به گزارش ایرناپلاس، گفته میشود جمعیت مناسب برای زندگی در تهران حدود سه میلیون نفر است اما تهران اکنون با جمعیتی بیش از چهار برابر گنجایش خود روبهروست که شرایط را روزبهروز برای آن سختتر میکند.
جمعیت تهران شبها ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر است که این رقم در طول روز به ۱۲ میلیون نفر میرسد. افزایش جمعیت در کنار شناور بودن جمعیت روز و شب باعث شده تا از سالیان دور موضوع تمرکززدایی از پایتخت به یکی از دغدغههای مسئولان تبدیل شود و در این میان تصمیمهای مختلفی برای آن گرفته شود. تصمیمهایی که برخی از آنها درست و به جا بوده و برخی بر مشکلات پایتخت اضافه کرده است. جمعیت زیاد در تهران و تمرکز کار و فعالیت در آن سبب ایجاد شهرهای جدید در اطراف تهران شده، شهرهایی که در بهترین حالت در حکم خوابگاهی بودند که جمعیت روز تهران برای استراحت به سوی آن روانه میشوند.
عملکرد دولتها در تمرکززدایی
تجربه عملی برای تمرکززدایی از پایتخت به چند دهه پیش بر میگردد. سال ۱۳۴۰ بود که برای تمرکززدایی از پایتخت موضوع معافیتهای مالیاتی برای صنایعی که در استانهای دیگر به جز تهران مستقر شوند تصویب شد.
براساس این مصوبه، صنایعی که در محدوده ۱۲۰ کیلومتری از تهران ساخته میشدند، پنج سال معاف از مالیات بودند. بعدها در سال ۴۶ دولت یک گام فراتر نهاد و اعلام کرد، ایجاد صنایع در شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران ممنوع بوده و صنایع کوچک باید در قطبهای تعیین شده در کشور ساخته شوند.
پس از آن در سالهای ۶۰ و ۶۲ قوانینی تصویب شد که براساس آن شهرکهای صنعتی در شهرها و استانهای محروم ساخته شود. با این حال این اقدامات و مصوبهها مانع از رشد روز افزون تهران و تبدیل آن به محور اصلی توسعه کشور نشد.
در طول دهههای گذشته تهران به یکی از قطبهای جذب جمعیت در کشور تبدیل شده و همین موضوع سبب شده تا پایتخت، پرجمعیتترین شهر کشور شود و مشکلات بسیاری را برای تامین مسکن یا سیستم حملونقل عمومی و دیگر امکانات شهری داشته باشد. بعدها برای حل مشکل جمعیت در تهران شهرهای جدیدی در اطراف تهران با هدف تمرکززدایی از پایتخت و سرزیر جمعیت تهران به آنها ساخته شد. تصمیمی که البته چند سالی هست که نادرست بودن آن از سوی برخی از کارشناسان و مسئولان کشوری اعلام میشود.
کارشناسان میگویند، ساخت شهرهای جدید بدون زیرساختهای شهری مناسب، مکانهای تفریحی و موقعیتهای شغلی و ... آنها را به مکان خوابگاهی تبدیل کرده است که نزدیک ۴ میلیون نفر از جمعیت روز تهران، برای خواب به آن مراجعه کرده و روزها دوباره به پایتخت برمیگردند.
در طول چند سال گذشته کارشناسان به این نکته معترف بودند که مهمترین دلیل جریان روزانه جمعیت به سمت تهران، کمهزینهتربودن سکونت و کمبود بستر اشتغال و امکانات آموزشی در شهرهای خوابگاهی است که تشدید نابرابری توسعه ناموزن کلانشهر تهران با دیگر نقاط کشور از جمله شهرهای اقماری اطراف را نشان میدهد. سیاستی که البته گویا هنوز طرفداران خاص خود را دارد.
چند روز پیش بود که پیروز حناچی شهردار تهران، راهحل مشکل تمرکز جمعیت در کلانشهرها را استقرار جمعیت در مساحت پیرامونی شهر اعلام کرد. البته این صحبتها در راستای موضوع توسعه حملونقل عمومی و نقش آن در انتقال جمعیت از شهرهای اطراف به پایتخت بود.
به اعتقاد کارشناسان، رویکرد کشور در ساخت شهرهای جدید در اطراف تهران به حدی ناقص و بدون مطالعه بوده است که حتی فکری به حال سیستم حملونقل عمومی آن هم نشده است. با این حال اگر فکری به حال این موضوع میشد در اصل ماجرا و مردود بودن ایجاد شهرهای جدید در اطراف پایتخت تاثیری نداشت.
از نگاه کارشناسان، راهحل تمرکززدایی از پایتخت این است که جذابیت دیگر شهرها و استان برای مردم بیشتر شود که این موضوع از مسیر ایجاد امکانات رفاهی، تسهیل آموزشی و بهداشتی، ایجاد زیرساختهای شهری و ... در همه مناطق امکانپذیر است.
آیا تجربه موفقی در تمرکز زدایی وجود دارد؟
تجربه جهانی نشان میدهد کشورهایی که در دیدگاههای خود نسبت به شهرسازی و جمعیت توسعه داشتهاند به این نتیجه رسیدهاند که برای تمرکززدایی از پایتختها نباید تنها به ایجاد مراکز سکونت بود بلکه باید با انتقال و ایجاد مراکز کار، گردشگری و فعالیت به هدف دست یافت. در واقع تعریف آنها از ایجاد شهر جدید متفاوت است. موضوعی که در کشور ما مخفی مانده و آنها با ایجاد شهرهای جدید در اطراف پایتخت، مراکز سکونتی را ایجاد کردهاند که بیشتر شبیه به یک خوابگاه است تا شهری فعال و پویا. خوابگاهی که ساکنانش در طول روز در تهران مشغول به کار و فعالیتند و شبهنگام برای خواب به آن بازمیگردند.
