آقای خبیری! حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی از زمان شما همچنان محل بحث بوده و هست.
یکی از مسائل مورد توجه در فوتبال امروز دنیا، مسئله حقوق تلویزیونی برای پخش بازیهای باشگاهی و ملی است. واگذاری حق پخش تلویزیونی تیمهای ملی و باشگاهی به شبکههای مختلف، بخش اعظم درآمدها را به خود اختصاص میدهد. تقریباً چیزی بین ۴۰ تا ۷۵ درصد درآمد تیمهای حرفهای و ملی در تجارت فوتبال از حق پخش تلویزیونی تأمین میشود. بنابراین در اساسنامه فیفا برای رعایت این حقوق، بندها و تبصرههایی وجود دارد که حقوق باشگاهها، فدراسیونهای ملی، سازمانهای لیگ، کنفدراسیونهای قارهای و فیفا در نظر گرفته شده است.
اگر اشتباه نکنم، اولین بار در زمان دبیر کلی شما مذاکره حق پخش تلویزیونی با یک شرکت تبلیغاتی هنگ کنگ صورت گرفت و نافرجام ماند!
بله! در سال ۱۳۶۷ یکی از شرکتهای تبلیغاتی از هنگ کنگ در زمانی که من به عنوان دبیر کل انجام وظیفه میکردم، با فدراسیون فوتبال تماس گرفت. درخواست آنها برای مذاکره و خرید حق پخش تلویزیونی بازی برگشت تیم ملی مقابل چین برای انتخابی جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا که در تهران برگزار میشد، بود. پس از دو بار مذاکره تلفنی، مبلغ حدود ۱۰۰ هزار دلار پیشنهاد آن شرکت برای خرید بود که قرار شد در این زمینه پس از چانهزنیهای معمول، ادامه مذاکره و عقد قرارداد در تهران پیگیری شود. متأسفانه دو روز بعد از آخرین مذاکره تلفنی، نماینده آن شرکت با من تماس گرفت و گفت شرکت رقیب، این بازی را به مبلغ ۱۰ هزار دلار از صداوسیمای شما خریداری کرده و در نتیجه کلیه قرارها در تهران ملغی شد. با سازمان صداوسیما تماس گرفتیم و جالب است بدانید که آنها فروش حق پخش بازی برگشت تیمهای ملی و چین در تهران را حق مسلم خود میدانستند!
شما پیگیر ماجرا نشدید؟!
در این زمینه با سازمان تربیت بدنی تماس گرفتیم و ماجرای فروش حق پخش و مشتری شرکت تبلیغاتی از هنگ کنگ به مبلغ پیشنهادی ۱۰۰ هزار دلار مطرح و اشاره شد که این معامله سازمان صداوسیما با شرکت تبلیغاتی رقیب در هنگ کنگ به مبلغ ۱۰ هزار دلار از نظر اساسنامه فیفا غیر قانونی است و باید فدراسیون فوتبال به عنوان صاحب حق پخش تلویزیونی بازی ایران و چین، از مزایای مالی آن بهرهمند شود، ضمن آنکه مبلغ ۱۰ هزار دلار بسیار ارزان و حتی در حد مفت فروشی بوده است. در ابتدا این استدلال فدراسیون فوتبال مورد حمایت قرار گرفت، اما پس از چند روز گفته شد طبیعت این کار متعلق به صداوسیما است و پول دریافتی هم از این جیب به آن جیب است و فدراسیون هم سعی کند انرژی خود را صرف هرچه بهتر برگزار کردن بازی در پیش رو نماید!
ما میتوانستیم حداقل دو فدراسیون ورزشی دیگر را تحت حمایت مالی فدراسیون فوتبال قرار دهیم
چرا سازمان تربیت بدنی حق را به صداوسیما داد؟
یکی از معاونان سازمان تربیت بدنی از مسئولان صداوسیما بود! ما موضوع را در یکی از جلسات فدراسیونهای ورزشی با مسئولان سازمان تربیت بدنی، که ماهی یک بار تشکیل میشد، مطرح و حتی این پیشنهاد را دادیم که اگر حق پخش تلویزیونی فدراسیون فوتبال رعایت شود ما میتوانیم حداقل دو فدراسیون ورزشی دیگر را تحت حمایت مالی فدراسیون فوتبال قرار دهیم. اما به دلیل حضور همان معاون این حق کاملاً نادیده گرفته شد و دربست در اختیار صداوسیما قرار گرفت و بدون حتی کوچکترین هماهنگی با فدراسیون فوتبال، سالهای سال از آن حق به صورت یک طرفه و غیر قانونی استفاده کردند. با توجه به اینکه ریاست سازمان تربیت بدنی در پایان دهه ۶۰ به تازگی منصوب شده بود و مسئولان فدراسیون فوتبال هم در شرف تغییر بودند، از فرصت بهدست آمده استفاده کردم و علیرغم عدم موافقت ریاست سازمان تربیت بدنی با استعفای من، طی نامهای کوتاه از ادامه همکاری، خودداری کردم.
و صداوسیما سالهای متمادی جولان داد...
بله! پنج سال صداوسیما بدون کوچکترین مشکلی به صورت یک طرفه از این حق پخش تلویزیونی باد آورده که هیچ گونه توجیه قانونی و اخلاقی نداشت، استفاده کرد. البته این حق در سایر کشورها در سطح بازیهای ملی متعلق به فدراسیون فوتبال و در سطح باشگاهها متعلق به باشگاههای آن کشور بوده است. در سال ۱۳۷۲ مهندس عابدینی به عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال منصوب شد و از بنده خواسته شد تا به عنوان نایب رئیس با ایشان همکاری کنم، گرچه این همکاری بنا به دلیلی بیش از سه ماه ادامه پیدا نکرد. در ابتدای حضور در فدراسیون دو موضوع مهم با پشتیبانی و پیگیری ایشان مطرح شد که شامل تدوین اساسنامه جدید و نیز پیگیری حق پخش تلویزیونی بود که با توجه به عمر کوتاه ریاست آقای عابدینی، به جایی نرسید!
