقه گذاشتن ما؛ و خواه با اعزام نیروی مزدور؛ فراموش نکنیم ما از حدود ۳۰ ملیت از ارتش عراق اسیر داشتیم.
لزوم در اختیار گرفتن مورخان به اسناد و مدارک جدید
عزیزی در پاسخ به این پرسش که چه کسی یا نهادی در پنهان ماندن ناگفتههای جنگ مقصر است، گفت: خوشبختانه برخی از واحدهای نظامی، بسیج، سپاه و ارتش تا آنجایی که میدانم اسناد، مدارک، مصاحبهها و خاطرات رزمندگان را منتشر میکنند.
در تاریخنگاری تاریخ معاصر، هر چه رویداد به زمان حال نزدیکتر باشد، آسیبپذیری و غیرعلمی بودنش بیشتر میشود. چون اسناد و مدارک به طور کامل در اختیار تاریخنگار قرار ندارد یا اگر هم باشد، یک طرفه و یک سونگر است. شما از کدام یک زندانهای عراق، اسناد مربوط به شکنجه آزادگان را پیدا میکنید؟ مسلما گزارش آنها را مستند نمیکردند. فقط میتوانید آن را از آزادگان بشنوید. پس به این چند دلیل تاریخنگاری (از رویدادهای) نزدیک، مشکلات دارد. اما به این معنا نیست که اصلا نشود نوشت. باید هم نوشته شود و اسناد و مدارک جدید در اختیار مورخان قرار گیرد تا بتوانند دفاع مقدس را تا سر حد امکان همانگونه که اتفاق افتاده و نزدیک به واقعیت روایت کنند.