شاید یکی از موفقترین تجربهها در جهان برای ساخت شهر جدید در کنار پایتخت، احداث شهر « بتیگنولز » در نزدیک پاریس باشد. مراحل مربوط به مطالعه و ساخت این شهر در نزدیکی پاریس جانمایی و عملیات اجرایی آن از سال ۲۰۰۴ شروع شد و سرانجام این شهر با ۳ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی در سال ۲۰۱۷ به بهره برداری رسید.
طراحان و سازندگان این شهر در تلاش بودند با انواع ایدههای جذاب، برخی از جمعیت پاریس را به این شهر منتقل کنند نه اینکه فقط سقفی برای آنها بسازند. جذابیت این شهر سبب شد تا بیش از نیمی از برجهای مسکونی شهر جدید «بتیگنولز»، در مراحل میانی ساختوساز، توسط پاریسنشینان پیشخرید شود. تامین زیرساختهای شهری، ایجاد پارکها و فضای سبز و همچنین ساخت برجهای اداری و مراکز غیرمسکونی به علاوه ساخت واحدهای مسکونی در دستور کار قرار گرفت؛ بهگونهای که گفته میشود در این شهر که کمتر ۴ هزار واحد مسکونی دارد چند پارک ۱۰ هکتاری، ۱۴۰ هزار مترمربع دفتر کار و فضای اداری، ۳۱ هزار مترمربع فضای تفریحی و خرید و همچنین ۳۸ هزار مترمربع فضا برای امکانات عمومی از جمله مدرسه ساخته شده است.
این در حالی است که برخی از شهرهای جدید در کشور ما چنان با عجله پیریزی شد که در کمتر از سه سال صاحب ۷۰ هزار واحد مسکونی شد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند تجربه شهرهای جدید پردیس، اندیشه و پرند نشان داده این مناطق در اطراف تهران به اهداف اقتصادی و اجتماعی خود نرسیده و به خوابگاه تبدیل شدهاند.
آیا استقرار جمعیت در مساحت پیرامونی تهران به صلاح است؟
عارف اقوامیمقدم، استاد دانشگاه در حوزه برنامهریزی شهری در گفتوگو با ایرنا پلاس میگوید: نمیدانم برخی از مسئولان از جمله شهردار تهران که در مورد این موضوعها اظهارنظر میکنند، تا چه حد از مکانیزمهایی که باعث رشد جمعیت در فضا میشود آگاهی دارند. البته شهردارهای گذشته نیز گویا چنین شناختی را نداشتند. واقعیت اینکه با این روش، همه ایران باید تعطیل شود و یک استان تهران حفظ شود تا همه جمعیت در آن جا داده شود.
به گفته اقوامی، اکنون تهران و مناطق اطراف آن مشکلات و چالشهای بزرگی دارد که یکی از آنها منابع طبیعی است. به عنوان مثال دشتهای شهریار ۳۵ سانتیمتر نشست کرده که این به معنای نبود آب در این منطقه است. همین یک نکته نشان میدهد حتی منابع طبیعی موجود در این منطقه و اطراف تهران جوابگوی جمعیت حاضر نیست.
وی خاطرنشان کرد: موضوع دومی اینکه ورود شهرداری تهران چه اکنون و چه در سالهای گذشته به موضوع درست نیست. مسئولیت شهردار تهران در حیطه شهرداری تهران است و ورود کردن به چنین مباحثی در حوزه مسائل منطقهای است. در واقع این موضوعها در حوزه وظایف شهرداری نیست.
به اعتقاد وی، ما باید سیاستهای کلان کشوری در این حوزه را اصلاح کنیم. فقط بحث نگاه به پیرامون شهر تهران مطرح نیست بلکه به مرزهای ایران است. موضوع دیگر اینکه هر روز جمعیت مرزنشینهای ما کمتر میشود بنابراین باید سیاستهایی همراه با مشوق اتخاذ شود که ابتدا به افزایش فعالیتهای اقتصادی در استانهای مرزی و دیگر استانهای محروم بیانجامد و نگاه تبعیضآمیز به استانهای مرزی نیز نداشته باشند.
اقوامی میافزاید: به طور قطع این در حوزه مجلس، هیات دولت و برنامههای توسعه ۵ ساله و برنامههای ملی است و میطلبد که ما به گونه دیگری به استقرار جمعیت در گستره سرزمینی فکر کنیم.
به اعتقاد وی، ایجاد و توسعه شهر جدید از سنتی که در انگلستان گذاشته شد تاکنون هیچ نسخهای حتی ۱۰ درصدی هم برای توزیع بهینه جمعیت نبوده و تصور اینکه ایجاد شهر جدید یا توسعه آنها مانند ایجاد حملونقل ریلی بتواند تراکم جمعیت در یک نقطهای را حل کند، هیچ تجربه جهانی ندارد. با این روش تقاضای جمعیت بیشتر میشود.
بنابراین راهحل کاهش فشار جمعیت به ویژه در مناطق خاصی ایران مانند تهران ایجاد و توسعه شهرهای جدید نیست. ساخت شهرهای جدید به شیوههای گذشته، فقط فرصت خوبی برای کسانی است که از ساختوساز منافع خود را دنبال میکنند.