بالاخره با آمدن صفاییفراهانی موضوع حق پخش تلویزیونی بازیهای تیم ملی از دست صداوسیما در آمد؟!
در سال ۱۳۷۷ از طرف مهندس صفائیفراهانی، که به تازگی به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال منصوب شده بود، دعوت به مذاکره پیرامون مسائل فوتبال شدم که بسیار طولانی و در چند نوبت برگزار شد. یکی از موضوعاتی که شدیداً مورد توجه آقای صفائیفراهانی قرار گرفت، مسئله حق پخش تلویزیونی بود. اطلاعات ضروری از کشورهای مختلف و اینکه در صنعت فوتبال بین ۴۰ تا ۷۵ درصد درآمد فوتبال در فدراسیونهای فوتبال و باشگاهها از این طریق تأمین میشود، ارایه شد. موضوع شدیداً از طرف ریاست فدراسیون پیگیری و حتی موارد حقوقی آن نیز توسط ایشان جویا شد. خوشبختانه با توجه به ارتباطات نزدیک آقای صفائیفراهانی با مسئولان اجرایی کشور، قرار شد فدراسیون فوتبال، بر اساس حقوق مندرج در اساسنامه فیفا در ارتباط با حق پخش بازیهای تیم ملی فوتبال، خود راساً اقدام نماید.
این کار یک انقلاب در اقتصاد و تجارت فوتبال تلقی میشد
و اینگونه یک انقلاب اقتصادی در فوتبال شکل گرفت؟
بله، به نظر من این کار یک انقلاب در اقتصاد و تجارت فوتبال تلقی میشد، چون هیچ یک از مسئولان قبلی نتوانستند در این زمینه اقدامی بکنند. البته اختیارات فدراسیونهای ورزشی قبل از مهندس صفائیفراهانی بسیار محدود بود و آنها کاملاً زیر نظر ریاست سازمان تربیت بدنی وقت انجام وظیفه میکردند. ولی پس از ابلاغ اساسنامه جدید، اختیارات مسئولان فدراسیونهای ورزشی افزایش پیدا کرد و در واقع مجمع عمومی فدراسیونهای ورزشی، مرجع اصلی انتخاب مسئولان فدراسیونهای ورزشی بودند و در نتیجه قدرت بیشتری برای انجام وظایف خود داشتند. البته پس از اینکه اختیار فروش حق پخش تلویزیونی بازیهای تیمهای ملی فوتبال در اختیار فدراسیون فوتبال قرار گرفت، چالشهایی در این زمینه بین فدراسیون فوتبال و سازمان صداوسیما بهوجود آمد. در گذشته، صداوسیما طبق عادات قبلی به راحتی با عقد قراردادهای مالی یک طرفه حق پخش تلویزیونی تیمهای ملی را به شبکههای خارجی واگذار میکرد و نیز خود، آن مسابقات را بدون پرداخت وجهی پخش میکرد.
بازی با ژاپن، شروع کش مکشهای بین فدراسیون فوتبال و صداوسیما شد!
در همین دوران بود که بین تیم ملی فوتبال ایران و ژاپن بر اساس عقد قرارداد، یک مسابقه دوستانه برگزار شد و قرار شد مبلغی را به عنوان حق پخش تلویزیونی به فدراسیون فوتبال بدهند. هنگامی که مسئولان صداوسیما برای گرفتن سیگنال از فدراسیون فوتبال ژاپن اقدام نمودند تا بتوانند این مسابقه دوستانه را زنده در ایران پوشش دهند، متوجه شدند که باید مبلغی را به شرکت طرف قرارداد پرداخت نمایند و بنابراین نتوانستند بازی را به صورت زنده پخش کنند. این مسئله باعث شد رسانههای نوشتاری و بسیاری از بینندههای تلویزیونی، از عدم پخش بازی دوستانه ایران و ژاپن به طور مستقیم از طریق تلویزیون شدیداً اعتراض کنند و کش مکشهایی بین فدراسیون فوتبال و سازمان صداوسیما بهوجود آید. و در نهایت، با توجه به ارایه مدارک و مستندات حقوقی توسط رئیس فدراسیون فوتبال، این مسئله به نفع فدراسیون پایان پذیرفت.
موضوع اعتراض مسئول شبکه سه به رئیس فدراسیون فوتبال چه بود؟
موضوع پخش تلویزیونی بازی دوستانه بین ایران و آمریکا بود. با توجه به اینکه در سفر به آمریکا در مورد حق پخش تلویزیونی بازی دوستانه صحبت شده بود که منجر به عقد قرارداد فدراسیون فوتبال با یک شرکت آرژانتینی شد، مسئول شبکه سه سیما به رئیس فدراسیون اعتراض نمود که چرا باید برای پخش مسابقه دوستانه در ایران، صداوسیما مبلغ قابل توجهی پول به شرکت آرژانتینی پرداخت نماید؟ از آنجایی که نسبت به ریز قرارداد اطلاعات کافی داشته و در مورد آن با شرکت آرژانتینی صحبتهای اولیه را در آمریکا پیگیری نموده بودم، رئیس فدراسیون فوتبال، مسئول شبکه سه را به بنده ارجاع داد و علیرغم احترام دوطرفه نتوانستم ایشان را قانع نمایم و ایشان حاضر به قبول حق طبیعی فدراسیون فوتبال نشدند که به سردی از یکدیگر خداحافظی کردیم.
ادامه دارد ...